معرفی سه مجموعه ی طنز منثور «آب در هاون»، «باد در غربال» و «بخیه به آبدوغ» از استاد رضا رفیع.
خیلیها بزرگ اند و خیلیها بزرگوار. بعضیها هم بزرگ اند، هم بزرگوار. و رضا رفیع طنزاندیش و طنزپرداز، یکی از این بزرگان بزرگوار است که تا به حال کسی جرأت نکرده شوخی را کنار بگذارد و جدّی جدّی صفحهای اندر بزرگی و بزرگواری او بنویسند.
هرگز قلم به چاپلوسی نیالودهسردبیر مجلۀ گلآقا که به تمام فنون و رموز طنز و فکاهه و نقیضه و شیطنتهای قلمی و زبانی مجهز است. یکی از چهرههای ماندگار «خندیشه» (خنده + اندیشه) ادب فارسی که هرگز قلم به چاپلوسی و شیرینکاری و سوءاستفاده از این فنّ شریف نیالوده است.
#gallery-1 { margin: auto; } #gallery-1 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-1 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-1 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */او از موقعیت آقا جلال به جلال و جبروت نرسیده است. صدا و سیمایش، مردمیترین پدیدۀ قرن است. هرجا رسیده و سیاه چادر خود را برپا کرده، دهها نفر از طنزآوران گمنام چهار گوشۀ این مرز پرگهر را کشف و معرفی کرده است. مثل بعضی ها تک خور نبوده است!
او تداوم نامهای بزرگ طنز فارسی همچون: عبید زاکانی، دهخدا و نسیم شمال است. معرّفی افراد باذوق را وظیفۀ ذاتی خود میداند و از موقعیتهای خود به نفع دیگران مایه میگذارد.
یکی از برنامههای موفق شبکه آموزش«قندپهلو»، یکی از برنامههای موفق شبکه آموزش او در تلویزیون بود که هم شبکۀ آموزش را به میان خانوادهها بُرد، هم گروه بی شماری از طنزاندیشان ایران و افغانستان و تاجیکستان و ….. را به مردم تشنۀ لبخند و اندیشه شناساند.
او همچنین در ضمیمۀ ۱۵ سالۀ «ادب و هنر» روزنامه اطلاعات که تا به حال ۵۹۰ شماره اش منتشر شده؛ صدها مقاله و مطلب ادبی رنگارنگ و بسیار پرطرفدار را به خوانندگان این روزنامه خوشنام قدیمی تقدیم نموده است.
جسارت و شجاعت اخلاقیاش، گوش به گوش میچرخد. آنقدر در بحر متقارب مثمن طنز و نقد اجتماعی غرق است که متوجه نیست عمر شریف، چه زود میگذرد و سفارش مادر بزرگوارش هنوز روی میز مانده است.
الهی که در لابه لای این همه کار و تلاش برای رفع مصائب اجتماعی، آقای رفیع ما قاطی مرغا بشود تا طنز واقعی را تجربه نماید و مزۀ شوهربودن و پدرشدن را از نزدیک بچشد!
#gallery-2 { margin: auto; } #gallery-2 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-2 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-2 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */در اکثر برنامههای کوتاهمدت طنز تلویزیونی (مثل پا تو کفش اخبار و منبع موثق و….) و به ویژه الآن در «حیاتی و مماتی» اینترنتی (در شبکۀ روستا تی وی)، تیغ تیز انتقاد این طنزپرداز شریف، متوجه صاحبان شریر زر و زور و تزویر است؛ اما از آنجایی که کاربرد این فن شریف و ظریف را میداند، به هیچ وجه ادای پسر شجاعها را در نمیآورد و اعتدال و نرمش از ویژگیهای طنز رضا رفیع است.
قدر طنزپردازان شریف خود را بدانیمکاش نام بیهقی، همیشه در ذهن و زبان طنزآوران ما بود و شجاعت قلم، آن هم در عالیترین درجه، فدای خندهگیری به هر قیمت نمیشد. از این همه تعریف و توصیف، نتیجه میگیریم که قدر طنزپردازان شریف خود را بدانیم.
در اینجا وظیفۀ انسانی خودم دیدم که یکبار هم که شده، کتابها را بگذارم و به صاحب کتابها بپردازم. اما از آنجایی که ستون صفحهها طاقت این همه حقگزاریها را ندارد، بر میگردیم به طرف سه کتاب جدید آقای رفیع که نمونۀ برتر طنز ژورنالیستی است و جان میدهد برای تدریس در کلاسهای طنزنویسی.
نوشتههای طنزآمیز استاد رضا رفیع، در سه جلد تدوین شدهاند: آب در هاون با ۴۳۱ صفحه/ باد در غربال با ۴۳۱ صفحه/ بخیه به آبدوغ با ۵۸۴ صفحه.
سه کتاب با ۱۵۲۶ صفحه طنز و نقد و خاطره و بداههسرایی و شور و سرمستی، هدیهای است نایاب که یکبار مصرف نیست و هر ورقش دفتری است از آموزش طنزنویسی و کلاس دردهای اجتماعی. باید خواند و به وسعت فراست این طنزپرداز پی برد.
باید خواند و فهمید که مردان بزرگ، به این آسانی بزرگ و بزرگوار نشدهاند. باید خواند و دید که طنزپرداز ما به تمام زوایا واقف است. از خط قرمزها چه رندانه عبور کرده و چه قدر دلش با مردم ایران و شرافت قلم است.
#gallery-3 { margin: auto; } #gallery-3 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-3 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-3 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */ مقدمههای جذاب این سه جلد کتابمقدمههای جذاب این سه جلد کتاب، از استاد باستانی پاریزی، استاد حسین توفیق و دکتر میرجلال الدین کزازی، چقدر دلچسب و صادقانه نوشته شده است. جناب رفیع مجموعهای از طنز نوشتههای سالهای بی شمار خود را در این سه مجموعه تدوین نموده که یکی از ویژگیهای آن، منظوم و منثور بودن آنهاست که خستگی را از مخاطب میگیرد.
تنها پیشنهاد من این است که هر شب سه لیوان چای خوری میل شود و همراه با خواندن، نکتهها و ظرایف مورد نظر را در دفترچهای یادداشت کنید که این کتابها سرشار از پروتئین گیاهی پند و امثال و نیش و نوش و دم جوش و دمنوش سیاسی ـ اجتماعی است.
و درود بر مدیریت و مدیر انتشارات اطلاعات که با چه دقت و حوصلهای به چاپ آنها مبادرت ورزیده و حق این استاد طنز معاصر محبوب و دلنشین را بلافاصله کف دستش گذاشته؛ آن هم با ۱۵ درصد (با تخفیف همکاری). توضیح اینکه منظور از حقّ استاد، همان حقّ التألیف معروف است که ما هم با اشعار فرانو خودمان می گیریم!
نویسنده : اکبر اکسیر در روزنامه اطلاعات
حیاتی و مماتی را در ادامه ببینید :