نگینى بر انگشترى مملکتِ عزت و غرور


نگینى بر انگشترى مملکتِ عزت و غرور

یادداشت-مجتبى احمدى؛ دبیرسرویس فرهنگ هنر

خدا را شکر...

چشم هایت که راست مى گفت خدا را شکر....

اعتمادى که کلامت مى داد خدا را شکر...

اعتقادى که فریاد می زد چهره ات خدا را شکر...

اگر نه چگونه می توانستیم فردا برای فرزندان مان قسم بخوریم عزت و غرور را...

حاج قاسم بودن؛ یعنى اعتماد و اعتقاد را از فرسنگ ها فریاد زدن...

اگر حقیقت تو را پیش تر ها درک کرده بودیم شاید ، شاید و باید هاى مان تغییر مى کرد ، اما شاهد شهادتت چیره شد بر چراهاى لغزان و بى رمقِ بى چون و چراى اعتقادى مان که چه به موقع گوش مان را پیچاندى ...

یک تنه ، یک شبه ، دوباره هشت سال دفاع را زنده کردى، پاى تخته سعادت درس دادى، تا خیلى ها از خیلی شان پیش چشم زمانه فقیر تر شوند و دست به سینه ات بایستند و ...

اما سکوتِ قاسم...

درسى که از سال ها سکوتت به نفع ساحتِ سلامتِ هدفت آموختم کتاب زندگى شد ، نگفتن، هضم و کظم غیض کردن و بلد بودن و درد به جان گرفتن و خود خورى کردن و چشم بستن به درشتىِ خطاى دیگران ، تنها به نفع آرامش این مرز پر گهر و دشمن شاد نشدن مان ؛ الله اکبر!

غرور و صلابتِ بى ریا، تدبیر و تفکرِ به دور از شعار ، تو را بى منم منم هاى مرسوم روزگار من، به الگویی ماندگار تبدیل کرد که قرن ها دنیا نامت را ابتدا مزه مزه می کنند و بر زبان جاری می سازند!

راستى روى همه قول و قرارى که گفته بودى حساب کردیم!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!