حکم متهم به قتل که در درگیری پارک ارم جوان میانه ای را از پا درآورده بود در دیوانعالی کشور تائید شد.

به گزارش خبرنگار رکنا، زندگی اش در کابوس زندان خلاصه شده است.فکر برگشت به حبس و دور شدن از دخترک چهار ساله اش هر روز هزار مرتبه مثل ریختن زهر کامش را تلخ می کند.

بعد از آن درگیری در پارک ارم فکر می کرد که تنها یک روز تفریحش خراب شده است.کم کم خراب شدن آن روز تعطیل را از یاد برد.بارها به پارک ارم رفت و باز هم تفریح کردند.ازدواج کرد و بچه دار شد.هنوز راه رفتن دخترش را ندیده بود و پنج سالی از آن درگیری گذشته بود که خبر به قتل رسیدن جوانی که با او درگیر شده بود مثل ویرانه های یک خاطره گنگ و مبهم روی سرش آوار شد.صادق بعد از گذشت پنج سال از وقوع درگیری در دام ماموران قانون افتاد و راهی زندان شد.

درگیری منجر به قتل در پارک ارم

پاییز سال 92 پرونده درگیری منجر به قتل روی میز بازپرس جنایی تهران قرار گرفت.در آن درگیری جوانی به نام شهاب بر اثر اصابت چاقو به پهلویش جان خود را از دست داده بود و این در حالی بود که ضارب بعد از درگیری از محل حادثه گریخته بود.

ردیابی و تحقیقات ماموران پلیس برای پیدا کردن ردی از قاتل آغاز شد اما در حالی که حدود پنج سال از حادثه گذشته ردی از متهم پرونده در دست نبود.

با پیگیری خانواده مقتول بالاخره ماموران اداره آگاهی بعد از پنج سال با نقطه زنی موبایل های موجود در محل حادثه موفق به شناسایی متهم به نام صادق شدند.متهم جوان که در تمام آن پنج سال از به قتل رسیدن شهاب بی اطلاع بود بعد از حادثه ازدواج کرده و صاحب یک دختر شده بود.او با دستور قضائی راهی زندان شد و دادسرای جنایی در کیفرخواست صادر شده علیه صادق اتهام مباشرت در قتل عمدی صادر کرد و پرونده راهی دادگاه کیفری یک استان تهران شد.اما زمانی که او پای میز محاکمه ایستاد و از خود دفاع کرد،قاضی شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران با تشخیص شبه عمد بودن قتل،متهم را محکوم به پرداخت دیه کرد.

داستان صادق را در این گزارش از زبان خودش بخوانید.

رفتم پارک ارم دلم باز شود مرتکب قتل شدم

صادق فعال و همسر و فرزندش مهمان ما می شوند در رکنا.دخترک موطلایی اش وارد تحریریه که می شود با پیچیدن صدای کودکانه اش برای دقایقی حال و هوای تحریریه رنگ کودکانه و شادی می گیرد.

حرف که می زند قند توی دلمان آب می شود.حضورش برای ما چند دقیقه ای ارمغان شادی است انگار.

صادق روبروی دوربین می نشیند و همه چیز را از اول تعریف می کند.همان داستانی را که حالا پرونده اتهام او را به یکی از جنجالی ترین پرونده های سال های اخیر تبدیل کرده است.

«مدتی بود که حال و روحیه مینا که آن زمان با هم نامزد بودیم به خاطر از دست دادن پدرش خوب نبود.روز حادثه به او پیشنهاد دادم با هم به پارک ارم می رویم و می خواستم کمی حال و هوایش عوض شود.آن روز پارک شلوغ بود و ما برای سوار شدن به دستگاه های بازی مجبور بودیم مدت زیادی در صف بازی ها بایستیم.»

تا اینکه صادق و مینا در صف اسکیت هوایی به چند جوان ناشناس برخورد کردند:«شهاب و دوستانش که مشخص بود حال طبیعی هم نداشتند بدون نوبت قصد سوار شدن به بازی را داشتند که با اعتراض چند نفر در صف مواجه شدند و شروع به فحاشی کردند.من هم به آنها اعتراض کردم و به من هم فحاشی کردند.بار اول از صف دور شدند اما باز دیدم که داشتند به سمت ما می آمدند و بار دوم دیگر با هم درگیر شدیم.شهاب چاقو دست گرفته بود و وقتی می خواست به من حمله کند،من تیغه چاقو را گرفتم و سعی کردم چاقو را از دستش در آوردم که دست خودم هم زخمی شد.هنوز هم جای زخم چاقو کف دستم است.اما بعد از اینکه چاقو را از دست او گرفتم باز هم با دوستانش به من حمله کردند و دیدم که دستشان شیشه شکسته بود.من خم شده بودم و نمی توانستم زیر ضربات مشت آنها کمرم را راست کند.در همان حال چاقو را به سمت شهاب زدم که دور شود و بتوانم فرار کنم.»

پسر جوان در پارک ارم به قتل رسید

بعد از اینکه صادق به شهاب ضربه کاری را زد،از فرصت استفاده کرد و از مهلکه گریخت:«آن روز از محل درگیری دور شدیم.اما قبل از دور شدنمان دیدم که شهاب سرپا ایستاده بود و فکرش را هم نمی کردم مشکل جدی ای برای او پیش بیاید.»

بعد از دور شدن صادق،دوستان شهاب هم وقتی متوجه شدند مردم به پلیس زنگ زده اند از محل دور شدند:«دوستان شهاب شرب خمر کرده بودند و از ترس اینکه گرفتار ماموران نشوند،فرار کردند.بعدا فهمیدم که بعد از رفتن ما شهاب بی حال روی زمین افتاده بود و مردم با اورژانس تماس گرفته بودند.او در بیمارستان جان خودش را از دست داده بود.»

پنج سال بی خبری قاتل از قتل

صادق در مورد پنج سالی که بعد از قتل شهاب بیرون از زندان بود می گوید:«مدتی بعد با مینا ازدواج کردم.سر خانه و زندگی مان بودیم و روی موتور کار می کردم.همسرم یک خواهر معلول و مادر مسن دارد که هر کاری از دستم برمی آمد برای آنها انجام می دادم.تا اینکه خدا به ما یک دختر داد و دخترم تمام زندگی مان شد.او تنها هشت ماه داشت که از اداره آگاهی با من تماس گرفتند و گفتند پنج سال قبل مرتکب قتل شده ای.در آن لحظه که فهمیدم شهاب در آن درگیری جانش را از دست داده است انگار یک پارچ آب سرد روی سرم ریختند.دنیا روی سرم خراب شد و خودم را در آستانه قصاص می دیدم.احساس می کردم زندگی ام تمام شده بود.زن و بچه ام بی پناه مانده بودند.از گوشه و کنار به مینا زخم زبان می زدند که اگر توو نمی رفتی پارک این اتفاق نمی افتاد!اما هر مردی نامزدش را گردش می برد و مینا تقصیری در این ماجرا نداشت.»

متهم پرونده قتل در پارک ارم تبرئه شد

چند روزی مانده بود به شروع سال 99.صادق در زندان روزهای تلخ و تاریک خود را سپری می کرد و فکرش را هم نمی کرد لحظه سال تحویل بتواند در کنار خانواده اش باشد.این رویا برایش مثل یک معجزه بود و صادق جز دست و پنجه نرم کردن با کابوس چوبه دار،فکری به ذهنش خطور نمی کرد.

اما رای دادگاه مثل معجزه ای زندگی اش را تغییر داد:«منتظر رسیدن حکمم بودم و به حکمی جز قصاص فکر نمی کردم.اما یکدفعه متوجه شدم که دادگاه با توجه به اینکه من در لحظه درگیری در حال دفاع از خود بودم،قتل را شبه عمد تشخیص داده و محکوم به پرداخت دیه شدم.همان موقع به دلیل شیوع کرونا اعلام کردند کسانی که حکم قطعی گرفته اند می توانند تقاضای مرخصی یا تبدیل وثیقه کنند.حالا دیگر من یک محکوم به قصاص نبودم و چون واجد شرایط بودم از زندان بیرون آمدم.»

رای صادر شده از سوی دادگاه کیفری یک استان تهران برای پرونده صادق،از سوی دیوانعالی کشور مهر تائید خورد و حالا صادق باید دیه مقتول را بپردازد.

قتل در ماه حرام و دیه 440 میلیونی

حادثه قتل شهاب در ماه حرام اتفاق افتاده و بنا بر حکم دادگاه صادق مکلف به پرداخت یک دیه کامل مرد مسلمان به علاوه یک سوم دیه است که مجموعا می شود 440 میلیون تومان.

صادق در این مورد می گوید:«پرداخت این دیه برای من خیلی سخت است و تقاضای اعسار داده ام.من نمی خواستم به کسی آسیبی بزنم و حتی سعی خودم را کردم که با گرفتن چاقو از شهاب درگیری به جای باریک نکشد.در این حادثه من خودم هم یک قربانی ام.وضع مالی ما ضعیف است و پشتوانه مالی ندارم.اگر باز هم راهی زندان شوم همسر و فرزندم و مادر و خواهر همسرم بی پشت و پناه می شوند.»

کمک کنیم به قاتلی که قتل عمد نکرده است

مدارک پرونده صادق نشان می دهد که او عمدا مرتکب قتل نشده است.صادق توانایی پرداخت این دیه را به تنهایی ندارد.او برای رهایی از این دین نیاز به دستان پر مهر نیکوکاران دارد.

در صورت تمایل کمک های نقدی تان را به این شماره حساب به نام صادق فعال اوغانی،بانک قوامین واریز کنید.

شماره کارت ۶۳۹۵۹۹۱۱۸۹۳۲۱۱۹۳

شماره حساب۰۱۴۱۲۰۵۰۳۲۴۹۳۰۲

آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:

آیا این خبر مفید بود؟

0 0