به سراغ چند جوان و مرد میانسال در ابتدای ورودی روستا میروم که در حال گفتگو هستند.
جوانان بیکارند و مسئولان به وعدههایشان عمل نمیکنند
بهروز عاشقی در گفت و گو با خبرنگار مهر با بیان اینکه ۳۰ ساله شدهام و کاری به جز چرای دام ندارم میگوید: اکثر جوانان روستا بیکار هستند و مسئولان وقتی زمان انتخابات میشود با کلی نفرات مختلف به روستا میآیند و وعده میدهند و میروند.
وی با گلایه از عدم تحقق وعدههای مختلف مسئولان برای رسیدگی به مشکلات مردم، ادامه میدهد: حاضرم برای هر کدام از مسئولانی که وعده دادهاند به وعده خودشان عمل کنند من یک گوسفند برای تحقق هر وعدهشان قربانی کنم.
یکی دیگر از اهالی از آن طرف میگوید ما هم حاضریم گوسفند قربانی کنیم به شرطی که مسئولان به وعدههایشان عمل کنند قولی که برای راه روستا دادهاند انجام دهند، قولی برای اینترنت روستا دادهاند محقق کنند.
تحصیل در بالای کوه برای دریافت اینترنت
سیروس عاشقی در گفتگو با خبرنگار مهر و در حالی که دخترش با خنده کنارش ایستاده و میگوید: کلاس دوم هستم و از زمانی که کرونا آمده دخترم پیشرفت زیادی در درسهایش نداشته است. سال گذشته تحصیلی ندانستیم کی تمام شد و امسال وقتی مهر از راه رسید به دخترم گفتند شما برو کلاس دوم درس بخوان.
وی با انتقاد از نبود اینترنت مناسب برای تحصیل دانشآموزان و نبود جزوه بیان میکند: در سال تحصیلی جاری بچههایم فقط سه هفته به مدرسه رفتهاند و اگر به دخترم بگویید اسمش را بنویسد شاید نتواند.
این دامدار روستای عادل آباد با بیان اینکه من چوپانم و فقط چهار کلاس سواد دارم و بیشتر روزها پی گوسفندانم هستم و وقت رسیدگی و سواد آموزش لازم را به بچههای دانشآموز ندارم، ادامه میدهد: در حالی مسئولان مدعی خدمات دهی به روستا هستند که دانشآموزان برای دریافت اینترنت مجبور هستند بالای کوه بروند تا بتوانند در بین گرگهای بیابانی از خدمات اینترنت در صورت وصل شدن برای دقایقی استفاده کنند و تکلیف معلم را بگیرند.
در زمستان لولهها یخ میزند، در تابستان آب نمیرسد
یکی دیگر از روستاییان میگوید: آقا از آب روستای ما هم بنویس و به مسئولان بگو «در زمستان لولههای آب یخ میزند و آب نداریم و در تابستان به علت نرسیدن آب، آب نداریم و مسئولان میگویند بیشتر از سهمیه خودتان آب مصرف میکنید آب قطع میشود.»
عاشق در گفت و گو با خبرنگار مهر با نشان دادن لولههای آب روستا که بیرون روستا رها شده، روی آنها باز است و به تازگی توسط اهالی روستا یخ لولهها باز شده است، میگوید: در برف گذشته پنج روز اهالی روستا آب نداشتند و به مشهد، سبزوار، سلطانآباد، مشکان زنگ زدیم به دادمان برسند ولی هیچکس نیامد و بعد از پنج روز با کمک جوانان روستا با کمکهای مردمی یخ لولهها را در این اوضاع کرونایی باز کردیم.
کمک ۵۰ میلیون تومانی خیرین به دانشآموزان
مصطفی طالبی، معلم سابق این روستای محروم در شهرستان خوشاب نیز در گفت و گو با خبرنگار مهر بیان کرد: از روز سومی که وارد مدرسه شده بودم به دنبال این بودم که پای خیرین را به مدرسه باز کنم و یک روز سایت دیوار را باز کردم و رفتم داخل خرید و فروش ماشینهای ۵۰۰ میلیون تومانی و شمارههایشان را در آوردم و همه را به اسم ماشینهایشان ذخیره کردم.
وی میافزاید: بعد یک فایل گیف با عکسهای مدرسه درست کردم و چیزهایی که لازم داشتیم را در یک متن نوشتم و در تلگرام برایشان فرستادم. آنها نیز لطف کردند و مرا ریپورت کردند. فقط خانمی از بین آنها قبول کرد که هزینه کتاب کمک درسی بچهها را تأمین کند که وقتی فردای آن روز دوباره پیام دادم ایشان هم مرا ریپورت کرد و تا مدتی نمیتوانستم پیام بدهم.
طالبی ادامه میدهد: بعد از آن در اقوام به فکر جمعآوری کمک شدم که مقدار کمی جمع شد. دوباره سایت دیوار رفتم و این بار خودم آگهی دادم و بازهم اتفاقی نیفتاد. بعد رفتم در داخل کانالهای مذهبی و به ادمینهایشان پیام دادم که یکی از روحانیون مشهور در اینستاگرام لطف کرد و در صفحه و کانالش گذاشت که به لطف ایشان خیلی کمک جمع شد. آنقدر که توانستیم برای بچهها دستشویی بسازیم؛ یک دستگاه کپی رسید؛ تخته وایت برد آمد و حتی یک خانمی برای همه بچهها کفش خرید.
طالبی با اشاره به اینکه در مدت دو سالی که در این روستا به تدریس مشغول بودم با جمع آوری کمک از خیرین مبلغی حدود ۵۰ میلیون تومان جمع آوری شد، افزود: مبالغ جمع آوری شده را برای شوفاژ کشی مدرسه، تعویض دربها، نصب تخته نو، سرامیک دیوارها، خرید لپ تاب، هزینه تحصیل دانشآموزان، خرید لوازم التحریر، کتاب، لباس و کفش و برگزاری اردوهای زیارتی و تفریحی برای دانشآموزان روستای عادل آباد هزینه کردیم.
در حال خداحافظی با مردم روستای عادل آباد هستم که نوجوانی با گذاشتن دستش روی قلبش و تقدیر از مهر به دلیل پیگیری مشکل روستایشان میگوید: خواهش میکنم به مسئولان بگویید اینترنت روستای ما را درست کنید تا من مجبور نشوم هر روز با موتور خواهرم را بالای کوه ببرم برای اینکه بتواند درسهایش را بخواند.
سخن اهالی روستای محروم عادل آباد زیاد است اما تمام مشکلاتشان در چند کلمه کوتاه گنجانده میشود. مسئولان وعده توخالی ندهند و با مردم صادق باشند، برای آب شرب این روستا تلاش کنند تا از کوههای دهنه شیرین آب تأمین نکنند و روی لولههای اصلی آب روستا را با خاک بپوشانند تا در زمستان یخ نزنند، اینترنت مناسب برای تحصیل دانش آموزان مهیا کنند، جاده روستا خاکی است و پر از سنگلاخ اگر آسفالت نمیکنند حداقل میتوانند با لودر جاده را صاف کنند. دامهایشان در این گرانی با کمبود خوراک مواجه شدهاند.
کلام آخر اینکه در سال جهش تولید و برای ماندگاری مردم در روستاهایشان باید مسئولان به مشکل مردم توجه و رسیدگی کنند و جهادی اقدام کنند نه اینکه فقط آمار و وعده توخالی بدهند.
به سراغ چند جوان و مرد میانسال در ابتدای ورودی روستا میروم که در حال گفتگو هستند.
جوانان بیکارند و مسئولان به وعدههایشان عمل نمیکنند
بهروز عاشقی در گفت و گو با خبرنگار مهر با بیان اینکه ۳۰ ساله شدهام و کاری به جز چرای دام ندارم میگوید: اکثر جوانان روستا بیکار هستند و مسئولان وقتی زمان انتخابات میشود با کلی نفرات مختلف به روستا میآیند و وعده میدهند و میروند.
وی با گلایه از عدم تحقق وعدههای مختلف مسئولان برای رسیدگی به مشکلات مردم، ادامه میدهد: حاضرم برای هر کدام از مسئولانی که وعده دادهاند به وعده خودشان عمل کنند من یک گوسفند برای تحقق هر وعدهشان قربانی کنم.
یکی دیگر از اهالی از آن طرف میگوید ما هم حاضریم گوسفند قربانی کنیم به شرطی که مسئولان به وعدههایشان عمل کنند قولی که برای راه روستا دادهاند انجام دهند، قولی برای اینترنت روستا دادهاند محقق کنند.
تحصیل در بالای کوه برای دریافت اینترنت
سیروس عاشقی در گفتگو با خبرنگار مهر و در حالی که دخترش با خنده کنارش ایستاده و میگوید: کلاس دوم هستم و از زمانی که کرونا آمده دخترم پیشرفت زیادی در درسهایش نداشته است. سال گذشته تحصیلی ندانستیم کی تمام شد و امسال وقتی مهر از راه رسید به دخترم گفتند شما برو کلاس دوم درس بخوان.
وی با انتقاد از نبود اینترنت مناسب برای تحصیل دانشآموزان و نبود جزوه بیان میکند: در سال تحصیلی جاری بچههایم فقط سه هفته به مدرسه رفتهاند و اگر به دخترم بگویید اسمش را بنویسد شاید نتواند.
این دامدار روستای عادل آباد با بیان اینکه من چوپانم و فقط چهار کلاس سواد دارم و بیشتر روزها پی گوسفندانم هستم و وقت رسیدگی و سواد آموزش لازم را به بچههای دانشآموز ندارم، ادامه میدهد: در حالی مسئولان مدعی خدمات دهی به روستا هستند که دانشآموزان برای دریافت اینترنت مجبور هستند بالای کوه بروند تا بتوانند در بین گرگهای بیابانی از خدمات اینترنت در صورت وصل شدن برای دقایقی استفاده کنند و تکلیف معلم را بگیرند.
در زمستان لولهها یخ میزند، در تابستان آب نمیرسد
یکی دیگر از روستاییان میگوید: آقا از آب روستای ما هم بنویس و به مسئولان بگو «در زمستان لولههای آب یخ میزند و آب نداریم و در تابستان به علت نرسیدن آب، آب نداریم و مسئولان میگویند بیشتر از سهمیه خودتان آب مصرف میکنید آب قطع میشود.»
عاشق در گفت و گو با خبرنگار مهر با نشان دادن لولههای آب روستا که بیرون روستا رها شده، روی آنها باز است و به تازگی توسط اهالی روستا یخ لولهها باز شده است، میگوید: در برف گذشته پنج روز اهالی روستا آب نداشتند و به مشهد، سبزوار، سلطانآباد، مشکان زنگ زدیم به دادمان برسند ولی هیچکس نیامد و بعد از پنج روز با کمک جوانان روستا با کمکهای مردمی یخ لولهها را در این اوضاع کرونایی باز کردیم.
کمک ۵۰ میلیون تومانی خیرین به دانشآموزان
مصطفی طالبی، معلم سابق این روستای محروم در شهرستان خوشاب نیز در گفت و گو با خبرنگار مهر بیان کرد: از روز سومی که وارد مدرسه شده بودم به دنبال این بودم که پای خیرین را به مدرسه باز کنم و یک روز سایت دیوار را باز کردم و رفتم داخل خرید و فروش ماشینهای ۵۰۰ میلیون تومانی و شمارههایشان را در آوردم و همه را به اسم ماشینهایشان ذخیره کردم.
وی میافزاید: بعد یک فایل گیف با عکسهای مدرسه درست کردم و چیزهایی که لازم داشتیم را در یک متن نوشتم و در تلگرام برایشان فرستادم. آنها نیز لطف کردند و مرا ریپورت کردند. فقط خانمی از بین آنها قبول کرد که هزینه کتاب کمک درسی بچهها را تأمین کند که وقتی فردای آن روز دوباره پیام دادم ایشان هم مرا ریپورت کرد و تا مدتی نمیتوانستم پیام بدهم.
طالبی ادامه میدهد: بعد از آن در اقوام به فکر جمعآوری کمک شدم که مقدار کمی جمع شد. دوباره سایت دیوار رفتم و این بار خودم آگهی دادم و بازهم اتفاقی نیفتاد. بعد رفتم در داخل کانالهای مذهبی و به ادمینهایشان پیام دادم که یکی از روحانیون مشهور در اینستاگرام لطف کرد و در صفحه و کانالش گذاشت که به لطف ایشان خیلی کمک جمع شد. آنقدر که توانستیم برای بچهها دستشویی بسازیم؛ یک دستگاه کپی رسید؛ تخته وایت برد آمد و حتی یک خانمی برای همه بچهها کفش خرید.
طالبی با اشاره به اینکه در مدت دو سالی که در این روستا به تدریس مشغول بودم با جمع آوری کمک از خیرین مبلغی حدود ۵۰ میلیون تومان جمع آوری شد، افزود: مبالغ جمع آوری شده را برای شوفاژ کشی مدرسه، تعویض دربها، نصب تخته نو، سرامیک دیوارها، خرید لپ تاب، هزینه تحصیل دانشآموزان، خرید لوازم التحریر، کتاب، لباس و کفش و برگزاری اردوهای زیارتی و تفریحی برای دانشآموزان روستای عادل آباد هزینه کردیم.
در حال خداحافظی با مردم روستای عادل آباد هستم که نوجوانی با گذاشتن دستش روی قلبش و تقدیر از مهر به دلیل پیگیری مشکل روستایشان میگوید: خواهش میکنم به مسئولان بگویید اینترنت روستای ما را درست کنید تا من مجبور نشوم هر روز با موتور خواهرم را بالای کوه ببرم برای اینکه بتواند درسهایش را بخواند.
سخن اهالی روستای محروم عادل آباد زیاد است اما تمام مشکلاتشان در چند کلمه کوتاه گنجانده میشود. مسئولان وعده توخالی ندهند و با مردم صادق باشند، برای آب شرب این روستا تلاش کنند تا از کوههای دهنه شیرین آب تأمین نکنند و روی لولههای اصلی آب روستا را با خاک بپوشانند تا در زمستان یخ نزنند، اینترنت مناسب برای تحصیل دانش آموزان مهیا کنند، جاده روستا خاکی است و پر از سنگلاخ اگر آسفالت نمیکنند حداقل میتوانند با لودر جاده را صاف کنند. دامهایشان در این گرانی با کمبود خوراک مواجه شدهاند.
کلام آخر اینکه در سال جهش تولید و برای ماندگاری مردم در روستاهایشان باید مسئولان به مشکل مردم توجه و رسیدگی کنند و جهادی اقدام کنند نه اینکه فقط آمار و وعده توخالی بدهند.