دودی از خانه ی لیلی به هوا رفت سحر
دید مجنون و پرید از سر جایش چو فنر!
پله ها را دو یکی کرد رَوَد منزل یار
دست بر زنگ، صدا زد که بیا ای دلبر!
پشت در، بنده خدا منتظر لیلی بود
لیلی آمد نگران؛ رنگ پریده دم در
چشم در چشم، به مجنون که نگاهی انداخت
گفت مجنون: چه شده باز! عزیزم، چه خبر!؟
اشک آلوده، در آن لحظه، چنین گفت به او:
می روم من سر اصلش! که شدم خونِ جگر
سوخت یخچال جهازم! عشق من! هم نَفَسم!
عقب افتاد عروسی، برو یخچال بخر!
تیره شد پاک جهان، پیش دو چشم مجنون
رفت از حال، شد آن لحظه شدیداً پنچر!
تا که آرام شد او؛ گفت به لیلی با بغض:
چه کنم با غم اقساط؟ بگو ای همسر
با سه تا وام و بسی قرض خریدم یخچال
رفت سرمایه ام از دست، ندارم دیگر!
رو به درگاه خدا کرد و بگفتا یا رب!
قطعی برق چه بود!؟ آه! در آورده پدر!
خشکسالی؛ کرونا؛ فقر و گرانی کم بود!؟
امتحان می کنی ام با چه بلایی آخر!؟
شاعر : ملیحه خوشحال
کارتون : محمد علی رجبی-فارس
برق یا الکتریسیته، مجموعهای از پدیدههای طبیعی است که به حضور و جریان بار الکتریکی وابسته است. طبق توصیف معادلات ماکسول الکتریسیته با مغناطیس در ارتباط است و هر دو بخشی از پدیده الکترومغناطیس هستند.
الکتریسیته آثار متنوع زیادی چون آذرخش، الکتریسیته ساکن، گرمایش الکتریکی و تخلیه بار الکتریکی و … دارد. وجود بار الکتریکی، که میتواند مثبت یا منفی باشد، میدان الکتریکی تولید میکند.
حرکت بار الکتریکی که جریان الکتریکی نام دارد میدانی مغناطیسی تولید میکند. زمانی که بار در مکانی با میدان مغناطیسی غیر صفر قرار میگیرد، نیرویی بر آن اثر خواهد گذاشت. اندازهٔ این نیرو با قانون کولن اندازهگیری میشود.
اگر بار به حرکت در بیاید میدان مغناطیسی بر روی بار کار انجام میدهد. در این حالت میتوان گفت پتانسیل الکتریکی در نقطهای مشخص در فضا وجود دارد که با کاری که توسط عامل خارجی انجام داده شده تا یک واحد بار را از نقطه اول به نقطه ثانویه حمل کند برابر است و با ولت اندازهگیری میشود. ویکی پدیا