احساس و درک از مفاهیم بسیار مهمی هستند که رفتارهای مالی فرد را تحت تاثیر قرار میدهند. هوش هیجانی در زمینه سرمایه گذاری، سال هاست توسط محققین نقد و بررسی میشود. مطالعات نشان میدهد هنگامی که افراد در رابطه با یک سهم تصمیمی میگیرند، تمام تلاششان را برای در نظر نگرفتن احساساتشان انجام میدهند اما گرفتن یک تصمیم، حاصل تجربیات گذشته است که میتواند مثبت یا منقی باشد. چگونگی کنترل احساسات، مولفهایست ذهنی که توسط هوش هیجانی تعریف و اندازه گیری میشود.
تاثیر هوش هیجانی در بورس
هوش هیجانی به شناسایی، تفسیر و استفاده از احساسات در تصمیم گیریهای جدید میگویند. در واقع هوش هیجانی بصورت ساده به آگاهی فرد از احساسات خویش، تبدیل احساسات به اطلاعات کاربردی و استفاده از این اطلاعات در اخذ تصمیمات اطلاق میشود. در این بین، افراد از لحاظ نوع واکنشی که نسبت به احساساتشان، تبدیل آنها به قوانینی برای تصمیم گیری و کنترلی که بر روی آن قوانین در تصمیم گیریهای مالی دارند، با یکدیگر متفاوتند. به عبارت دیگر، فاصله رفتاری فرد از آن چه که باید انجام بدهد و آن چه که به دلیل هیجانات ناشی از عوامل مختلف محیطی انجام میدهد، افراد را از یکدیگر متمایز میکند. البته این رفتارها میتوانند مثبت یا منفی باشند. از جمله فاکتورهایی که منجر به کاهش این فاصله میشود، عقلایی بودن فرد و تسلط وی بر غلیان بر احساساتش است.
چطور میشود که مدیریت این هیجان در زمانهای مختلف، متفاوت و بعضا سخت میشود؟ذهن معامله گر به دلایلی متعددی از جمله خوشبینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار، داشتن چندین استراتژی تحلیلگری، ترس و طمع، نظرات افراد عادی و خبره در این زمینه و حتی مشکلات شخصی در زندگی ممکن است آشفته باشد. اما برای غلبه بر هیجان باید چه کرد؟ تنها راه مقابله و برخورد با آن، شناخت خود، شناخت بازار و در کنار آن، داشتن یک طرح معاملاتی خوب است. اگر معامله گر قبل از خرید یک سهم، از همه جهات سهم را بررسی کرده باشد و از همان ابتدا بر اساس تحلیل تکنیکال و شناخت روند سهم و شاخص کلی آن، حد سود و حد ضرر و به دنبال آن نقطه ورود و خروج از سهم را مشخص کرده باشد، میتواند تسلط لازم و کافی را بر روی رفتار خود داشته و با تکیه بر طرح معاملاتی خود، بهترین تصمیم را انتخاب و اجرا کند. در صورتی که تمام فرآیند انجام شده مطابق برنامه پیش رفت اما باز هم مشکلی پیش آمد، باید به موارد زیر دقت نمود که:
ضرر بخشی از تجارت است. ترس از ضرر ممکن است مانع از انجام رفتار صحیح بشود و در این صورت اقدام به یک حرکت هیجانی و دستیابی به موفقیت آنی، نمیتواند همیشه بهترین روش باشد.در صورتی که درآمد یک ماه دو برابر شد، نمیتوان آن را با ماه بعد مقایسه کرد. پایبندی به طرح معاملاتی، همواره کم خطرترین روش برای پیروزی در بازار است.پس از انجام هر معامله، فارغ از موفقیت یا شکست، بایداندکی صبر کرد و معامله بعدی را انجام داد چرا که هیجان ناشی از معامله حتی با تجربیات فراوان نیز ممکن است بر روی معامله بعدی تاثیر گذار باشد.نتیجه کنترل هوش هیجانی
بطور کلی، هوش هیجانی در رفتارهای اجتماعی بسیار بسیار موثر است. مولفههای هوش هیجانی در زندگی و روابط تاثیر فراوانی میگذارند لذا شناخت این ویژگیها در هر یک از افراد حائر اهمیت میباشد. بر خلاف IQ ،EQ یا هوش هیجانی در تمامی مراحل زندگی قابل افزایش و بهبود است. از این رو، با مراجعه به مراکز مشاوره میتوان در راستای بهبود این ویژگی تلاش کرد. از آنجایی که این هوش در رفتارهای مالی فرد نیز تاثیر میگذارد، لازم است که بصورت دقیق شناسایی و کنترل شود. به گفته برخی از محققین، کنترل هوش هیجانی و غلیان احساسات، حتی از تحلیل تکنیکال سهم مهمتر است و به همین دلیل است که پایبندی به استراتژی معاملاتی اهمیت فراوانی دارد.