رویانیان: به خاطر پرسپولیس مستاجرم/ سمیعی مثل من حاشیه سیاسی ندارد
مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس تهران گفت: «به خدا هنوز مستأجرم. هر مدیری میآید مشکل را میگوییم اما به مدیر بعدی واگذار میکند. به وزیر هم گفتم حل کنید.»
مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس تهران گفت: «به خدا هنوز مستأجرم. هر مدیری میآید مشکل را میگوییم اما به مدیر بعدی واگذار میکند. به وزیر هم گفتم حل کنید.»
به گزارش ایلنا، بعد از انتخاب سمیعی به عنوان مدیر عامل پرسپولیس، واکنش های مختلفی به این قضیه نشان داده شد. با این اوصاف حال امروز او را شاید محمد رویانیان مدیر عامل سابق این باشگاه بهتر درک کند:
انتقادها به مدیریت در دوران شروع به کار شما در پرسپولیس هم وجود داشت. شرایط را چطور ارزیابی می کنید؟
به هر شکل این اعتراض کردنها طبیعی است. این اتفاق از چند سال پیش افتد. زمان ما هم بود. ما هم فوتبالی نبودیم و دولت انتخابمان کرد. نفرات قبل و بعد از ما را هم دولت انتخاب کرد. بعضاً در یک سال سه مدیر انتخاب کردند. به هر شکل این انتخابها از اساس دولتی است. مدیرعامل دولتی بیچارهای هم که انتخاب میشود با هزار مشکل مواجه میشود و الان هم مدیرعامل جدیدی که تشریف آوردند با مشکلات زیادی رودررو خواهند شد. اصلاً هرکس بیاید گرفتار میشود.
آقای سمیعی مدیرجوانی است و شاید به اندازه شما که در چند منصب مهم حضور داشتید تجربه مدیریت نداشته باشد. از این جهت شاید برای ایشان مقابله با انتقادها سخت باشد و احتمالاً به همین خاطر است که سکوت اختیار کرده.
بالاخره ایشان که گناهی ندارد. گناه من و امثال من این است که بهاصطلاح از دستور دولت تبعیت میکنیم و گرفتار میشویم. آن بنده خدا را هم مثل ما گرفتار کردند. ایشان مدیر جوانی است و باید به او اعتماد کرد. مهم این است که ساختار مدیریتی و ساختار باشگاهداری درست نیست، نظام باشگاهداری و نظام فوتبال ما مشکل دارد و تا زمانی که این مشکلات برطرف نشود هر مدیری با هر قدرتی، هر تجربهای و هر ویژگی که بیاید ضربه میخورد. مثل یک ماشین خراب میماند که باید یک مسیر 100کیلومتری را طی کند اما نمیتواند. حالا شما این ماشین را بدهید دست شوماخر، بهترین راننده یا راننده عادی فرقی نمیکند. سیستم اشکال دارد، ساختار اشکال دارد، نظام مدیریتی اشکال دارد. من به مدیران باشگاه کاری ندارم. من در این کشور 36 سال خدمت کردم و حداقل 26 سال آن مدیریت کلان بوده. در پلیس 110، در حملونقل و سوخت کشور و در راهنمایی رانندگی بودم. من سال 70 سردار شدم؛ 29 سال پیش. وقتی چنین مدیری با این تجربه که مردم و مملکت ایران به من داده وارد یک جای خراب میشود که نه سیستم دارد نه سر و تهاش مشخص است آن مدیر را سوزاندهایم. حرف من این است. من نمیتوانم درباره مدیر فعلی حرفی بزنم. چه بگویم؟
شما در دوران مدیریتیتان در پرسپولیس البته کارهای اساسی هم برای ایجاد ساختار انجام دادید.
خرابش کردند. من دنبال جام نبودم. من دنبال ساختارسازی بودم. مأموریت من که در مجمع عمومی باشگاه هم عنوان شد این بود که این باشگاه را خصوصی کنم که نگذاشتند. الان نزدیک به یک دهه گذشته و این کار صورت نگرفته. معلوم است که ایراد دارد و موانعی هست که نمیگذارد این کار انجام شود. شما بهترین مدیر کشور را در رأس کار باشگاه بگذارید اما وقتی تکلیفش روشن نیست، ساختارش روشن نیست، قوانین درست و متقنی ندارد و هر آن با یک باد سیاسی عوض میشود چه کار کند؟
حالا اگر مدیری با فوتبال آشنا باشد نمیتواند در این ساختار غلط، بهتر و درستتر عمل کند؟
چرا، مطمئناً همین است. او میتواند دستوپایی بزند و باشگاه خودش را تا حدودی نجات بدهد چون بلد است. مثل این میماند که یکی شناگر حرفهای است و یکی شنا خوب بلد نیست. حالا آن فردی که شناگر حرفهای است اگر موجی بیاید میتواند خودش را رد کند اما آن بنده خدا شاید غرق شود. این مثال درباره مدیریت باشگاه هم درست است. حالا اگر یک مدیر حرفهای باشد چهارتا موج را رد میکند اما اگر ورزشی نباشد حتی یک موج معمولی هم میتواند آزارش بدهد. این واقعیت است و باید بپذیریم. من در حوزه مدیریتی خودم و در بخش ملی کار کردم اما در باشگاه پرسپولیس ضربه خوردم. این نشان میدهد ساختار و سیستم درست نیست. حالا اگر مدیر ورزشی در رأس کار بگذارند میتواند بخشی از مشکلات را حل کند اما نه همه آن را. مگر آقای انصاریفرد نبود؟ مگر آقای علی پروین که سلطان فوتبال ایران است مدتی سرپرست باشگاه نبود؟ توانستند کار کنند؟ ما خیلی مدیر ورزشی داریم اما نمیگذارند کار کنند. مثلاً همین آقای سعید آذری که در ذوبآهن و فولاد کار کرده حالا ممنوعالکار شده.
شما کارهای خوبی در دوره مدیریتیتان انجام دادید مثل تأسیس آن دانشگاه و...
من نمیخواهم راجع به خودم حرف بزنم چون مهم نیست واقعاً. این باشگاه با میلیونها طرفدار باید سازماندهی درست داشته باشد. همه ما کارگریم. ما حاکم مردم نیستیم بلکه خادم مردمیم. اگر بتوانم دل چهارتا هوادار را شاد یا خدمتی کنیم خوب است. اگر کاری کردم وظیفهام بوده. کارهای زیرساختی بود که نگذاشتند دیگر. امروز یک جوان متدین را در رأس کار گذاشتهاند که اشکالی هم ندارد. در این 10 سال انتخاب دولتی بوده و آقای سمیعی هم مثل من پذیرفته اما جوان است و متدین و امیدوارم موفق باشد.
اگر بخواهید برای مدیرعامل جدید چند توصیه یا نصیحت داشته باشید به چه مواردی اشاره میکنید؟
شرایط من با آقای سمیعی خیلی فرق داشت. من یک چهره سیاسی بودم و مشکلاتم بیشتر بود. من یک چهره سیاسی نظامی بودم و همه مرا میشناختند، اما خوبی آقای سمیعی این است که الحمدلله سیاسی نیست و حاشیههای سیاسی ندارد. بهترین راه این است که دعا کنیم خدا کمک کند بهخاطر دل هواداران موفق شوند چون ارزشش را دارد که یک آدم برای میلیونها نفر خودش را فدا کند. اول اینکه دعا کنیم ایشان موفق شوند، دوم اینکه وارد حاشیهها نشوند، سوم اینکه از گذشتهها درس بگیرند؛ هم از موفقیتها هم شکستها و چهارم اینکه هیچ راهی ندارد باشگاه را حفظ کند و با قدرت وارد بازی فینال آسیا شود و بعد حاشیههای باشگاه را جمع کند.
همین الان آقای سمیعی با چالش بزرگی مواجه است چراکه باشگاه با مشکلات مالی عدیدهای روبهرو شده و پولی هم در حساب باشگاه نیست در حالی که مبالغ هنگفتی باید به بازیکنان و مربیان بدهند.
عذر میخواهم الان این مشکل را آقای سمیعی میتواند حل کند؟ ایشان نه پولدار است نه سرمایهدار؛ یک خدمتگذار است. چطور باید پول بیاورد؟
هیأتمدیره باشگاه هم چنین ویژگی ندارد.
دولت باید کمک کند. وزارت ورزش باید کمک کند. یک بام و دو هوا که نداریم. سال 90 بود که کمکهای دولتی به این دو باشگاه ممنوع شد. باشگاه از کجا باید پول بیاورد؟ آدم باید عقل داشته باشد. بهترین مدیر هم که بیاید چطور باید مشکلات را حل کند؟ تعارف که نداریم. دولت باید این مشکلات را یکبار برای همیشه حل کند. اگر باید خصوصی بشود انجام دهند، اگر میخواهند دولتی نگه دارند بروند از مجلس مصوبه بگیرند که محلی خارج از شمول برای هزینههای باشگاهها در نظر بگیرند یا اگر با تقویت سامانه هواداری میشود، انجام دهند. وزیر ورزش باید رک و صادقانه بگوید. خود مدیرعامل با کمک دولت، وزارتخانه و مجلس یکبار مشکلات این باشگاه را حل کنند وگرنه تا ابد مدیر دولتی و سیاسی موفقیت ندارد و جواب نمیدهد. حالا یکبار دوبار قهرمان شدند. این باشگاه 50، 60 سال از عمرش می گذرد. حالا 10، 15 قهرمانی آورد، مگر تمام میشود. رقابت دوباره ادامه دارد و این باشگاه باید بماند. باید ریشهای مسائل را حل کنیم. باید یکبار برای همیشه با قدرت و صراحت همت به خرج بدهند؛ مجلس، دولت، فدراسیون. با هم قهر نباشند. الان هر کدام برای خودشان یک چیز میگویند. مجلس که خانه ملت و رأس امور است باید دیدگاهی داشته باشد و این دیدگاه را یکی کنند.
شاید آنقدر وارد بازیهای سیاسی هستند که نمیتوانند در دیدگاههایشان اتحادی داشته باشند.
به نظرم باید برای آقای سمیعی دعا کنیم موفق شود چون اگر تیم موفق باشد هواداران راضیاند اما اگر ضربه بخورد دوباره یکی دیگر میآید. این دورهای است که من گذراندهام. یک روز من آمدم و آقای دادکان از سر دلسوزی حرفی زد که اولش ناراحت شدم و گفتم جامعه ورزش و فوتبال باید از مدیر تازهنفس استقبال کنند اما بعد فهمیدم چقدر درست گفته. خدا پدرش را بیامرزد. پس معلوم است سمیعی تنها کسی نیست که میتواند این باشگاه را نجات بدهد. صد نفر قبل از او آمدند، 200 نفر هم بعد از او میآیند. روال کار اشتباه است. هر مدیری بیاید همین است. الان آقای دادکان را بگذارند مدیرعامل، من خیلی ایشان را قبول دارم چون مدیر توانمند و باارزشی هستند اما چه کار میتوانند بکنند وقتی حمایتی از او صورت نگیرد و ساختار درست نباشد؟ الان کل فوتبال ما روی هواست، فدراسیون اشکال دارد، هنوز اساسنامه ندارد یا فیفا تأییدش نکرده، قوانین داخلی ناظر بر مناسبات فوتبال کشور مشخص نیست، هنوز قوانین بالادستی وجود ندارد، هنوز سیاست فوتبال مشخص نیست، هنوز مشخص نیست پولی که در فوتبال خرج میشود در تولید ناخالص ملی محاسبه میشود یا نه؛ هیچکدام از اینها مشخص نیست. حالا شما مدام مدیر عوض کنید. بالاخره مدیر هم یک انسان است. اگر پولدار باشد پولش تمام میشود و اگر هم بیپول باشد مثل ما میشود. مشکل این است که قبل از تعیین مدیر باید نظام مدیریت و ساختار شاخصهای تعیینکننده مدیریت قبل از شاخص استانداردها درست شود، قبل از آن سیاستها و راهبردها باید درست باشد، باید قوانین حاکم باشد.
شما آدم صریحاللهجه و رکی هستید. میتوانید اعتراف کنید چه اشتباهاتی داشتید تا آقای سمیعی درس بگیرند؟
بله، من باید فکر میکردم کجا دارم میروم مدیریت کنم. آیا جایی که میروم یک ساختار درست و سازماندهیشده و منضبط دارد که همه چیزش مشخص است یا دارم میروم در تاریکی؟ من احساس میکردم ساختار و سازمان فوتبال کشور بر اساس اصول استوار است. علیرغم اینکه اینطوری فکر میکردم اما تاریکی را انتخاب کردم و ورود کردم، اما آدم در یک محیط تاریک نمیتواند مدیریت کند چون چیزی نمیبیند. آمدم، رفتم دنبال ساختارسازی و خصوصیسازی که نگذاشتند. حالا مهم نیست. دوران من تمام شد. انگار یک بازیکن بودم که 90 دقیقه فرصت داشتم اما بازی من در پرسپولیس دیگر تمام شد و آن بازی دیگر برای آن بازیکن تکرار نمیشود و به تاریخ پیوست.
میخواهیم درباره یک مسأله هم حرف بزنید و آن بالا بردن قیمت بازیکنان است. شما در دوره خودتان قیمت بازیکنان را بالا بردید و میلیاردی کردید، اما حالا چند برابر شده.
این نشان میدهد کملطفیها درست نبوده. ببینید این تیمها مثل پرسپولیس، استقلال و تراکتور که در کورس قهرمانی هستند مجبورند گرانترین بازیکنان را بگیرند. چون این دوتا باشگاه تولیدکننده نیستند بلکه مصرفکنندهاند و اتفاقاً مصرفشان هم خیلی بالاست (با خنده). کلاً این دو باشگاه مصرفکنندهاند. یک پراید وقتی بخواهد به چالوس برود شاید 10 لیتر بنزین مصرف کند اما یک ماشین بزرگ و شاسیبلند 20 لیتر. این باشگاهها هم مثل همان ماشینهای بزرگ هستند که مصرفکنندهاند و وقتی هم مصرف بالا باشد مشکلات زیاد میشود.
تکلیف خانهتان که فروختید و برای باشگاه هزینه کردید چه شد؟
والله مستأجرم. به خدا هنوز مستأجرم. هر مدیری میآید مشکل را میگوییم اما به مدیر بعدی واگذار میکند. به وزیر هم گفتم حل کنید. الان چند سال است میگویم بررسی کنید اما کاری نکردند.