انواع شعر های کلاسیک بلند


شعر کلاسیک بلند امروز با متن شعر های عاشقانه اومدیم که امیدوارم براتون مفید باشه، متن های عاشقانه و سوزناک و شاد و ویژه ی روز های خاص اومدیم ، متت های عاشقانه ای که در قالب شعر هستند بسیار دلنشین هستند و مطمئنا خیلی از شما دلتون میخواد که برای کسی که دوست دارین … نوشته انواع شعر های کلاسیک بلند اولین بار در پورتال جامع ایران بانو پدیدار شد.

شعر کلاسیک بلند

امروز با متن شعر های عاشقانه اومدیم که امیدوارم براتون مفید باشه، متن های عاشقانه و سوزناک و شاد و ویژه ی روز های خاص اومدیم ، متت های عاشقانه ای که در قالب شعر هستند بسیار دلنشین هستند و مطمئنا خیلی از شما دلتون میخواد که برای کسی که دوست دارین بنویسید و تو هر جایی که فکرتون میرسه بذارین تا مخاطب خاصتون با خوندنش سوپرایز شه یا تو فضای مجازی براش به اشتراک بذارین … امروز به شعر های عاطفی اومدیم که با خوندنش مطمئنم حال دلتون خوب میشه ، ما همچنان منتظر نظرات شما هستیم اگر پیشنهادی دارید خوشحال میشیم بهمون انتقال بدید تا دفعات بعدی اجرا کنیم و اگر نقدی دارید ، مطمئنا اصلاح میکنیم و برای جمع آوری موضوعات بعدی دست پر و بهتر میایم .

متن شعر عاشقانه کوتاه

شعر عاشقانه

من کلبه ای از عشقم و ویران تو هستم
درمانده ی گرمای دو دستان تو هستم

آغشته به “تو” میشود این جسم پر از عشق
چون شاعر دیوانه ی چشمان تو هستم

لبهای تو مانند دوبیتی قشنگی ست
من عاشق آن خنده و دندان تو هستم

هر یک مژه ات مثل غزلهای قشنگی ست
چون شیفته ی هر خط دیوان تو هستم

از سلسله ی موی تو شب هم شده عاشق
بیمار شده این دل و حیران تو هستم

بی جان شده ام در پی وصل رخ ماهت
با خنده ی خود جان بده ویران تو هستم
‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌

‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌

. میشود تنها شویم یک بوسه از چشمت کنم؟
حلقه ی پیوندمان را دزدکی دستت کنم؟

میشود هر ثانیه نام مرا نجوا کنی؟
من بگویم “جان” ولی با بقیه بدتا کنی؟

میشود آغوش تو منزلگه جانم شود!؟
چشم تو جانم بگیرد عشق مهمانم شود؟

میشود مردم بدانند من چقد دیوانه ام؟
جز تو دیگر هیچ بینم با همه بیگانه ام.؟!

آنقدر دیوانه ام تا هر که میبیند مرا
آه تلخی میکشد با خنده میپرسد چرا؟

گرتو باشی کوچه و مهتاب میخواهم چه کار؟
تشنه ی روی تو هستم آب میخواهم چه کار؟

چشمهایت صد غزل از عاشقان عالم است
این همه دیوان و شعر ناب میخواهم چه کار؟

جام لبهایت اگر امشب مرا مستی دهد…
تا ابد هشیار هستم، خواب میخواهم چه کار؟

غرق گشتن در میان بازوانت عالمییست..
عشق گر باشد، تن مرداب میخواهم چه کار؟

در تب هر “بوسه ات” جان از بدن پر میکشد…
گر نباشی من تمامم، تاب میخواهم چه کار؟

کاش می‌شد که از این پنجره بارید تو را
از صدای نفس فاصله، فهمید تو را

مثل عطر خنک کوچه‌ی نارِنجِستان
در هم‌آغوشی گل، یکسره بویید تو را

در فراسوی شب خاطره‌هایی شیرین
باز با تیشه‌ی فرهاد، تراشید تو را

گاه در برکه‌ی تنهایی خود سنگ انداخت
با صدای تپش ثانیه، نالید تو را

یک قدم مانده به دلواپسی اشک غروب
پشت بی‌تاب‌ترین خاطره، پاشید تو را

و به کوتاهی بوییدن عطر یک سیب
خام حوا شد و چون وسوسه‌ای چید تو را

ته این راه سراسیمه، کمی آه کشید
در سکوتی به بلندای افق، دید تو را

محمد جو کار

متن شعر عاشقانه حافظ

انواع شعر کودکانه شب یلدا

ناز چشمان قشنگت اینچنین مستم نکن
گوشه ی میخانه ها با باده پیوستم نکن

من به اغوش تو بدجوری که عادت کرده ام
یا که پا بندم نکن یا رفته از دستم نکن
در افق های نگاه تو که من گم بوده ام
با ستمهای زبانت اینچنین سختم نکن

چون سحر با بوسه هایت روزه هایم دیدنی ست
وقت افطاری که شد با باده هم بستم نکن

اخر ای عالیجناب قصه های این غزل
با نفسهای خودت اما چنین مستم نکن .

چای دم کن با محبت میهمانت میشوم
من همان قند دو پهلوی لبانت میشوم

در دل تنگم عجب جا کرده ای جانان من
گر بخواهی در دل تنگ تو جانت میشوم

یک اشاره از تو بنیادِ دلم را میکٓند
گر تو خواهی بهتر از جان جهانت میشوم

ناز کم کن من که گفتم میخرم ناز تو را
آنقدر میخواهمت آهو ، شبانت میشوم

شب شدی تو ماه تابم ، روز خورشید منی
مهربانی دیدم از تو ، مهربانت میشوم

چشمهء عشقی که میجوشی درون سینه ام
حکم دریاییّ و من آب روانت میشوم

گفته بودی دوست داری یک نفر مهمان کنی
چای دم کن با محبت میهمانت میشوم

متن شعر عاشقانه فروغ فرخزاد

شب بخیر عاشقانه

یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در خلوت لیلا نشست…

عشق ان شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود….

مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو من نیستم….

سالها با جور لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی…

روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی….

من اگر عاشق شوم بی پرده شیدا میشوم
در میان مردمان شهر رسوا میشوم

کل عالم گر تو را بد نام سازند نزد من
یک تنه در بینشان دیوار حاشا میشوم

تو اگر مجنون شوی در عشقمان این را بدان
تا دم آخر برایت مثل لیلا میشوم

دست پاچه میشوم گم میشوم در شعر تو
در عوض با هر نگاهت تازه پیدا میشوم

گر بیایم در دل شب در میان خانه ات
شک نکن چیزی شبیه کودتا ها میشوم

این زن عاشق اگر منها شود از عشق تو
هیچ وپوچ و صفر و خالی؛بی سر و پا میشوم

یک شبی آرام و ساکت آمدی در قلب من
هر شب اما در دلت آشوب و غوغا میشوم

‌‌


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

جملات تولدت مبارک پسرم (جملات زیبای تبریک تولد مادر به پسر)