فکری چطـور بیجانشین شد؟
جلسهای که اخیراً میان اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال برگزار شد بیشتر حول محور تأمین اعتبارات مالی این باشگاه بود
به گزارش سرویس ورزشی جام نیـوز، جلسهای که اخیراً میان اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال برگزار شد بیشتر حول محور تأمین اعتبارات مالی این باشگاه بود اما بعد از برگزاری این نشست گفته شد که به سرمربی آبیها 3 هفته فرصت داده شده تا به قول یکی از اعضای هیأت مدیره به وضعیت این تیم سروسامان دهد. این زمانبندی اما آنجا زیر سؤال میرود که اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال بعد از باخت به سپاهان که منجر به سقوط استقلال تا رتبه سوم شد، نتوانستند برای برکناری فکری فیالفور به جمعبندی نهایی برسند و فردی را به جای سرمربی استقلال برگزینند که متضمن قهرمانی این تیم باشد.
هرچند که برخی تداوم حضور فکری را ناشی از عزم وزارت ورزش برای حمایت از این مربی نوپا میدانند اما باید واقعبینانه به ماجرا نگریست و باور داشت که مدیران باشگاه استقلال هیچ گزینه مطمئنی برای خروج از وضعیت نسبتاً ناآرام کنونی را ندارند و نمیتوانند تصمیمگیران اصلی باشگاه در وزارتخانه را برای ایجاد تغییرات قانع کنند.
تردید نباید داشت اگر گزینهای دم دست اعضای هیأت مدیره استقلال بود که میتوانست قهرمانی این تیم را در لیگ بیستم تضمین کند آنها هرگز در برکناری فکری درنگ نمیکردند و ساعاتی بعد از باخت به سپاهان فرشته نجات خود را معرفی میکردند اما باید باور داشت گزینههایی که در روزهای اخیر مطرح شده برتری نسبت به فکری ندارند و حتی ممکن است انتخاب یکی از آنها اوضاع این باشگاه را اسفبارتر از چیزی که هست، کند. باشگاهی که بازیکنانش ماهها است حقوق خود را دریافت نکردهاند، مشکل زمین تمرین دارد و برخی بازیکنانش به لحاظ شخصیتی هنوز جایگاه باشگاهشان را به خوبی نمیشناسند آیا قادر است به دست گزینههایی متحول شود که در دانش و حتی اثرگذاریشان در این برهه تردیدهای بسیاری وجود دارد؟
امیر قلعهنویی یا فرهاد مجیدی چه کار شاقی از دستشان ساخته است؟ نام امیر قلعهنویی در حالی یک هفته ذهن افکار عمومی را به خود مشغول ساخت که این مربی در سالهای بعد از برکناری از استقلال هیچ دستاوردی به چنگ نیاورده است. امیر به واقع بعد از فصل دوازدهم که با استقلال قهرمان لیگ شد، موفقیتی به دست نیاورد. او دو فصل پیدرپی بعد از آن قهرمانی با استقلال در لیگ دوازدهم از رسیدن به سهیمه لیگ قهرمانان آسیا (در لیگهای سیزدهم و چهاردهم) هم محروم ماند تا بهرام افشارزاده در نهایت پرویز مظلومی را به جایش برگزیند. امیر بعد از جدایی از استقلال هم دوران پرنوسانی را در تیمهای تراکتور، ذوبآهن و سپاهان سپری کرد. او در فصل جاری نیز در گلگهر به آنچه میخواست نرسید و حتی اخیراً نیز بعد از باخت سنگین به پرسپولیس جایگاهش در این باشگاه به شدت سست شده است.
امیر گرچه پرعنوانترین مربی تاریخ لیگ برتر محسوب میشود اما اثرگذاری دوبارهاش در استقلال محل تردیدهای بسیاری است و ریسکی بزرگ و حتی مخاطرهآمیز محسوب میشود. ضمن اینکه نباید از یاد برد که او جایگاهش را میان هواداران این باشگاه نیز از کف داده است و آن اتحاد سالهای دور در مواجهه با او میان هواداران هرگز وجود ندارد. فرهاد مجیدی نیز در روزهای اخیر به عنوان یکی از گزینههای مربیگری استقلال مطرح شد. گزینه شدن او نیز از آن نقطه زیر سؤال میرود که میبینیم همین اعضای هیأت مدیره در مقابل استعفای او سکوت کردند و به جایش مجید نامجو مطلق را به عنوان سرمربی موقت روی نیمکت استقلال نشاندند.
درواقع عقلانی نیست مدیرانی که مجیدی را پیش از شروع لیگ بیستم از فهرست خود کنار گذاشتهاند دوباره سراغش بروند و او را به عنوان سرمربی برگزینند. مضاف بر آن مجیدی هرگز گزینه مطمئنی برای استقلال نیست که در این برهه بتواند استقلال را به سمت قهرمانی در لیگ بیستم سوق دهد. مربیگری مجیدی در فوتبال ایران آنجا بیشتر تردیدآمیز جلوه میکند که او هیچگاه به طور جدی باشگاهی را خواهان خود نمیبیند و عموماً اگر نامش هم برای باشگاهی مطرح میشود در حد مذاکرات تلفنی است و نه اقدامی عملی. شاید هیچ بعید نیست گزینه شدن مجیدی کار برخی جریانهای رسانهای باشد که همواره او را حمایت میکنند.
رسول خطیبی که در یک سال اخیر به گزینه بالقوه این باشگاه نیز تبدیل شده اخیراً با تراکتور قرارداد منعقد کرده تا پرونده او هم به کلی بسته شود. در حقیقت برکناری فکری در این برهه باری از روی دوش استقلال برنمیدارد و بر دایره معضلات این باشگاه افزوده میشود چرا که باشگاهنشینها نیز خود نتوانستهاند برای انتخاب فردی به عنوان جانشین به جمعبندی برسند و تا زمانی که فضا اینگونه است همان بهتر که استقلال با محمود فکری جلو برود، ولو اگر هیچ نتیجهای هم عایدش نشود.
ایران ورزشی