اصلاح انسان، جامعه و دولت در پرتو اخلاق؛ مهم‌ترین نگرش تفسیری امام موسی صدر


اصلاح انسان، جامعه و دولت در پرتو اخلاق؛ مهم‌ترین نگرش تفسیری امام موسی صدر

شریف لکزایی با بیان اینکه رویکرد امام موسی صدر، اصلاح اجتماع در همه زمینه‌هاست،‌ اظهار کرد: بررسی اجمالی مباحث تفسیر قرآن امام موسی صدر نشان می‌دهد که قالب بحث‌های ایشان از این نگاه به نوعی اخلاقی تلقی می‌شود و مباحث تفسیر قرآن ایشان در حوزه اخلاق قرار می‌گیرد که از این مسیر جامعه، انسان و دولت اصلاح می‌شود.

اصلاح انسان، جامعه و دولت در پرتو اخلاق؛ مهم‌ترین نگرش تفسیری امام موسی صدر

به گزارش ایکنا، سومین نشست از سلسله نشست‌های «نگاه امام موسی صدر به مسائل قرآنی»، 27 آذر با سخنرانی شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به صورت مجازی برگزار شد که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

بحث‌های تفسیری امام موسی صدر را اجتماعی می‌بینم و تفسیر قرآن امام کاملاً اجتماعی و برای زندگی است و رجوع به قرآن و تلاوت برای این نیست که در آخرت ثوابی ببریم، بلکه ایشان به دنبال اصلاح عینی مادی و معنوی زندگی است. این اصلاح و تمدن و پیشرفت جز با تعامل به وجود نمی‌آید و این تعامل، یک تعامل مثبت بین انسان با محیط است. امام در لبنان دارد برای این تغییرات برنامه‌ریزی می‌کند و بهره‌ای از قرآن نیز برای همین است. تمامی تحولاتی که ایشان در لبنان رقم می‌زند را از این منظر می‌دانم و این مجموعه مباحث تفسیری ایشان این نکته را نشان می‌دهد. این اصلاح جامعه، انسان‌سازی و جامعه‌سازی نیز یک‌بُعدی نیست و در حوزه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اقداماتی دارد.

رویکرد امام موسی صدر اصلاح اجتماع است

بنابراین رویکرد ایشان اصلاح اجتماع در همه زمینه‌هاست و بخش عمده‌ای که می‌تواند کمک کند مسائل اخلاقی است. بررسی اجمالی مباحث تفسیر قرآن امام موسی صدر نشان می‌دهد که قالب بحث‌های ایشان از این نگاه به نوعی اخلاقی تلقی می‌شود و مباحث تفسیر قرآن ایشان در حوزه اخلاق قرار می‌گیرد که از این مسیر جامعه، انسان و دولت اصلاح می‌شود و تعبیر امام این است که انسان صالح و جامعه صالح و دولت صالحی با این روند شکل می‌گیرد.

این تلاش امام برای ایجاد تغییر در حوزه اخلاق یک‌شبه نیست و به تدریج و با کار فرهنگی و اراده انسانی به وجود می‌آید و این بسیار اهمیت دارد. ایشان در فضای رسمی حرکت نمی‌کرد و از ابزارهای اجبارآمیز که در اختیار دولت‌ها بهره‌ای ندارد، لذا یک مسیر آگاهانه و ارادی باید ایجاد شود که یک حرکتی ایجاد شود و تداوم یابد. بنابراین، طرح امام در اینجا مورد ابتلای جامعه است و امام از مسائل اجتماعی شروع می‌کند که در صورت اصلاح، همه عرصه‌های زندگی اصلاح می‌شود.

طرح قرآنی امام در پی این است که تعامل در جامعه شکل بگیرد. ایشان از روش بررسی مفاهیم متضاد استفاده می‌کند و مراد، مفاهیم دوگانه‌ای است که ایشان اینها را اضدادی می‌داند که جنبه‌های سلبی و جنبه‌های آسیب‌های اجتماعی را رقم می‌زند و باید مفاهیم منفی را کنار زد تا جنبه‌های ایجابی نقش‌آفرینی کند. وقتی تفسیر قرآن ایشان را می‌بینیم، مشخص است که از این مفاهیم خیلی صحبت شده که اینها رو در روی هم هستند. برای نمونه فقر و انفاق و یا کذب و صداقت و یا نفرت و محبت را داریم و ایشان با طرح بحث در این زمینه‌ها می‌خواهند جامعه و انسان‌ها بتوانند به گونه‌ای با یکدیگر تعامل کنند که نتیجه این تعامل و تغییرات به صورت ملموس و محسوس در زندگی افراد قابل رویت باشد.

ایجاد اصلاح در جامعه باید اختیاری باشد

ایجاد این اصلاح و تغییر کاملا ارادی و اختیاری است و اساسا در نگاه صدر هیچ ابزاری برای اجبار نمی‌تواند این فضائل را در جامعه ایجاد کند و ایشان نیز از این ابزارها برخوردار نیست و این فضائل اجباربردار هم نیست. اخلاق و دین اجباربردار نیست و ایشان نیز اجبار را در این مسیر قبول ندارد و به این مباحث تصریح دارند. همچنین استفاده از این ابزار نتیجه‌ای هم ندارد. یک بحثی را در همین مباحث تفسیری دارند که نکته مهمی دارند و آن اینکه برای رسیدن به یک هدف شرافتمندانه نمی‌شود از ابزار غیرشرافتمندانه بهره برد.

بنابراین، یک هدفی را ایشان برای آموزه‌های قرآنی ترسیم می‌کند و اینکه از قرآن چه انتظاری داریم. هدف این است که تربیتی صورت گیرد و هدایتی رقم بخورد و انسان‌ها خدایی شوند. ایشان می‌گویند اخلاق خدایی را باید کسب کنیم. در مباحث اسفار نیز ملاصدرا در مورد حکمت عملی می‌گوید باید به صفات خدا متصف شویم و امام موسی صدر چگونگی این متصف شدن را توضیح می‌دهد. پس هدف تربیت و هدایت است و اینکه ما خدایی شویم و صفات نیکو در ما رشد کند. قالبی که اینجا این را می‌تواند رقم بزند نیز تعامل با هستی و انسان‌ها است.

پس اگر به دنبال فرمی باشیم که بتواند این هدف را تحقق ببخشد، فرمی است که با عنوان نظریه تعامل از مباحث ایشان دریافت می‌کنیم. اما نتیجه‌ای که اتفاق می‌افتد تحول، تغییر، پیشرفت و تمدن‌سازی است. اینجا نکته مهمی وجود دارد و آن اینکه نقش تعامل بسیار برجسته است. به خاطر اینکه هماهنگی ایجاد می‌کند و به پدیده‌ها و مفاهیمی که بیان شد به گونه‌ای نگاه می‌کند که این مفاهیم و پدیده‌هایی که رقم می‌خورد، در جای خود قرار دارد و براساس آن می‌تواند به ما کمک کند که به هدف خود نزدیک شویم. هدف تربیت و نتیجه تحول است.

اما مفاهیمی که متضاد هستند چه می‌کنند؟ اگر ظلم ایجاد شود، این تعامل از میان می‌رود و جامعه به یک سمت‌وسویی حرکت می‌کند که این سمت‌وسو انسان‌ها را دچار ابهام و سرگردانی می‌کند. پس اگر از نگاه ایشان فضائل اخلاقی را در این چارچوب نگاه کنیم، به گونه‌ای وجود ما را رقم می‌زنند که ما در راستای هستی و تعامل با هستی قرار می‌گیریم و بنابراین تصحیح فرم‌ها و قالب‌ها و نحوه تعامل ما با دیگران و پیرامون خودمان بسیار اهمیت پیدا می‌کند.

این مباحث را در این مسیر یعنی ذیل تعامل می‌بینم؛ یعنی اخلاق یک نوع تعامل است. پس فرم اهمیت پیدا می‌کند. همه مباحث ایشان در همین راستا است. مثلا در ایمان به غیب ما را متوجه دیگر موجودات می‌کند. این موجود محدود به نام انسان باید به یک موجود نامحدود اتکا کند و تکیه‌گاه ثابتی داشته باشد. به تعبیر دیگر، این امر ناپایدار و موجود محدود به یک موجود پایداری باید توجه کند و در نگاه ایشان، نماز نیز همین اتفاق را رقم می‌زند.

انتهای پیام


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

آداب و رسوم شب یلدا در استان مازندران