نصب سردیس هنرمندان در پارک هنرمندان موجب واکنش بسیاری از اهالی هنر شده است
سردیس ماندگار هنرمندان، یا یک شوخی تلخ!
سردیسها و مجسمههای عجیب و گاهی بدقواره، هر از گاهی به یکی از بحثهای روز جامعه تبدیل میشود. نصب سردیسهای بزرگان هنر کشورمان در باغ مجسمه خانه هنرمندان ایران، طی چند روز گذشته با واکنشهای زیادی در فضای مجازی مواجه شد.
برخی از این سردیس ها، هیچ شباهتی به چهره هنرمند ندارد و بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است تا یک سردیس ماندگار برای تجلیل از بزرگان هنر. شوربختانه این اتفاق در طول سالهای گذشته، نه تنها درمورد شخصیتهای بزرگ هنری که در مورد چهرههای اجتماعی، سیاسی و ... نیز اتفاق افتاده است.
نصب سردیس بزرگان هنر در خانه هنرمندان
به همین بهانه، درباره مجسمههای عجیب ساختهشده نوشتیم و با محمدحسین مأموریان، هنرمند و مجسمهساز، درباره علت ساخت مجسمه های اینچنینی گفتگو کردیم. مأموریان، دانشآموخته دانشگاه هنرهای زیبا تهران است و از آثار او میتوان به مجسمه خیام در بولوار خیام مشهد، مجسمه جهانپهلوان تختی در میدان تختی مشهد و مجسمه عطار در ساحل سیمرغ کیش اشاره کرد.
سردیسهایی که باعث خنده میشوند!
داوود رشیدی، عباس کیارستمی، کریستیانو رونالدو و استیو جابز، از معروفترین چهره هایی هستند که از مجسمهسازی زخم خوردند. این مجسمه و تندیسها، هیچکدام به چهره اصلی فرد شبیه نبودند و بیش از آنکه به معرفی و جاودانگی فرد کمک کنند، باعث ایجاد یک جریان طنز در فضای مجازی شدند.
سردیس داود رشیدی
سردیسهای نصبشده در خانه هنرمندان، آخرین نمونه این شاهکارهای عجیب است. چند روز قبل، مسئولان شهرداری تهران در جریان دومین سمپوزیوم مجسمهسازی مفاخر معاصر، از ۲۲ سردیس رونمایی کردند.
سردیسهایی برگرفته از چهره بزرگانی مانند عباس کیارستمی، داوود رشیدی، جمیله شیخی، مجید انتظامی و محمدعلی کشاورز. اما موضوعاتی مانند شبیه نبودن سردیس ها به چهره اصلی یا حذف ویژگی هایی مانند عینک در شخصیت عباس کیارستمی که جزو یکی از المانهای اصلی شخصیت او بود، بحثبرانگیز شد و برخی مانند علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران، آن را کج سلیقگی و مایه تاثر دانستند.
سردیس علی حاتمی
محمدحسین مأموریان دل پردردی از شیوه های مجسمه سازی و سفارش دادن آن ها دارد. او درباره این مجسمه های عجیب می گوید:
«مجسمه سازی فیگوراتیو، به صورت کلی از سیستم آموزشی حذف شده است. چهره ساختن قواعدی دارد که هیچ وقت هیچکس به ما یاد نداده است. این مجسمه سازی های عجیب حتی برای سردار سلیمانی هم اتفاق افتاد. مجسمه هایی که ساخته شد، واقعاً یک آبروریزی بود. چه اشکالی دارد فرصتی را برای مجسمه سازها فراهم کنند تا دوره هایی را در کشورهای دیگر بگذرانند و بعد از بازگشت، آموختههایشان را به دیگران منتقل کنند؟
سردیس مجید انتظامی
هیچ کس آموزش درست این کار را ندیده است. چیز دیگری که به نظرم به اشتباه، رایج و مُد شده، سمپوزیومهای پرتره است که بیشتر شهرداریها آن را برگزار میکنند. بدون تعارف میگویم که این سمپوزیومها، یک سیرک است. یعنی هدفش بیشتر نمایش یک واقعه هیجان انگیز برای مردم عادی است. هدفش هم خوب است، یعنی مردم بیایند و ببینند هنرمندان چطور کار میکنند؛ ولی واقعاً سختترین قسمت مجسمه سازی، شباهت سازی و از آن بالاتر، کاراکترسازی است. اغلب شهرداری ها معمولا به خاطر شوآف این نمایش ها را برگزار میکنند در حالی که هر هنرمند در کارگاه شخصی خود، خیلی راحت تر و عالیتر عمل میکند.»
سردیسها باید غربالگری شود
لازم نیست همه آثار ساختهشده در یک سمپوزیوم در سطح شهر جانمایی شوند؛ این عقیده مأموریان است. او درباره آثار ساختهشده در این سمپوزیومها میگوید: «اگر به خانه حجم سازمان زیباسازی شهرداری تهران بروید، با انبوهی از پرترهها مواجه میشوید. درستش هم این است که همه این پرترهها نباید در سطح شهر نصب شود، چون واقعا ممکن است در هر سمپوزیوم، ۴ یا ۵ کار خوب از آب در بیاید.
سردیس علی نصیریان
چه اشکالی دارد این آثار غربالگری شوند و اگر ارزش این را ندارد که وارد عرصه شهری شود، اثر برای کار بیشتر به کارگاه هنرمند فرستاده یا از نو ساخته شود. اصلا بگویند ما نمایشمان را برگزار کردیم، حالا برو این را بساز! این فرصت را هم نمیدهند و خود من بارها شاهد این ماجرا بودهام. اصلا چه نیازی است که یکمرتبه ۲۰ سردیس نصب شود، سه سردیس نصب کنید، اما خوبش را نصب کنید.»
تغییر ماهیت، پس از برنزه کردن
سازنده مجسمه خواجه نصیرالدین توسی، غیبت هنرمند در زمان قالبگیری را دلیل مهم خلق سردیسهای عجیب میداند. او میگوید: «وقتی متریال برنز، براق میشود، دقیقا مثل این میماند که یک صورت را با روغن چرب کنید. برقهایی روی آن صورت میافتد که علت ایجاد مشکل است. یعنی اگر عکس همین چهرهها را در زمان برگزاری سمپوزیوم که با خمیر ساختهاند ببینید، به مراتب شباهت بیشتری با هنرمند دارد.
سردیس پرویز فنی زاده
وقتی این سردیسها برنزه میشوند، مثل این است که فردی ناگهان سرش را در کیسه آرد فرو ببرد و دربیاورد. چون متریال آن فرم عوض شده، کاملا غریب میشود و شباهتش را هم از دست میدهد. امیدوارم این خبرها دست به دست هم بدهد تا ما بتوانیم سیستم آموزشیمان را در اینجا اصلاح کنیم؛ چون توقع جامعه این است که مجسمهساز بتواند تندیس انسانی را خوب بسازد، اما بعد میبینید در جشنوارهها، مجسمهای با فرم انتزاعی انتخاب میشود که برای عوام جامعه نامفهوم است.»
ماجرای تلخ حذف عینک کیارستمی
حذف عینک از سردیس عباس کیارستمی یکی از پرحاشیه ترین واکنش ها در روزهای اخیر بود. مأموریان در این باره میگوید:
«هنرمندی که این سردیس را ساخته، آن را با عینک به دوستان حاضر در سمپوزیوم داده است. احتمالا قالب گیری که این را قالب میگرفته، عینک را حذف کرده است. متاسفانه دلیلش را هم میدانم.
سردیس عباس کیارستمی بدون عینک
عینک هایی که با برنز برای مجسمه ها میسازند، به راحتی با یک پیچ گوشتی از مجسمه جدا میشود و افرادی مانند دزدها و معتادها، میتوانند به راحتی آن را بردارند و بفروشند. به همین دلیل خیلی وقت ها در مجسمه های برنزی، این اضافه ها را حذف میکنند تا در کهنه فروشی ها به دنبالش نباشند! ضعفی که در این پرتره ها میبینید، در تمام هنر ایران است؛ منتها، چون بقیه را مخاطب عام نمیشناسد و نمیفهمد، قبول میکند.»
بیشتر بدانید : رونمایی از سردیس عزتالله انتظامی + عکس
بیشتر بدانید : چرا مجسمه مرحوم جمشید مشایخی شبیه او نیست؟ + گفتگو با سازنده آن
بیشتر بدانید : زخم چاقو بر مجسمه برنزی عباس کیارستمی + عکس
بیشتر بدانید : سردیس جمشید مشایخی پس از اصلاح + عکس
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: khorasannews.com