رای الیوم: ماجرا، فقط شعری که اردوغان خواند نبود؛ از آستانه تا باکو، ترکیه و ایران هم اختلاف دارند هم ائتلاف
خرداد: عمر الرداد در رای الیوم نوشت: در چارچوب آمادگی برای ورود رئیس جمهور جدید آمریکا به کاخ سفید، با استراتژیهای معروف و علنی وی، تمام قدرتهای منطقهای در حال ارسال پیامهایی هستند که نشان دهنده سازگاری آنها با دولت...
خرداد: عمر الرداد در رای الیوم نوشت: در چارچوب آمادگی برای ورود رئیس جمهور جدید آمریکا به کاخ سفید، با استراتژیهای معروف و علنی وی، تمام قدرتهای منطقهای در حال ارسال پیامهایی هستند که نشان دهنده سازگاری آنها با دولت جدید آمریکا باشد، از آن جمله، عادی سازی روابط دولتهای عربی با اسرائیل و یا تلاش برای اظهار پایبندی به حقوق بشر است.
در ادامه این مطلب آمده است: اما این آمادگی برای سران ایرانی و ترکیه، تعابیر متفاوتی به خود گرفته است، که منشأ آن، امیدواری ایران به بازگشت بایدن به توافق هستهای و رفع تحریمهاست، تا در ادامه ایران از تهدیدات و تنشها خلاصی یابد.
اما ترکیه، به خوبی میداند که زیر ذره بین آمریکا و اروپا قرار دارد، بویژه آنکه در طول چهار سال گذشته، سیاستهایی را اتخاذ کرده است که متحدان اروپایی و آمریکایی اش با ان مخالف بوده اند. علاوه بر اینکه موسسات دولت پنهان در آمریکا، معتقدند که ترکیه یک رهبری سرکش در ائتلافهای خود با غرب بوده و باید مورد مجازات قرار گیرد.
پیامهای واضح ترکیه و ایران از باکو، پایتخت آذربایجان و در جریان مراسم مشترکی برای ارتشهای اذری و ترک، پیروزی آنها بر ارمنستان و بیرون راندن ارمنها از قره باغ پس از شش سال جنگ، به گوش رسید.
شاید در وهله اول، اختلاف بین مسئولان ترکیه و ایران بر سر شعری باشد که اردوغان خواند و در آن به تقسیم آذربایجان بین روسیه و ایران در قرن نوزده اشاره شده بود، اما واکنش ایران و احضار سفیر آنکارا در تهران و توئیتهای مسئولان ایرانی، نشان داد که اختلاف عمیقتر از داستان یک قصیده است.
موضوع قومیت آذری در ایران که دومین قومیت پس از فارسهاست، برای ایرانیها بسیار حساس است. این مسالهای است که رئیس جمهور ترکیه به خوبی از آن آگاه بوده و سعی داشت پیام خود در این باره را به تهران برساند، ظاهرا ایران هم به سرعت پیام را دریافت کرده و نمادهای آن را واکاوی کرد، تا در ادامه با زیرکی به پیام مذکور پاسخ دهد، پاسخی که نشان میدهد ایران اعتمادی به ترکیه ندارد و توافقهای آستانه و سوچی، در مورد سوریه، تنها ضرورتهای راهبردی بوده اند که با فشار روسیه و برای مقابله با تحریمهای بی سابقه آمریکا صورت گرفته اند.
اما در مقابل، نگرانیهای اردوغان از توافق آمریکا و اروپا برای تنبیه ترکیه، و حتی هدف گرفتن شخصی رئیس جمهور، عمیقتر بوده و در سایه اطمینانش از ائتلاف اینده بین ایران و دولت جدید آمریکا، قصد داشته است به این شکل، پیام تهدید آمیز و هشدار دهندهای را متوجه ایران کند، مبنی بر اینکه ترکیه میتواند به ایران پاسخ دهد، بویژه در صورتی که ایران قصد ورود به ائتلاف آمریکایی-اروپایی علیه ترکیه را داشته باشد.
بر این اساس، ایران هوشمندانه پیام ترکیه را دریافت کرد و با احضار سفیر این کشور در تهران و ابلاغ اعتراض خود به وی، واکنش قاطعی نشان داد و تاکید کرد که ایران به احدی اجازه دخالت در تمامیت ارضی خود را نمیدهد. علاوه بر اینکه واکنش ایران همزمان شد با یک نشست اروپایی که در پایان آن، تحریمهایی علیه ترکیه صادر شد، تا براساس ان، لیره ترکیه سقوط تازهای را شاهد باشد. اما آیا نفت ایرانی برای ترکیه، یک برگه ایرانی پس از رفع تحریمها علیه تهران است؟
نمودهای اختلاف بین ایران و ترکیه در آینده وضوح بیشتری مییابد و در مقدمه اختلافات انها، پرونده سوریه است که به سمت راه حلهای صلح آمیز در حرکت است و از ترکیه خواسته میشود تا نقش خود در ادلب و استقرار در سوریه را ایفا کند، این در حالی است که ایران هم امتیازهایی خواهد داد. رهبران عراق به مخالفت با ترکیه و تایید ایران ادامه میدهند.
پرونده لیبی و قره باغ نیز در حالی دوباره گشوده میشود که نقش ترکیه در آن پدیدار خواهد شد و در آن میان، ایران با گرایشهای آمریکا و اروپا همراه میشود، بویژه آنکه ایران میتواند به اروپاییها در کشف اطلاعات زیادی در خصوص نقشههای ترکیه یا عثمانی جدید، کمک زیادی کند. گذشته از این، ایران کارت هایی در داخل ترکیه نیز دارد که بر یک پایه مذهبی میتواند از آن استفاده کند.