شناسنامه تاریخی مشهد در کاوشهای باستانشناسی پیرامون حرم رضوی
مطالعه لایهها و بقایای معماری و اشیای جمعآوری شده نشان میدهد که به احتمال زیاد نخستین ساکنان پیرامون حرم مطهر رضوی اوایل اسلام و پس از شکلگیری حرم مستقر شده و کمکم به اطراف گسترش یافتهاند.
مشهد در زمان افشاریان، پایتخت ایران بود؛ این شهر در حوزه رودخانه کشفرود و در دشت مشهد بین کوههای هزار مسجد و بینالود گسترده شده است. پیش از قتل علیبن موسی الرضا در ۲۰۳ ه.ق و دفن او در کاخ حُمَید بن قَحطَبة در سناباد نوغان، خبری از مشهد نبود. حتی نام نوغان توس از سدههای اولیه اسلامی به بعد در متون راه یافته و پیش از آن تقریباً هیچ خبری از نوغان نیست، بلکه تنها از ولایت توس یا شهر توس اخباری در اساطیر و آثار حماسی بعد به چشم میخورد. در نتیجه، تاریخچه مشهد از ابتدا تا پیدایش اسلام در تاریخ توس و در دو سده اسلامی در تاریخ نوغان مستتر است.
اینکه توس یک شهر و هم یک منطقه است، همراه با این واقعیت که هر دو ناحیه، همواره بهعنوان شهرهای اصلی منطقه در نظر گرفته میشوند، این باور نادرست را در میان جغرافیدانان متأخر عربی رواج داده که توس، پایتخت شهری دو بخشی شامل تابران و نوغان بوده است. این باور در مورد دو بخشی بودن شهر توس به طور عام در ادبیات اروپایی راه یافته است.
رجبعلی لبافخانیکی، پژوهشگر و باستانشنان خراسانی، یادداشتی را در اختیار خبرگزاری ایکنای خراسان رضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم:
بیشتر بخوانید:
زیارت؛ رابطهای دیالکتیک بین حرم و شهر / اما و اگرهای طرح حریم رضوی جریان اکولوژی پیرامون حرم مطهر رضوی بهرسمیت شناخته نشده است توافقی در خصوص طرح حریم رضوی وجود ندارداگر چه مطالعات و بررسیهای باستانشناسی وجود زیستگاههای کهنی از حدود 7000 سال تا دورههای متأخر را در دشت مشهد تأیید کرده که اکنون به صورت تپهها و محوطههایی باقی ماندهاند، اما در شهر مشهد به جز تعداد اندکی بنای باقیمانده شاهد دیگری بر قدمت و توالی حیات این شهر موجود نیست و دلیل آن سرعت تغییر، تحول و ساختوسازی است که در شهر مشهد رخ داده است، زیرا از وقتی که چنگیزخان مغول مشهد را «دارالامان» قرار داد و دیگر شهرهای خراسان بزرگ را ویران کرد، مردم آواره به مشهد هجوم آوردند و پس از آن هم جاذبه حرم مطهر امام رضا(ع) موجب شد که بر تعداد مجاوران افزوده شود و زمین مشهد بهویژه در مجاورت حرم مطهر همواره تغییر و تحول یابد و اثری از زیستگاههای کهن بر جای نماند. به همین دلیل مشهدپژوهان گاه در ارتباط با پیشینه و بنای اولیه مشهد به شخصیتهای اسطورهای متوسل شدهاند.
خاکبرداری اطراف حرم مطهر به منظور ایجاد زیرگذر در سال ۱۳۷۰ زمینه مطالعات باستانشناسی را در برشهای حاصل از خاکبرداری و همچنین بر روی خاکهایی که باید برداشته میشدند، فراهم آورده بود و ما با استفاده از فرصت با موافقت و مساعدت معاون وقت فرهنگی آستان قدس رضوی از اول اردیبهشت سال ۱۳۷۰ مطالعات میدانی خود را آغاز و تا سال ۱۳۷۱ ادامه دادیم. مطالعات را به دو طریق پی گرفتیم؛ طریق اول مطالعه برشهای ایجاد شده در محدوده مشخص که با تراش دیوارهها و تشخیص و مطالعه لایهها همراه بود و طریقه دیگر کاوش در نقاط مختلف که در ابعاد متفاوت حفر شد و حتیالامکان سعی شد ترانشهها به خاک بکر برسند. در برشها و ترانشهها بقایای معماری، سنگ قبرها، اسکلتها، چاهها، کانالهای آبرسانی، قناتهای متروک اشیای متنوع سفالی، چینی، سنگی و فلزی به فراوانی جمعآوری شدند که به لحاظ مطالعاتی از ارزش بسیاری برخوردار بودند.
مطالعات باستانشناسی نشان دادند که سطح زمین در مشهد قبل از ساخت وساز اولیه ناهموار و تپه ماهور بوده به گونهای که یکی از گمانهها در ابتدای خیابان طبرسی در عمق 15 متر به خاک بکر رسید، در حالیکه گمانهای در نزدیکی مسجد هفتاد و دو تن در عمق حدود هشت متر به خاک بکر رسید و در نزدیکترین نقطه نسبت به ضریح مطهر که در زیر کف ایوان طلای صحن آزادی حفر شد، در عمق ۴ متر از کف فعلی بقایای معماری فضاهایی مثل کف اتاق گچاندود، کوره، تنور و یک اتاق تدفین سردابهای شکل آجری مشاهده شد.
مطالعه لایهها و بقایای معماری و اشیای جمعآوری شده نشان داد که به احتمال زیاد نخستین ساکنان پیرامون حرم مطهر اوایل اسلام و بعد از شکلگیری حرم ساکن شده و کمکم به اطراف گسترش یافتهاند، البته این امر نباید با قدمت زیاد شهر نوقان یا بخشی از مشهد کنونی منافات داشته باشد، زیرا مطالعاتمان منحصر به پیرامون حرم بوده و جهت پی بردن به پیشینه قطعی شهر مشهد باید در نقاط دیگر مثل محله نوقان اقدام به کاوش باستانشناسی کرد. اما با اطمینان میتوانم اظهارنظر کنم که مطالعات باستانشناسی ما برای نخستینبار منجر به دریافت اطلاعات علمی از گذشته مشهد شده است.
انتهای پیام