امروزه کودکان در سنین خردسالی با یک زندگی پر اضطراب روبه رو هستند. برخی از این استرسها طبیعی و عادی است. اضطراب در کودکان به شکلهای گوناگون از قبیل دل درد، مشکلات خواب، بیماریهای عفونی، عصبانیت، نگرانی و خشم بروز میکند و مجموعه فشارهای روانی سبب عدم تعادل در زندگی آنان میشود. کنترل اضطراب به آن معنی است که فرد توانایی غلبه و کنترل بر فشار را ندارد، کنترل اضطراب سهم مهمی در تعیین سطوح آن دارد.
در دنیای کودکان و خردسالان موارد جدید و ناآشنایی وجود دارد. وقتی که کودک، تجربه کم و توانایی محدود استدلال در تفسیر اتفاقات رخ داده در اطرافش را دارد، به راحتی میتوان به علت ترس کودکان پی برد و این حالت کاملا طبیعی است. زمانی این ترس مشکل ساز میشود که با بزرگتر شدن کودک، این ترسها در او باقی بماند و او را از ادامه زندگی نرمال بازدارد. این ترسها به مرور زمان تبدیل به استرس و اضطراب میشود.
اول از همه باید بگویم که همه کودکان در هر سنی با ترسهای مختلفی روبرو هستند. حال چه کودک ۲ ساله، ۱۲ ساله و یا حتی ۱۶ ساله باشد. بدون ترس بودن برای کودک پدیدهای غیر عادی است. بعضی از اضطراب و ترسهایی که بر اساس گروه سنی در کودکان شایع است عبارتند از:
نوزادان و کودکان نو پا: ترس از غریبهها، جدایی از پدر و مادر، ترس از صدای بلند، اشیا و اسباب بازیهای متحرک.
سنین ۲ تا ۴ سالگی: ترس از جدایی والدین، سگها، تاریکی، تنها خوابیدن، هیولاها، دزدها، صداهای بلند و ناآشنا.
سنین ۵ تا ۶ سالگی: جدایی از والدین، سگها، تاریکی، تنها خوابیدن، هیولاها، گم شدن، رعد و برق، غریبهها، آسیبهای جسمی، بیماری و مرگ.
سنین ۷ تا ۱۲ سالگی: سگ یا حیوانات دیگر، مسائل مدرسه، آتش سوزی، ارتفاع، تاریکی، دزدها و بلایای طبیعی.
نوجوانان: مسائل مدرسه، اضطراب اجتماعی، آینده شخصی و بلاهای طبیعی.
بعضی از کودکان به طور طبیعی بیشتر از کودکان دیگر احساس ترس میکنند، حال اگر ترس فرزند شما زودگذر است و پس از احساس کردن ترس به زودی به آرامش میرسد و به فعالیتهای عادی خود میپردازد، هیچ دلیلی وجود ندارد که به ترس بیش از حد یا داشتن فوبیا در فرزند خود شک کنید. ولی اگر فرزند شما دچار ترس بیش از حد و یا به عبارتی فوبیاست و اینکه بعد از ترس، قادر به ادامه روند عادی زندگیش مثل سابق نیست اینجاست که باید با کمک یک روانشناس به کودک برای حل مشکلش کمک کرد. علائم اختلال اضطراب در کودکان به صورت جدی و واقعی معمولا قبل از ۶ سالگی خود را نشان نمیدهند.
وقتی کودکان مضطرب میشوند دچار تغییراتی میشوند و معمولا کارهایی انجام میدهند که انتظارش نمیرود. کودکان تحت فشارهای مختلف، واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند از جمله: تند مزاجی، بیحوصلگی، نگرانی، گریههای غیر قابل کنترل، همچنین لرزیدن هنگام ترس نیز میتواند در این مواقع اتفاق بیفتد. کابوسهای شبانه نیز از این دسته واکنشهاست.
همانطور که واکنش کودکان در مقابل عوامل اضطرابزا با هم متفاوت است، نحوه مقابله آنها نیز با هم فرق دارد، آنها میتوانند با اشک ریختن، کج خلقی یا کناره گیری و پرهیز از موقعیتهای ناخوشایند بر اضطراب غلبه کنند و همچنین ممکن است راه حلهای مصالحه آمیز پیدا کنند. کودکانی که در محیطهای حمایتی زندگی میکنند، روشهای غلبه را میآموزند. آنها شانس بیشتری را برای بهبودی پیدا میکنند و در نتیجه اضطراب و بحران را راحتتر پشت سر میگذارند. اما آن دسته از کودکانی که در یک محیط حمایت کننده نیستند، روشهای مفید و موثر غلبه بر اضطراب را نیز نمیآموزند.
مهارت ها و عواملی که از کودکان حمایت میکند: یک رابطه سالم، حداقل با یکی از والدین یا یک بزرگسال نزدیک کودک مهارتهای حل مشکل مهارتهای اجتماعی داشتن هدف و آینده آشنایی با حداقل یک روش غلبه حس خود مثبت بینی و مسئولیت شخصی تعهدات مذهبی قدرت تمرکز حواس خانوادهها میتوانند با به کار بردن مهارتهای زیر به کودکان خود کمک کنند: افزایش اعتماد در کودکان به ویژه در سال اول زندگی توجه نشان دادن به کودک توقع داشتن در حد توان کودک فراهم کردن امکاناتی برای کودکان و شرکت در فعالیتهای خانواده توجه نشان دادن به عقاید فرهنگی خانواده اساس قرار دادن پیشرفتهای آینده برای خانوادهروشهای غلبه کردن بر اضطراب در کودکان
حمایتهای اجتماعی: به معنای حضور افرادی جهت طرفداری کردن از کودکان در مواقع سختی است. والدینی که به حرفهای کودک گوش میدهند، دوستانی که میتوانند با آنها مشورت کنند و کمک برای پیدا کردن مشکل، همه به این معناست که کودک پشتوانه خوبی دارد. به کودکان توجه کنید، از رفتارهای خوب کودکان تعریف و تمجید کنید، احساسات کودکان را بشناسید و به آنها نشان دهید که احساساتشان از قبیل خشم و عصبانیت و … آنها برای شما قابل قبولند، به آنها بیاموزید که به موقعیتشان و به شرایط، مثبت نگاه کنند، فعالیتهایی را نه برای رقابت بلکه برای همکاری طراحی کنید.
تفکر درباره مسائل: کودکان باید بیاموزند که درباره مشکلات خود فکر کنند. روشهای فکر کردن میتواند شامل صحبت کردن با خود، نوشتن درباره مشکلات و طراحی یک برنامه باشد. مثبت اندیشیدن و فکر کردن برای بدست آوردن راه حلها، بسیار مهم است. به کودکان نشان دهید که چگونه میتوانند از یک راه سالم برای غلبه بر اضطراب و مشکلات استفاده کنند. مهارتهای اندیشیدن و فکر کردن را توسعه دهید. به کودکان کمک کنید تا واقعیت را از تصور و تخیل خود جدا سازند و آنها را بیان کنند. به عنوان بزرگتر روی عامل ایجاد کننده اضطراب تمرکز و آن را پیدا کنید. از کتابها و قصهها استفاده کنید. از ابزارهای هنری مثل نقاشی برای بیان احساسات استفاده کنید. زمانهایی را برای صحبت با کودک درباره مسائل استرسزا اختصاص دهید. به کودکان فرصت اختیار و اراده عمل دهید.
پیش بینی مواقع پر استرس و اجتناب از آنها: تشخیص دهید که چه عواملی میتوانند اضطراب را به وجود بیاورند و با آنها برخورد کنید. کودکان را تشویق کنید تا بخود افتخار کنند و غرور مناسب و بجا داشته باشند. از منابع طنز و خنده آور کمک بگیرید و محیط را تبدیل به محیطی سرشار از خنده و شادی کنید و تفکرات منفی را به مثبت تبدیل کنید. آرامش و روشهای تنفس آرام بخش و عمیق را آموزش دهید. روش های حل اختلاف را به کودکان بیاموزید. عدالت را به آنها بیاموزید، یاد دهید که خودشان را دوست داشته باشند، جسور باشند، امین بودن را تجربه کنند و در نهایت فراموش نکنید به کودکان به ویژه در مواقع سختی، عشق فراوان ببخشید.
مطالب مرتبط: تاثیر بازی درمانی بر اضطراب کودکان