آیا میترا حجار، بازیگر مطرح مشهدی، در تلاش برای اوج گرفتن در سینماست؟
میترا حجار، هنرپیشه باسابقه مشهدی، در بیش از دو دهه فعالیت، فراز و نشیبهای زیادی را از سر گذرانده است. به بهانه اکران آنلاین «نرگس مست»، مروری داریم به کارنامه بازیگری میترا حجار و دو فیلم آخر او.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - میترا حجار، هنرپیشه باسابقه مشهدی، یکی از چهرههای متفاوت عرصه بازیگری در سینما و تلویزیون ایران است که در بیش از دو دهه فعالیت، فراز و نشیبهای زیادی را از سر گذرانده است. او زودتر از دیگر همنسلانش در سینما به قله موفقیت رسید، ولی پس از آن، کارنامهاش با افت محسوسی همراه شد. حجار از اوایل دهه ۹۰ دوباره برای اوج گرفتن خیز برداشت و با ایفای نقش در آثار مختلف، نشان داد که همچنان مترصد بازپسگیری جایگاه خود در سینمای ایران است. به بهانه اکران آنلاین «نرگس مست»، مروری داریم به کارنامه بازیگری میترا حجار و دو فیلم آخر او.
شروع طوفانی و سیر نزولی
میترا حجار در اولین سالهای ورودش به سینما، در همکاریهای متعدد با فیلمسازان مهم و درجه یک آن زمان، در یک بازه زمانی کوتاه، به قله بازیگری در سینمای ایران، یعنی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی زن، دست یافت. او در یک دوره حدودا پنج ساله، با بازی در آثار متنوع و مهم، کارنامه درخور ملاحظهای برای خود دست و پا کرد. با این حال، پس از حضور در سریال موفق «پلیس جوان»، از صلابت حجار در ایفای نقشهای مهم سینمایی کاسته شد و این بازیگر که از تلویزیون فاصله گرفته بود، در دهه ۸۰ به هنرپیشهای تبدیل شد که عموما در فیلمهای درجه دوم به ایفای نقش میپرداخت.
اوایل دهه ۹۰ بود که میترا حجار اجرای یکی از هفت نقش محوری فیلم موفق «خط ویژه» را بر عهده گرفت و سپس با «آتش بس ۲» و بازی در فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» تا حد زیادی به ریل موفقیت بازگشت. او در پنج سال اخیر، ایفای نقشهای اصلی چند فیلم را بر عهده داشته که هیچکدامشان در سطح اول سینمای ایران قرار نگرفتند. سه تجربه کمدی «کاتیوشا»، «سامورایی در برلین» و «کلوپ همسران»، در کنار بازی او در نقش قربانی اسیدپاشی فیلم «این زن حقش را میخواهد» و فیلم ویژه کودکان «تپلی و من» باعث شدند تا حجار دوباره از سطح اول سینما فاصله بگیرد.
دو فیلم دیگر او در نیمه دوم دهه ۹۰، اما آثاری هستند که از ایدههای بسیار خوبی بهره میبرند؛ اما ضعف مفرط عوامل و نحوه اجرای آنها، در کنار تعویق عجیب اکران هر دو فیلم، باعث شد چندان برای میترا حجار خوشیمن نباشند. «نرگس مست» و «یادم تو را فراموش» هر دو با چهار سال تأخیر اکران شدند و ایدههای تأملپذیر آنها به جایی نرسید.
نرگست مست
«نرگس مست» ساخته جلالالدین دری میتوانست یک فیلم موزیکال کاملا ایرانی باشد که با ترکیب موسیقی سنتی و فضای سوررئال سینمایی، به یک تجربه ویژه در سینمای ایران مبدل گردد. اما ضعف تیم بازیگران و دیگر عناصر فنی و هنری مانع از آن شد که این فیلم در اکران آنلاین موفق ظاهر شود. اساسا سینمای ایران همواره از فقر آثار موزیکال رنج برده و عمده فیلمهایی که با این سبک ساخته شدهاند، به حوزه سینمای کودک اختصاص داشتهاند. «نرگس مست» اما، از معدود فیلمهایی است که پیرنگش در ستایش موسیقی اصیل ایرانی شکل گرفته و میتوانست اثر درخور ملاحظه و مهمی در سینمای ایران شود. با این حال، فیلمساز با ژستهای سیاسی نسنجیدهاش، مهر توقیف را بر پیشانی اثر خود دیده و این تعویق اکران، اندک امیدی که به موفقیت فیلم وجود داشته را هم به باد داده است.
میترا حجار در این فیلم ایفای یک نقش دوگانه، یا به عبارت بهتر دو نقش مختلف، را بر عهده دارد که بخشی از بازی او به زمان گذشته و بخش دیگرش به حال مربوط است. وجه تاریخی شخصیت افتخار آنقدر ضعیف طراحی شده که احتمالا هر بازیگر دیگری هم اگر جای حجار بود، نمیتوانست راه به جایی ببرد. حتی چند خط دیالوگ تأثیرگذار هم از این شخصیت دریغ شده و گریم سنگین آن، نه تنها کمکی به بازیگر نمیکند، بلکه دست او را هم میبرند. در واقع، افتخار در «نرگس مست» صرفا یک شبح است که باید در فضا حاضر باشد تا محفلها کمی از آن رنگ و بوی مردانه خارج شوند و رگههای عاشقانه به فیلم اضافه شود.
در زمان حال اما، وضعیت کمی بهتر است و میترا حجار هم میتواند بخشی از تواناییهای خود را به تصویر بکشد. بازی مشترک او با مهدی پاکدل که حداقلهای استاندارد بازیگری را رعایت میکند، به حجار اجازه داده تا در این نقش خودی نشان بدهد. روحیه سرزنده و امیدوارانهای که او در این بخش به مخاطب انتقال میدهد، نشان از تواناییاش برای به اشتراکگذاری عواطف و جو مورد نظر فیلمساز با مخاطب دارد. اجرای خوب شوخیها و بذلهگوییهای این شخصیت، احتمالا بهترین اجرای فیلم را به نام میترا حجار ثبت میکند.
یادم تو را فراموش
«یادم تو را فراموش» ساخته علی عطشانی، فیلمی است که میتوان گفت در سایه حواشی مربوط به زندگی خصوصی ناصر محمدخانی غرق شده است. در حالی که انتظارات از عطشانی بیشتر از اینهاست، ظاهرا در مورد «یادم تو را فراموش»، فیلم با گذشت زمان، منقضی شده و آن صلابتی که از آن انتظار میرود، در اثر وجود ندارد. این فیلم میتوانست امکان اجرای یک شخصیت پیچیده و چند وجهی به نام تیارا (عشق پنهانی نقش اصلی) را برای حجار فراهم کند و با اضافه کردن رگههای روانشناختی به شخصیت تیارا، بازی درخوری از این بازیگر بگیرد. این در حالی است که به نظر میرسد خود فیلمساز هم تحتتأثیر قصه ملتهبی که روایت میکند قرار گرفته و با انتخاب یک فرم ساده و اجرای دمدستی برای بیان این ماجرا، امکان هرگونه نوآوری و خلاقیتی را از میترا حجار سلب میکند.
اینگونه شد که «یادم تو را فراموش» کاملا زیر سایه «خشم و هیاهو»، اثر هومن سیدی که قصهای مشابه و پرداختی به مراتب بهتر با روایتی سرحال دارد، در گیشه شکست خورد و نتوانست موفقیت مهمی برای بازیگران اصلی خود به ارمغان بیاورد. لازم به ذکر است که انتخاب این نقش پیچیده و چالشبرانگیز از سوی میترا حجار کاملا معقول به نظر میرسید؛ زیرا مابهازای واقعی شخصیت مورد بحث، کاملا مستعد این بود که زمینه درخشش بازیگر را در اختیار او قرار دهد. حجار هم تمام تلاشش را برای اجرای بینقص این شخصیت به کار گرفت و بیراه نیست اگر این بازی را بهترین اجرای فیلم بدانیم؛ اما روایت ساده و تأخیر در اکران، مانع از آن شده که او با فیلم بحثبرانگیر عطشانی، به سطح اول سینما برگردد.
در مجموع، میترا حجار با این دو فیلم نشان داد هنوز هم امکان اجرای نقشهای پیچیده و مهم را دارد؛ اما آنچه کارنامه این بازیگر را در سالهای اخیر تحتالشعاع قرار داده، شتابزدگی در انتخاب نقشها و بیتوجهی به عوامل فیلمهاست. ظاهرا وسوسه ایفای نقشهای پررنگ، اعم از اصلی یا مکمل، اجازه ظاهر شدن در نقشهای کوچک، اما مؤثر را از وی گرفته و با این وضعیت شاید یکی از مهمترین استعدادهای اواخر دهه ۷۰ سینمای ایران، هیچوقت نتواند به ریل موفقیت بازگردد. این بازیگر مشهدی کاربلد آنقدر توانایی دارد که نقشهای کوچکتر فیلمهای درجه اول را نیز طوری با تبحر و تأثیرگذار رنگآمیزی کند که چهرهاش در ذهن مخاطب به اندازه بازیگران اصلی ثبت شود.