حسین شهلایی کارشناس و مربی کوهنوردی در گفت و گو با خبرنگار ورزشی جی پلاس، در خصوص اتفاقات اخیر و کشته شدن 12 تن از کوهنوردان اظهار کرد: از زمانی که من مربی فدراسیون کوهنوردی شدم 20 سال میگذرد و در این مدت ما دائما گفتیم که سازمان های امدادی نقش اصلی خود را در امداد و نجات ایفا نمیکنند. مشکل ما این است که هلال احمر به این اکتفا میکند که این مقدار زمان بعد از حادثه در منطقه حاضر شدیم و متاسفانه نه زنده افراد بلکه اجساد را به پایین منتقل کردیم. این صحبتها را چنان با افتخار مطرح میکنند که هر کی نداند فکر میکند حمل اجساد کار سختی است؛ نه اینکه سخت نباشد اما وقتی یک سازمان نامش امداد و نجات است انتظار این است که افراد را سالم به پایین منتقل کند و نجات دهد نه اینکه بعد از حادثه اجساد را پیدا کند.
او ادامه داد: با کمال تاسف هلال احمر در مورد بهمن آهار که دکتر فاطمی هم در آنجا جان خودش را از دست داد نه تنها روز اول بلکه روز بعد هم هیچ اقدام قابل قبولی نکرد. خود من شنبه به آنجا رفتم، یک خودروی هلال احمر با راننده حضور داشت، یک نفر هم که بالا بود. وقتی از کوهنوردان پرسیدم گفتند آن شخص تا جایی بالا آمده بود که ماشین راه داشت. در اتفاقاتی که روز جمعه رخ داد چه در کلکچال که هشت نفر فوت کردند؛ چه بهمن آهار و دارآباد، هلال احمر در هیچ کدام کار خود را درست انجام نداد که البته من منظورم نیروهای داوطب نیست بلکه خود سازمان است.
شهلایی با انتقاد از اینکه عملیات امداد ونجات به درستی صورت نگرفت، تصریح کرد: ما یک زمان طلایی داریم مثلا وقتی خانهای آتش میگیرد آتش نشانی در یک زمانی باید حاضر شود که تلفات حادثه را به حداقل برساند. حالا ما فرض کنیم یک نفر در کوه مفقود شده و ما میدانیم کجا است. نکته اینجا است که هیچ کدام از کوهنوردان خارج از مسیر نبودند و گم نشدند اما در هیچ کدام از موارد به داد آن نفرات نرسیده اند. مسئله دیگری که وجود دارد این است که کوهنوردان روز جمعه بین ساعت 4 تا 5 بعدازظهر آن اتفاق برایشان افتاد که البته یک سری دچار غافلگیری شدند. از زمان غروب آفتاب روز جمعه میتوانست یک گروه امداد و نجاتِ آماده منطقه، این افراد را پیدا کند. روز شنبه جسدی پیدا شده که فاصلهاش تا پناهگاه کلکچال به یک کیلومتر هم نمیرسید که این یک فاجعه است. چرا با غروب آفتاب عملیات امداد و نجات باید متوقف شود؟ جان یک انسان ارزش ندارد؟
این مربی کوهنوردی با بیان اینکه در اعزام نیروهای کمکی برای یافتن افراد مفقود شده قصور صورت گرفته اظهار کرد: من وقتی این موضوع را مطرح میکنم میگویند چرا خودت نرفتی؟ اول اینکه وظیفه انسانی من است اما وظیفه کاریام نیست. آتش نشانی تیمی حدود 50 نفره با حقوق مکفی و امکانات کامل برای ارتفاعات شمال تهران بگذارد تا هلی کوپتر هم که نتوانست برود آن ها پیاده به بالا بروند. در منطقه کلکچال امکان حضور تا سایت سپاه با ماشین وجود دارد و فردای حادثه هم هلال احمر از همان جا آغاز به کار کرد. یک جادهای است که افراد را به ایستگاه 3 میرساند و از آنجا تا محل اولین فرد مفقودی حداکثر یک ساعت و نیم راه بوده؛ آیا این قصور نیست؟ از آنجا تا قله حدود سه ساعت فاصله است یعنی نفرات میتوانستند حدود ساعت 9 شب به قله کلکچال برسند. ما نمیتوانیم بگوییم همه کوهنوردان شب فوت کردند. افراد داوطلب کاری را شب قبل انجام دادند و یک نفر را به پایین رساندند که البته بعدا فوت شد.
حسین شهلایی با اشاره به آنچه "بی مسئولیتی هلال احمر علی رغم دریافت بودجه" می خواند، گفت: من کار داوطلبانه را زیرسوال نمیبرم تشکر هم میکنم که این اشخاص به اندازه دانش خود کمک میکنند. من میگویم خود سازمان هلال احمر که سالانه دهها میلیارد بودجه میگیرد و البته نمیدانم چقدر از این بودجه مختص ارتفاعات شمال تهران است؛ چرا نباید یک تیم داشته باشد؟ اصلا ماهی 30 تا 100 میلیون به امدادگر بدهند تا مثل ایستگاه آتش نشانی به صورت آماده باش حضور داشته باشند که اگر اتفاقی افتاد به موقع برسند. بعضی از دوستان فکر میکنند با این حرفها میخواهم خودم را مطرح کنم در صورتی که من نیازی به مطرح شدن ندارم. من یک مربی هستم و 4 سال دبیر کمیته جستجوی نجات فدراسیون کوهنوردی بودم. این اقدامات وظیفه فدراسیون نیست، چون بودجهاش را ندارد.
کارشناس کوهنوردی با بیان اینکه وجود یک متولی در چنین مواقعی اهمیت زیادی دارد تصریح کرد: ما باید یک متولی داشته باشیم؛ حالا اسمش میخواهد امداد و نجات باشد یا هر ارگان دیگری؛ اما آماده این باشد که هر حادثهای رخ داد، سریع به محل برسد. من حرفم این است که واقعا کم کاری شده است. به قطع میتوانم بگویم حتی در روز جمعه با آن طوفان اگر تیم آماده بود میتوانست نجات دهنده باشد. من اگر خودم اطلاع داشتم و صبحش شاغل نبودم همان جمعه به محل حادثه میرفتم.
شهلایی در ادامه اظهارات خود گفت: تا زمانی که نیروهای داوطلب باشند، هلال احمر هم عکس و ژستش را میگیرد و در آخر هم میگوید ما این کار را انجام دادیم. نمیگویم عکس نگیرند اما بوق و کرنا نزنند چون واقعا شرمندگی دارد. من نمیدانم برخی مسئولان سازمان امداد چگونه شب راحت میخوابند! شوخی نیست ۸ نفر در کوه مفقود بودند و صبح روز بعد از حادثه گروه امداد و نجات میرود. من دوست دارم با برخی از بچهها که با تیم امداد هلال احمر رفتند صحبت کنید؛ بندگان خدا از همان مسیری که در اختیار سپاه است به آنجا رفتند؛ یک ماشین به آنها دادند با یک راننده که کار نابلد بوده و میگفتند هر لحظه ممکن بود این ماشین به کشتنمان بدهد.
او در پایان صحبتهای خود تصریح کرد: کوهنوردان گیرافتاده هر دقیقه منتظرحضور یک ناجی بودند. کافی است خودمان را جای آنها بگذاریم. مسئول فکر کند فرزند خودش بود، آیا باز اینگونه عمل میکرد؟ از طرفی هلال احمر سگ زنده یاب دارد و این نکته مهمی است. در مورد بهمن دارآباد هم هیچ کاری انجام نشد. در دنیا سابقه داشته که حتی سه یا چهار ساعت بعد از بهمن، فرد گیرافتاده پیدا شده است. گاهی اوقات هم قبول دارم همان لحظه اول بهمن وارد سیستم تنفسی و گوارشی فرد میشود و او را خفه میکند اما من که مسئول هستم نمیتوانم بنشینم و بگویم بهمن آمده کوهنورد خفه یا سرمازده شده و فوت کرده پس هیچ کاری نکنم. با مسئولان که صحبت میکنیم اینگونه توجیه میکنند که ما آدمهای مسئولیت پذیری هستیم و خواستیم جان نجات گرانمان به خطر نیافتد. به طور قطع میگویم که امکان امداد رسانی شبانه وجود داشت. اصلا امدادگر شغلش همین است و وظیفهاش این است که به موقع برسد. افراد متخصص باید در ارتفاعات شمال تهران حضور داشته باشند که در صورت تماس حادثه با هلی کوپتر یا تجهیزات مناسب دیگر سریع به محل برسند.