قاضی: قاطعانه میگویم که وکیل امامی کیفرخواست را نخوانده/ نماینده دادستان: امامی سکانسهای نمایشنامهای که دیگران نوشتهاند، اجرا میکند/ داستان خودروهای لوکسی که امامی برای افراد میخرید
محمدی گفت: من در دفتر امامی با دلاویز آشنا شدم؛ امامی یک پورشه کاین میخواست که من آن را به دفترش فرستادم. یک مقدار از مبلغ آن را به صورت چک احسان دلاویز و یک مقدارش را فرشاد صادقی داد و کلا مبلغ 640 میلیون تومان بود. یک روز قبل از دادگاه دلاویز، از من بازجویی شد و من گفتم پورشه دلاویز بابت کمیسیون معامله یکی از اقوام دلاویز برای امامی بود. پس از...
نهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهم امامی و دیگر متهمان به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد.
به گزارش «تابناک»، در ابتدای این جلسه قاضی مسعودی مقام از وکیل متهم امامی خواست در جایگاه قرار گیرد و با توجه به اینکه وکیل این متهم حضور نداشت، خطاب به متهم امامی گفت: باید وکیل در دادگاه حضور داشته باشد البته ایشان وقت دارد در صدا و سیما برود یا با دیگران مصاحبه کند، اما در دادگاه حضور ندارد در صورت حاضر نبودن باید از دیگر متهمان شروع کنیم.
در ادامه این جلسه دادگاه قاضی از وکیل متهم امیرفرزان راد خواست در جایگاه قرار گیرد.
وکیل این متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: اینجانب به عنوان وکیل امیر فرزان راد در تمامی جلسات حضور داشتم و فقط شاهد خطابه گویی از طرف سایر اصحاب دعوی بودم. با توجه به جرم موکل بنده باید اعلام کنم که من از موکل خودم اطلاع دقیقی ندارم و در حالی که برادر ایشان هم در دادگاه حضور دارند، اما هیچ کمکی به من در این رابطه نشده است.
این وکیل ادامه داد: آیا با برخورد مجرمانه با فعالان اقتصادی آنان را از پذیرش هرگونه ریسک محروم نمیکنیم؟ آیا نظارتی به رفتار بانک وارد نیست؟ نگاه بانک مرکزی بر روی نظام بانکی ما کجا قرار گرفته است؟
وکیل متهم فرزان راد اظهار داشت: او از سال ۹۱ از کشور خارج شده است.
این وکیل ادامه داد: گفته شده است چمدانهای پول از ایران خارج و تحویل فرزان راد شده است و در نهایت او با پیامک گفته است که پول را به فلان کارگردان و فلان بازیگر وارد کنید این را موضوعی برای تفهیم اتهام نمیدانم.
در این بخش از دادگاه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و درباره کلیپهای پخش شده از تیم رسانهای امامی در فضای مجازی، گفت: در چند روز گذشته مطالبی منتشر شده که لازم است پاسخ دهم، در ابتدا این سئوال مطرح میشود که چگونه جلسات دادگاه از طرف برخی افراد ضبط میشود، برداشت از مستندات این است که امامی سکانسهای نمایشنامهای که دیگران نوشتهاند را اجرا میکند و آقایان دیگر آن را در قالب کلیپ بعد از دادگاه در فضای مجازی منتشر میکنند.
قهرمانی ادامه داد: در کجای کیفرخواست آمده است که امامی به خانم شیخی رشوه داده است که آنان در کلیپ آن را منتشر کردهاند؟ همچنین در این کلیپ آمده است که امامی به توسلی رشوه داده است در کجای کیفرخواست چنین کلمهای وجود دارد؟ حتی سازمان بازرسی نگفته است.
نماینده دادستان خطاب به متهم امامی گفت: آقای امامی شما درباره رشوههایی که به زاهدی دادهاید توضیح دهید.
قهرمانی اضافه کرد: امامی حرفهایی را به ما منتسب میکند بعد میروند جواب حرفهای انتسابی امامی به ما را در کلیپ میدهند.
نماینده دادستان ادامه داد: در ردیابیهای پول متوجه شدیم که پولها به حساب عاشوری رفته است، بعد به ما میگویند شما میدانید عاشوری کیست؟ عاشوری هرکه میخواهد باشد!
نماینده دادستان ادامه داد: یک وکیلی به نام محمودیزاد تمام کارهای شرکتهای متهم فرزان را انجام میداده است و با هماهنگی برای همه شرکتها ورشکستگی گرفته است. وقتی بازجویی کردیم چند شرکت معرفی کرد یکی از همین شرکتها پاک تجارت طوس است، اما در رابطه با اقدامات امامی و عاشوری هنوز کیفرخواستی صادر نکردهایم و در حال بررسی موضوع هستیم.
نماینده دادستان ادامه داد: امامی به جای اینکه دفاع از پرونده داشته باشد، کارهای بازیگری انجام میدهد.
قاضی گفت: ما به این کلیپها توجه نداریم آزادند هرکاری میخواهند بکنند. دادگستری وارد این مقولهها نمیشود، متهم یا وکیل اگر توانایی دفاع داشته باشند آن مهم است، حواشی مهم نیست آزادند علیه من همه حرفی بزنند.
قاضی ادامه داد: شاید چند صباحی مطالبی را مطرح کنند، اما واقعیت مشخص خواهد شد قاطعانه میگویم که وکیل امامی کیفرخواست را نخوانده و پیوستها را نخوانده است، حالا چه کسانی به این افراد میگویند اینطوری دفاع کنید نمیدانم، ولی آزادند هرطور میخواهند بنویسند، اما جواب آنها از طرف خداوند متعال انجام خواهد شد.
قاضی مسعودی مقام ادامه داد: حداقل باید یک جلسه دفاع ماهیتی داشته باشند و بگویند کجای اتهامات و کیفرخواست غلط است، اگر ادعای دادستان را رد کردند حکم به نفعشان است، اگر ادعای دادستان را رد نکردند حکم به ضررشان است.
در ادامه این جلسه دادگاه نماینده دادستان گفت: در پاسخ به صحبتهای وکیل فرزان باید بگویم که تسهیلاتی که از بانکهای سرمایه، رفاه و مسکن گرفته شدهاند، در هیچکدام صلاحیت وجود نداشته است و در جاهایی سند مردم آورده شده است. به عنوان مثال سند برای بنیاد شهید بوده است جعل کردند و آن را به بانک دادند و تسهیلات گرفتند یا در جای دیگر سندی به نام آقای الف بوده است به نام آقای ب جعل کردند و تسهیلات گرفتند. این فعالیت اقتصادی نیست.
نماینده دادستان در ادامه پیامهای مبادله شده بین امامی و فرزان راد را در جلسه دادگاه قرائت کرد که این پیامها نشان از آن داشت که بخشی از پولها به حساب افرادی واریز شده است.
در ادامه قهرمانی، نماینده دادستان افزود: اگر چه نقش فرزان راد در صندوق ذخیره فرهنگیان و شرکت توسعه ساختمان محرز نشده، اما نقش او در بانک کاملا مشخص است که در این میان برادر او، فرشاد نیز نقش مهمی داشت و اسناد را نگهداری میکرده است.
نماینده دادستان گفت: در مورد حضور آقای سید سعید حسینی در جلسه دادگاه برخی صحبتهایی مطرح شد که گفتند او به عنوان شاهد حضور پیدا کرده این در حالی است که ما وی را به عنوان مطلع آوردیم. از سویی دیگر اظهارات وی نیز ارزیابی میشود. لازم به ذکر است که صحبتهای نامبرده مقرون به واقع است.
در ادامه وکیل متهم فرزان راد از قاضی خواست که از محمد تقی روحی و دولتشاهی در خصوص خروج وجوه از ایران تحقیقات بیشتری به عمل آید که نماینده دادستان خطاب به وکیل متهم گفت: این ضمانتنامهها به صورت مستقیم خارج نشده بلکه کالاهایی اعم از گندم، فولاد، گوشت و قیر گرفته شده است.
قهرمانی گفت: اینکه بنده در جلسات قبل اعلام کردم که امامی رب فروش بوده است جهت مزاح نبوده بلکه بنده پرونده شخصیت ایشان را گفتم؛ امامی در زمان ازدواج خانهای ۶۰ متری داشت که بابت بدهیهایش این خانه را فروخت و مستاجر شد و نهایتا زمانی که به بانک وارد میشود ناگهان زندگیشان زیر و رو میگردد.
در ادامه قاضی مسعودی مقام گفت: بعضی از وکلا فرق بین دادگاه و دادسرا را نمیدانند و این بی سوادی محض است. در حالی که میتوانند اگر مستنداتی دارند ارائه کنند تا مورد بررسی قرار گیرد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر بسیاری از متهمین پرونده بانک سرمایه با هم مشارکت دارند؛ اعم از هیئت مدیره و تسهیلات گیرندهها. بعضی از تسهیلات گیرندهها با هم هستند که در آراء ذکر خواهد شد که این مشارکتها در کجا صورت میگیرد.
در ادامه قاضی از متهم مهدی محمدی خواست در جایگاه قرار گیرد و بعد از تفهیم اتهام، از او خواست توضیحات خود را بیان کند.
متهم محمدی در جایگاه قرار گرفت و ضمن رد اتهامات خود گفت: من ابتدا میخواهم یک رزومه از خودم را بیان کنم؛ بنده از سال ۸۰ و زمانی که ۲۰ ساله بودم فعالیت اقتصادیام را شروع کردم و از ابتدا کار خرید و فروش اتومبیل انجام میدادم.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه ممکن است هر گونه مشتریای داشته باشم لذا از این طریق آشناهایی پیدا کردم و در این بین گاهی کارهای جانبی دیگری از جمله خرید و فروش و یا ساخت و ساز ساختمان را انجام میدادم.
این متهم با اشاره به آشنایی خود با متهم امامی، افزود: بنده در سال ۹۰ یا ۹۱ از طریق فرزاد شفیعی با امامی آشنا شدم. در آن زمان امامی به کارهای بیزینسی و اقتصادی مشغول بود در ابتدا شفیعی به من گفت که امامی حدود ۹ الی ۱۰ خودروی بنز برای فروش دارد که میخواهد آنها را بفروشد.
متهم محمدی ادامه داد: بنده با مراجعه به دفتر او این خودروها را خریداری کردم و لذا از آن روز آشنایی ما با امامی بیشتر شد.
وی گفت: در این بین کار عرف بازار را شروع کردیم یعنی بنده به ایشان اتومبیل بدهم و ایشان ۳۰ الی ۴۰ درصد پول را به عنوان پیش پرداخت به من داده و مابقی را چک بدهد.
قاضی از متهم پرسید: این خودروها به نام چه کسی بود؟
متهم پاسخ داد: یک خودرو به نام آقای محفوظی، یک خودرو به نام همسر ایشان و چند خودرو برای تجهیز دفتر تهیه کردیم که به نام آقای قادری یا فرشاد صادقی بود.
وی ادامه داد: همچنین بنده به جهت آنکه در شرف ازدواج بودم به دنبال آپارتمان ۱۵۰ متری میگشتم و از امامی خواستم آپارتمانی را به من معرفی کند که در نهایت بنده یک آپارتمان به مبلغ ۷۶۰ میلیون تومان از ایشان خریدم.
متهم مهدی محمدی گفت: در مراحل تجهیز آپارتمان بام نیاوران، امامی آقای غندالی و خانم شامانی را به من معرفی کرد و گفت که آپارتمان را بعد از تجهیز به اینها تحویل دهم؛ از اینجا بود که من با خانم شامانی ارتباط برقرار کردم؛ سپس امامی در حالیکه یک چک از خرید آپارتمان بام نیاوران مانده بود از من خواست که سند آپارتمان را به نام خانم شامانی انتقال بدهم.
وی گفت: چند ماه بعد یک لکسوز سفید را از بوشهر خریدم و به درخواست امامی به دفتر وی منتقل کردم و سپس امامی گفت که لکسوز را به نام خانم شامانی منتقل کنم.
متهم مهدی محمدی ادامه داد: من یک آپارتمان دیگر در خیابان مریم نیاوران را که مالک آن آقای سعید بالاپور بود به مبلغ ۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون به امامی منتقل کردم و بابت آن ۴ چک یک میلیارد و ۱۰۰ میلیونی از امامی گرفتم و از این معامله ۱۰۰ میلیون کمیسیون نصیب من شد.
این متهم افزود: امامی در سال ۹۵ و ۹۶ بازداشت شد؛ در آن موقع پلیس اقتصادی با من تماس گرفت و گفت به دفترخانه مراجعه کنم و سند آپارتمان خیابان مریم را به نام بانک منتقل کنم؛ من در آن موقع متوجه شدم ممنوع المعامله شدهام لذا از من اقرارنامه گرفتند که سند آپارتمان مزبور را به نام بانک منتقل کنم، اما نماینده بانک حاضر نشد و اقرارنامه من را پس دادند.
وی گفت: چون سند آپارتمان مذبور به نام من بود امامی به من گفت که آن را به نام آقای فریدون قربانیان که داماد خانواده حمید حاجیان بود مبایعه نامه کنم و من ۴ میلیارد و ۸۰۰ یا ۹۰۰ چک روز گرفتم و چکها را بعد از آزادی امامی به او دادم.
متهم مهدی محمدی در ادامه بیان داشت: من یک دستگاه ویلا در شهرک فردوس شهرستان نور را برای امامی پیش خرید کردم که مبلغ آن ۲ میلیارد و ۸۷۰ میلیون تومان بود؛ امامی تقریباً یک میلیارد به من بیعانه داد تا این ویلا را پیش خرید و تجهیز کنم، اما امامی به مشکل نقدینگی خورد لذا این معامله منتفی شد و ویلا را آقای بالاپور برداشت و به جای آن یک میلیارد که امامی بابت پیش خرید ویلا داده بود، اتومبیل از بالاپور به امامی منتقل شد.
متهم مهدی محمدی در ادامه بیان داشت: سال ۹۶ یک آپارتمان حدوداً ۲۰۰ متری در خیابان عدالت اندرزگو به مبلغ ۳ میلیارد و خوردهای از آقای نقرهکار خریدم که سرمایهگذار آن آقای بالاپور بود و امامی این آپارتمان را میخواست برای خواهرش بخرد لذا من آپارتمان را به امامی تحویل دادم و بعد از یکسال و نیم سند آپارتمان به صورت مبایعه نامه به امامی منتقل شد.
متهم مهدی محمدی گفت: در کیفرخواست شماره ۱۲ ماشین قید شده که تمام پلاکهای آن متعلق به من است و این پلاکها بر روی اتومبیلهای مختلفی نصب شده و الان فقط ۲ الی ۳ پلاک وجود دارد و بقیه پلاکها توسط پلیس راهور فک شده است.
در این بخش از دادگاه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: محمدی شفاف صحبت نکرد و آنطور که قبلا اظهار کرده بود الان نگفت. او خودروهای لوکس را میفروخت و به برخی از مدیران بانکی و هنرپیشهها داده و پول آن را از امامی گرفته است.
متهم محمدی پاسخ داد: اگر منظورتان خودروی (بی ام و) است که به امامی فروختم و بعد از دریافت چک آقای امامی کپی زاهدی را به من داد و گفت به نام زاهدی بزنم.
نماینده دادستان خطاب به این متهم گفت: یک ملک هم برای زاهدی خریدی؟
این متهم گفت: نه این کار را نکردم. امامی یک آپارتمان ۲۰۰ تا ۲۵۰ متری میخواست که بعد از مدتی یک آپارتمان در اندرزگو و عدالت را معرفی کردم آن موقع به من گفتند که برای خودش میخواهد.
نماینده دادستان ادامه داد: آقای زاهدی که بعد از بازداشت اول غیب شده بود در این ملک پیدا شده است.
در ادامه این جلسه دادگاه پیامکهای امامی و زاهدی از سوی دادستان قرائت شد.
متهم محمدی در ادامه گفت: بعد از اینکه این ملک را خریدم امامی زاهدی را فرستاد. بنده واقعا اطلاعی نداشتم که موضوع زاهدی چه بوده است.
متهم مهدی محمدی گفت: خودروها را به صورت امانی از حمید حاجیان تحویل گرفتم و در کف دفتر خودم که ۳۰۰ متر بود قرار دادم.
قاضی مسعودی مقام پرسید: آقای حاجیان وقتی خودش نمایشگاه داشت چرا خودروها را به شما میداد؟
متهم گفت: تقسیم میکرد.
قهرمانی نماینده دادستان گفت: این ماشینها برای امامی است؛ مهدی محمدی یک پورشه هم برای احسان دلاویز به دستور امامی خریداری میکند.
متهم محمدی گفت: من در دفتر امامی با دلاویز آشنا شدم؛ امامی یک پورشه کاین میخواست که من آن را به دفترش فرستادم. یک مقدار از مبلغ آن را به صورت چک احسان دلاویز و یک مقدارش را فرشاد صادقی داد و کلا مبلغ ۶۴۰ میلیون تومان بود.
متهم محمدی ادامه داد: یک روز قبل از دادگاه دلاویز، از من بازجویی شد و من گفتم پورشه دلاویز بابت کمیسیون معامله یکی از اقوام دلاویز برای امامی بود.
متهم محمدی گفت: پس از آنکه وارد بیزینس قیر شدم با فردی در شرکت نفت پاسارگاد آشنا شده و امین کریمی را دیدم، در حالی که نماینده دادستان میگوید اصلاً این شخص وجود ندارد؛ اما من وی را دیدم و حتی او به من گفت بنده با شرکت نفت پاسارگاد قرارداد دارم و از من خواستند که با او همکاری کنم؛ لذا قراری را در رستورانی در سعادتآباد گذاشت تا در این زمینه با بنده صحبت کند.
وی ادامه داد: اولین قرارداد و اولین خرید، ۵ هزار تن بود و برای پیگیری کار خودم با کمک امامی شروع به کار در حوزه قیر کردم.
در ادامه نماینده دادستان از متهم محمدی پرسید: سئوال اینجاست که آقای محمدی قیرها را برای چه کسی فروخته و با چه کسی معامله کرده است؟
متهم محمدی پاسخ داد: من با امین کریمی معامله کردم.
نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: اسناد به ما میگوید که نفتهای شرکت راهبرد پویان را آقای مدرسی ترخیص کرد و قیرها تحویل او شده است.
در ادامه قاضی از متهم پرسید که چقدر قیر معامله کردید؟
متهم پاسخ داد: تقریباً ۷۰ تا ۸۰ هزار تن قیر را معامله کردم.
نماینده دادستان خطاب به قاضی گفت: قیرها را مهدی محمدی فروخته و تمام اسناد آن وجود دارد و توسط مدرسی ترخیص شده است.
وی ادامه داد: بر اساس سوابق مالی امین کریمی، او نمیتوانست این حجم معامله داشته باشد شما از او هیولا میسازید.
قهرمانی از متهم محمدی پرسید: درباره جلسهای که در دبی با حضور شما، محمد امامی و حمید حاجیان برگزار گردید که منجر به دعوا گردید توضیح دهید.
متهم محمدی پاسخ داد: این جلسه درباره تسویه ضمانتنامهها بود تا ضمانتنامههای ۵ شرکت تسویه شوند و بتوانیم پولها به بانک را پس دهیم و قیرهای فروخته شده تحویل داده شود.
نماینده دادستان از متهم پرسید: شما یک خودرو تویوتا لندکروز برای خانی مدیرعامل سابق بانک سرمایه خریدید درباره این توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: خرید خودرو به درخواست امامی بوده و من با هیچکس ارتباط نداشتم.
قاضی از متهم پرسید: قیمت خودرو چند بود؟
متهم پاسخ داد: در سال ۹۶ حدود ۴۵۰ میلیون تومان خودرو را فروختم که خودروی کم کارکرد بود که چند روز بعد امامی از من خواست که خودرو را پس بگیرم لذا به من گفت که به خیابان زعفرانیه بروم و خودرو را از شخصی به نام خانی تحویل گرفتم؛ در آن زمان متوجه شدم خودرو بیش از هزار کیلومتر کار کرده و خلافی هم دارد.
وی ادامه داد: پس از آن امامی اتومبیل را به من پس داد و ضرر و زیان آن را نیز پرداخت کرد.
نماینده دادستان از متهم خواست درباره تجهیز و خرید ملک برای غندالی و فاطمه شامانی توضیح دهد.
در ادامه قهرمانی بر این نکته تاکید کرد که تجهیز یک خانه نوساز برای آنکه آقایان بتوانند غندالی را نرم کنند باعث شد که کل تجهیزات آشپزخانه به بهترین شکل به روز شود تا جایی که یک قهوه ساز در زمانی که پراید قیمت ۲۰ میلیونی داشت برای آنها فاکتور ۲۷ میلیون تومانی به همراه داشت و حتی سرویس قاشق و چنگال از امارات آورده شد.
قهرمانی گفت: حتی امامی از آقای محمدی خواسته بود که دو دست وسایل اسکی خریداری کند.
متهم محمدی گفت: با توجه به آنکه من سفر زیاد میرفتم آقای امامی از من خواست که از دوبی این وسایل اسکی را خریداری کنم، بنده به آقای امامی نگفتم، اما آنها را از تهران خریداری کردم.
قاضی مسعودی مقام گفت: یعنی گفتند که از دبی بخرید، اما شما از منیریه تهران خریدید؟
متهم محمدی پاسخ داد: همان برند در منیریه هم نمایندگی داشت.
در آغاز نوبت بعد از ظهر نهمین جلسه رسیدگی به اتهامات محمد امامی و سایر متهمان پرونده، با اعلام قاضی مسعودی مقام، متهم مهدی محمدی برای ادامه دفاعیات خود در جایگاه قرار گرفت و گفت: من در ابتدا ۵ هزار تن قیر از امین کریمی خریداری کردم، سپس در سفر به دبی این قیرها را به آقای سای و ۲ فرد هندی دیگر فروختم و پیش پرداخت دادم؛ سپس امین کریمی شماره حساب شرکتها را به من داد؛ آقای مدرس کالاهای مربوط به امامی را پیگیری میکرد و من قیرهایی را که از امین کریمی خریده بودم خودم پیگیری میکردم؛ من از طریق شرکت آتیه صبا و آقای امامی ۳۰ هزار تن قیر خریدم و یک مقدارش را توسط آقای سای فروختم.
این متهم ادامه داد: ۱۰ میلیارد تومان از امامی پول گرفتم و از امین کریمی برای ایشان قیر خریداری کردم؛ یک بخش از این ۱۰ میلیارد بابت حسابهای فی مابین ما بود؛ امامی هم با امین کریمی کار میکرد.
متهم مهدی محمدی گفت: من یک بار در سال ۹۵ و یک بار هم اردیبهشت ۹۸، ۲ روز بعد از فوت آقای حاجیان بازداشت شدم.
در ادامه جلسه دادگاه قهرمانی نماینده دادستان خطاب به متهم مهدی محمدی، گفت: در مورد سفر به سوئیس توضیح دهید.
متهم بیان داشت: من به خاطر کار ساعت به سوئیس سفر کردم؛ تعداد ساعتهایی که فروخته شده مشخص است؛ من نمیتوانم بگویم امامی ساعتها را به چه کسانی داده.
قاضی خطاب به متهم مهدی محمدی گفت: پس چرا در تحقیقات این مورد را گفتهاید؟ ما سوابق شما و بردارتان را درآوردهایم و به نکات دیگری نیز رسیدهایم که مربوط به این پرونده نیست.
متهم مهدی محمدی گفت: من ۳ الی ۴ ساعت به ارزش ۴۰ تا ۵۰ هزار دلار به امامی دادم که یکی از آنها را به آقای احمد شاهرودی داد و فکر کنم یکی از آنها را به خانم شامانی داد و اگر اجازه دهید اسم بازیگری را که آقای امامی یکی از این ساعتها را به او داد نیاورم، چون مطمئن نیستم.
این متهم افزود: من ۳ الی ۴ روز سوئیس بودم که امامی با من تماس گرفت و گفت غندالی دارد به سوئیس میآید اگر ممکن است برو و برای هتل و کارهای دیگر کمکش کن؛ من آنجا ۲ الی ۳ ساعت خدمت دکتر و خانمش بودم و در نهایت یک جایزهای دریافت کردند.
در ادامه جلسه دادگاه وکیل متهم محمدی در جایگاه قرار گرفت و گفت: در ابتدا باید بگویم موکل اینجانب تمام اظهاراتش بر مبنای شفافیت بوده است اگر چه در سخنانش گاهی استرس داشته است، اما همیشه بر اساس شفافیت سخن گفته است. هیچ موقع و هیچ زمان حرفی را کتمان نکرده و هیچ موقع منکر اظهارات خود نشده است.
این وکیل ادامه داد: باید میان معاون و مباشر وحدت قصد وجود داشته باشد و این موضوع در مورد موکل من صدق نمیکند.
وی ادامه داد: موکل اینجانب همانطور که قبلا نیز گفته است از اهداف و نیات متهمان اصلی این پرونده مطلع نبوده است و از آن نفعی نبرده است و در جریان اخذ تسهیلات نبوده است. صرفا از طریق خرید و فروش خودروهای لوکس، ساعتهای لوکس و آپارتمان کسب منفعت کرده است.
وکیل متهم محمدی افزود: موکل اینجانب از روابط فی ما بین متهمان اصلی با بانکها و روابط آنها با بانکها مطلع نبوده است.
وی ادامه داد: موکل اینجانب هیچ گونه اقدام مجرمانهای انجام نداده است و هیچ گونه تحصیل مال نامشروع نداشته است و در این راه هیچ مانور متقلبانه یا فریبکارانهای انجام نداده است.
وکیل متهم محمدی گفت: موکل اینجانب فاقد شاکی خصوصی است و تحصیل مال از طریق نامشروع نداشته و از اهداف دیگر متهمان خبر نداشته است و تقاضای برائت برای موکل خود را دارم.
این وکیل در ادامه افزود: موکل در جوانی وارد بازار کار شده و در نمایشگاه مشغول به کار گردیده است. بعد از مدتی اقدام به خرید و فروش خودرو میکند و در این راه با فردی به نام شفیعی در تصویر گستر پاسارگاد آشنا میشود و از آن طریق با امامی آشنا میشود.
وکیل متهم محمدی ادامه داد: در ابتدا موکل من ده دستگاه بنز از امامی خریداری کرده است و مدارک آن موجود است و در ادامه روابط مالی و خرید و فروش بین موکل اینجانب وامامی انجام میشود.
این وکیل افزود: موکل اینجانب به واسطه فروش خودروهای لوکس با فردی به نام جابریان آشنا میشود که در کار قیر بوده است، اما قرارداد فروش قیر را خود امامی و جابریان منعقد میکنند و در این زمان موکل اینجانب متوجه میشود که در آمد خوبی در خرید و فروش قیر وجود دارد و از آنجا وارد بازار قیر هم میشود.
در ادامه وکیل متهم محمدی گفت: موکل بنده از روند اخذ تسهیلات و ضمانتنامهها اطلاعی نداشته صرفاً از ۵ شرکت قیر خریداری کرده است. موکل بعد از اخذ حواله از این شرکتها مبادرت به خرید قیر کرده و هیچ ضمانتنامهای به نام موکل نیست.
وی ادامه داد: از سوی دیگر موکل بنده هیچگونه بدهی بابت خرید قیر به این شرکتها ندارد و فقط برای وصول طلب خود و سپس برای سوددهی مبادرت به خرید و فروش قیر کرده است.
وکیل متهم محمدی گفت: در مورد اینکه گفته شده موکل بنده از گردش مالی حساب برادر خود استفاده کرده باید به این نکته اشاره کرد که برادر او بیش از ۱۰ سال است که نزد او به عنوان کارمند فعالیت میکند و با توجه به اینکه موکل کثیرالسفر است و برای آنکه در پرداختها مشکلی ایجاد نشود از حساب برادرش استفاده کرده که البته این موضوع امری بدیهی است.
وی افزود: در کیفرخواست به خرید و فروش ساعتهای میلیاردی از سوی موکل اشاره شده که گفته شده میتواند زمینه پولشویی را فراهم کند ضمن آنکه اعلام شد که چندین ساعت گران قیمت در خانه موکل بنده پیدا کردند.
وکیل متهم محمدی افزود: ساعتهای مکشوفه از منزل موکلم برای امامی و حاجیان نیست؛ موکل از سال ۸۳ به خرید و فروش ساعتهای گران قیمت در کنار خرید و فروش خودرو اشتغال داشته و این ساعتها متعلق به او است.
در ادامه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: ما گمان میکنیم که متهم محمدی از پشت پرده ضمانتنامهها آگاه بوده است که البته این موضوع در حال بررسی است و اظهارات پرویز نسترن تهرانی این موضوع را تقویت کرد؛ چرا که گفت مهدی محمدی همان کسی است که زندگی ما را بر هم زد.
قهرمانی ادامه داد: باتوجه به اظهارات پرویز نسترن تهرانی متوجه شدیم که عنصر روانی به مهدی محمدی محقق است؛ چرا که در فرایند مالی و سوءاستفاده از پرویز نسترن تهرانی مهدی محمدی نقش داشته است.
نماینده دادستان با اشاره به رابطه نزدیک مهدی محمدی با امامی، فرزان راد و حاجیان ادامه داد: این ۳ نفر کسانی بودند که هرکس را به حیات خلوت خود راه نمیدادند، اما مهدی محمدی در جلسات آنها حضور داشت تا جایی که در جلسهای که در دبی برگزار شد که در واقع جلسهای سری نیز به شمار میآمد مهدی محمدی نیز حضور داشت.
در ادامه قاضی از متهم فاطمه شامانی خواست در جایگاه قرار بگیرد و بعد از تفهیم اتهام از او خواست توضیحات خود را بیان کند.
متهم شامانی گفت: به هیچ وجه این اتهامات را قبول ندارم و جهت دفاع از خود میخواهم وکیلم دفاع کند.
قاضی مسعودی مقام خطاب به متهم گفت: متهم باید در برابر اقداماتی که انجام داده یا نداده دفاع کند، حال شما که دفاع ندارید باید در جایگاه قرار گیرید تا نماینده دادستان سوالات خود را از شما مطرح کنند.
نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: بنده زمانی که ایشان را احضار کردم متوجه شدیم تماسی از شعبه نیاوران بانک رفاه با ایشان برقرار شده و زمانی که بررسی کردیم متوجه شدیم که در آن تماس به ایشان گفتند که حساب شما در حال کنترل است.
قهرمانی ادامه داد: پس از این تماس خانم شامانی با غندالی تماس گرفته و غندالی نیز با امامی تماس میگیرد و آقای امامی نیز به حاجیان زنگ میزنند؛ همان شب جلسه سری در بام نیاوران برگزار میشود با این هدف که ظاهراً موضوع در حال لو رفتن است.
وی افزود: آن زمان ۲ واحد در دست آقای غندالی و خانم شامانی بود یک واحد در طبقه ششم که تریبلکس است و بسیار بزرگ است تا جایی که مالک بعدی آن عنوان میکند که از آتلیههای مختلف درخواست عکاسی برای عروس و داماد دارند.
نماینده دادستان افزود: این واحد رهن داده شده بود که جدای از آن ملک طبقه چهارم نیز در دست آنها بود.
وی افزود: ملک طبقه ششم در ابتدا در دست امامی بود و زمانی که ایشان با همسر اولش به مشکل برخوردند ظاهراً همسر اول او اعلام میکند که این واحد را به وی بدهد، اما امامی قبول نمیکند لذا امامی ملک را به نام حاجیان میکند، اما در اصل ملک برای امامی بود و از این طریق میخواست کاری کند که همسر اولشان نتوانند این ملک را بگیرد.
نماینده دادستان گفت: آقای امامی در تبادلات مالی که با آقای شامانی داشته این ملک را به خانم شامانی میدهد و ایشان نیز ملک را رهن میدهد.
وی ادامه داد: زمانی که متوجه شدند ما حسابهایشان را چک میکنیم جلسه سری برگزار شد که آقای حاجیان مسئولیت امور را به عهده میگیرد. بر این اساس آقای حاجیان یک اظهارنامهای علیه خانم شامانی مینویسد با این موضوع که این ملک برای بنده است و شما ملک بنده را اجاره دادید که خانم شامانی ملک را به حاجیان پس میدهد و حاجیان نیز ملک را به نام دخترش هانا که در آن زمان ۳ یا ۴ ساله بود میکند.
در ادامه جلسه دادگاه قهرمانی، نماینده دادستان گفت: ملک طبقه ششم بام نیاوران در مهر ۹۴ توسط امامی به شامانی داده شده بود؛ زمانی که شعبه نیاوران زنگ میزند، در هفته بعد آقایان میروند با امامی معامله کنند تا اتفاق مهرماه را پوشش دهد؛ غندالی یک ملک در خیابان امیدوار نیاوران داشت آن را به آقای بهداد کاظمی که همسر خانم شیوا شیرازی است مبایعه نامه میکند؛ همین جا به خانم شیوا شیرازی و آقای بهداد کاظمی اعلام میکنم که اگر در این پرونده اطلاعات ارائه ندهند و همکاری نکنند ما آنها را به اتهام پولشویی گسترده به اینترپل اعلان قرمز میکنیم.
قهرمانی گفت: ۲۵۰ میلیون تومان نیز به قادری میدهند و قادری میگوید آن پول را دوباره به شامانی بازگرداند؛ من زمانی که دادیار پرونده بودم خانم شامانی را احضار کردم و هرچه میگفتیم میگفت بسم الله و همه چیز را انکار میکرد، اما بعدها خود او و فرزندش همه اقرارها را کرده است و پیامها موجود است.
قاضی خطاب به متهم شامانی گفت: آیا پیامها متعلق به شماست؟
این متهم گفت: ما با آقای امامی رابطه خانوادگی داشتیم؛ ما سال ۹۳ یک خانه در دوبی داشتیم که به امامی فروختیم و وی آن خانه را به نام خواهرش کرد و مبلغ آن نیز ۲۵۰ هزار یورو بود؛ در سال ۹۴ ما به مبلغ ۶ میلیارد و خوردهای از امامی خانه خریدیم.
نماینده دادستان اظهار کرد: غندالی سهام خود در شرکت دوبی را فروخت؛ او باید میزان سهامش را بیاورد تا ما ارزیابی کنیم؛ غندالی میگوید سهام شرکت دوبی را فروخته و برای خرید آن خانه ۶ میلیارد و خوردهای به امامی داده است؛ بنابر این اسناد مالی آن شرکت و آن ملک دوبی را باید بیاورد.
نماینده دادستان گفت: در تاریخ ۲ بهمن ۹۴ امامی به شامانی پیام داد که به دوبی آمده ام و اینجا میمانم تا هم وسایلتان را خریداری کنم و هم ویلایتان در دوبی را.
متهم شامانی گفت: ما وقتی خانه دوبی را به نام خواهر امامی کردیم به امامی گفتیم در ازایش ویلایی در دوبی برای ما تهیه کن.
قهرمانی گفت: اسناد ملک دوبی را بیاورید.
قاضی خطاب به متم شامانی گفت: خانه خیابان امیدوار را چند فروختید؟
متهم شامانی گفت: در سال ۹۵ به مبلغ ۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون فروختیم.
قاضی گفت: آن ویلای دوبی را هم که ۲۵۰ هزار یورو در سال ۹۳ فروختید؛ و مجموع اینها را دادید و آن ملک ۶ میلیارد و خوردهای را گرفتید.
نماینده دادستان خطاب به متهم شامانی گفت: لکسوس را برای چی گرفتید؟
متهم شامانی گفت:، چون هنوزاز امامی طلبکار بودیم؛ ما نزدیک به ۷ الی ۸ میلیارد از امامی در سال ۹۴ طلبکار بودیم.
نماینده دادستان گفت: ۲۵۰ میلیون را هم که در معامله صوری به قادری میدهید و قادری اقرار کرده که به شما بازگردانده.
نماینده دادستان خطاب به متهم شامانی گفت: در مورد ویلای شمشک و دیزین توضیح دهید.
متهم شامانی گفت: آن ویلا متعلق به آقای بهشتی بود.
قهرمانی گفت: بهشتی این موضوع را انکار کرده همچنین سندی نیز در این رابطه وجود ندارد؛ این ملک را امامی داده بود.
متهم شامانی افزود: غندالی حدود ۸۰۰ میلیون به بهشتی داده بود تابرایش ماشین بگیرد، اما بهشتی نتوانست ماشین را تهیه کند و در عوض آن ویلای شمشک را داد و آقای کاووسی که سازنده ویلا بود آن را به نام ما زد.
در اینجا قاضی از متهم شامانی پرسید: آیا اظهارات و اقاریر خود در زمان تحقیقات را قبول دارید؟
متهم شامانی بیان کرد: اظهاراتی را که تحت فشارگفتم قبول ندارم
در ادامه قهرمانی نماینده دادستان از متهم شامانی پرسید: مدیر بانک رفاه در تماس با شما چه گفت؟
متهم شامانی گفت: به من گفت که دارند حسابها را کنترل میکنند.
نماینده دادستان سپس پرسید: آن جلسه شبانه چه بود؟
متهم شامانی گفت: یک مهمانی بود که مادر آقای امامی برگزار کرده بود.
در ادامه نماینده دادستان گفت: مهربد شامانی پسر خانم شامانی که از غندالی نیز خوشش نمیآمد توضیحاتی به ما ارائه کرد که بررسیهای ما نشان داد این توضیحات مقرون به واقع است؛ خانم شامانی را با پسرش مواجه کردیم که خانم شامانی گفت پسر من دیوانه شده است؛ تا اینکه خود خانم شامانی حرف زد و من در جلسه بعد مستندات اظهارات وی را ارائه میکنم.
قهرمانی در ادامه از متهم شامانی پرسید: آقای امامی برای شما در روز مادر چه چیزی میخرید؟
متهم شامانی گفت: ما جلوتر برای مادر و خواهران آقای امامی چیزی میخریدیم و امامی جبران میکرد.
قهرمانی گفت: غندالی برای تولد امامی باکس سکههای طلا تهیه میکرد، اما هدیه امامی برای غندالی چه بود؛ غندالی و شامانی تحت کنترل ما از کشور خارج شدند و به آلمان رفتند؛ خانم شامانی پاسخ دهید که به خرج چه کسی به آلمان رفتید.
شامانی پاسخ داد: به خرج خودمان رفتیم.
نماینده دادستان گفت: در سفر غندالی و شامانی به دوبی تمام هزینهها بر عهده یک عراقی الاصل بود و یک خودرو در اختیار غندالی قرار میگرفت.
در ادامه جلسه دادگاه، قاضی از متهم شامانی پرسید: آیا پیامکهای رد و بدل شده میان خود و متهم امامی را قبول دارید؟
متهم شامانی پاسخ داد: باید آنها را ملاحظه کنم و نمیتوانم همینطور بگویم همه آنها را قبول دارم.
متهم شامانی گفت: امامی به من میگفت حرفت در خانه برو ندارد و به نوعی سر به سر میگذاشت و کری خوانی میکرد. امامی من را دست انداخته بود.
قاضی خطاب به متهم شامانی گفت: یعنی امامی شما را دست میانداخت و شما به او پیامک میدادید.
در ادامه متهم شامانی گفت: اظهارات پسر من دروغ است.
نماینده دادستان گفت:در یکی از پیامکها شامانی به امامی میگوید ضمانت نامه آماده است امامی هم میگوید من هم سند را آماده کردهام؛ در یکی دیگر از پیامکها خانم شامانی میگوید کارهای قانونی انجام شده امامی نیز پاسخ میدهد من ارزش رفاقت را میدانم.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی از متهم شامانی پرسید: شما وقتی بازنشسته شدید حقوقتان چه میزان بود؟
متهم شامانی گفت: من یک معلم بازنشسته با حقوق دو میلیون تومان بودم؛ ما قبل از آشنایی با امامی نیز به اروپا مسافرت میکردیم.
قاضی از متهم شامانی پرسید: شما قبل از آشنایی با امامی چند بار سفر خارجی داشتید؟
متهم شامانی گفت: قبل از آشنایی با امامی به خاطر شرکتی که غندالی در دوبی داشت ماهی یک بار به دوبی سفر میکردیم.
در ادامه جلسه دادگاه وکیل متهم شامانی در جایگاه قرار گرفت و گفت: سال ۹۵ قولنامه خرید یک واحد آپارتمان در طبقه ۴ بام نیاوران موجود است.
قاضی گفت: سند مالی و سند واریز آن را ارائه دهید.
وکیل متهم شامانی گفت: یک میلیارد و ۸۷۵ میلیون بابت ملک خیابان امیدوار و ۲۵۰ هزار یورو نیز بابت ملک و شرکت دوبی از طرف غندالی به نام امامی و خواهرش شد همچنین ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون یک قطعه زمین با بنای ویلایی در مازندران.
قهرمانی گفت: این قطعه زمین منتقل نشده است.
در ادامه وکیل متهم شامانی گفت: اظهارات و اقاریر متهمان علیه یکدیگر حجت نیست و استناد نماینده دادستان به اظهارات سایر متهمان ارزش و اعتبار قضایی ندارد.
وی ادامه داد: از سویی دیگر جمع آوری دلایل باید به گونهای باشد که اظهارات از سوی متهمان بدون پیش فرض مجرمیت رعایت گردد.
وکیل متهم شامانی گفت: بانک سرمایه زیر نظر بانک مرکزی است و تمام عزل و نصبها با حکم بانک مرکزی صورت میگیرد و لذا عزل و نصب از عهده وظایف صندوق ذخیره فرهنگیان خارج است.
در ادامه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: ابتدا از برادر آقای غندالی که وکیل متهم است تشکر میکنم؛ ایشان بدون حاشیه سازی و اقدامات نمایشی کمک کرد و تمام اموال غندالی را رد مال کردند.
قهرمانی ادامه داد: ما ادعایمان این است که ملک نیاوران در مهر ٩٤ از سوی امامی به غندالی داده شد و هفت ماه بعد یعنی در سال ٩٥ سندسازی صورت گرفت.
وی افزود: وکیل متهم شامانی میگویند چرا اتهام تغییر یافته است درحالی که باید گفت در آن زمان موضوع تهاتر مطرح بود و بعد از آن بحث ٥٠٩ میلیارد تومان ضمانت نامه به میان آمد که بعدا در مورد آن صحبت خواهم کرد.
در پایان قاضی ختم جلسه را اعلام کرد.