معرفی آثارمحمد احصایی/ زندگینامه محمد احصایی
سید محمد احصایی از هنرمندان معاصر ایران در زمینه خوشنویسی، گرافیک و نقاشی است. او عضو رسمی هیأت علمی دانشگاه تهران است. و در غالب فعالیتهای هنری موزه هنرهای معاصر، مشاور هنری، عضو هیأت انتخاب آثار و داوری در نمایشگاه ها و بی ینالهای متعدد نقاشی و گرافیک و اولین جشنواره خوشنویسی جهان اسلام شرکت داشته است.
محمد احصایی هشتم تیر ماه سال ۱۳۱۸ در قزوین متولد شد. او فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. احصایی از جمله بنیانگذاران نقاشیخط در ایران بهشمار میرود و نخستین کسانی است که از حروف به عنوان وسیلهای برای بیان استفاده کرد. او که خوشنویسی توانا بود خود را از نقاشان سقاخانه به «سنت» و آنگاه «خط» و از همه مهمتر «خوشنویسی» نزدیکتر میدانست.
و دلیل آن را وفاداری به سنتهای خوشنویسی و اتصال به شکل واقعی حروف میشمرد و رویکردش حرکت از خوشنویسی به سوی نقاشی بود. و به استفاده از عناصر و آرایههای بصری و مفهومی نقاشی در خوشنویسیهایش میپرداخت. کاری که این هنرمند چند سال بعد از نقاشان سقاخانه انجام داده بود و ابتدا با مخالفت و سپس با سیلی از تقلید خوشنویسان روبرو شده بود. همچنین او در کار نقاشیخط و ارائه و توسعه آن بیش از دیگران پایمردی کرده و تاکنون همچنان در عرصههای داخلی و بینالمللی خوش درخشیدهاست.
کلمه الله در آثار محمد احصایی
احصایی از سال ۵۴ شروع به کشیدن تابلوهایی کرد که عمدتاً با کلمه «الله» یا آیهٔ «لا اله الا الله» شکل میگیرد. و به گفته خودش نوعی ذکر تصویری «الله» و نمودی از عرفان و تصوف اسلامی است. او تاکنون چند نوبت به این کارها، که به نام کارهای الله معروف است، پرداخته و در آخرین دستاورد رنگ را به کلی از میان برداشته تا در بیرنگی و بیاختیاری سفید روی سفید و سیاه با سیاه که هر دو تجلی از نور هستند طرحی نو درانداخته باشد. این شکل از کار او به «الفبای ازلی» نیز شهرت یافتهاست
زندگینامه محمد احصایی
محمد احصایی متولد سال ۱۳۱۸ خورشیدی در قزوین و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.او کارش را به صورت حرفهای با مجله جوانان جمعیت شیر و خورشید پیشین آغاز کرد و سپس جذب سازمان کتابهای درسی شد و آنجا به صفحهبندی و سپس سرپرستی آتلیه گرافیک مشغول شد. پس از مدتی به عنوان کارشناس کتابهای هنر سال سوم کارش را پی گرفت.
تجربههایی که در ادامه همکاری او با بنیاد هنری پارس و همراهی با کسانی چون مرتضی ممیز و آیدین آغداشلو و علیاصغر معصومی و بسیاری دیگر باعث شد که او به عنوان یک نقاش و خوشنویس به هنر گرافیک بیشتر نزدیک شود. چنانکه رفته رفته حضور او را در عرصه طراحی گرافیک و به ویژه حروفنگاری و بازی زیباییشناسانه با حروف ایرانی و اسلامی بیشتر حس میشود تا در عرصههایی چون نقاشی. به دلیل همین تجربه دامنهدار او در گرافیک، در راهاندازی رشته گرافیک در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران احصایی سهمی اساسی به عهده داشت.
او از خوشنویسی به سمت نقاشی حرکت کرد و این حرکت در شکل حروف و بیان آنها در فرمهای خاص به وضوح مشخص است. احصایی از عناصر و آرایههای بصری و مفهومی نقاشی در خوشنویسیهایش استفاده میکرد. کار او در این زمینه موافقان و مخالفان خاص خود راداشت، اما آنچه که مشخص است استقبال از تابلوهای او در نمایشگاهها و حراجیهای بینالمللی در سالهای اخیر بوده است.
تابلو رقص آبی اثر محمد احصایی
بدون شک مهمترین دستاورد محمد احصایی در پویش نقاشیخط ایران، مکاشفه شکلی او در حروف الفبای فارسی است. که در بسیاری از کارهایش، همانند اثر حاضر، به نوعی شالودهفکنی در کلمه منتهی شده است.
تابلوی بزرگ «رقص آبی» نمونه شاخصی است از آنچه که برای احصایی آوازهای جهانی رقم زده است. گسستن پیوند حروف با یکدیگر و متلاشی شدن کلمات برای خلق توده متراکمی از عناصر خطی درهم پیچان که بافت بصری متلاطم و پرانرژی همانند نقاشیهای آبستره اکسپرسیونیستی را پدید آوردهاند. این عناصر خطی اما، همچنان ریشه در خوشنویسی فارسی داشته و به شکل مشهودی از حرکتهای ظریف و پیچشهای منحنیوار آن تبعیت میکنند. در واقع محمد احصایی در این اثر، مشابه اغلب آثارش، هرگز جایگاه مسلم خویش در مقام یک استاد خوشنویسی را رها نکرده و گویی با قلممو به شکل آزادانهای بر پهنه بوم مینویسد.
سبک آثار محمد احصایی
آثار احصایی در یک تعریف کلی، ترکیب شکلگرایانه و گرافیکی از کلمات و حروفی است. که به زیبایی درهمتنیده و بافتی آکنده از گرههایی بیشمار را پدید میآورند. او این کار را بسیار استادانه و در شاخصترین آثارش با ترکیبهایی کمینهگرا مرکب از نوشتارهایی به رنگهای اصلی، غالباً روی زمینه سیاه، انجام داده است. نقاشی انتزاعی که هنرمند بدین روش خلق میکند. اشاره مشهودی به یک جلوه بصری در متونی کهن دارد. که همیشه حاوی حکمت متعالی و معرفت حق بودهاند. یک مصداق الهام بخش از چنین جلوهای مرتبط با این متون، سنت سیاهمشق است. که بهخاطر ناخوانا شدن متن در اثر کنش خودجوش و حسی نویسنده، به یک تجربه صوفیانه و عارفانه ایرانی نسبت داده میشود.
ترکیبهای درهم پیچیده محمد احصایی قطعاً نوعی گسترش زیباییشناسی سیاهمشق برای تبدیل آن به یک نقاشی مدرنیستی است. همانند سیاهمشقها، در این آثار نیز عبارتهای کلامی به شکل موهومی ظاهر شده و به طور تعمدی ناخوانا هستند. به همین سبب آثار مزبور نوعاً بدون عنوان معرفی شده و مآلاً تلاشی برای خواندن نوشتار هم توسط بیننده آنها صورت نمیگیرد.
احصایی برخلاف سایر هنرمندان نقاشیخط که آثارشان بیشتر بر حروف استوار است. دست به خلق آثاری زده که محوریت آنها کلمه است و به خصوص که در آثار اخیر که رنگ و بوی گرافیک در آنها بیشتر می باشد مفهوم انتقال پیام از کلمه بر خلاف مجموعه گره به چشم میخورد.
تابلو محبت اثرمحمد احصایی
نگارش واژه «محبت» به یاری اکریلیک و ورق طلا روی بوم، مشابه واژه «عشق»، مسیر هنری متفاوتی است. که محمد احصایی در برخی از کارهای سالهای اخیر خود دنبال میکند.
سادگی و صمیمیت واژه محبت در تابلوی حاضر، شکل خط را نیز بیبهره نگذاشته است. وضوح و خوانایی حروف که با کشیدگی و روانی سطوح افقی توأم شده و قرار گرفتن رنگ سرخ با دلالتهای نشانهشناختی آشکارش در میانه کادر همه و همه از صراحت، شفافیت و ایجازی حکایت میکنند که احصایی در اثر حاضر بهکار گرفته است.
برخی فعالیتها، مشاغل و اقتخارات محمد احصایی
۱۳۳۷–۱۳۵۷ عضویت رسمی وزارت فرهنگ بعداً وزارت آموزش و پرورش
۱۳۳۹–۱۳۴۴ همکاری با مؤسسهٔ پارس و گردونه
۱۳۴۱–۱۳۴۴ خوشنویس و مدیر گرافیک سازمان جوانان جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران
۱۳۴۱ تجربههای «کاربردی خط» و نخستین تجربهها برای ابداع سبک «نقاشیخط»
۱۳۴۳–۱۳۵۳ گرافیست، خوشنویس، مؤلف، کارشناس هنری و ویراستار سازمان کتابهای درسی (نقاش کتابهای درسی دبستان و دورهٔ سهساله راهنمایی و کتاب هنر – قسمت خط و خوشنویسی)
۱۳۴۵–۱۳۷۷ شرکت در مجامع فرهنگی – هنری نمایشگاههای فردی و جمعی در ایران و در سال ۱۳۵۱ بهعنوان نخستین نقاشی برگزیدهٔ سال و چند نوبت بهعنوان برگزیده در ایران و یکبار در فرانسه.
۱۳۴۹–۱۳۷۷ سفرهای متعدد به کشورهای آسیایی، اروپایی و آمریکایی برای مطالعه و تحصیل و شرکت در مجامع هنری و نمایشگاههای جمعی و فردی.
۱۳۴۹ آغاز تحقیق و کار در مؤسسه طراحی حروف و کارهای تایپوگرافی در مؤسسهٔ تکنی پروسس نیویورک
۱۳۵۰ آغاز تدریس در رشته گرافیک در دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران و آموزش گرافیسم خط برای نخستین بار
۱۳۵۱ نقاش برگزیده نمایشگاه وزارت فرهنگ و هنر
۱۳۵۴–۱۳۵۷ نگارش «نقاشیخط» به سفارش دانشگاه تهران برای دانشکده الهیات و معارف اسلامی و اجرای آن توسط استاد مقصود پاشایی به مساحت چهارصد و پنجاه متر مربع بر سفال نقش برجسته.
۱۳۵۵ دریافت جایزه اول نمایشگاه کانی سورمر
۱۳۵۷ تاکنون عضو رسمی هیئت علمی دانشگاه تهران
۱۳۵۹–۱۳۶۱ نگارش پنج قطعه کتیبه به خط محقق برای مسجد الغدیر تهران، نگارش خط نقشبرجستهٔ کتیبهٔ ایران با اجرا بر روی سفال توسط استاد مقصود پاشایی ورودی موزه ملی ایران، سفارش اجرای ۲۳۰ متر مربع کار سفال نقش برجسته با اجرای استاد مقصود پاشایی برای سفارتخانه ایران در کشور امارات متحده عربی در ابوظبی.
۱۳۶۴–۱۳۶۶ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش هنر و شرکت در برنامهریزی دروس خط و گرافیک در شورای عالی انقلاب فرهنگی
۱۳۶۴–۱۳۶۷ دو دوره عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران و شورای عالی تعیین شایستگی استادی
۱۳۶۴ نگارش لوگوی سازمان میراث فرهنگی و که توسط استاد مقصود پاشایی به صورت نقش برجسته سفالین اجرا شد و از آن تاریخ تا کنون بر ارگ سازمان میراث فرهنگی در خیابان آزادی تهران نصب گردیدهاست.
۱۳۶۷ عضو شورای عالی هنرهای تجسمی ایران
۱۳۷۵ عضو هیئت امنای انجمن خوشنویسان ایران
۱۳۷۶ عضو هیئت مؤسس انجمن هنرمندان نقاشی ایران
۱۳۷۷–۱۳۷۹ عضو شورای عالی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران
۱۳۸۰–۱۳۸۶ شرکت در اغلب فعالیتهای موزه هنرهای معاصر به عنوان عضو هیئت مشاوران هنری، عضو انتخاب آثار و هیئت داوریهای متعدد و داوری در بینالهای نقاشی، گرافیک و جشنوارههای نقاشی و خوشنویسی جهان اسلام
۱۳۸۲ عضو کمیتهٔ متخصص خبره جهت ارزشیابی هنرمندان خوشنویس
۱۳۸۳ تاکنون عضو افتخاری انجمن هنرمندان نقاش
۱۳۸۳ تاکنون مشاور عالی انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران
۱۳۸۳ عضویت پیوستهٔ فرهنگستان هنر
۱۳۸۳ عضو برگزیدهٔ خطاط ـ گرافیست چهرههای ماندگار از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
۱۳۸۳–۱۳۸۴ عضو شورای ارزشیابی هنرمندان نقاشی ـ گرافیک در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۱۳۸۳–۱۳۸۴ عضو کمیتهٔ نهایی شورای ارزشیابی هنرمندان خوشنویس کشور
۱۳۸۴ دریافت نشان درجه یکم ملی فرهنگ و هنر از رئیسجمهور بنا به تصویب هیئت وزیران
شاید بتوان گفت که در میان گرایشهای مدرنیسم ایرانی، نقاشی-خطهای محمد احصایی نزدیکترین نگاه برآمده از بطن سنت است.که از سویی ویژگیهای مدرنیستی را فرامیخواند و از سوی دیگر به زیباییشنایی پُرارجاع هنر معاصر نزدیک میشود. در واقع احصایی در این اثر مضمونی عمیق و تأملبرانگیز را در قالبی که میان خط و نقاشی در نوسان است به تصویر درآورده. فرمهای نوشتاری پرپیچ و خم و رقصان، با چرخشهای قوی قلم همچون اجرام سماوی در برابر کهکشانی تیره و لایتناهی قرار دارند. تا بدین ترتیب کلیت اثر در تعاملی معناگرا با عناصر سازنده آن همچون کلام و رنگ، قرار گیرد.
لوگوی بنیاد نهجالبلاغه
لوگوی بنیاد «نهج البلاغه» به گفته خود احصایی از موفقترین کارهای این هنرمند است. احصایی گفته است:«هنگام طراحی نامنوشته نهجالبلاغه، مجموعهای از زیباشناسی خطوط در ذهن من بود. به علاوه مسائلی که از گرافیک میدانستم به اضافه خود نهجالبلاغه؛ یعنی نهجالبلاغه کار خود را کرد. شما اگر دقت بکنید قدرتی که در کلمه «علی» وجود دارد به شدت در عنوان نهج البلاغه متبلور است.
لوگوی سازمان کتابهای درسی
او از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ عضو رسمی وزارت آموزش و پرورش کارشناس هنری و ویراستار سازمان کتابهای درسی بوده است. لوگویی که این هنرمند برای سازمان کتابهای درسی در سال ۱۳۴۹ طراحی کرد، یکی از نخستین نشانه نوشتههای این هنرمند بود.
لوگوی سازمان میراث فرهنگی
تا وقتی که صنایع دستی و گردشکری به عنوان «سازمان میراث فرهنگی» اضافه نشده بود. این سازمان از لوگویی که محمد احصایی در سال ۱۳۶۴ طراحی کرده بود. استفاده میکرد. پس از تغییر نام این سازمان به «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» لوگوی جدیدی طراحی و جایگزین لوگوی قبلی شد.
لوگوی فرهنگسرای نیاوران
طراحی لوگوی فرهنگسرای نیاوران به عنوان یکی از قدیمیترین فرهنگسراهای تهران نیز از فعالیتهای محمد احصایی در زمینه طراحی نشانه به شمار میرود. بنای این فرهنگسرا پیش از پیروزی انقلاب طراحی و ساخته شد. و در سال ۱۳۵۶ به پایان رسید. در همین سال محمد احصایی با خط شکسته و زیبای خود نام آن را خوشنویسی کرد.