باشگاه خبرنگاران: شب گذشته، غزل شاکری بازیگر سینما و تئاتر مهمان مهران مدیری در برنامه دورهمی بود.
مدیری صحبتهایش با شاکری را با این جمله آغاز کرد که متولد اسفند ماه هستید؛ شاکری هم به سرعت گفت: ۴۲ سالم است (خنده). او در ادامه درباره ویژگی اسفندیها گفت: متولدین اسفند، قدرت تخیلشان بالاست و مجموعهای از تمام خصوصیتها را در خودشان دارند.
در ادامه مدیری گفت: دستپختشان هم حیرت انگیز است؛ به خصوص در پخت دمپختک، حلیمبادمجون و زرشک پلو با مرغ مهارت بالایی دارند. میدانید که دمپختک همه زندگی من است؛ همه را به خاطر دمپختک با آدرس و تلفن لو میدهم!
در بخش دیگر این برنامه، شاکری درباره مادرش فرشته طائرپور که از تهیهکنندگان برجسته سینماست، اظهار کرد: به مادرم افتخار میکنم؛ از بچگی به لطف او غیرمستقیم و مستقیم با سینما و ادبیات آشنا شده ام. البته پیشتر مادر در کانون پرورش فکری نوجوانان بودند و بعد به سینما آمدند.
وی درباره حضورش در حرفه بازیگری توضیح داد: با وجود اینکه در یک خانواده سینمایی بودم، ولی خانواده با بازیگری من مخالف بودند. آقای پرتوی من را برای بازی در فیلم «گلنار» انتخاب کردند و بعد از تمام شدن فیلم، خانواده من را از فضای بازیگری دور نگه داشتند و اولویت برایشان درس بود. بعد از آنکه دیپلم گرفتم، به من گفتند که میتوانم برای ادامه کارم تصمیم بگیرم.
شاکری در بخش دیگر صحبت هایش در پاسخ به سوال مدیری درباره اینکه از دیدن چه کسی ذوق زده شده، گفت: سالها پیش زمانی که آقای رضازاده قویترین مرد جهان شد، قرار بود با دوستانم به استادیوم آزادی برویم و او را از نزدیک ببینیم. آقای رضازاده از یک ماکسیما پیاده شدند و من با دیدنشان خیلی ذوق کردم؛ اما یکباره همه چیز تغییر کرد. دوستان درباره من به آقای رضازاده گفتند که میدانی فلانی نقش «گلنار» را بازی کرده؟ و بعد آقای رضازاده شروع به خواندن شعرهای «گلنار» کرد و مهلت ندادند که ذوق زدگی من ادامه پیدا کند.
در ادامه، بازیگر «شهرزاد» درباره شهرت گفت: نقش «گلنار» در کنار همه شیرینیهایی که برایم داشت، اما شهرتش خیلی اذیتم کرد. برای همین مدتها جلوی دوربین نرفتم؛ در دانشگاه طراحی صنعتی خواندم و بعد از مدتها با فیلم «آینههای روبرو» دوباره به سینما برگشتم.
وی در پایان، درباره ملاکش برای ازدواج اظهار کرد: ملاک من برای ازدواج شور و شعور است. شاکری همچنین درباره راهکارهایش برای رسیدن به حال خوب گفت: زمانی که بخواهم حالم خوب شود، راه میروم، سوت میزنم و آشپزی میکنم.