برای اصلاح دید آدم بد بین دکتر نمره¬ی عینکش را بالا برد !
کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا :* دلبُرده از ما و از ما دلبریده، دلبر که در کف او مانده ایم !
* آدم خوار بشود، آدمخوار نشود !
* مردی نبود فتاده را پای زدن گر مردی به ایستاده تیپا بزن !
* سخن نابجا مکان نقطه ها را جابجا کرد، هر سخن مکانی و هر نطفه جانی دارد !
* می خواست سر از کار همه در آورد؛ جوجه ای که هنوز سر از تخم در نیاورده دُم در آورده بود !
* مرغ زیرک چون به دام افتد به هر ترفندی می گریزد !
* گربه خورده، بُرده¬ای با کسی ندارد. چرا که هر چه را بُرده خورده !
* سیر خورده سر خورده شد، سیر نخورده سیر خورد !
* وقتی که با خشک کردن آب دریا خشکی پیش روی کرد، دریا طغیان کرد و سر زمین را زیر آب کرد!
* برای اصلاح دید آدم بد بین دکتر نمره¬ی عینکش را بالا برد !
* غزل خداحافظی را در بحر المیت سرود !
* دکتر برای آدم کوته بین عینک تلسکوپی تجویز نمود !
* عینکی که کادو گرفته بود چشمگیر نبود از چشمش افتاد !
* پنج شنبه و جمعه روز شنبه به دوشنبه رفتند تا سه شنبه شب در جشن چهار شنبه سوری شرکت کنند !