انشا با موضوع آزاد + چند انشاء زیبا توصیفی با موضوع پیشنهادی و مختلف


انشا با موضوع آزاد و پیشنهادی مجموعه چند انشا زیبا با موضوع آزاد، پیشنهادی و به دلخواه را در این بخش آماده کرده ایم که موضوعات ادبی، مذهبی، علمی، مقاله و خاطره گویی می باشند و امیدواریم مورد توجه شما عزیزان قرار دبستانی و دبیرستانی قرار بگیرند. موضوع انشا آزاد : انشا درمورد قطره اشک قالب انشا : ساده و کودکانه در مورد اشک قطره اشک آدما باهم فرق...

انشا با موضوع آزاد و پیشنهادی

مجموعه چند انشا زیبا با موضوع آزاد، پیشنهادی و به دلخواه را در این بخش آماده کرده ایم که موضوعات ادبی، مذهبی، علمی، مقاله و خاطره گویی می باشند و امیدواریم مورد توجه شما عزیزان قرار دبستانی و دبیرستانی قرار بگیرند.

موضوع انشا آزاد : انشا درمورد قطره اشک

قالب انشا : ساده و کودکانه در مورد اشک

قطره اشک آدما باهم فرق دارن

گاها انقدر دلشان میگیرد که اشک میریزند و گاها اشک شوق.هر از گاهی دل من هم انقدر می گیرد

که میخواهم به اندازه ی تمام ادمایی که تا بحال دیدم گریه کنم

اما نمیدانم چرا هر چه قدر گریه میکنم یک فرش پشمی بزرگ اشکهای مرا داخل خود می کشد و همچنان من هستم و یک آرزوی بزرگ.

آسمان هم اشک میریزد گاهی با خود فکر میکنم آسمان هم دلش گرفته

راستش را بخواهی نمیدانم چرا اشک های او خیلی خیلی زیاد از اشک های من است . شاید آسمان به جای همه گریه میکند .

گرچه میگویند (قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود)

اما این سوال هنوز در ذهن من است که چرا اشک های من به اندازه ی یک لیوان هم نمیشود .

شاید انقدر کوچکم که اشک های من هم مثل من کوچکند

و یا ان فرش پشمی نمیگذارد که من یک استخر در حیاط خونمون با قطره قطره اشکهایم بسازم .

همه میگریند از پیر تا جوان چون در زندگی اتفاقاتی خوش یا بد به سود و ضرر آنها رقم خورده است.

فکر نکنید اشک نشانه ی بچه بودن و لوسی است

اشک را میتوان در وفا. محبت. تجربه . عشق. دل سوختگی . شادی. غمگینی و هزاران چیز دیگر خلاصه کرد.

به واقع کسی که اشک میریزد به طبع در وجود او نشانه ای از محبت و مهربانی دیده میشود.

فکر نکنید اشک ریختن فقط امدن قطره های آبی بر روی گونه هاست . گاهی انسان در خودش میریزد.

سعی کنیم قطره اشکمان را مخفی نکنیم . چون کسی این کار را میکند به واقع دارد گریه میکند….

نتیجه گیری: به یاد روزی که هیچکس در دنیا بخاطر غم گریه نکند.

گاهی داشته های ما آرزوی دیگران است

اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی نا امید نشود.

موضوع انشا درمورد امید

مقدمه : وقتی چشمم به روزنه ی کوچکی در دل تاریکی افتاد که از آن باریکه ای نور فضای تاریک محیط را دگرگون می کرد، امیدها در دلم زنده شد. دیگر می توانم زنده بمانم، چون نوری هست. باید تلاشم را مضاعف کنم.» این قسمتی از داستانی است که فردی در داخل معدنی فروریخته گرفتار شده بود.

امید و امیدواری واژه های آشنایی هستند برای همه ی ماها. همه ی ماهایی که دائماً در برابر مشکلات کوچک و بزرگ از خود ضعف نشان می دهیم و گاهی دیگر حتی نا امید.

بنام خداوندی که نور امید را در دل های روشن نگه میدارد
ما دائماً در حال استفاده کردن از واژه امید هستیم

اما شاید حتی معنی آنها را نیز درست درک نکرده باشیم.

وقتی که دیگر از روزمرگی ها و آشفتگی های دور و برمان خسته می شویم،

آهی از سر حسرت و ناچاری می کشیم که همین نشان دهنده ی نا امیدی در ماست

و می تواند تاثیراتی بیش از آنچه که فکر می کنیم برما بگذارد، زیرا از پس هر آهی، آهی دیگر می آید.

ما نباید خود را آنگونه که نیستیم بدانیم ولی نباید از آنچه که هستیم هم غافل شویم.

امید و امید داشتن به آینده یکی از اصولیست که می تواند اهداف بلند مدت ما را تحقق بخشد،

زیرا امید تنها وسیله ایست که می توان با آن بر خستگی ها، دلزدگی ها و تکرار ها چیره شد.

در دین مبین اسلام، به امید و امیدواری اهمیت زیادی داده اند تا آنجا که علی بن ابیطالب

می فرمایند:« بزرگترین گناه ناامیدی است.»

امروزه افرادی که دچار ناامیدی و دلخستگی می شوند را به روان پزشکان معرفی می کنند

ولی به نظر من تنها راه غلبه بر ناامیدی فقط و تنها فقط توکل است. زیرا با توکل بر خدا تمامی گرفتاری ها آسان گشته.

گاهی انسانها از برای مشغله های فکری و روحی دچار سردرگمی هایی می شوند که خود را

نمی توانند از آن ها رها سازند. شاید توکل همان باریکه ی نوری باشد که از روزنه ای کوچک فضای تاریک اطرافمان را، می تواند روشن کند.

نتیجه گیری: با توجه به گفته های فوق امید و امیدواری در هر کار و عملی یا هر رفتاری لازم و ضروری است. نمی توان بدون داشتن امید کاری را به نحو احسن انجام داد.

موضوع انشا ادبی در مورد سالی که گذشت

مقدمه : سال ها پی در پی میگذرند تو خود میدانی چه کنی که هر سالت رنگ تازه تری به خود بگیرد.

یک سال قرمز،یک سال آبی،یک سال بنفش هر سالت را رنگ کن

اما مشکی را از رنگ هایت جدا کن؛نگذار خاکستر بنشیند روی سال های رنگی ات.

متن انشا : من در سالی که گذشت یاد گرفتم زندگی چیزی جز پوچ نیست باید شاد زیست؛باید جور دیگر به این وضعیت خاکستری نگاه کرد.

یاد گرفتم اعتماد نکنم حتی به هواپیمای فوق پیشرفته ای که وارداتیست،حال آدم هایی که هرروز رنگ عوض میکنند جای خود دارند.

فهمیدم دریا با آن همه بزرگی اش ناتوان است

در برابر شعله های آتشی که افتاده بود به جان کشتی که سانچی نامیدنش همان کشتی که در بغل دریا آرام گرفت این یعنی غمگین ترین پارادوکس دنیا.

اولین رنگ تیره ی امسال را زلزله زد بر بوم رنگارنگ این کشور که لرزاند کرمانشاه استوار را کشت مردم قوی و بی گناه کرد را،

چنان لرزاند این کشور رنگارنگ را که ریخت تمام رنگ هایش از غصه و جایش را گرفت رنگ خاموش مشکی.

در این سال خاکستری و تیره برای آرامش باید پناه می بردی به بازی های کودکانه

تا کمی لبخند جا خوش کند بر لبانی که خندیدن را فراموش کردند

از گریه مرد کردی که کمک می خواست از زوج جوانی که عشقشان در آتش سوخت و از کوهی که سر راه هواپیما قرار گرفت.

نتیجه گیری:
ولی من در این سالی که گذشت استوار بودن را به خوبی یاد گرفتم پس استوار میمانم تا مادر کشورم دوباره لباس رنگی به تن کند و بوم این کشور بشود پر از رنگ هایی که زندگی را معنا می کنند.

انشا درمورد راه رسیدن به خوشبختی

مقدمه : شاید تا به حال این کلمه را زیاد از دهان این و آن شنیده باشید دعایی که مخصوصا برای جوان ها میکنند و می گویند انشا الله خوشبخت شوید به راستی خوشبختی انسان در چیست ؟ انشای این بار من در مورد جواب این سوال است .

انشا موضوع ازاد کوتاه
بسم الله الرحمن الرحیم

هر شخصی در این مورد دیدگاه متفاوتی دارد .

به طور مثال بعضی ها خوشبختی را در پولدار شدن میبینند .

بعضی ها در تحصیلات عالی و بعضی ها خوشبختی را در این میبینند

که بچه هایشان را به نحو احسنت به مدرسه یا دانشگاه بفرستند و امکانات زندگی برایشان فراهم کنند .

اما راه خوشبختی از نظر یک نوجوان میتواند متفاوت تر از این ها باشد .

با خودم فکر کردم مثلا اگر من یک اتاق لوکس با یک دکوراسیون کامل

و وسایلی مثل لب تاپ ، موبایل یا لباسهای و کفشهای خیلی شیک داشته باشم

و البته درسم هم خوب باشد و هر کلاسی بخواهم بتوانم بروم خوشبخت هستم ؟

آیا واقعا این خوشیختی است ؟

کمی دقیق تر به موضوع نگاه کردم با خودفکر کردم یک نوجوان دارای همه ی این امکانات هست اما یک مشکل جسمی یا روحی دارد .

همه ی این امکانات به چه درد او می خورد ؟

پس خوشبختی فقط در این چیزها نیست برای همین فکر کردم ببینم خدا چه نعمت هایی در اختیار من قرار داده .

من یک خانواده خیلی خوب دارم پدری که به خاطر خانواده اش از صبح تا شب زحمت می کشد

مادری که دلسوزانه در خانه برای ما زحمت می کشد .

خانه ای زیبا که در آن زندگی می کنم ،

دوستان خوب ، معلمان بسیار خوب و مهم تر از همه نعمت سلامتی که خدا به من داده و نعمت های بسیار دیگر .

اما با این همه نعمت ، حالا راه خوشبختی چیست ؟

به نظر من هر انسانی باید در زندگی قبل از هر چیز شکر گزار خدا باشد و مسیر درست را انتخاب کند .

مسیری که خدا از طریق پیامبران ما را به آن راهنمایی کرده.

از کجی ها و ناراستی ها دوری کنیم با کار و تلاش به اهداف خود برسیم .

ما نوجوانان با درس خواندن و رسیدن به مقاطع بالای علمی بتوانیم خدمتی به مردم بکنیم

سعی کنیم با پیروی از دستورات پیامبران و بزرگان دین در راه خوشبختی قرار بگیریم .

یک انسان هیچوقت یک پزشک ، یک هنرمند یا یک خلافکار به دنیا نمی آید

و این خود انسان است که در مسیری قرار میگیرد که مثلا یک پزشک میشود یا یک خلافکار .

پس سعی میکنیم همیشه از خانواده ، مربیان و معلمان راهنمایی بگیریم

درس بخوانیم ، با خدا باشیم و یادمان باشد که خوشبختی فقط در پولدار بودن با تحصیلات عالی نیست

نتیجه گیری: به نظر من یک انسان وقتی به خوشبختی نزدیک میشود که بفهمد خدا در این دنیا او را بیهوده نیا فریده . سپس در را ه پوچ قرار نگیرد با اعتقاد به قلبی به خدا و وظایف دینی خود عمل کند . به حقوق سه گانه حق الله – حق النفس –و حق الناس عمل کند و با کار و تلاش زندگی مرفحی را برای خانواده خود فراهم کند ، اما از تجملات و ریخت و پاش ها ی اضافی دوری کند و اگر خیلی پولدار شد ، زکات و خمس و انفاق با دیگران را فراموش نکند و سعی کند با اخلاق بسیار خوب و رفتار نیکو خود را به خوشبختی نزدیک کند

انشا درمورد زیبایی های نماز ویژه پایه یازدهم

صدای دلنشینی گوشهایم را نوازش میکند و سکوت و تنهایی ام را در هم میشکند بویی به مشامم میرسد.عصاره عطر اقیاقیاست که با گل رز امیخته شده و فریاد دلنشین الله اکبر را با نسیم صبحگاهی به در خانه مردم می کوبد؛خدا بزرگ است.« حی علی فلاح»بشتابید به سوی رستگاری.

از خواب برمی خیزم به کنار حوض می روم شنای ماهیان درون حوض مرا به یاد،شستشوی انسان بوسیله ی نماز های پنج گانه می اندازد. چه صدای دلنشینی«لا اله الا الله»معبودی جز او نیست.سجاده ام را باز می کنم،فریادی از درون،خود را به دیواره های وجودم می کوبد و انگار دیگر تحمل سکوت را ندارد.

می خواهد بغض سکوتش را بشکند و فریاد بزند و با خدای خویش راز و نیاز کند. قنوت چه لحظه زیبایی است. انسان را به یاد ان پرستویی می اندازد که سالهاست در فراغش به افق نظاره میکند. و من در بی کسی هایم تنها نام مقدس تو را زمزمه میکنم چون تو تنها کسی هستی که در اوج فاصله ها صدایم را میشنوی. ای یاری دهنده دلهای ناامید از تو میخواهم دلم را با نورت روشن سازی ودر هنگام مصیبت ها پناه دل بی کسم باشی.

نماز را دوست دارم وقتی که سر بر سجده میگذارم ودر مقابل مقام بلند تو حاجتم را میخواهم وقتی که سجده میکنم میخواهم ساخته شدن وجودم از خاک را به یاد آورم و همچنین از نعمت های بی کران خداوند تشکر کنم.وقتی نماز میخوانم به کرانه های آسمان میرسم،به اعلاء و به عروج میرسم نماز لحظه ی زیبایی است.

نتیجه گیری: آری چه زیباست زمانی که فرشتگان در زمان خواندن تو را همراهی میکنند و آن نور و درخششی که در چهره ی ما پدیدار می گردد.فرشتگان را ببین در دستهایشان قلم هایی است که ثواب نماز را می نویسند قلم هایشان از جنس انوار الهی است. انسان با نماز به شناخت حقیقی خدا می رسد. و چه زیباست مرگ در حال نماز.

انشا داستانی درمورد هوای بارانی

ضربه های پی در پی و شلاق مانند باران را بر شیشه ی پنجره شنیدم.ازکودکی هوای بارانی برایم خوشایند بود. حس خوشایندی درتک تک ذرات وجودم تزریق می کرد که مرا به یاد آن بادبادک زردم می انداخت. حس پرواز را به یادم می آورد، حس آرامش، حس عشقی که من به آن دست سازه ی کودکی ام داشتم.

ازخانه بیرون می روم. دوست ندارم این هوای دلپذیر را حتی یک ثانیه هم از دست بدهم.درپیاده رو پسرک بازیگوشی را دیدم که از چشمانش شری وشلوغی می بارید. مادرش به زور مهارش می کرد. می ترسید باز هم بایستد و هوس بازیگوشی و شیطنت به سرش بزند و چادر مشکی او را پراز گل و لای کند.

دروسط خیابان بین ماشین های پشت چراغ قرمز، دخترک فال فروشی را دیدم که نوک بینی اش قرمز شده بود. خیلی خوب احساس می کردم که دستانش برای کوبیدن شیشه و متوجه کردن راننده، هیچ حسی ندارد اما به امید به فروش رفتن فال هایش پنجره ها را می کوبید.

انش با موضوع ازاد در مورد هوای بارانی
آن قدر می کوبید تا بالاخره دل یکی از آن آدم هایی که هرکدام پشت اتومبیل گران قیمتشان هستند ، به رحم آید.هیچ کدام خبر ازقلب شکسته دخترک نداشتند که چند روزی است که گرسنه است . اکثر آن ها، با بی رحمی تمام، از کناردخترک عبور می کردند، حتی دریغ ازیک نگاه سرسری .

دخترک ماند و فال هایش وخیابان سرد و شلوغ .نگاهم می افتد به شیشه بخار گرفته ی مغازه ها. دلم می خواست داخل بودم و باانگشتانم بر رویشان خطی می کشیدم ، یک خط ممتد به روی تمام شیشه های بخارگرفته .درحال و هوای خودم بودم که یک نفر به من تنه زد. آن قدر عجله داشت برود به یک سرپناه که گویا زیبایی این روز به یادماندنی را نمی دید .

عابران پیاده هرکدام چیزی را بالای سرخود گرفته بودند تا قطرات باران آنها را خیس نکند یکی کیفش را، یکی کتابش را.درآن طرف خیابان خانواده چهار نفره خندانی را دیدم که سوار بر موتورند و با خنده وشوخی به باران اجازه ی فرود می دهند. به آنها لبخند می زنم، شاید درمیان آن همه افراد مختلف فقط آنها هستند که از باران لذت می برند

.سرم را بالا می گیرم ، آسمان تیره و درحال غرش را مشاهده می کنم. دستانم را باز می کنم و قطرات باران را درآغوش می گیرم و این روز را از اعماق وجود در دفترچه ی خاطرات ذهنم ثبت می کنم.

انشا با موضوع آزاد + چند انشاء زیبا توصیفی با موضوع پیشنهادی و مختلف

انشا با موضوع آزاد + چند انشاء زیبا توصیفی با موضوع پیشنهادی و مختلف

انشا درمورد فداکاری

مقدمه : قلم را در دست میگیرم تا از اهمیت و فداکاری برای شما انشا بنویسم .
انشا آزاد کلاس دهم
بنام خداوندی که نیکوکاران را دوست دارد

فداکاری و از خودگذشتکی اصلی مهم در زندگی است و شخص فداکار یک برتری و جایگاه بالاتری نسبت به دیگر انسان ها دارند

فداکاری و از خودگذشتگی اصل مهمی در زندگی که باعث بهبود روابط خانوادگی و اجتماعی میشود .

فداکاری برای هر شخصی و در هر کاری لازم وضروری هست .

فداکاری را میتوان از اتش نشان ها اموخت .

انها در کار خود بسیار فداکارند و حتی برای انجام کار و وظیفه خود از جان خود نیز میگذرند .

فداکار ترین شخص در همه مردم پدر است .

پدر هرکسی برای فرزندان خود هرگونه فداکاری و از خود گذشتگی انجام میدهد

و به همین دلیل است که فداکار ترین شخص زندگی هرکسی پدر است .

فداکاری شکل های گوناگونی بین مردم دارد ,

همچون فداکاری برای وطن که ما شهید های بزرگ و و بلند مرتبه زیادی داریم

که برای وطن خویش حتی از جان خود گذشته اند.

فداکاری برای خانواده همچون پدری که تمام وقت خود را با کار کردن میگذراند

تا فرزندانش بتوانند در بهترین مدارس و دانشگاه ها درس بخواند

و در امکاناتشان برای درس خواندن هیچ کمبودی وجود نداشته باشد .

نتیجه گیری: ما نیز باید در فداکاری و فداکار بودن کوشا باشیم و ان را در برنامه ها و اهداف اصلی زندگیمان قرار دهیم.

انشا درمورد محیط زیست و مراقبت از محیط زیست

مقدمه : قلم را در دست می گیرم و انشایم را آغاز می کنم . خداوند مهربان نعمت های بسیاری آفریده که نمی توانم از کدام یک شروع کنم.محیط زیست یعنی جایی که زندگی می کنیم ، یعنی طبیعت زیبا که از آن بهره های زیادی می بریم .

انشا آزاد پایه نهم
بنام آفریننده زیبایی ها

محیط زیست خود را باید تمیز نگه داریم ، جایی مثل خانه ، مدرسه و خیابان ، مثلا در مدرسه وقتی که خوراکی می خوریم نباید آشغال آن را روی زمین بریزیم ، بلکه باید آن را در سطل زباله بریزیم وقتی که سوار ماشین هستیم و خوراکی می خوریم یا بطری آبی را که خالی شده است ، نباید از پنجره ی ماشین به خیابان پرتاب کنیم .

ما باید به هم کلاسی های خود و یا خواهرو برادر کوچکتر خود یاد بدهیم که این مقررات را رعایت کنند که باعث آلودگی محیط زیست نشود و درباره ی درختان و گل ها هم همین طور، روی درختان نباید خراش ایجاد کنیم و یا روی آنها یادگاری بنویسیم .

اگر درختان ، پر از شاخ و برگ نباشند محیط زیست ما معنایی ندارد .و نمی توانیم از طبیعت زیبا بهره مند شوند .درباره گل ها و سبزه های داخل پارک هم همین حرف را باید زد که روی علف های هرز که داخل پارک هستند نباید نشست و آشغال نباید ریخت ، گل های زیبایی که نگهبان پارک به زحمت از آنها نگهداری می کند و آنها را آبیاری می کند ،نباید این گل ها را از ساقه جدا کرد ، چون پژمرده می شوند ولی وقتی که روی ساقه ی گل باشد ، محیط زیست ما خیلی زیبا و دلنشین می شود و ما لذّت می بریم .

تعریف محیط زیست : همه ی محیط هایی که در انها زندگی جریان دارد محیط زیست نامیده می شود .به عنوان مثال : استخر آب، یک شهر ، اقیانوس و کویر همگی انواعی از محیط زیست به حساب می آیند.هم زیستی یعنی زندگی کردن با یکدیگر و با هم زیستن اما در اکولوژی منظور از هم زیستی هر نوع ارتباط نزدیک میان دو نوع موجود زنده است .

صورت هایی از هم زیستی عبارتند از : هم سفرگی در این نوع هم زیستی یکی از افراد نه سود می برند نه زیان و دیگری سود می برد مانند رابطه چسبیدن ماهی بادکش دار ، بدون کوسه ماهی ، که ماهی بادکش دار در این رابطه سود می برد .مقدم در محیط زیستی عوامل غیر زنده مانند خاک ، آب ، گازها و غیره به همراه جانداران وجود دارند موجودات زنده با هم و با محیط غیر زنده خود ارتباطی متقابل می سازند این ارتباط ها برای بقای محیط زیست بسیار لازم هستند.

کارشناسان محیط زیست هنگام بررسی مناطق زیستی را مورد مطالعه قرار می دهند . منطقه زیستی شامل موجودات زنده ، موجودات غیر زنده می باشد.اکوسیستم نام دارد و دانشی که بررسی می کند اکو سیستم ها را ، اکولوژی نام دارد .

نتیجه گیری: محیط زیست خانه پدران و مادرانمان بوده است ، اکنون خانه ماست و بعد از ما خانه فرزندان ما خواهد بود ، جایی که به آن پناه میبریم ، از آن تغذیه میکنیم و در آن رشد میکنیم و میبالیم و از آرامش آن لبریز میشویم . مراقبت از محیط زیست مراقبت از خودمان و احترام به محیط زیست و نگه داری از آن احترام به مادری است که در دامان آن بزرگ شده ایم.

موضوع انشا آزاد درمورد سلام

مقدمه : همه ما از بچگی شنیده ایم که سلام سلامتی می آورد اما من میخوام در این انشا در بیشتر در مورد سلام کردن با شما صحبت کنم .

انشا آزاد خاطره گویی
به نام خدا

رسول اکرم (ص)،در مورد سلام کردن فرمودند:

هنگام ملاقات با سلام گفتن همدیگر را دیدار کنید .

سلام کمترین احترام و محبتی است که هرکس می تواند نسبت به دیگران ابراز کند

و هر کس این کار را نکند بنابر این قول پیامبر اکرم (ص) ، فردی بخیل است .

پیامبر اکرم (ص) : بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن خودداری کند .

یکی از تأثیرات سلام کردن از بین بردن کبر و غرور در انسان است

که باعث می شود فرد متواضع شود و تکبر را کنار بگذارد

با این کار، فرد خود را همسطح با دیگران می بیند و برای خود شخصیت دروغین و کاذب نمی سازد

و به راحتی با آنها انس می گیرد . سلام کردن باعث می شود دوستی و محبت در میان مردم برقرار شود .

از طرفی در سلام کردن باید تساوی را رعایت کرد ،

یعنی انسان ها نباید در سلام کردن به افراد دارا و ثروتمند و فقیر و ندار تفاوت قایل شوند

بلکه باید به همه به یک شیوه سلام کنند.

امام رضا (ع) می فرماید: هر کس با مسلمان فقیر روبرو شود

و به او به گونه ای سلام کند که با سلام کردن با فرد دارا تفاوت داشته باشد ،

روز قیامت هنگامی که به دیدار خدا می رود خدا از او خشمگین است .

نکته قابل توجه این است که در فرهنگ اسلامی سلام کردن به چند گروه ممنوع شده است؛

از جمله سلام کردن به کسانی که کارهای ناشایست و نامشروع انجام می دهند

مانند سلام کردن به فرد قمار باز ، شرابخوار و فرد معروف به فسق و کسانی که آشکارادست به گناه و مفسده می زنند .

زیرا سلام کردن به آنها نوعی تأیید و صحه گذاشتن بر اعمال آنها محسوب می شود

و باید در برخورد با آنها با قیافه ای گرفته و نامهربان برخورد کرد ،

ولی اگر بدانیم که با سلام کردن و احوالپرسی کردن صحیح با آنها باعث هدایت آنها خواهیم شد ، اشکالی ندارد .

و از جمله کسانی که نباید به آنها سلام کرد کسانی هستند که اگر به آنها سلام کنید ،

امکان دارد خود به مفسده بیفتید یا تأثیر نامطلوبی بر روحیه معنوی شما بگذارد ؛ مانند سلام کردن به زن جوان.

سلام کردن به غیر مسلمان و سلام کردن به کسانی که در حالتی هستند که جواب دادن برای آنها ایجاد مشکل می کند (نماز گزار ) ممنوع است .

رسول اکرم (ص) می فرمایند : نزدیک ترین مردم به خدا و رسولش ، کسی است که با سلام ، گفتارش را آغاز کند

انشا درمورد سحرخیز باش تا کامروا شوی

مقدمه : در همه فرهنگ ها و کشور ها سحرخیزی جزء رموز موفقیت شناخته میشود ، اما در فرهنگ ما سفارش ویژه ای هم در ادبیات و هم در احادیث نسبت به سحرخیزی شده است که میخواهم در این انشا بیشتر به آن بپردازم.

به نام خدا

همیشه انسان های موفق کسانی بوده اند که زودتر از همه از خواب بیدار شده اند و روز خود را زودتر از دیگران شروع کرده اند, زیرا فرصت بیشتری برای انجام امور وکارهای خود دارند و نسبت به دیگر اتفاق ها و رخدادهای روزمره مطلع تر خواهند بود .

اما انسان هایی که از خواب خود دیرتر بیدار می شود و به دنبال آن دیرتر به سراغ کارهای خود می رود علاوه بر نرسیدن به همه ی کارهای خود و تاخیر و عقب ماندگی در کارها، خستگی بیشتری را متحمل می شوند به علت آن که استرس و نگرانی بیشتری دارند با تمرکز و دقت بالا نمی توانند به کارهای خود رسیدگی کنند و به همین علت است که از زمان های قدیم تا به اکنون گوش به گوش و دهان به دهان این مثل نقل شده است تا الگوی خوبی برای همگی باشد .

از همان کودکی انسان ها این مثل گوهربار را سرمشق زندگی خود قرار دهند و با سحرخیزی کامروا و پیروز در زندگی دنیوی و اخروی خود باشند زیرا چنین انسانی در زندگی خود آرامش بیشتری و استرس و نگرانی کمتری دارد و موفق تر و پرافتخارتر برای خانواده و جامعه ی خود می باشد و همچنین چنین انسانی در رحمت خداوند به رویش باز می شود و با خواندن نماز پنج گانه ی خود و اصول اسلامی در زندگی اخروی خود نیز پربارتر و سربلندتر خواهد بود.

این نکته در این درس نیز هدف آگاهی ما و موفقیت ما را به دنبال دارد و ما نیز باید آن را سرمشق زندگی خود و نسل های بعد از خود قرار دهیم تا روزی ما نیز کامروا و پیروز و موفق باشیم.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!