ناگفته های دردناک از زلزله بم / جنازه کودکان سالم پیدا شد + فیلم
حوادث رکنا: وقتی ارگ کهن بم در زلزله فرو ریخت، ناگهان بقایای اجساد کودکانی پیدا شد که هنوز سالم بودند.
زلزله بم در سال 82 حادثه تلخ و مرگباری بود که هنوز هم بعد از گذشت این همه سال باز هم وقتی یاد زلزله بم می افتیم درد عمیقی بر جان مان می نشیند . در زلزله بم خانه ها خراب شد . در زلزله بم شهر ویران شد . در زلزله بم جنازه پشت جنازه پیر و جوان و کودک و زن و مرد را بیرون کشیدند.
هنوز آسمان تاریک بود. مانده بود تا خورشید طلوع کند. روز ۵ دیماه ۱۳۸۲، وقتی در بم ساعت ۵:۲۶ شد، همهچیز تغییر کرد.
به گزارش رکنا، خورشید که طلوع کرد، بم ویران شده بود. زمین با قدرت ۶.۶ ریشتر لرزیده و شهر را ویران کرده بود. طبق آمار رسمی حدود ۳۰ هزار نفر در شهر بم جان سپردند.
ارگ فرو ریخت، جنازه کودکان بیرون آمد / قصه شهر بزرگ خشتی
در شهر جدید بم. آنسوتر، شهر قدیمی، شهر اجدادیشان هم به خاک افتاده بود؛ شهری که چندهزار سال را با همه سختیها از سر گذرانده بود، در ۱۲ ثانیه ویران شد. داستان ارگ بم و رازهایی که در خود پنهان کرده بود را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید.
«ایران به روایت آثار» مجموعه گزارشی ویدئویی است که هر هفته شنبهها در عصر ایران منتشر میشود. قسمت پنجاهوهشتم این مجموعه را میتوانید روز شنبه ۲۳ مردادماه ببینید.
در قسمت قبل منتشر شد:ایران به روایت آثار؛ قسمت پنجاه و ششم: رصدخانه مراغه
بزرگترین بنای خشتی جهان، ارگ بم فروریخت. با زلزلهای قدرتمند که همهچیز را خاک کرده بود. تازه از اینجا بود که این شهر تاریخی رازهایش را برملا کرد؛ اسکلت کودکان. البته هنوز مانده تا به داستان اسکلتهای یافت شده کودکان در ارگ بم برسیم، فعلا برویم سراغ خود ارگ که در جهان شهره است.
شهر کهن بم، سرزمینی وسیع و پهناور است به مساحت ۲۰۰ هزار مترمربع، خالی از سکنه. اینجا چه بوده و چرا به این روز افتاده؟
فرو ریختن ارگ بم، نتایج مطالعاتی زیادی داشته، حالا میدانیم که سابقه حضور انسان در این مکان به گذشتههای دور برمیگردد. ابزاری از انسانهای شکارگر در ۲۵ هزار سال پیش در این منطقه یافت شده و سفالهایی که نشان میدهد شش هزار پیش اینجا سکونتگاه آدمیان بوده.
ساخت قلعه یا حاکمنشین این شهر را به دوره هخامنشیان نسبت دادهاند که مانند تختجمشید تختجمشید روی یک سکو قرار گرفته. برخی پژوهشگران شکلگیری هسته اصلی شهر را در دوره اشکانیان دانستهاند و برخی هم به دوره سلوکیان. مسعود آذرنوش باستانشناسی که روی این شهر کهن مطالعه کرده، ارگ بم را از نظر ساختاری شبیه به شهرهای یونانی ساخته شده در شرق دانسته بود؛ مثلا تاکسیلا در پاکستان و آیخانم در افغانستان.
از طرفی مقایسه ارگ بم با بیشاپور نشان میدهد که این شهر ساختار ساسانی دارد؛ با کهندژ یا حاکمنشینی محصور شده میان دیوارها ودروازهها، و شارستان یا مردمنشینی کنارش. حاکمنشین در ارتفاع ساخته شده و مشرف به کل شهر و دشت اطراف است. دقیقا مثل شهرهای دوره ساسانی.
میدانیم که اردشیر ساسانی در اواخر دوره اشکانیان که هنوز حاکم پارس بود، شورش هفتواد را در این شهر سرکوب و بم را فتح کرده. پس بازسازی این شهر می تواند در زمان او یا پسرش شاپور اول صورت گرفته باشد.
شهر بم بعد از حمله مسلمانان شبه جزیره عربستان به کرمان فتح شد و درون آن مسجدی ساختند. بعدها به دست خوارج افتاد که به کرمان فرار کرده بودند و دویست سال بعدش یعقوب لیث صفاری آن را فتح کرد؛ بنیانگذار دودمان صفاریان در سیستان که علیه خلفای عباسی میجنگید. در دوران سامانیان و آلبویه هم بم جزوی از قلمروی آنان بود و سلجوقیان هم آن را بازسازی کردهاند.
با حمله مغولان به ایران بم بار دیگر فتح میشود و مغولان داخلش میشوند. سالها بعد که ایلخانیان ضعیف شدند و سلسلههای ملوکالطوایفی گوشهگوشه ایران را اداره میکردند، بم به دست قراختاییان کرمان و بعد هم مظفریان افتاد. تیمور گورکانی با حمله به ایران بم را فتح کرد و این شهر بعدها به دست شاهرخشاه نوه او ترمیم شد. ارگ بم در دوره صفویه دوباره رونق گرفت و در تجارت شهره روزگار شد. این شهر کهن را پناهگاه آخر لطفعلیخان زند هم دانستهاند؛ آخرین شاه سلسه زندیه که از دست آقامحمدخان قاجار به اینجا گریخت و همینجا هم اسیر شد. پس از آن آقامحمدخان این شهر را مرکز مهم مبارزه با شورشها در جنوب ایران قرار داد تا آشوبها و شورشها را بخواباند. در دوره محمدشاه قاجار، حسنعلی شاه محلاتی ملقب به آقاخان یکم در این قلعه سر به نافرمانی گذاشت که پس از آن قوای قاجار یک سال شهر را محاصره کردند تا او تسلیم شود. در همین زمانهاست که مردم کمکم در بیرون این شهر کهن خانه میسازند و ترک آن آغاز میشود.
ارگ بم در دوران رضاشاه مقر ژاندارمری و ارتش میشود تا آمدن نیروهای متفقین و اشغال ایران در جنگ جهانی دوم. پس از آن است که شاهد تخریبهای گسترده این شهر کهن هستیم؛ از ۱۳۲۰ که مردم خاک آوار آن را از بلدیه به عنوان کود برای کشتزارهایشان میخرند.
از آنجا تحقیقات درباره ارگ بم در سال ۱۳۳۷ تا حدودی انجام گرفته بود، سال ۱۳۴۵ این شهر کهن را در فهرست میراث ملی ثبت میکنند و سال ۱۳۵۰ در حفاظت آثار باستانی قرار میگیرد، و تا ۱۳۵۷ هر ساله برای مرمتش بودجهای در نظر گرفته میشود. پس از انقلاب این مرمت به تعویق میافتد تا اوایل دهه هفتاد که دوباره در دستور کار میراث فرهنگی قرار میگیرد، و نهایتا سال ۱۳۸۲ که فرو میریزد.
صدها سال تاریخ و معماری ناگهان به خاک تبدیل میشود. مردم شهر جدید بم، هم شاهد از دست رفتن عزیزانشان هستند، و هم فروریختن بنای اجدادیشان را میبینند. اما درست همینجاست که رازی عجیب آشکار می شود. پیدا شدن بقایای کودکان در میان دیوار ارگ.
وقتی حصار ارگ بم فروریخت، اسکلتهایی آشکار شد که حیرت همه را برانگیخت. بقایای انسانهایی که در میان دیوارهای حصار شهر دفن شده بودند و بدن و کفنهایشان تقریبا سالم مانده بود.
پژوهشها نشان داد که تمام این اجساد متعلق به کودکان بوده و بهصورت طبیعی مومیایی شدهاند؛ دور بودن اجساد از عوامل مخرب و تجزیه کننده جشد مثل رطوبت و زمین، باعث دفع شدن سریع آب بدنشان شده و در نتیجه به خوبی خشک شده و سالم ماندهاند.
بهجز دو مورد که نشسته دفن شده بودند، سر باقی اموات به سوی جنوبغرب یعنی قبله بود و کفن به تن داشتند، پس متعلق به دوره اسلامی بودهاند. بعدها خبرهایی منتشر شد که تا امروز دهان به دهان میچرخد و بهصورت سوال باقی مانده. اینکه همه اجساد پسر بودهاند پس رسم پسرکشی در این شهر وجود داشته. اینکه جسد برخی از کودکان مربوط به دوره معاصر بوده و برخی از آنها زنده دفن شدهاند. و انتشار عکسی از یک جنازه با گیره پلاستیکی ناف روی بدنش که نشان میدهد به سالهای اخیر تعلق دارد. این خبرها تکذیب شدند و عکس هم جعلی خوانده شد. اگر از من انتظار دارید جواب این سوالها را بدهم، باید بگویم که چیزی دربارهشان پیدا نکردم.
آنچه تا اینجا میدانیم این است: بیش از جسد کودک پیدا شد که همه در حصار و در این مناطق دفن شده بودند. از آنجا که اجساد متعلق به دوره اسلامی بودند، سریعا بررسی و دوباره خاک شدند. پس فقط استخوانهایی کامل بررسی شد که بیرون ریخته شده بود. حدس وگمانها نشان میدهد که این اجساد متعلق به دوره قاجار باشد، به زمانی که سپاه محمدشاه برای شکست آقاخان محلاتی شهر را یک سال محاصر کرده بود و قحطی و بیماری مردم را از بین میبرد. پس کودکان را در دیوار حصار دفن کردهاند؛ چراکه گورستان در بیرون از شهر بود و فشردگی بافت این شهر کهن هم اجازه نمیداد تا در اماکن عمومی دفن شوند. اینکه چه بر سر جنازه بزرگسالان آمده را هم نمیدانیم. به هرحال همین هم فعلا حدس و گمان است و باید منتظر انتشار پژوهشها ماند. پژوهشهایی که در جریان بازسازی ارگ بم در تمام اینسالها نگاه ما را به این شهر کهن تغییر داده.
حالا پس از سالها، ارگ بم دوباره سرپا ایستاده. کافی است تصاویر پس از ویرانی در زلزلهاش را مقایسه کنید با عکس شهر بم پس از بازسازی. بزرگترین شهر خشتی جهان از فهرست میراث در خطر جهانی یونسکو خارج شده و میتواند دوباره به تمام جهان برای بودنش فخر بفروشد.