نه آن عبا را می خواهیم، نه آبرو….
منبع خبر /
فرهنگی و هنری /
26-05-1399
پسر آیتالله فاطمینیا تعریف میکند: روزی با پدر میخواستیم برویم به یک مجلس مهم… وقتی آمدند بیرون خانه، دیدم بدون عبا هستند… گفتم عبایتان کجاست؟ گفتند مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیدهام… به ایشان گفتم بدونِ عبا رفتن، آبروریزی است… ایشان گفتند اگر آبروی من در گروی این عباست و این عبا هم به بهای از خواب پریدنِ مادرتان است، نه آن عبا...