جهتگیری عقلانیت سیاسی در صحیفه سجادیه تأسیس حکومت اسلامی است
عضو هیئتعلمی دانشگاه پیام نور اظهار کرد: در فرازهایی از صحیفه سجادیه، به امامت حق، اهمیت کادرسازی شیعه، تمسک مردم به ولایت، دوری از تفرقه، نفی قومگرایی، حقوق جامعه، تبیین رابطه خداوند و پیامبر و نظریه امامت شیعه، اشاره شده است، اما باید دانست که جهت کلی عقلانیت سیاسی آن حضرت در صحیفه سجادیه، تأسیس حکومت اسلامی به شیوه ائمه است.
به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار علمی «عقلانیت سیاسی در قرآن و سنت» 25 آذرماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین حسامالدین خلعتبری، عباسعلی رهبر، و علی رجبزاده، اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و سیدمحمدرضا محمودپناهی، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور برگزار شد. در ادامه سخنان محمودپناهی، با موضوع «عقلانیت سیاسی در صحیفه سیاسی در صحیفه سجادیه و ادعیه» را میخوانید:
واقعیت این است که در دوران معاصر، عقلانیت سیاسی به موضوعاتی همانند حاکمیت بر سرنوشت و استفاده از عقل جمعی، بسج ملی و قراردادهای بینالمللی به منظور دستیابی به آزادی، رفاه، امنیت ، عدالت و ... اشاره دارد. خلاصه عقلانیت سیاسی سه واژه شامل حکومت، قانون و مردم است. در رابطه با حکومت، بحث حقوق متقابل دولت و مردم مطرح است. در مکاتبی مثل بودائیسم به بُعد ذهنی و در اسلام به آخرت و فرد و جمع به صورت همزمان توجه میشود.
سه نظریه برای رابطه عقلانیت سیاسی و دین در دنیای معاصر وجود دارد که شامل سکولاریسم که دین و سیاست را جدا میکند، پساسکولاریسم که از دین استفاده ابزاری میکند و نظریه همبستگی دین و سیاست است که از بعد از انقلاب اسلامی مطرح و بالاترین عقلانیت سیاسی را در دین جست و جو میکند. در قرآن و سنت نیز به کرات از عقل و مشتقات آن یاد شده و تأکید شده که مسلمانان اهل تفکر و تعقل باشند و آن را به کار ببرند. در احادیث مختلف نیز به این موضوع اشاره شده است؛ به ویژه در نهجالبلاغه تأکید شده که پیامبر و انبیاء برای احیای عقلانیت آمدهاند.
اگر بخواهیم شاخصهای سیاست یا عقلانیت سیاسی را در قرآن نام ببریم، باید به جانشینی انسان در زمین، آزادی، استقلال، عدالت، پایبندی به تعهدات، برابری، توجه به جمع در اداره حکومت، توجه به آینده سیاسی امت و بحث امامت و ولایت اشاره کنیم. آنچه که پیامبر اسلام(ص) در اواخر عمر شریف خود در حدیث ثقلین بیان فرمودند یا در روز غدیر گفتند «هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست» نیز اشاره به عقلانیت سیاسی دارد تا اینکه بحث غیبت پیش میآید و مسئله ولایت فقیه در زمان غیبت مطرح میشود که در آن نیز شاهد این عقلانیت هستیم.
ریشه عقلانیت سیاسی به حاکمیت الهی بر میگردد که قوانین خود را تحت عنوان شریعت از طریق پیامبر و ائمه(ع) برای ما ارسال کرده است. ائمه نیز برای اینکه حکومت تشکیل دهند، باید از سوی مردم پذیرش شوند، اما بحث اصلی ما در اینجا این است که اساساً دعا در قرآن و احادیث چه جایگاهی دارد؟ در قرآن کریم و احادیث، دعا یکی از سنن الهی است که منجر به تغییر و تحول در فرد و اجتماع میشود. در آیه 77 سوره فرقان آمده است: «قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ ۖ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا؛ بگو که اگر دعای شما و ناله و زاری و توبه شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟ که شما کافران آیات حق را تکذیب کردید و به کیفر همیشگی آن گرفتار خواهید شد». در اینجا به ارزش و اهمیت دعا اشاره شده است. بنابراین دعا فقط یک امر خصوصی روحی و روانی نیست، بلکه عاملی برای تغییر در فرد و اجتماع است و از این جهت پیامبر(ص) از دعا با عنوان سلاح مؤمنین یاد میکنند. امام موسی کاظم(ع) نیز میفرمایند: دعا به درگاه خدا برای اکمال عقل است تا دنیا و آخرت آباد شود.
صحیفه سجادیه به زبور آل محمد معروف است، اما نکته قابل توجه درباره امام سجاد(ع) فضایی است که در افواه عامه نسبت به ایشان ایجاد شده که ایشان بیمار کربلا بودهاند، اما ایشان سی و چهار سال دوران امامت پربرکت داشتند و عقلانیت سیاسی عمیقی را در صحیفه شاهد هستیم. این مقداری که به ما رسیده در اوضاع سیاسی خاصی همانند قیام کربلا، قیام توابین، قیام مختار، مطرح شده است که نهایتاً این اوضاع، خلافت را به سلطنت تبدیل کرده و اختناق شدیدی بر جامعه اسلامی تحمیل میکند؛ به گونهای که امام سجاد(ع) میفرمایند: بعد از عاشورا، بیست نفر نبود که محب ما باشد.
هدف امام سجاد(ع) این است که پیام عاشورا فراموش نشود و حکومت حق اسلامی ترسیم شود. اگر کلیت صحیفه سجادیه را بخواهیم تشریح کنیم، دعا یک روش برای ترویج امامت شیعی، توحید افعالی، معرفی اهل بیت(ع) و حکومت اسلامی در مقابل حکومت باطل و حقوق الهی انسان است. در فرازهایی از دعای 51 آمده است: جامعه به شرایطی برگشته که در حد شرایط عصر جاهلیت است و مادیگرایی رواج پیدا کرده و قبیلهگرایی مهم شده است. در دعای 48، مبنای مشروعیت را در مقابل حاکمیت حاضر مطرح میکند و میگوید: خدایا از تو سوال میکنم، چون اول و آخر تو هستی و مبنای حاکمیت با تو است و در مقابل سلطنت تو سلطنت دیگران ارزش و اهمیتی ندارد.
امام سجاد(ع) در جای دیگر میفرمایند: اگر انسانها رابطه عبودیت و شکر خود با خداوند را قطع کنند، از حدود انسانیت خارج شده و وارد جایگاه حیوانیت میشوند. ایشان میخواهند از توحید نظری به توحید عملی و توحید اجتماعی و در نهایت به ولایت الله در مقابل ولایت طاغوت برسند. در فراز دیگری از صحیفه سجادیه آمده است: توحید فقط نظری نیست، بلکه براساس توحید عملی مواردی به ما امر و مواردی نهی شده است. اینجا متوجه میشویم روششناسی امام سجاد(ع) در ادعیه همان روش پیامبر است که خود رسول میفرمایند باید از توحید فردی به اجتماعی و از توحید نظری به عملی برسیم، چراکه جامعه نیاز به تذکار و یادآوری داشت.
یکی از اقدامات جالب، معرفی ائمه در قالب دعا است. همچنین امام سجاد(ع) در جاهای مختلف با صلوات بر پیامبر، ایشان و آل ایشان را به صورت سلسله مراتبی معرفی میکنند و میگویند اهل بیتی که مغفول واقع شدهاند، افرادی هستند که برای هدایت جامعه آمدهاند. در دعای 47 میفرمایند: معرفی امامی که برحق است و رعایت امر او از طرف خدا واجب است. همچنین ایشان در فرازهای مختلف، وضع مطلوب و نامطلوب را بیان میکنند. موضوع دیگر نفی حکومت ظالمان در این دعاها است که ایشان میفرمایند حکومت متعلق به ائمه(ع) است.
در فرازهای دیگر از صحیفه سجادیه، به امامت حق، اهمیت کادرسازی شیعه، تمسک مردم به ولایت، دوری از تفرقه، نفی قومگرایی، حقوق جامعه، تبیین رابطه خداوند و پیامبر و نظریه امامت شیعه، اشاره شده است. اما باید دانست که جهت کلی عقلانیت سیاسی آن حضرت در صحیفه سجادیه، تأسیس حکومت اسلامی به شیوه ائمه است.
در ادامه این نشست، علی رجبزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنانی کوتاه به موضوع «عقلانیت سیاسی در سیره امام علی(ع) مبتنی بر نهجالبلاغه» اشاره کرد و گفت: بعد از رسول گرامی اسلام(ص) تمام دستگاه مخالفت با اهل بیت(ع) تلاش کردند تا بتوانند قدرت سیاسی را از خاندان اهل بیت بگیرند و در این مسیر موفق شدند. گام بعدی تصرف قدرت اقتصادی آنان بود که جریان فدک نمونه آشکار آن است و در این راه هم توفیقی حاصل کردند، اما بزرگترین قدرت اهل بیت(ع) در حوزه فرهنگ و معنویت و به قول امروزی کاریزمای وجودی اهل بیت در بین مردم بود که این قدرت را نتوانستند از دست امیرالمؤمنین(ع) بگیرند و تمام قوت تشیع هم در این مسیر است.
وی افزود: اگر ما امامت و معنویت را از سیستم سیاسی برداریم، هیچ تفاوتی با جریانات ماتریالیستی نخواهیم داشت؛ این نکتهای است که امام علی(ع) بر آن توجه ویژه دارند. بعد از 25 سال که خلافت با اجماع حداکثری به حضرت علی(ع) رسید، مشکل بزرگ زمانه ایشان تغییر سنتها بود؛ همان مسیری که 25 سال ایشان را از آن دور کرده و اجازه مدیریت سیاسی نداده بودند، لذا ضدارزشهایی حاکم شده بودند که مانعی بزرگ در دوران حکومت ایشان بود، بنابراین امیرالمؤمنین(ع) بایستی این مردمانی که به جمعآوری غنایم عادت کرده و دنیاطلب شده بودند و ناکثین نمونه بارز آنها بودند را هدایت میکردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: از سوی دیگر ممنوع شدن نوشتن احادیث پیامبر(ص) باعث گمراهی بسیاری از مردم شده و نژادپرستی در میان اعراب رواج پیدا کرده و ارزشها و فنداسیون جامعه را جابه جا کرده بود. در این شرایط برخی حتی حاضر نبودند پشت سر امام غیر عرب نماز بخوانند بنابراین مسئولیت حضرت علی(ع) در این شرایط بسیار سخت بود.
رجبزاده در پایان سخنان خود گفت: اگر بخواهیم تعریفی از عقلانیت سیاسی داشته باشیم به معنای استفاده حداکثری عقل در سیاست و مقابله با خرافه، جهل، امیال و منافع فردی و گروهی است. جنگهای گسترده در دوران حضرت علی(ع) نیز تبعات زیادی برای جامعه در پی داشت که شکواییههای ایشان کاملاً آن را نشان میدهد. در این شرایط است که امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند باید به سمت جهاد و عقلانیت جمعی برویم.
انتهای پیام