مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شاهکار تازه صداوسیما!» به بررسی واکنشها به قسمت جنجالی برنامه روبهراه صدا و سیما پرداخت و نوشت: چندی پیش بود که کلیپی در فضای مجازی دست به دست شد که در آن یک کارشناس مذهبی در برنامه «روبهراه» شبکه قرآن حاضر شد و در خصوص ظهور امام زمان (عج) گفت: «در نقشه خداوند تبارک و تعالی، حتی از زمان تولد پیغمبر(ص)، انقلاب اسلامی ایران دیده شده است. این خیلی مهم است. امام میفرماید این (مساله) دو نکته خیلی مهم دارد؛ یکی اینکه معنای اینکه پیغمبر در مکه متولد میشود اما حوادثش در ایران هست، بهخصوص شکسته شدن ۱۴ کنگره کاخ کسری این است که ۱۴ قرن بعد از تولد پیامبر بساط ستمشاهی برچیده میشود، بساط ظلم برچیده میشود. قرن ۱۴ قرن بسیار مهمی است در مسائل آینده و آیندهپژوهی در نگاه معارف اسلامی و نکته دوم که امام فرمودند این است که بعد از رحلت پیامبر، جبرئیل سه ماه خدمت حضرت فاطمه زهرا(س) میرسید و حضرت زهرا(س) به خاطر آن اسمش مقدس است، حضرت جبرئیل با اخبار انقلاب اسلامی حضرت زهرا را آرام میکرد و میگفت ایرانیها خواهند آمد. چون شما ببینید از زمان پیغمبر ما خبر خوشی در تاریخ اسلام نداریم. اولین خبر خوش در تاریخ اسلام، وقوع انقلاب اسلامی است» این صحبتهای مدیرعامل مؤسسه منتظران مهدی با واکنشهایی مواجه شد. چنانکه حتی گروهی موسوم به اصولگرایان شبکههای اجتماعی توئیتر هم به پخش این سخنان روی آنتن زنده تلویزیون واکنش نشان داده و خواستار آن شدند که بابت این ادعاها از مردم عذرخواهی شود. هر چند برخی نیز انگشت پرسشگری خود را به سمت رئیس صداوسیما نشانه رفته و از سیاستگذاریهای این سازمان انتقاد کردند. آنچه مسلم است، ایجاد شبهه و ناامیدی در میان مردم و بیان سخنانی از این دست که واکنش جامعه را برانگیزد موجبات بیاعتمادی به رسانه ملی را شکل میبخشد. لذا اگر بیان تحلیلهای شبههانگیز از سوی برخی کارشناسان عادی ایجاد حاشیه میکند، این مساله از سوی برخی روحانیون به طرق اولی حاشیهسازتر خواهد بود و باعث میشود با دید ابهام و تردید به این نوع مسائل بنگرند که میتواند در مشارکتهای اجتماعی و سیاسی تأثیر منفی بگذارد.
در همین راستا، فرید مدرسی، فعال رسانهای در واکنش به این ویدئو و اظهارات مطرح شده در آن، در حساب توئیتریاش نوشت: «جناب علیعسکری تا چه زمانی باید چوب ضعف و بیتدبیری جنابعالی و نبود درک شرایط کنونی در صداوسیما را بخوریم… و دم برنیاوریم. این دیگر سیاست نیست، بازی با اعتقادات مردم است. از آن روز بترسید که صبر متدینین لبریز شود.» قدر مسلم صداوسیما باید برآیند خواست ملی مردم باشد و در خصوص رویکردهای اخیر خود تجدیدنظری کند. هر چند به نظر میرسد که احتمالاً تغییرات آقای علیعسکری نیز در همین راستا باشد. در عین حال باید اذعان داشت؛ اگر نگاه صداوسیما به آنچه در این رسانه میگذرد مثل نگاه به فردوسیپور باشد موجب فاصله گرفتن مردم خواهد شد اما اگر این تغییرات توأم با انتخاب کارشناسان خبره و زبده باشد میتواند امید به حمایت مردم از این رسانه و حضور در صحنه سیاسی و اجتماعی پررنگتر کند.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نخریدهای وارونه!» به بررسی نتایج توصیه تکراری و بی اثر مسئولان برای کنترل قیمتها در بازار پرداخت و نوشت: امروزه قیمتها در بازارهای اقتصادی به صورت ساعتی افزایش پیدا میکند و انگار دیگر تجربه قیمتهای عجیب و غریب جای تعجب ندارد. یک روز انفجار قیمت در بازار خودرو تیتر خبر رسانهها را به خود اختصاص میدهد و روز بعد صحبت قیمتهای نجومی طلا و سکه بر سر زبانها میافتد. در این میان راهکارهای متفاوتی برای بازگرداند آرامش به بازارها ارائه میشود، راهکارهایی که حتی تا کنون نتوانسته قیمتها را ثابت نگه دارد. «نخرید تا ارزان شود» از جمله توصیه و راهکارهایی است که بارها از سوی مسئولان برای بازگشت ارزانی به شهروندان داده شده است. اما آیا شعار نخرید تا ارزان شود، راهکار مؤثری برای مقابله با گرانی خواهد بود؟
طی سالهای اخیر یکی از اصلیترین توصیهها برای مقابله با گرانی نخریدن کالاست و بارها شنیدهایم میگویند زمانی که قیمت یک کالا گران میشود، مردم نباید خریداری کنند تا ارزان شود و این تنها راه مقابله با گرانی کالا است. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند اکنون راهاندازی کمپین نخریدن دیگر نمیتواند اهرمی برای کنترل و کاهش قیمتها باشد. به گفته آنها انفجار قیمتی در بازار سکه، طلا، ارز و خودرو بهگونهای است که دیگر با نخریدن کنترل نمیشود و حتی اگر قیمتها کمی عقبنشینی داشته باشد پس از مدتی با شتاب بیشتری بر مدار صعود قرار میگیرند.
بازار خودرو این روزها با وجود صفر بودن معاملات قیمتهای نجومی را تجربه میکند و این قیمتهای سرسامآور مصرف کنندگان را بیش از هر زمان دیگری متعجب کرده است. در این میان برخیها به خریداران توصیه میکنند که فکر خرید را از سر خود بیرون کنند. سعید موتمنی، رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودروی پایتخت در گفتوگو با ایرنا با بیان اینکه بازار خودرو شرایط طبیعی ندارد پیشبینیکرد در هفتههای آینده با ریزش شدید قیمت خودروها مواجه خواهیم شد.
رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودروی پایتخت گفته است: «اکنون به هیچ عنوان خرید خودرو عاقلانه نیست و به خریداران توصیه میشود فکر خرید را از سر خود بیرون کنند. بازار قفل بوده و رکود کامل بر آن حاکم است، آنچه از قیمتها شنیده میشود فقط روی کاغذ است و مشتریان نیز فقط قیمت میپرسند. قیمت خودروهای داخلی فقط در فضای مجازی داغ است و قیمت خارجیها نیز به طور مشابه فقط روی کاغذ و بسیار بالا از سوی فروشندگان بیان میشود. در حالی که تا پیش از تیرماه، شاهد تعداد انگشتشمار انجام معاملات در نمایشگاههای خودرو بودیم، اما در دو ماه و نیم گذشته به صفر رسیده است. وقتی قیمتها به صورت ساعتی در بازار بالا میرود، افراد از خرید و فروش منصرف میشوند و همه منتظرند ببینند درنهایت چه اتفاقی خواهد افتاد.»
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «علیه ایران و ایرانی» به بررسی تحریم ورزش ایران پرداخت و نوشت: گروهی خاص، برخاسته از خارج از کشور قصد کردهاند از اعدام نوید افکاری استفاده کرده و ورزش ایران را تحریم کنند «اتحاد برای نوید» نام کارزاری است که حالا گروهی از ایرانیان خارج کشور راه انداختهاند تا بهمدد آن ورزش ایران را تحریم کنند. گروهی که فارغ از آنچه در گذشته و کارنامهشان ثبت شده و از آنها در ذهن ایرانیان باقی است، حالا بهنحوی با مسائل ایران مواجه شده و با رویکردی ورزشکاران ایرانی را هدف قرار دادهاند که سخت بتوان باور کرد آنها نیز بهواقع فرزندان همین مرز و بوم هستند و برآمده از همین آب و خاک. اگر به آنچه پیشتر از برخی طیفهای سیاسی برانداز و اپوزیسیون خارجِ کشور در خاطرمان مانده است، بهویژه وقتی بر بازه زمانی یکی، دو دهه اخیر تمرکز کنیم، شاید شنیدن از اینکه گروهی خواهان تحریم جوانان ایرانی از حضور در مسابقههای بینالمللی ورزشی شدهاند، چندان هم عجیب و دور از انتظار نباشد. چه آنکه پیش از این شاهد مواردی بهنسبت مشابه بودهایم و هر از گاه شاهد بودیم که یک روز با چند نفری از طیفی خاص از فعالان سیاسی برانداز، با جمعآوری طومار و نامهنگاری به ترامپ، خواهان حمله نظامی علیه کشورشان شدند، روزی دیگر تقاضای تشدید تحریمهای اقتصادی را روی میز ساکن اتاق بیضی گذاشتهاند، روز بعد از این گفتند که باید راهها و مسیرهای آبی ایران مسدود شود، دیگر روز خواهان چشم به آسمان ایران دوخته و خواستند که امکان پرواز از آن محدود شود و روزی دیگر به هر ریسمانی که به دستشان رسیده، آویزان شدهاند تا مگر فشار و تحدیدی تازه علیه ایران و ایرانیان دست و پا کنند و حتی تا آنجا پیش رفتهاند که بر آتشی که این چندسال اخیر ترامپ به راه انداخته، هیزم بگذارند. حالا اما گروهی وارد این میدان شدهاند که شاید دستکم همگی از آن کسانی نبودند که تا پیش از این هر کار میکردند تا سنگی تازه پیش پای ایران بیندازند اما حالا با کمپینی که دست بکار راهاندازیاش شدهاند، ظاهراً میخواهند قدم در همان مسیری بگذارند که پیش از آن، از سوی مخالفان ایران و ایرانی پیموده میشد. آن هم با اتکا به نام جوان کشتیگیری شیرازی که انتظار خبر اجرای حکم اعدامش در مدت اخیر، واکنشی گسترده همراه داشت و حالا انگار این گروه عجیب از فعالان سیاسی خارج کشور، بنا دارند با استفاده از این غائله، اهداف نامیمونی را که برای ایران در سر میپرورانند، با کمپینی موسوم به «اتحاد برای نوید» به واقعیت تبدیل کنند. اما حالا داستان نوید دستاویزی شده برای عدهای تا بهدنبال تحریم کل ورزش ایران و ورزشکاران ایرانی در تمامی رشتههای ورزشی باشند.
حالا اما گروهی خاص، برخاسته از خارج از کشور، قصد کردهاند از این اتفاق استفاده کرده و ورزش ایران را تحریم کنند. آنها در همین راستا کارزاری به نام «اتحاد برای نوید» به راه انداختهاند. کارزاری که حالا مخالفانی جدی را مقابل خود میبیند و جالب آنکه در جمع مخالفان هستند بسیاری از همان کسانی که پیش از اعدام نوید، در حمایت از او موضع میگرفتند و پیام صادر میکردند. سالار غلامی کاپیتان سابق تیم ملی بوکس ایران یکی از کسانی است که با این کارزار که بر تحریم ورزش ایران تمرکز کرده، مخالف است. او که اتفاقاً یکی از ورزشکارانی است که نسبت به حکم اعدام صادر شده برای نوید افکاری واکنش نشان داده بود، با اعلام مخالفتش با این کارزار، چنین کمپینی را در راستای «تحریم ورزشکاران ایرانی» دانسته و معتقد است که تحریم ورزش ایران فقط آرزو و امید جوانان ایران را میکشد.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دست رد ناطق و ولایتی بر سینه اصولگرایان» به بررسی پیشنهاد شرکت در انتخابات به ولایتی و ناطق نوری پرداخت و نوشت: محمدرضا باهنر از دست رد ناطق بر سینه اصولگرایان برای چندمین بار میگوید و حسین نجابت هم از اینکه روی آمدن ولایتی نمیشود جدی حساب کرد. از سویی صحبتی هم از علی لاریجانی در میان نیست. او در این چند ماه بعد از مجلس دهم نه حضوری رسانهای داشته و نه خبری از او منتشر میشود.
به نظر میرسد البته این اتفاقی است که برای جریان اصلی اصولگرایی که این روزها مجلس و بخشهایی دیگر از قدرت را در دست دارد، خوشایند است. آنها قطعاً برای ۱۴۰۰ نه سراغ لاریجانی میروند و نه تمایلی به آمدنش دارند. همانطور که نسبت به ناطقنوری، ولایتی و حتی خود باهنر چنین نگاهی دارند.
ناطقنوری به روایت باهنر قاطعانه باز هم گفته احساس تکلیف نمیکند و تمایلی چه بهعنوان یک کاندیدای انتخابات و چه بهعنوان کارگردان صحنه سیاسی ندارد. حسین نجابت، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری و نماینده ادوار مجلس هم در پاسخ به این پرسش که اخیراً اسامی متعددی از جمله آقای «ولایتی» برای کاندیداتوری از جناح اصولگرا در سال ۱۴۰۰ مطرح میشود؛ آیا میتوان ایشان را بهعنوان یکی از گزینههای جدی دانست؟ گفته است که همواره در ابتدای پاییز سال منتهی به انتخابات برخی اسامی بهعنوان ریاستجمهوری مطرح میشوند که بیشتر آنها در حد گمانهزنی هستند و نمیتوان به ایشان بهصورت جدی نگاه کرد. درحالیکه تصور میشد بعد از ۹۲ ولایتی تصمیم گرفته کاملاً در زمین و به نفع اصولگرایان بازی نکند اما بعد از فوت آیتالله هاشمی و چرخش دوبارهاش به سمت راست این تصور ایجاد شد که شاید بیتمایل به ایفای نقش رهبری این جریان نیست؛ این در حالی است که او با کنار نکشیدن در انتخابات ۹۲ کمک بزرگی به حسن روحانی برای پیروزی کرده بود. به نظر میرسید که ولایتی تشکیل یک ائتلاف نانوشته با روحانی را پذیرفته بود اما بعد از اینکه بهجای مرحوم هاشمی به ریاست هیئت امنای دانشگاه آزاد نشست، رویکرد او ۱۸۰ درجه تفاوت کرد و عامل و حامل سیاستهای راستگرایانه در این دانشگاه شد.
برخی آن زمان گفتند که او قصد دارد بهجای لاریجانی که مغضوب اصولگرایان شده بهعنوان نامزد اصلی جریان اصولگرا خود را مطرح کند و جناح تندرو در اردوگاه اصولگرا را نیز با خود همراه کند. اما شواهد امر حاکی است که او این روزها نه برای این کار تلاشی میکند و نه چنین قصدی دارد. اصولگرایان این روزها با بحران ژنرال و انبوه پیادهنظام در صف انتخابات ۱۴۰۰ روبهرو هستند. به نظر میرسد آنها تمایل دارند شانس خود را با همان نامزدهای ۹۶ در ۱۴۰۰ بیازمایند و نیازی به چهرههای قدیمیتر یا حتی جدیدتر ندارند. رفتارشناسی قالیباف در قامت رئیس قوه مقننه کاملاً مؤید همین نکته است. او این روزها بیش از اینکه در هیبت نماینده تهران حاضر شود، در قامت رئیس قوهای ظاهر میشود که برای سرکشی و نظارت بر امور به جاهای مختلف سرکشی میکند؛ از بیمارستان تا شهرهای دوردست.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مردم انتظار کار دارند نه تحریف تاریخ!» بررسی اظهارات روز گذشته حسن روحانی پرداخت و نوشته است: حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور دیروز چهارشنبه و در آستانه فرا رسیدن ایام رحلت پیامبر اکرم (صلواتاللهعلیه) و شهادت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در نشست هیئت دولت، از امام حسن (ع) بهعنوان امام صلح و پیوند که با ایجاد وحدت برای حفظ اساس اسلام گام برداشت، نام برد و افزود: امام حسن (ع) در پاسخ به اعتراض برخی از اصحاب خود در مورد پیمان صلح ایشان، فرمود جامعه اسلامی که فقط شما ۱۰-۲۰ نفر نیستید. من در مسجد رفتم برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع صلح میخواهند صلح را انتخاب میکنم.
روحانی در ادامه افزود: امام مجتبی (ع) به ما میآموزد مرد جنگ باشیم به روز جنگ و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح جنگ کردیم و اگر در جنگ صلح کردیم هر دو خطا و اشتباه است. به موقع باید بایستیم و بجنگیم و به موقع هم باید صلح کنیم.
البته این اولین باری نیست که رئیسجمهور تاریخ را به نوعی تحریف میکند و روایت دیگری از آنچه اتفاق افتاده ارائه میدهد. این روایتها که بیشتر همخوان و همراستا با رفتار دولت مطرح میشود، متأسفانه بارها بهعنوان یکی از روشهای رئیسجمهور برای اقناع افکار عمومی در راستای اهداف و اعمال دولت استفاده شده است. روحانی پیشتر نیز همین روایت تحریفشده را از صلح امام حسن (ع) ارائه کرده بود. وی در سال ۹۴ در ضیافت افطار استانداران گفته بود: «زمانی که امام مجتبی (ع) تصمیم به صلح میگیرند یکی از یاران امام علی (ع) پیش ایشان آمد و گفت: ایکاش من مرده بودم و این منظره را نمیدیدم و امام در پاسخ وی گفت وقتی دیدم اکثریت مردم این را میخواهند نخواستم چیزی که مردم نمیخواهند بر آنها تحمیل شود. امام حسن (ع) میخواهند به ما یاد بدهند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت.»
رئیسجمهور همچنین پیشتر نیز با تحریف واقعه عاشورا و قیام سرخ حسینی (ع) درباره درس کربلا نیز بیان داشته بود: «درس کربلا برای ما درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است. شما میدانید که امام حسین (ع) خیمهای را بر پا کرد و عمر سعد را دعوت به مذاکره کرد. شب تاسوعا ساعتها با عمر سعد مذاکره کرد تا مسئله به جنگ پایان نیابد.»