سرفصلهای این مقاله
۱ آشنایی با پرایس اکشن۱.۱ اندیکاتورها چه نقشی در پرایس اکشن دارند؟۱.۲ نگاهی به مهمترین مفاهیم در آموزش پرایس اکشن۱.۳ سطوح قیمتی۱.۳.۱ سطوح حمایت و مقاومت۱.۳.۲ تفاوت مفاهیم عرضه و تقاضا با مفاهیم حمایت و مقاومت۲ یک آشنایی عمیقتر با کندلها۲.۱ کندلهای ژاپنی۲.۱.۱ کندلهای ژاپنی: الگوهای تک کندلی، دو کندلی و چند کندلی۲.۱.۲ پدیده هم نوایی در آموزش پرایس اکشن۲.۱.۳ اما در اینجا لازم است شکستها را بیشتر توضیح دهیم:۲.۲ کندل برگشتی۲.۳ کندل برگشتی کلیدی۲.۴ کندل درمانده۲.۵ پین بار۲.۶ دو کندل برگشتی۲.۷ سه کندل برگشتی۲.۸ پولبک سه کندلی۲.۹ کندل داخلی۲.۱۰ الگوی شکست جعلی کندل داخلی۲.۱۱ کندل خارجی۲.۱۲ الگوی ۷ کندلآشنایی با پرایس اکشن
«پرایس اکشن» (Price Action Trading) که به اختصار «PAT» نامیده میشود بدان معنا است که تریدر، تمام تصمیمات خود را فقط بر اساس نمودار قیمت میگیرد. زیر بنای اصلی این سیستم، فهم صحیح باندهای حمایتی و مقاومتی است و بخش زیادی از آموزش پرایس اکشن همان مباحث تکنیکال کلاسیک را شامل میشود.
پرایس اکشن، روشی برای استفاده بهینه از روند تغییر قیمت است. قیمتها در بازار همواره از طریق عرضه و تقاضا مشخص میشوند. فروشندگان اقدام به فروش کالا، سهام یا ارز میکنند و در مقابل، خریداران با تقاضای خود، کالای مبادلاتی را میخرند.
وقتی صحبت از محدوده عرضه میشود، منظور ما محدودهای است که فروشندگان زیادی منتظر عرضه کالای مبادلاتی هستند و وقتی در مورد تقاضا صحبت میشود، منظور محدودهای است که خریداران، قیمت بازار را در آن سطح، منصفانه ارزیابی کرده و اقدام به خرید میکنند.
در پرایس اکشن، «اندیکاتور» یا «ابزار کمکی» چندان کاربردی ندارد و بررسی بازار به طور معمول براساس حرکات واقعی قیمت مانند «الگوهای نموداری»، «نوسانات قیمت»، «حجم معاملات» و دیگر اطلاعات بازار انجام خواهد شد. این روش تحلیلی در بازارهای مالی مبنای تحلیلهای خود را دادههای قیمت خام از جمله الگوهای «کندل استیک»، «خطوط حمایت و مقاومت»، «خطوط روند» و… قرار میدهد.
اندیکاتورها چه نقشی در پرایس اکشن دارند؟
نمودار قیمت، بازتابی از تمام متغیرهای تاثیرگذار بر حرکت قیمت در بازه زمانی داده شده است. بنابراین، استفاده از اندیکاتورهای تاخیری در این استراتژی معاملاتی، مانند «استوکاستیک»، «مکدی»، «آر اس آی» و … فقط باعث از دست دادن زمان خواهد شد.
نکته مهم دیگر آن است که اندیکاتورها با اشغال بخشی از چارت، سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت و به دنبال آن کاهش توجه تریدر به حرکت خالص قیمت میشوند. بنابراین، شما آن گونه که باید و شاید بر چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمیشوید. این ماجرا نکته مهمی است که پرایس اکشن را متمایز و آموزش آن را ضروری میکند.
یکی از مهمترین نکتهها در آموزش پرایس اکشن، شناسایی و تعقیب روند است. مارکت را صعودی مینامیم اگر همواره Highهای بالاتر و Lowهای بالاتر تشکیل شود و مارکت نزولی خوانده میشود اگر Highهای پایینتر و Lowهای پایینتری در آن تشکیل شوند. اگرچه ذات استراتژی پرایس اکشن در بازارهای خنثی نیز قابل استفاده است.
تریدرهایی که با استراتژی پرایس اکشن، اهداف قیمتی را شناسایی میکنند، همه چیز را ساده میبینند؛ این ماجرا علت استفاده نکردن از اندیکاتورها، اسیلاتورها و شلوغ نکردن نمودار نیز به شمار میرود.
نگاهی به مهمترین مفاهیم در آموزش پرایس اکشن
تشخیص روند شناسایی و رسم سطوح حمایت و مقاومت بررسی وقوع الگوهای قیمتی و کندلی داشتن استراتژی خروج به موقع از معامله داشتن مدیریت ریسک و سرمایه مدیریت احساساتسطوح قیمتی
اولین گام در هر تحلیل تکنیکالی یافتن سطوح اوج و کف قیمتی است. تعیین این سطحها در نمودارها کار بسیار آسانی است. فقط کافی است به نمودار قیمتی نگاه کنید و بالاترین سطحی که قیمت، آن را لمس کرده، علامت بزنید.
این سطح، اوج قیمتی بازار است. به طور مشابه برای یافتن کف قیمتی، کافی است پایینترین سطحی را که نمودار به آن برخورد کرده، پیدا کنید. برای مشخص کردن اوج و کف قیمتی دو دیدگاه متفاوت به چشم میخورند.
عدهای پایینترین قیمت بسته شده را کف قیمتی و بالاترین قیمت بسته شده را اوج قیمتی میخوانند. عدهای دیگر هم کاری با قیمتهای بسته شده ندارند و تنها به بالاترین / پایینترین سطحی که بازار توانسته لمس کند، اوج/ کف قیمتی میگویند.
به طور کلی، منظور، بالاترین یا پایینترین سطحی است که قیمت توانسته به آن برسد. در اینجا منظور، قیمت بسته شدن نیست، بلکه بالاترین یا پایینترین سطح لمس شده است.
سطوح حمایت و مقاومتدر تمام تحلیلهای تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت پدیدههای مهم و با اهمیتی به حساب میآیند. به طور کلی حمایت و مقاومت سطوحی در نمودار هستند که اخیرا قیمت از آنها جهش کرده است.
این سطوح میتوانند دوباره واکنش بازار را در پی داشته باشند. یکی از مهمترین ویژگیهای حمایت و مقاومت، باقی ماندن اثر آنها بعد از شکسته شدن است. وقتی حمایت نمودار شکسته میشود، قیمت میتواند از این حمایت به سمت بالا برگردد، یعنی حمایت تبدیل به مقاومت شود و برعکس.
با اینکه این سطوح نقش مهمی در حرکات قیمتی دارند اما توصیه میشود که از آنها تنها به عنوان منبع اطلاعات و با هدف شفافسازی بازار استفاده کنید؛ یعنی معاملهگران حرکات قیمتی بهتر است به این سطوح دیدی بیطرفانه داشته باشند.
خرید از حمایت یا فروش از مقاومت، خود به تنهایی استراتژی معاملاتی قابل قبول و منطقی به شمار نمیرود. حتی خرید بعد از شکست مقاومت و ایجاد اوج قیمتی جدید، تغییر روند یا همان شکست روند قبل یا برعکس فروش با شکست حمایت و ایجاد کف قیمتی جدید، صرفا استراتژی معاملاتی تلقی نمیشود، بلکه در مقابل باید از این علم که نمودار در نزدیکی چنین سطحی قرار دارد، استفاده کرد.
به جای اینکه مستقیم از این سطوح وارد بازار شوید، بهتر است ابتدا شیوه تعامل بازار با این سطحها را مورد بررسی قرار دهید.
تفاوت مفاهیم عرضه و تقاضا با مفاهیم حمایت و مقاومتتعریفهای عرضه و تقاضا که پیش از این به آنها پرداختیم تا حد زیادی به محدودههای حمایتی و مقاومتی شباهت دارند. در واقع سطح مقاومت مشابه عرضه بازار و سطح حمایت هم مشابه تقاضای بازار است. اما مفهوم حمایت و مقاومت با تقاضا و عرضه تفاوت دارد.
هر چند در هر دو مورد، خریداران و فروشندگان نقش اساسی دارند، اما باید بین این دو مفهوم، تفاوت قائل شد. اعتبار سطوح حمایت و مقاومت تنها به واکنش احتمالی بازار وابسته است.
هر چه تعداد واکنشهای بازار به حمایت یا مقاومت بیشتر باشد، آن سطح اهمیت بیشتری دارد. اما وقتی پای محدوده عرضه به میدان باز میشود، منظور ما محدودهای است که در گذشته موجب افت قیمت بازار شده و احتمال اینکه دستورات فروشی از دور قبل در این محدوده باقی مانده باشند وجود دارد.
به همین علت، پیشبینی میشود که وقتی بازار وارد محدوده عرضه شد، دستورات فروش از قبل مانده دوباره فعال شوند و بازار را به سمت پایین بکشند. محدوده تقاضا هم درست به همین شکل است.
در محدوده تقاضا انتظار میرود که از گذشته تعدادی دستور خرید باقی مانده باشند که با فعال شدن این دستورات بازار میتوانند صعود کنند.
تعیین سطوح عرضه و تقاضا یک هنر است. چون قانونی کلی برای تعیین محدوده عرضه و تقاضا وجود ندارد. در ادامه توضیح خواهیم داد که اکثر معاملهگران حرفهای از چه روشهایی برای شناسایی محدودههای عرضه و تقاضا استفاده میکنند.
در این بخش از آموزش پرایس اکشن و دقیقا پیش از معرفی برخی از مهمترین الگوهای آن باید با «کندلها» که اهمیت بالایی در این استراتژی دارند، آشنا شویم.
یک آشنایی عمیقتر با کندلها
کندلهای ژاپنی
کندلهای ژاپنی نشانگر چهار داده قیمتی هستند؛ «بالاترین قیمت کندل»، «پایینترین قیمت»، «قیمت باز شدن» و «قیمت بسته شدن». کندلهای قیمتی یا صعودی هستند یا نزولی یا خنثی.
اگر قیمت باز شدن کندل در زیر قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی صعودی است. اگر قیمت باز شدن در بالای قیمت بسته شدن قرار داشته باشد، کندل قیمتی نزولی است.
اگر قیمت باز و بسته شدن یکسان باشد – یا فاصله ناچیزی از یکدیگر داشته باشند – کندل قیمتی خنثی است که خبر از برابری قدرت خریداران و فروشندگان میدهد. نمودارهای شمعی در بازار ارز خارجی کاربرد بسیار فراوانی دارند.
به راحتی میتوان به کمک کندلهای قیمتی، فشارهای خرید و فروش بازار را تشخیص داد. یک نگاه گذرا به کندلهای قیمتی میتواند اطلاعات بسیار مفیدی از قدرت خریداران و فروشندگان ارائه دهد و به آسانی تعیین کند که بازار دست فروشندگان است یا خریداران. ویژگیهای خاص این نوع نمودار به معاملهگران کمک میکند تا از بازگشت روند یا ادامه آن اطلاع یابند.
دنبالههای پایینی و بالایی کندلهای ژاپنی نشانگر کف و اوج قیمتی هستند که برای بررسی و مطالعه رفتار بازار استفاده میشوند. اگر دنباله بالایی کندلی بلند باشد، به این معنی است که خریداران قیمت را بالا بردهاند، اما این فروشندگان بودند که در نهایت بازار را در دست گرفتهاند و قیمت را پایین آوردهاند.
در مقابل، اگر دنباله پایینی کندل بلند باشد به این معنی است که فروشندگان در پایین آوردن قیمت تمام سعی خود را کردهاند، اما سرانجام این خریداران بودند که بازار را در دست گرفتند.
کندلهای ژاپنی: الگوهای تک کندلی، دو کندلی و چند کندلیاین الگوهای کندلی برای معاملات بلند مدت و بین روزی بسیار مفید هستند. منظور از الگوهای تک کندلی، الگوهایی هستند که تنها شامل یک کندل ژاپنی میشوند.
این الگوها میتوانند نشانگر ادامه یا برگشت روند باشند. الگوهای دو کندلی هم برای تشخیص بازگشت یا ادامه روند مناسب هستند.
تنها تفاوت الگوهای دوتایی در این است که کندل اول برای تعیین بازگشت یا ادامه روند به کار میرود و کندل دوم، این سیگنال بازگشتی یا ادامه روند را تایید یا نقض میکند. یعنی با استفاده از کندل دوم تشخیص میدهیم که بازگشت یا ادامه روندی که کندل اول نشان داده، صحت دارد یا خیر.
الگوهای چند کندلی کمی پیچیدهتر هستند و معمولا شامل سه کندل قیمتی میشوند. از این الگو بیشتر در معاملات بلند مدت استفاده میشود.
الگوهای چند کندلی نسبت به سایر الگوها کمتر در بازار مشاهده میشوند، اما از قطعیت بالایی برخوردار هستند. بنابراین، نباید تنها بر اساس الگوهای کندلی دست به معامله زد. بلکه باید از این الگوها به عنوان ابزاری موثر در جهت درک رفتار بازار و افزایش احتمال موفقیت معاملات استفاده کرد.
پدیده هم نوایی در آموزش پرایس اکشنموضوع مهم بعدی که از اصول پایهای در آموزش پرایس اکشن به شمار میرود «پدیده همنوایی» است. این بدان معنا است که هیچ معاملهگری نمیتواند به تنهایی معامله خود را به هدف برساند.
همه معاملهگران برای رسیدن به هدف معاملاتی خود به کمک سایر معاملهگران نیاز دارند. برای اینکه قیمتها در یک جهت حرکت کنند، باید هر دو بخش بازار خریداران و فروشندگان نقشی داشته باشند. یعنی خریداران و فروشندگان باید با یکدیگر در رابطه با مسیر بازار به توافق برسند.
اگر ما به دنبال خرید در بازار هستیم، نه تنها سایر خریداران باید از معامله ما حمایت کنند، بلکه فروشندگان هم باید از موقعیت معاملاتی فروش (یعنی باز خرید) خارج شوند.
هر چه تعداد فروشندگانی که به دنبال بستن معامله فروش و باز خرید آن دارایی هستند بیشتر باشد، شانس موفقیت ما هم افزایش خواهد یافت.
هر بازاری دیر یا زود، دوره آمادسازی را پشت سر میگذارد. با آمادگی کامل بازار، پدیده همنوایی رخ میدهد و حرکتی یک سویه به راه میافتد. برای اینکه بتوان چنین موقعیتهایی را تشخیص داد باید به شیوه شکست سطوح کلیدی توجه کرد.
هر شکست به حرکتی یک سویه منتهی نمیشود. با این حال، اگر معاملهگران بتوانند شکستهای محتمل را از شکستهای ضعیف یا جعلی تشخیص دهند، دیگر نیازی به چنین بدبینی نخواهد بود.
مهمترین عاملی که میتواند احتمال موفقیت شکست را تضمین کند، دوره آمادهسازی قبل از شکست است. به طور کلی بهترین فرصتهای معاملاتی زمانی ایجاد میشوند که شاهد نبرد میان خریداران و فروشندگان در سطوح احتمالی شکستها باشیم.
نبرد میان خریداران و فروشندگان قبل از شکسته شدن سطوح کلیدی، حرکات قیمتی اره مانندی را ایجاد میکنند که به آن دوره آمادهسازی بازار برای شکست سطح کلیدی یا در اصطلاح «دوره آمادهسازی» میگویند.
تشخیص دوره آمادهسازی کار دشواری نیست، قیمت از یک محدوده جهش میکند و دوباره به همان محدوده بازمیگردد و این عمل تکرار میشود تا اینکه یکی از طرفین پیروز این نبرد میشوند.
اما در اینجا لازم است شکستها را بیشتر توضیح دهیم:بازار به سه روش، شکست را پیاده سازی میکند: «شکست جعلی»، «شکست ضعیف» و «شکست قطعی».
با وجود آنکه معاملهگران زیادی با شکست سطوح کلیدی وارد بازار میشوند، اما عدهای دیگر درست برخلاف جریان بازار وارد معامله میگردند. این معاملهگران خلاف روندی، بر این باور هستند که شکست روی داده جعلی خواهد بود و بازار دوباره باز خواهد گشت.
برای اینکه یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد که همسو با شکست معامله کند یا برخلاف آن، باید ابتدا ماهیت شکست را تشخیص دهد. شکستهایی که بدون دوره آمادهسازی روی داده باشند، با شانس موفقیت پایینی همراه هستند.
گاهی وقتها اتفاق میافتد که شکست روی میدهد، ولی قیمت به دنبال این شکست باز میگردد. بدون توجه به اینکه چنین وضعیتهایی چگونه به وجود میآیند، باید گفت که شکستهای ضعیف با شانس عدم موفقیت بالایی همراه هستند. چون اکثر معاملهگران شکست، ادامه حرکت را منطقی نمیبینند و در نتیجه وارد معامله نخواهند شد.
دو نوع شکست سطوح کلیدی وجود دارد که باید به آنها با دیده تردید نگاه شود. آشکارترین نوع شکست، «شکست جعلی» است. نوع دوم هم «شکست ضعیف» است. ما همواره باید از این دو نوع شکست دوری کنیم.
باید به خاطر داشت که نتیجه شکست، نشاندهنده نوع آن نیست. بلکه ساختاری که منتهی به شکست میشوند، نشاندهنده قدرت شکست است.
در ادامه گفتگویمان برخی از مهمترین الگوهای مطرح در آموزش پرایس اکشن را معرفی خواهیم کرد.
کندل برگشتی
کندل برگشتی به دو صورت «صعودی» و «نزولی» وجود دارد. کندل صعودی برگشتی به زیر «LOW» کندل قبلی رفته و بالاتر از آن بسته میشود و کندل برگشتی نزولی به بالای «HIGH» کندل قبلی رفته و پایینتر از آن بسته میشود.
در حالت صعودی یک حمایت زیر «LOW» کندل قبلی پدیدار میشود و چون بالاتر از آن بسته شده نشان از قوی بودن و نشانه برگشت خواهد بود. در حالت دوم که نزولی است در بالای «HIGH» کندل قبلی با مقاومت مواجه میشویم.
با توجه به این که پایینتر از «HIGH» کندل قبل بسته میشود نشان از قوی بودن دارد. بنابراین، توجه به اینکه که نسبت به کندل قبلی کجا بسته شود اهمیت زیادی دارد.
در این حالت باید بالای کندل برگشتی صعودی اقدام به خرید و در پایین کندل برگشتی نزولی اقدام به فروش کرد.
کندل برگشتی کلیدی
در ادامه ماجرای آموزش پرایس اکشن به «کندل برگشتی کلیدی» میرسیم. این کندل، نشاندهنده برگشت روند است. در حالت صعودی زیر «LOW» کندل قبلی باز شده و بالای «HIGH» کندل قبلی بسته میشود، در حالت نزولی نیز بالای «HIGH» کندل قبلی باز شده و پایین «LOW» کندل قبلی بسته میشود.
در حالت نزولی، شاهد نشانه قدرتمندی از روند نزولی هستیم. اگر این الگو در محدوده حمایتی تشکیل شود علاقه به برگشت بازار را نشان میدهد و اگر در محدوده مقاومتی تشکیل شود به معنی برگشت به روند نزولی خواهد بود.
بنابراین، برای استفاده از این الگو، باید بالای کندل برگشتی کلیدی اقدام به خرید و پایین آن اقدام به فروش کنید.
کندل درمانده
نکته مهم در این کندل، وجود گپ در زمان شکلگیری است. این کندل در حالت صعودی با گپ در پایین کندل قبلی تشکیل شده، به بالا آمده و نزدیک کندل قبلی بسته میشود. در حالت نزولی نیز در بالا تشکیل شده، به پایین میآید و نزدیک کندل قبلی بسته میشود.
اگر به دنبال تشخیص سریع این الگو هستید، به دنبال گپهای پر نشده بگردید که با حجم بالایی از معامله همراه میشوند. جهت استفاده از این الگو باید در بالای کندل صعودی اقدام به خرید و پایین آن اقدام به فروش کنید.
پین بار
پین بار، دروغگویی بازار را به ما نشان میدهد. این بدان معنا است که قیمت در بازار به سطح ویژهای میرسد و سپس تمام مسیر پیموده را بر میگردد.
یعنی بازار در ابتدا به ما دروغ گفته است. ما با بسته شدن پین بار ما میفهمیم که بازار مسیر را اشتباهی رفته و حالا به مسیر درست برگشته است.
پین بار از یک بدنه کوچک به همراه دنباله بزرگ تشکیل شده است. باکس این کندل کوچک و دم آن بلند است. دم پایینی نیز بخش زیادی از این کندل را تشکیل میدهد. البته در حالتی که نزولی باشد دم بالایی بخش بیشتری از کندل را تشکیل خواهد داد.
این دم بلند، محدوده مقاومتی یا حمایتی نزدیک خود را میشکند و معمولا باعث اشتباه معاملهگران میشود. کار درست آن است که برای استفاده از این الگو، بالای پین بار صعودی اقدام به خرید و پایین پین بار نزولی اقدام به فروش کنید.
دو کندل برگشتی
این الگو دو کندل کنار هم است که در جهتهای مختلفی بسته میشوند. در حالت صعودی، ابتدا یک کندل قوی نزولی تشکیل شده است که بعد از آن یک کندل قوی صعودی دارید. در حالت نزولی، یک کندل قوی صعودی داریم که پس از آن یک کندل قوی نزولی تشکیل میشود.
در این حالتها اولین کندل، نشان از قدرت نزولی و دومین کندل نشاندهنده قدرت صعودی است. در این الگو هم شاهد برگشت خواهیم بود.
در الگوی صعودی این برگشت از یک حمایت و در الگوی نزولی، برگشت از مقاومت را خواهیم داشت. برای استفاده از این الگو باید در حالت صعودی بالای دو کندل اقدام به خرید و در حالت نزولی پایین دو کندل اقدام به فروش کرد.
یکی از سادهترین راههای تشخیص این الگوی بازگشتی، بررسی نمودار بالاتر است. همانطور که در بالا هم گفته شد، اگر در نمودار پایینتر – ۱۵ دقیقه – الگوی دو کندل بازگشتی ظاهر شود، باید در نمودار بالاتر – ۳۰ دقیقه – الگوی پین بار دیده شود.
ظاهر الگوی دو کندل بازگشتی به معاملهگر نشان میدهد که نبرد سختی میان خریداران و فروشندگان در جریان است. به ویژه وقتی که دو کندل بزرگ قیمتی در خلاف جهت یکدیگر و پشت سر هم تشکیل میشوند.
درست همانند الگوی پین بار، این الگو نشانگر وضعیتی است که بازار، قیمتهای بالاتر یا پایینتر را قبول ندارد. به همین خاطر، قیمت در جهت خلاف کندل اول حرکت میکند.
این الگو به راحتی با الگوی کندل پوششی اشتباه گرفته میشود. باید دقت کرد که در این الگو نیازی نیست که حتما کندل دوم، کندل قبلی خود را بهطور کامل پوشش دهد.
سه کندل برگشتی
این الگو در ادامه الگوی بالا، در حالت صعودی شامل یک کندل نزولی، یک کندل دارای سقف پایینتر، کف پایینتر و یک کندل صعودی دارای کف بالاتر و بسته شدن بالای کندل دوم است.
در حالت نزولی نیز شامل یک کندل صعودی، یک کندل دارای سقف بالاتر، کف بالاتر و سپس یک کندل دارای سقف پایینتر و بسته شدن پایین کندل دوم است.
این الگو نیز نشان از برگشت دارد و با توجه به وجود کندل سوم از درصد اطمینان بالاتری برخوردار است.
بنابراین، برای استفاده باید در حالت صعودی بالای آخرین کندل اقدام به خرید و در حالت نزولی نیز پایین آخرین کندل اقدام به فروش کنید.
پولبک سه کندلی
بخش مهم بعدی در آموزش پرایس اکشن، آشنایی با «الگوی پولبک سه کندلی» است. در این الگو شاهد سه کندل نزولی در پولبکهای صعودی یا کندلهای صعودی در پولبکهای نزولی هستیم. شناسایی این الگو به راحتی انجام میگیرد. برخلاف الگوهای بالا که نشان از برگشت روندها بود، این الگو حاکی از ادامه روند است.
بنابراین، برای استفاده از آن باید در روندهای صعودی منتظر سه کندل متوالی نزولی بوده و در بالای کندل صعودی بعدی اقدام به خرید کنید. در روندهای نزولی نیز باید منتظر سه کندل صعودی بوده و سپس پایین کندل نزولی اقدام به فروش کنید.
کندل داخلی
این کندل در محدوده کندل قبلی خود تشکیل شده و از آن خارج نمیشود. در واقع، کندل دوم نسبت به کندل قبلی خود کف بالاتر و سقف پایینتری دارد.
برای استفاده از آن باید زمانی که الگو از پایین یا بالای کندل دوم شکسته میشود اقدام به خرید کنید. فقط دقت داشته باشید که باید روند معامله را تشخیص دهید و در جهت روند وارد شوید. نکته مهم در این الگو «شکست» آن است.
این کندلها، دورهای از نوسان و تعادل را در بازار نشان میدهند. احتمالا اینساید بار نمودار روزانه در نمودارهای یک ساعته و نیم ساعته شبیه مثلث باشد.
معمولا این الگو حرکت قوی را در بازار به راه میاندازد. چون نشاندهنده استراحت بازار قبل از حرکت بعدی است. با این حال، اگر در سطوح کلیدی بازار، مثل حمایت یا مقاومت شکل بگیرد میتواند سیگنال بازگشتی قوی را ایجاد کند.
الگوی شکست جعلی کندل داخلی
گاهی وقتها الگوهای حرکات قیمتی سیگنالهای غلط صادر میکنند. در این الگو، ابتدا سیگنال اینسایدباری برای معامله صادر میشود، اما این سیگنال جعلی است.
در واقع ابتدا الگوی اینسایدبار – کندل داخلی – ظاهر میشود و اوج یا کف کندل مادر شکسته میشود. با این حال، کندل شکست دوباره در خلاف جهت برمیگردد و در محدوده الگوی اینسایدبار بسته میشود که در نتیجه، شکست جعلی در الگو روی میدهد.
شکست جعلی در این الگو میتواند یک کندل پین بار «Pin bar» باشد. یعنی دنباله کندل پین بار در خارج از محدوده کندل مادر قرار گرفته ولی بدنه پین بار در محدوده کندل مادر یا کندل اینسایدبار بسته شده است.
ظاهر دیگر این الگو میتواند به این شکل باشد: «الگو از دو کندل تشکیل شده است؛ کندل اول در خارج از دامنه کندل مادر بسته شده و بعد با تشکیل شکست جعلی به محدوده کندل مادر برگشته است.»
الگوهای شکست جعلی در معاملات و استراتژیهای حرکات قیمتی نقش بسیار مهمی دارند. به کمک الگوهای شکست جعلی میتوان از سیگنالهای نادرست در امان ماند.
کندل خارجی
این الگو برخلاف حالت قبل از کندل قبلی خود تجاوز میکند، کف پایینتر و سقف بالاتری تشکیل میدهد که نشان از قدرت در هر دو طرف معاملات است. در اینجا نیز با توجه به معنی الگو باید منتظر شکست و تشکیل کندل بعدی باشید.
هر چه اندازه کندل پوششی بزرگتر باشد، سیگنال قویتر است. این موضوع نشان میدهد که بازار برای ادامه مسیر در جهت کندل پوششی آماده است. همچنین، هر چه تعداد کندلهایی که توسط کندل دوم پوشش داده میشوند بیشتر باشد، قدرت الگو هم بیشتر خواهد بود.
الگوی کندل پوششی معمولا به دفعات زیاد در بازار ظاهر میشود. شما با استفاده از مطالب این بخش میتوانید از میان الگوهای ظاهر شده، بهترین و محتملترین سیگنال را انتخاب کنید.
این موضوع به شما کمک میکند تا تعداد معاملات موفق خود را افزایش دهید.
الگوی ۷ کندل
در این الگو شاهد تشکیل ۷ کندل هستیم که کندل آخرین کوچکترین کندل متوالی است. این کندلها در سطوح مختلفی از تشکیل سقفها و کفها هستند و مانند الگوی کندل داخلی نشان از برگشت روند دارند. در ادامه آن احتمالا شاهد شکست به سمت بالا یا پایین خواهیم بود.
بنابراین برای استفاده از آن بالای شکست ایجاد شده در روندهای صعودی اقدام به خرید و در روندهای نزولی پایین شکستهای ایجاد شده اقدام به فروش کنید. با توجه به مطالب گفته شده، امیدوار هستیم که آموزش پرایس اکشن را جدی بگیرید.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
برای ثبت نام در صرافی کوینکس (CoinEx) با تخفیف کارمزد معاملات اینجا کلیک کنید!
برای ثبت نام در صرافی بایننس (Binance) با تخفیف کارمزد معاملات اینجا کلیک کنید!
توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران وارد شوید