پیوند قرآن با ادبیات فارسی ناگسستنی است / تأثیرپذیری کم‌رنگ شعر معاصر از قرآن


پیوند قرآن با ادبیات فارسی ناگسستنی است / تأثیرپذیری کم‌رنگ شعر معاصر از قرآن

استاد ادبیات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بیان کرد: پیوند قرآن با ادبیات فارسی استوار و ناگسستنی است، به ‌گونه‌ای که اگر قرآن را از ادبیات فارسی جدا کنیم، دیگر چیزی برای ادبیات باقی نمی‌ماند.

پیوند قرآن با ادبیات فارسی ناگسستنی است / تأثیرپذیری کم‌رنگ شعر معاصر از قرآنعلی‌اصغر باباصفری، استاد ادبیات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، درباره تأثیر قرآن بر ادبیات فارسی، اظهار کرد: قرآن با ادبیات فارسی پیوندی استوار و ناگسستنی دارد، یعنی به قدری این پیوند عمیق، وسیع و گسترده است، که قابل جداسازی و تفکیک نیست، به‌گونه‌ای که اگر قرآن را از ادبیات فارسی جدا کنیم، دیگری چیزی برای آن باقی نمی‌ماند. پیوند قرآن با ادبیات فارسی ناشی از پیوند عمیق و گسترده‌ای است که ایرانیان با دین اسلام و قرآن داشته‌اند.

استاد ادبیات دانشگاه علوم پزشکی اصفهان درباره نوع رویکرد و پیش‌فرض‌های ذهنی ادیبان، شاعران و نویسندگان ادبیات فارسی در مواجهه با قرآن گفت: در حقیقت با توجه به نوع تفکر شاعران و نویسندگان، نوع رویکرد و مواجهه آنان با قرآن نیز متفاوت بوده است؛ مثلاً شاعران مداح و درباری از آیات قرآن برای حمد و ستایش دیگران استفاده کرده‌اند. شاعرانی مثل سنایی، عطار، مولانا و... که اندیشه عرفانی داشته‌اند و عارف‌مسلک بودند، نگاهشان به قرآن با اندیشه عرفانی آنان سازگاری دارد. متقابلاً شاعرانی مثل ناصر خسرو که نگاه کلامی دارند، نوع بینش آنان در پیوند با قرآن مؤثر بوده است. شاعرانی که نگاه فلسفی داشته‌اند و از فلسفه در شعر و کلام خود بهره‌ برده‌اند، در مواجهه با قرآن نوعی رویکرد فلسفی داشته‌اند و از آیاتی بهره گرفته‌اند که بار فلسفی دارد و به همین میزان شاعرانی مثل سعدی، که نگرش غالب آنان اخلاقی بود، از آیاتی که بار اخلاقی دارد بیشتر استفاده کرده‌اند. در مجموع ادیبان، شاعران و نویسندگان از قرآن برای تبیین و ترویج اندیشه‌های‌شان بهره برده‌اند.

باباصفری در مورد تأثیرپذیری ادبیات معاصر از قرآن و مقایسه آن با دوره کلاسیک بیان کرد: این تأثیرپذیری در دوره معاصر و در مقایسه با دوره کهن یا کلاسیک کمتر شده، یعنی استفاده و اقتباس از آیات قرآن کمتر مورد استفاده قرار گرفته، ولی این‌طور نیست که بگوییم به‌صورت مطلق از بین رفته است. نوع نگرش شاعران دوره معاصر متفاوت با نگرش شاعران دوره کلاسیک است، به‌گونه‌ای که تعدد و تنوع اندیشه‌هایی که در شعر معاصر مطرح شده بیشتر از گذشته است. در شعر معاصر به مسائل فردی و اجتماعی توجه زیادی می‌شود و به همین دلیل رویکرد شاعران معاصر تغییر کرده و متقابلاً نوع بهره‌برداری آنان از قرآن نیز متفاوت شده و در مجموع استفاده از آیات قرآن در شعر معاصر کمتر شده است.

این پژوهشگر ادبیات فارسی ادامه داد: به‌طور کلی در گذشته و در دوره معاصر هر شاعری براساس نوع تفکر و بینشی که دارد با قرآن مواجه شده است. چون در گذشته اندیشه‌های فلسفی، عرفانی، کلامی و اخلاقی بیشتر مطرح بود، طبیعتاً نوع مواجهه شاعران کلاسیک با قرآن در راستای این اندیشه‌ها بود. در دوره معاصر به‌دلیل تغییر در نوع نگرش و در مجموع جهان‌بینی شاعران، نوع رویکرد آنان به قرآن نیز تغییر کرده است. در گذشته و در دوره معاصر قرآن به عنوان ابزاری در خدمت اندیشه‌های شاعر است و چون اندیشه‌های معاصر جنبه فردی و شخصی و حتی اجتماعی پیدا کرده و گاه شاعران معاصر احساس می‌کنند که چنین رویکردی کمتر در قرآن مورد تأکید واقع شده، توجه به قرآن کمتر است ولی هرجا که قرآن با اندیشه آنان همخوانی و همراهی داشته باشد به قرآن نیز رجوع کرده‌اند.

انتهای پیام

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

شعر غمگین شب یلدا + مجموعه اشعار زیبای غم و ناراحتی شب یلدا