بابک خرمدین تحصیلکرده دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود و اولین فیلمش را با نام «سوگنامه‌ای برای یاشار» با الهام گرفتن از زندگی خود ساخته بود. او در سال ۸۹ به‌عنوان دانشجو راهی لندن شد و در آنجا با مساله مهاجرت و غربت درگیری پیدا کرد. یاشار شخصیت اصلی فیلم او هم چنین سرگذشتی داشت. جوانی که با ویزای دانشجویی وارد لندن شد و همزمان با اتمام کالج به‌دلیل مشکلات مالی و دلتنگی برای خانواده‌اش در نهایت به ایران بازمی‌گردد؛ اما بین ماندن و برگشتن مردد بود.

در مراسمی که دی ماه سال ۹۴ به بهانه اکران فیلم بابک خرمدین در موزه سینما برگزار شد، او از پدرش دعوت کرد که به روی صحنه بیاید و پدرش در سخنانی کوتاه گفته بود من سرهنگ پیاده ستاد، خرمدین هستم. ۳۰ سال خدمت کردم، ۶۹ ماه در مناطق عملیاتی بودم، دو مرتبه شیمیایی شدم و ۴ بار ترکش خوردم و خوشحالم که در مقابل مملکت انجام وظیفه کردم. به جوانان توصیه می‌کنم از این گهواره وطن غافل نباشند؛ چون رشد و سربلندی آنان در همین مملکت اتفاق می‌افتد. از این ۳۰سال خدمت ۱۷ سال را دور از خانواده انجام وظیفه کردم و تمام زحمات خانواده روی دوش این خانم عزیزم (همسرش) بود که وطن دوم من هستند.در همان برنامه بابک خرمدین، کارگردان «سوگنامه‌ای برای یاشار» هم گفته بود این اولین فیلم حرفه‌ای من است؛ اما «سوگنامه‌ای برای یاشار» یک فیلم حرفه‌ای نیست و این فیلم را بدون هیچ امکانات و حتی مجوزی با کمک دوستانی که آن زمان داشتم ساختم و یک فیلم کاملا شخصی است. اگر می‌خواستم مجوز بگیرم، داستانی برای خودش می‌شد. با ویزای دانشجویی نمی‌توانستم برای مجوز اقدام کنم و در دوره‌ای هم که آنجا بودم با ایرانی‌ها خوب برخورد نمی‌شد. این روش فیلم‌سازی را در آنجا گریلا یا چریکی می‌گویند و خود دانشجویان انگلیسی هم به این روش فیلم‌هایی می‌سازند.

ماجرای قتل فجیع

صبح روز یکشنبه خبر کشف تکه‌هایی از یک جسد مثله‌شده در فاز ۳ شهرک اکباتان به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام شد که درپی آن ماموران کلانتری ۱۳۵ آزادی در محل حاضر شده و رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار دادند. با حضور ماموران در محل مشاهده شد که جسد مردی مثله‌شده داخل سطل زباله رها شده است که در پی آن تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی نیز با دستور مقام قضایی در محل حاضر شده و رسیدگی به موضوع وارد فاز تخصصی شد. با ورود پلیس آگاهی به این پرونده، ساعاتی بعد هویت مقتول که یکی از کارگردانان سینما بود، شناسایی شد و خانواده‌اش نیز که در همان شهرک ساکن بودند، مورد شناسایی قرار گرفتند. با حضور ماموران پلیس در محل، والدین مقتول که زوجی سالخورده بودند به قتل فرزند خود اقرار کردند.

پدر این کارگردان در اظهارات اولیه خود به ماموران گفت شب قبل از کشف جسد، اقدام به بیهوشی فرزند خود کرده و سپس در حمام او را به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده است. دیروز اما پدر بابک خرمدین کارگردان سینما در اعترافات بعدی خود گفت: پسرم مجرد بود و به‌خاطر اختلافاتی که داشتیم صبح روز یکشنبه او را با خوراندن مواد بیهوشی بیهوش کردم و سپس با ضربات چاقو به قتل رساندم و برای خارج کردن جسدش آن را تکه‌تکه کرده و در نزدیک‌ترین سطل آشغال خیابانی انداختیم. او در اعترافات بعدی گفته پسرم مجرد بود و ما را آزار و اذیت می‌کرد و جانمان به لب رسیده بود. هر روز از دستش در امان نبودیم، ناسزا می‌گفت و هرکاری دلش می‌خواست انجام می‌داد و من و مادرش تصمیم گرفتیم از شر او رها شویم تا بیش از این آبرویمان نرود. ابتدا قرص خوراندیم وقتی بی‌هوش شد، با چاقو او را کشتم و جسدش را داخل حمام بردم بعد برای اینکه بتوانم از خانه خارج کنم جسدش را تکه‌تکه کردم و داخل چمدانی گذاشتم و با همدستی همسرم جنازه را از خانه بیرون بردم و داخل سطل آشغال انداختم.بابک خرمدین در سال ۸۸ و در جشنواره بین‌المللی فیلم آسیا که به فیلم‌های انسان دوستانه جایزه می‌دهد به‌خاطر ساخت فیلم «بور بیجاده رنگ» برنده دیپلم افتخار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه و بهترین صدا شده بود. این هم یکی دیگر از نکات عجیب زندگی و مرگ عجیبش بود.

این مطلب برایم مفید است
بلی
0 نفر این پست را پسندیده اند