آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند


آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند

آیت الله سیدان می‌گوید: بنده حدود 7 سال خدمت آیت الله میلانی درس فقه و اصول داشتم. ایشان مطالب را در کمال دقت بیان می‌کردند و بررسی‌های بسیار دقیق و لطیف در مسائل اصولی و فقهی داشتند.

خبرگزاری مهر-گروه دین و آئین- نگار احدپور اقبلاغ: امروز ۱۷ مرداد سالروز رحلت آیت الله سید محمدهادی میلانی عالم ربانی، از مراجع بزرگ شیعه و از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانی است.

آیت الله سید محمدهادی میلانی در هفتم محرم سال ۱۳۱۳ قمری در نجف در خانواده‌ای اهل علم و معنویت پا به عرصه هستی نهاد. اجداد او همه از سادات حسینی شهر مدینه منوره و از نوادگان امام علی بن الحسین علیه السلام بودند که به جهت شرافت علمی و معنوی از بزرگان مدینه به شمار می‌رفتند.

این خاندان از سوی شیعیان آذربایجان که جای علمای دین و مبلغین احکام اسلامی را در دیارشان خالی می‌دیدند به آنجا دعوت شدند و از مدینه هجرت نمودند و در شهر میلان، که در نزدیکی شهر اسکو در تبریز است اقامت می‌کنند و به همین دلیل به خاندان میلانی ملقب می‌شوند.

حجت الاسلام سید جعفر طباطبایی، از شاگردان ایشان در این خصوص می‌گوید: این خاندان بزرگوار ایشان از دودمان حضرت امام سجاد (ع) هستند. نام پدرشان سید جعفر بود که استعداد فراگیری در علوم را داشت. سید جعفر در اوایل جوانی راهی حوزه علمیه نجف گردید و به جهت استعدادش به سرعت رشد نمود و مورد توجه اساتید زمان خویش قرار گرفت. وی چند سال بعد بیمار گشت و در سنین جوانی بر اثر بیماری در بیمارستان بغداد چشم از دنیا فروبست. این در حالی بود که محمدهادی بزرگترین فرزندش در ۱۶ سالگی به سر می‌برد. ایشان در دوران اول جوانی اصولی که برای صرف و نحو لازم بود، در نجف اشرف، کسب کردند، در همین ایام، اهالی میلان از پدر بزرگوار آیت الله میلانی، که از علمای بسیار مهم آن روز نجف اشرف به شمار می‌رفتند تقاضا می‌کنند که به شهر میلان بیایند و آن‌ها را ارشاد کنند. ایشان هم هجرت می‌کنند به آن شهر و در آن شهر هم حوزه علمیه‌ای بوده است که با رفتن این خانواده بسیار وسعت می‌گیرد، بطوری که از اردبیل و شهرهای دیگر هم به میلان مهاجرت می‌کنند و بدین ترتیب طلاب زیادی زیر دست پدر بزرگوارشان تربیت می‌شوند.

اجداد و نیاکان مادری آیت الله میلانی نیز از فقهای بزرگ و بسیار زاهد و پارسا بودند. آیت الله منفرد در این مورد می‌گوید: مادر ایشان یک علیه عالیه بزرگوار منتسب به حضرت آیت الله حاج شیخ محمحسن مامقانی صاحب کتاب رجال و از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و همچنین شیخ مهدی آل کاشف الغطاء بودند.

آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند

در دامان مادری از خاندان علم و فضیلت و پدری عالم و فرزانه اولین مکتب تربیتی آیت الله میلانی شکل گرفت. وی از دوران کودکی در کنار تربیت اسلامی، خواندن و نوشتن مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت و بعد از فوت پدر با حمایت دایی خویش شیخ عبدالله مامقانی همچنان با شور و اشتیاق به تحصیل علوم دینی اشتغال ورزید.

سید جعفر طباطبایی در این خصوص می‌گوید: در دوران جوانی مابقی دروس خود را تا سطح عالی به دست آوردند و بعد به نجف هجرت می‌کنند.

وی دروس مقدماتی را در حوزه علمیه نجف گذراند و پایه‌های علمی خود را در فقه و اصول استحکام بخشید و از اساتید ارزشمند و پر آوازه آن عصر بهره‌های وافر برد و در اندک زمانی در این علوم خلاقیت خود را ظاهر ساخت.

حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی حسینی میلانی، نوه آیت الله میلانی می‌گوید: ایشان برای تحصیل از خدمت شیخ الشریعه بهره گرفتند. خدمت میرزای نائینی و نیز آقا ضیا عراقی بودند. اما خدمت مرحوم حاج محمود حسین اصفهانی معروف به کمپانی تخصص داشتند و ملازم این استاد بودند. آیت الله میلانی در علوم عقلی و فلسفه بسیار تبحر داشت و از چشمه‌سار دانش اساتید بزرگ در این عالم بهره برد. ایشان در جهات اخلاقی، معنوی هم در جلسات مرحوم آقای قاضی و مرحوم آقای سید عبدالغفار مازندرانی حاضر می‌شدند.

رسیدن به درجه اجتهاد در ۳۰ سالگی

ایشان قبل از ۳۰ سالگی به مرحله اجتهاد رسیدند و مورد تأیید بزرگان و اساتید قرار گرفتند و از مدرسین بنام حوزه نجف اشرف بودند.

آیت الله منفرد در این خصوص می‌افزاید: این بزرگوار ۲۳ سال در عراق مشغول تحصیل بود و بعد از اینکه دوران تحصیلش به پایان رسید به مقامات عالی از فقه، اصول، حکمت، عرفان و تفسیر نائل گردید. ایشان ۱۸ سال مشغول تدریس بود و پس از تحمل رنج‌های طاقت‌فرسای بسیاری به درجه اجتهاد رسید و دروس مختلف و علوم حوزوی را به طلاب تدریس می‌نمود.

نوه آیت الله میلانی در خصوص حضور ایشان در کربلای معلی می‌گوید: مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی به عتبات آمدند و مقیم کربلا شدند و پس از جریانی که در مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد و اقدام رضاخان پهلوی در امر کشف حجاب، از حضرت آقای میلانی و برخی دیگر از علمای نجف دعوت کردند که به کربلا بیایند و حوزه علمیه کربلا را تقویت کنند و بدین ترتیب ایشان ۴۰ سال از عمر خود را در نجف و ۲۰ سال را مقیم کربلا بودند.

ایشان ۲۰ سال آخر عمر خود را در مشهدالرضا گذراندند. آیت الله میلانی جهت زیارت علی بن موسی الرضا (ع) وارد شهر مشهد شد و در خانه آیت الله حاج شیخ علی اکبر نوقانی اقامت گزید. وی از ابتدای اقامت در این شهر مور توجه علما طبقات فرهنگی شهر قرار گرفت و با اینکه قصد بازگشت به کربلا را داشت. اما اصرار طلاب و علما او را بر آن داشت که چندی نیز در این شهر توقف کند.

حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی عبدخدایی در این خصوص می‌گوید: ایشان از نظر فقاهت و دقت‌های اصولی بنام بودند و در مشهد هم از ایشان درخواست کردند که بماند و رهنمودهای علمی و هدایت‌های علمی برای علما، روحانیون و طلاب وقت، ارائه دهد.

آیت الله علی اصغر معصومی شاهرودی می‌افزاید: ایشان در لحظه به این موضوع پاسخ ندادند، ایشان فرمود تکلیف من باید از جانب خدا مشخص شود. مدتی صبر کردیم و رفتیم خدمت ایشان و عرض کردیم، ملک که بر شما نازل نمی‌شود، پس شما استخاره کنید و با خدا مشورت کنید، اگر خوب آمد بپذیرید که در مشهد مقیم شوید، ما می‌خواهیم شما که از مراجع درخشان شیعه در اصول فقه هستید، در اینجا بمانید تا از علم شما بهره مند شویم. آیت الله میلانی پسندید و قبول کرد و آمدند مشهد و حوزه علمیه مشهد را سرافراز کردند.

آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند

ایشان از آن پس برای انجام رسالتی عظیم کمر همت بسته و با ۲۳ سال حضور خود تجربه چندین ساله تدریس و تربیت در حوزه‌های مختلف تشیع را بار دیگر در حوزه‌های مختلف بار دیگر در حوزه‌های مختلف این شهر به کار گرفت.

حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی عبدخدایی در ادامه می‌گوید: ایشان از نظر علمی برجستگی خاصی داشتند، من سال‌ها در جلسات فقه و اصول ایشان شرکت می‌کردم، ایشان حتی گاهی از اوقات در فقه اشاره به برخی از قواعد اصولی می‌کردند که برای ما بسیار جالب بود، چراکه وقتی که یک مسئله‌ای را بیان می‌کردند، یک قاعده اصولی هم ضمن آن اشاره می‌کردند و قواعد اصول را کاربردی می‌کردند.

آیت الله سیدان در خصوص جلسات فقه و اصول و تدریس ایشان می‌گوید: بنده حدود ۷ سال خدمت ایشان درس فقه و اصول داشتم. ایشان مطالب را در کمال دقت بیان می‌کردند و بررسی‌های بسیار دقیق و لطیف در مسائل اصولی و فقهی داشتند. تا جایی که در خاطرم هست در یکی از مباحث آنقدر مطلب اوج گرفته بود که می‌گفتند این مطلب را بگیر و شکر خدا کن، که اگر مطلب را درست بگیری، از همگان بی نیاز خواهی بود.

حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی عبدخدایی نقل می‌کند، مرحوم آیت الله میلانی، به تشویق شاگردانشان عنایت ویژه‌ای داشتند و این تقوی و تواضع و فروتنی و این شاگرد پروری شاید در کمتر کسی پیدا شود که شیوه بزرگان و علما ما بود.

آثار و تالیفات حضرت آیت الله میلانی

در ادامه آیت الله اشرفی شاهرودی می‌گوید: ما از نزدیک شاهد و ناظر احوال این بزرگوار بودیم، جلسات علمی ایشان بسیار پربار بود، آقای میلانی حاضر نبودند در مجلسشان مسائل غیرعلمی مطرح شود.

از جمله کتب تفسیری که آیت الله میلانی به چاپ رساندند تفسیر سوره جمعه و تفسیر سوره تغابن هست و باقی دروس تفسیر ایشان به همت شاگردان ایشان نوشته شده و در حال حاضر در دسترس نمی‌باشند.

آیت الله حسن منفرد در این خصوص می‌گویند: ایشان در طول حیاتشان متجاوز از ۱۵۵ اجازه روایی از مراجع و از فقهای بزرگ نسبت به خودشان دریافت کردند.

آنچه امروزه از آن‌ها به عنوان آثار ایشان نام می‌بریم، یادداشت‌های پراکنده و تقریرات درس‌های پربار ایشان است که به همت شاگردان پرکار وی جمع‌آوری شده و پس از تنظیم در عناوین و موضوعات مختلف به چاپ رسیده است و عبارتند از:

*محاضرات فی الفقه الامامیه: در ده جلد است که در موضوعات مختلف فقهی به بحث و بررسی عمیق پرداخته است که نمایانگر وسعت فکری ایشان در زمینه‌های مختلف فقهی است.

*قادتنا کیف نعرفهم: در ۹ مجلد به زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام و فضائل آن‌ها با استفاده از مدارک شیعه و سنی پرداخته است.

*تفسیر سوره جمعه و سوره التغابن.

*مختصر الاحکام.

*مناسک حج.

*حاشیه بر قسمتی از عروة الوثقی.

*نخبة المسائل: رساله عملیه ایشان در احکام اسلامی.

آیت الله سید علی حسینی میلانی، نوه آیت الله محمدهادی میلانی در این باره می‌گوید: ایشان در فقه و اصول، آثاری که از خود باقی گذاشتند که بعد از وفات ایشان به چاپ رسید.

رابطه خاص آیت الله میلانی و علامه طباطبایی

آیت الله حسن منفرد تصریح کرد: وی ریاضیات را نزد آقا سید ابوالقاسم تعلیم دیدند و در علم تفسیر و علوم قرآنی با اساتید تفسیر و به ویژه مفسر بزرگ علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان مباحثه و مناظره داشتند.

حجت الاسلام انصاریان با اشاره به جایگاه علمی آیت الله میلانی عنوان کرد: علامه طباطبایی آن زمان ایشان را اعلم علما می‌دانستند و هیچ گاه از رأی شأن برنگشتند.

آیت الله حسن منفرد می‌گوید: تابستان‌ها که بنده مشرف می‌شدم مشهد، ایشان امر می‌کردند که در حوزه علمیه ایشان منبر بروم، گاهی هم می‌شد که بعد از نماز، همراه ایشان تا منزل شأن می‌رفتم و در منزل خدمتشان بودم، در این حال توجه ایشان به علامه طباطبایی را درک کردم. ایشان می‌فرمودند که من با علامه طباطبایی متجاوز از ۵۰ سال، دوست صمیمی هستیم و هیچ گاه علم حضرت علامه و کمالات ایشان را در شخص دیگری ندیدم، علامه طباطبایی در رشته‌های مختلف حقیقتاً مجتهد و قهرمان بود، شرق و غرب را به هم می‌دوخت و در گرایش ثابت و استوار و محکم بود.

حجت الاسلام و المسلمین هاشم نیازی با اشاره به ارتباط خاص علامه طباطبایی و آیت الله میلانی گفت: از جنبه سیر و سلوک باطنی هم بین ایشان و علامه طباطبایی ارتباط خاصی بود چون هر دو از شاگردان آیت الله مرحوم قاضی بودند و از جهت سیر وسلوک هم دو از شاگردان مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی بودند.

آقای میلانی، شخصی بود که از نظر تزکیه نفس و تطهیر باطن به مقامی رسیده بود که تارک کامل هوای نفس بود. یعنی در وجودش هوای نفس وجود نداشت، آنقدر در این مسئله قوی بود که می‌توانیم ادعا کنیم نفسیت در او مرده بود و متصل به حضرت حق بود

آیت الله میلانی متصل به حضرت حق بود

آیت الله منفرد می‌گوید: آقای میلانی، شخصی بود که از نظر تزکیه نفس و تطهیر باطن به مقامی رسیده بود که تارک کامل هوای نفس بود. یعنی در وجودش هوای نفس وجود نداشت، آنقدر در این مسئله قوی بود که می‌توانیم ادعا کنیم نفسیت در او مرده بود و متصل به حضرت حق بود.

حجت الاسلام انصاریان نقل می‌کند که آشنایی من با ایشان آشنایی با نماز ایشان بود، یعنی در مشهد می‌دیدم که پر جمعیت ترین نماز را ایشون دارند، گاه گاهی می‌رفتم جلو تماشا می‌کردم. زمانی که نوجوان بودم، به چشم خود می‌دیدم که با کیفیت ترین نماز را دارند و شرکت کنندگان در نماز جماعت ایشان بی نظیر بود، اشخاصی به ایشان اقتدا می‌کردند که خود از بزرگان بودند، از جمله مرحوم آیت الله آخوند ملاعلی همدانی، مرحوم آیت الله شهید قاضی طباطبایی رضوان الله تعالی علیه، مرحوم علامه فیلسوف و عارف بزرگ علامه طباطباییی صاحب کتاب شریف المیزان. آیت الله حسن منفرد در این خصوص می‌گوید: آیت الله میلانی کسی بود که آیت الله بهجت توجه کامل و ارادت به ایشان داشتند.

آیت الله میلانی و پیروزی انقلاب اسلامی

آیت الله علم الهدی نقل می‌کند که حضرت امام (قدس سره) در اوایل سال ۱۳۴۲ تصمیم گرفتند برای همه علمای ایران نامه بنویسند، بنابراین برای ابلاغ این نامه‌ها آیت الله سبحانی را به آذربایجان فرستادند، جناب آقای رفسنجانی را به جنوب ایران فرستادند، و به من امرکردند که شما چون مشهدی الاصل هستید، نامه‌های علمای خراسان را شما بنویسید، بنده هم گفتم زهی افتخار– حضرت امام (ره) امر فرمودند که ممکن است ساواک مقصود شما را بفهمد، پس از راه که رسیدی وضو بگیر و به حرم علی ابن موسی الرضا (ع) برو، و عرض کن آقا کار بسیار بزرگی در نظر داریم، اگر مصلحت می‌دانید ما را تأیید کنید و اگر نه همین الان جلوی ما را بگیرید. به هر صورت من وقتی نامه آیت الله میلانی را به دست ایشان رساندم، ایشان اندکی گریه کرد و فرمود، حرکت بسیار بزرگی است.

آیت الله حسن منفرد تصریح کرد: ایشان از نظر روحی و اخلاقی و همچنین حرکت فکری با حضرت امام راحل نزدیک بود، مثلاً یکی از فرمان‌های حضرت امام راحل در جریان امنیت مستشاران نظامی امریکایی، ایشان با حضرت امام (ره) همراه بود و همانند حضرت امام (ره)، با این موضوع مخالفت داشت.

حجت الاسلام هاشم نیازی تصریح کرد: در جریان مبارزات سال ۴۲ وقتی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه را دستگیر کردند، آیت الله میلانی جزو اولین شخصیت‌های مراجع تقلید آن زمان بود که شخصاً از مشهد مهاجرت کرد و به تهران آمد و با عده دیگری از مراجع آن زمانه مرجعیت امام را به عنوان رسمی اعلام کردند و به این وسیله توطئه بزرگی که امکان داشت رژیم علیه امام رضوان الله تعالی علیه داشته باشد خنثی شد. چون از نظر قانون آن زمان مرجعیت مصونیت قانونی داشت.

ایشان در تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که بدون در نظر گرفتن اعتقادات و باورهای دینی مردم انجام گرفته بود، شدیداً موضع گیری کردند.

حجت الاسلام انصاریان نقل می‌کند، اعلامیه‌های فوق العاده ای که ایشان علیه حکومت پهلوی می‌داد، باعث شده بود که ایشان یکی از محورهای بسیار عظیم حرکت انقلاب و موتور انقلاب شود.

آیت الله سید جعفر طباطبایی می‌گوید: در بخش سیاسی این عالم بزرگوار از کسانی نبود که خود را از عالم سیاست کنار بکشد. وی نقل می‌کند: تیمسار سپهبد نصیری رئیس سازمان امنیت آن روز ایران، نسبت به آیت الله میلانی می‌گفت، ما نمی‌دانیم چگونه دست به ترکیب این عالم بزرگوار بزنیم که تشنجی در میان مردم ایجاد نشود، چون ایشان هم در بین مردم تبریز و آذربایجان و میلان و اردبیل نفوذ داشتند و این هم از آثار مردمی بودن مرحوم آیت الله میلانی بود.

آیت الله اشرفی شاهرودی نقل می‌کند که سازمان اطلاعات ایران، گزارشی از خدمات و فعالیت‌های ایشان در زمان نهضت انقبلاب در سه چهار جلد منتشر کرد که نشان می‌دهد، مرحوم آیت الله میلانی در مسئله انقلاب هم سهم بزرگی داشتند.

حسن خلق، تواضع و فروتنی از جمله صفات بارز شخصیتی آیت الله میلانی

آیت اله میلانی رضوان الله تعالی چند صفت ممتاز داشت، یکی از مهمترین صفات ممتاز ایشان حسن اخلاقشان بود، ایشان تالیفات فراوانی داشتند. تواضع و فروتنی ایشان بسیار پر رنگ بود. آیت الله میلانی زاهدانه زندگی می‌کردند، به حدی که در زمان مرگ، جز مقداری کتاب و تعدادی فرش کهنه چیز دیگری در منزل نداشتند.

حجت الاسلام انصاریان عنوان می‌کند: منزل ایشان خیلی قدیمی بود، اتاق ملاقات ایشان روبروی درب ورودی خانه بود و بسیار محقر و کوچک.

آیت الله جعفرطباطبایی می‌گوید: ایشان بسیار شمرده شمرده صحبت می‌کردند وعلت اینکه بین الفاظشون فاصله می‌افتاد این بود که در اثنای گفت وگو، کلمات را انتخاب می‌کردند، یعنی تأمل می‌کردند. قبل از درس همیشه یک حدیث از «تحف العقول» می‌خواندند و شاگردان را با اخلاق اهل بیت (ع) آشنا می‌کردند.

ایشان در ایام محرم و ماه مبارک رمضان هنگامی که روحانیون عازم شهرها و روستاهای کشور بودند؛ ویژگی‌های تبلیغ صحیح را برای آنان بر می‌شمرد و همیشه توصیه می‌کرد اسمی از خودشان نیاورند و خود را سربازان امام زمان معرفی کنند.

آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند

آیت الله عبدخدایی خاطرنشان کرد: ایشان تفکر تحول در رابطه با حوزه را در سر داشتند و در صدد این بودند که حوزه پویا و فعال باشد و لذا اهتمام زیادی برای ایجاد مدارس داشتند.

در رابطه با پرورش فقیه و مبلغ نظریات بدیعی داشتند، حتی در حوزه‌های دیگر و من جمله قم مدرسه حقانی با اشراف ایشان اداره می‌شد، بازسازی مدارس علمی مشهد و مدرسه حقانی قم و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینی در شهرستان‌ها و ده‌ها، اقدامات خیرخواهانه برای مسمانانان ایران و سایر کشورهای اسلامی از جمله فعالیت‌های ایشان بود.

آیت الله سید علی حسینی میلانی، تصریح کرد: یکی از خصایص زندگانی ایشان تلاوت قرآن بود. ایشان روزی چند صفحه از قرآن را تلاوت می‌کردند، چنان با تدبر تلاوت می‌کردند که اشکشان مرتب جاری بود. و ما می‌دیدیم که ایشان دائماً توسل و توجه به حضرت ولی عصر (عج) داشتند.

حضرت آیت الله سیدمحمد هادی میلانی، در روز جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ شمسی بر اثر بیماری، چشم از جهان فروبست و روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.


خبرگزاری مهر-گروه دین و آئین- نگار احدپور اقبلاغ: امروز ۱۷ مرداد سالروز رحلت آیت الله سید محمدهادی میلانی عالم ربانی، از مراجع بزرگ شیعه و از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانی است.

آیت الله سید محمدهادی میلانی در هفتم محرم سال ۱۳۱۳ قمری در نجف در خانواده‌ای اهل علم و معنویت پا به عرصه هستی نهاد. اجداد او همه از سادات حسینی شهر مدینه منوره و از نوادگان امام علی بن الحسین علیه السلام بودند که به جهت شرافت علمی و معنوی از بزرگان مدینه به شمار می‌رفتند.

این خاندان از سوی شیعیان آذربایجان که جای علمای دین و مبلغین احکام اسلامی را در دیارشان خالی می‌دیدند به آنجا دعوت شدند و از مدینه هجرت نمودند و در شهر میلان، که در نزدیکی شهر اسکو در تبریز است اقامت می‌کنند و به همین دلیل به خاندان میلانی ملقب می‌شوند.

حجت الاسلام سید جعفر طباطبایی، از شاگردان ایشان در این خصوص می‌گوید: این خاندان بزرگوار ایشان از دودمان حضرت امام سجاد (ع) هستند. نام پدرشان سید جعفر بود که استعداد فراگیری در علوم را داشت. سید جعفر در اوایل جوانی راهی حوزه علمیه نجف گردید و به جهت استعدادش به سرعت رشد نمود و مورد توجه اساتید زمان خویش قرار گرفت. وی چند سال بعد بیمار گشت و در سنین جوانی بر اثر بیماری در بیمارستان بغداد چشم از دنیا فروبست. این در حالی بود که محمدهادی بزرگترین فرزندش در ۱۶ سالگی به سر می‌برد. ایشان در دوران اول جوانی اصولی که برای صرف و نحو لازم بود، در نجف اشرف، کسب کردند، در همین ایام، اهالی میلان از پدر بزرگوار آیت الله میلانی، که از علمای بسیار مهم آن روز نجف اشرف به شمار می‌رفتند تقاضا می‌کنند که به شهر میلان بیایند و آن‌ها را ارشاد کنند. ایشان هم هجرت می‌کنند به آن شهر و در آن شهر هم حوزه علمیه‌ای بوده است که با رفتن این خانواده بسیار وسعت می‌گیرد، بطوری که از اردبیل و شهرهای دیگر هم به میلان مهاجرت می‌کنند و بدین ترتیب طلاب زیادی زیر دست پدر بزرگوارشان تربیت می‌شوند.

اجداد و نیاکان مادری آیت الله میلانی نیز از فقهای بزرگ و بسیار زاهد و پارسا بودند. آیت الله منفرد در این مورد می‌گوید: مادر ایشان یک علیه عالیه بزرگوار منتسب به حضرت آیت الله حاج شیخ محمحسن مامقانی صاحب کتاب رجال و از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و همچنین شیخ مهدی آل کاشف الغطاء بودند.

آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند

در دامان مادری از خاندان علم و فضیلت و پدری عالم و فرزانه اولین مکتب تربیتی آیت الله میلانی شکل گرفت. وی از دوران کودکی در کنار تربیت اسلامی، خواندن و نوشتن مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت و بعد از فوت پدر با حمایت دایی خویش شیخ عبدالله مامقانی همچنان با شور و اشتیاق به تحصیل علوم دینی اشتغال ورزید.

سید جعفر طباطبایی در این خصوص می‌گوید: در دوران جوانی مابقی دروس خود را تا سطح عالی به دست آوردند و بعد به نجف هجرت می‌کنند.

وی دروس مقدماتی را در حوزه علمیه نجف گذراند و پایه‌های علمی خود را در فقه و اصول استحکام بخشید و از اساتید ارزشمند و پر آوازه آن عصر بهره‌های وافر برد و در اندک زمانی در این علوم خلاقیت خود را ظاهر ساخت.

حجت الاسلام و المسلمین سیدعلی حسینی میلانی، نوه آیت الله میلانی می‌گوید: ایشان برای تحصیل از خدمت شیخ الشریعه بهره گرفتند. خدمت میرزای نائینی و نیز آقا ضیا عراقی بودند. اما خدمت مرحوم حاج محمود حسین اصفهانی معروف به کمپانی تخصص داشتند و ملازم این استاد بودند. آیت الله میلانی در علوم عقلی و فلسفه بسیار تبحر داشت و از چشمه‌سار دانش اساتید بزرگ در این عالم بهره برد. ایشان در جهات اخلاقی، معنوی هم در جلسات مرحوم آقای قاضی و مرحوم آقای سید عبدالغفار مازندرانی حاضر می‌شدند.

رسیدن به درجه اجتهاد در ۳۰ سالگی

ایشان قبل از ۳۰ سالگی به مرحله اجتهاد رسیدند و مورد تأیید بزرگان و اساتید قرار گرفتند و از مدرسین بنام حوزه نجف اشرف بودند.

آیت الله منفرد در این خصوص می‌افزاید: این بزرگوار ۲۳ سال در عراق مشغول تحصیل بود و بعد از اینکه دوران تحصیلش به پایان رسید به مقامات عالی از فقه، اصول، حکمت، عرفان و تفسیر نائل گردید. ایشان ۱۸ سال مشغول تدریس بود و پس از تحمل رنج‌های طاقت‌فرسای بسیاری به درجه اجتهاد رسید و دروس مختلف و علوم حوزوی را به طلاب تدریس می‌نمود.

نوه آیت الله میلانی در خصوص حضور ایشان در کربلای معلی می‌گوید: مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی به عتبات آمدند و مقیم کربلا شدند و پس از جریانی که در مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد و اقدام رضاخان پهلوی در امر کشف حجاب، از حضرت آقای میلانی و برخی دیگر از علمای نجف دعوت کردند که به کربلا بیایند و حوزه علمیه کربلا را تقویت کنند و بدین ترتیب ایشان ۴۰ سال از عمر خود را در نجف و ۲۰ سال را مقیم کربلا بودند.

ایشان ۲۰ سال آخر عمر خود را در مشهدالرضا گذراندند. آیت الله میلانی جهت زیارت علی بن موسی الرضا (ع) وارد شهر مشهد شد و در خانه آیت الله حاج شیخ علی اکبر نوقانی اقامت گزید. وی از ابتدای اقامت در این شهر مور توجه علما طبقات فرهنگی شهر قرار گرفت و با اینکه قصد بازگشت به کربلا را داشت. اما اصرار طلاب و علما او را بر آن داشت که چندی نیز در این شهر توقف کند.

حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی عبدخدایی در این خصوص می‌گوید: ایشان از نظر فقاهت و دقت‌های اصولی بنام بودند و در مشهد هم از ایشان درخواست کردند که بماند و رهنمودهای علمی و هدایت‌های علمی برای علما، روحانیون و طلاب وقت، ارائه دهد.

آیت الله علی اصغر معصومی شاهرودی می‌افزاید: ایشان در لحظه به این موضوع پاسخ ندادند، ایشان فرمود تکلیف من باید از جانب خدا مشخص شود. مدتی صبر کردیم و رفتیم خدمت ایشان و عرض کردیم، ملک که بر شما نازل نمی‌شود، پس شما استخاره کنید و با خدا مشورت کنید، اگر خوب آمد بپذیرید که در مشهد مقیم شوید، ما می‌خواهیم شما که از مراجع درخشان شیعه در اصول فقه هستید، در اینجا بمانید تا از علم شما بهره مند شویم. آیت الله میلانی پسندید و قبول کرد و آمدند مشهد و حوزه علمیه مشهد را سرافراز کردند.

آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند

ایشان از آن پس برای انجام رسالتی عظیم کمر همت بسته و با ۲۳ سال حضور خود تجربه چندین ساله تدریس و تربیت در حوزه‌های مختلف تشیع را بار دیگر در حوزه‌های مختلف بار دیگر در حوزه‌های مختلف این شهر به کار گرفت.

حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی عبدخدایی در ادامه می‌گوید: ایشان از نظر علمی برجستگی خاصی داشتند، من سال‌ها در جلسات فقه و اصول ایشان شرکت می‌کردم، ایشان حتی گاهی از اوقات در فقه اشاره به برخی از قواعد اصولی می‌کردند که برای ما بسیار جالب بود، چراکه وقتی که یک مسئله‌ای را بیان می‌کردند، یک قاعده اصولی هم ضمن آن اشاره می‌کردند و قواعد اصول را کاربردی می‌کردند.

آیت الله سیدان در خصوص جلسات فقه و اصول و تدریس ایشان می‌گوید: بنده حدود ۷ سال خدمت ایشان درس فقه و اصول داشتم. ایشان مطالب را در کمال دقت بیان می‌کردند و بررسی‌های بسیار دقیق و لطیف در مسائل اصولی و فقهی داشتند. تا جایی که در خاطرم هست در یکی از مباحث آنقدر مطلب اوج گرفته بود که می‌گفتند این مطلب را بگیر و شکر خدا کن، که اگر مطلب را درست بگیری، از همگان بی نیاز خواهی بود.

حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی عبدخدایی نقل می‌کند، مرحوم آیت الله میلانی، به تشویق شاگردانشان عنایت ویژه‌ای داشتند و این تقوی و تواضع و فروتنی و این شاگرد پروری شاید در کمتر کسی پیدا شود که شیوه بزرگان و علما ما بود.

آثار و تالیفات حضرت آیت الله میلانی

در ادامه آیت الله اشرفی شاهرودی می‌گوید: ما از نزدیک شاهد و ناظر احوال این بزرگوار بودیم، جلسات علمی ایشان بسیار پربار بود، آقای میلانی حاضر نبودند در مجلسشان مسائل غیرعلمی مطرح شود.

از جمله کتب تفسیری که آیت الله میلانی به چاپ رساندند تفسیر سوره جمعه و تفسیر سوره تغابن هست و باقی دروس تفسیر ایشان به همت شاگردان ایشان نوشته شده و در حال حاضر در دسترس نمی‌باشند.

آیت الله حسن منفرد در این خصوص می‌گویند: ایشان در طول حیاتشان متجاوز از ۱۵۵ اجازه روایی از مراجع و از فقهای بزرگ نسبت به خودشان دریافت کردند.

آنچه امروزه از آن‌ها به عنوان آثار ایشان نام می‌بریم، یادداشت‌های پراکنده و تقریرات درس‌های پربار ایشان است که به همت شاگردان پرکار وی جمع‌آوری شده و پس از تنظیم در عناوین و موضوعات مختلف به چاپ رسیده است و عبارتند از:

*محاضرات فی الفقه الامامیه: در ده جلد است که در موضوعات مختلف فقهی به بحث و بررسی عمیق پرداخته است که نمایانگر وسعت فکری ایشان در زمینه‌های مختلف فقهی است.

*قادتنا کیف نعرفهم: در ۹ مجلد به زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام و فضائل آن‌ها با استفاده از مدارک شیعه و سنی پرداخته است.

*تفسیر سوره جمعه و سوره التغابن.

*مختصر الاحکام.

*مناسک حج.

*حاشیه بر قسمتی از عروة الوثقی.

*نخبة المسائل: رساله عملیه ایشان در احکام اسلامی.

آیت الله سید علی حسینی میلانی، نوه آیت الله محمدهادی میلانی در این باره می‌گوید: ایشان در فقه و اصول، آثاری که از خود باقی گذاشتند که بعد از وفات ایشان به چاپ رسید.

رابطه خاص آیت الله میلانی و علامه طباطبایی

آیت الله حسن منفرد تصریح کرد: وی ریاضیات را نزد آقا سید ابوالقاسم تعلیم دیدند و در علم تفسیر و علوم قرآنی با اساتید تفسیر و به ویژه مفسر بزرگ علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان مباحثه و مناظره داشتند.

حجت الاسلام انصاریان با اشاره به جایگاه علمی آیت الله میلانی عنوان کرد: علامه طباطبایی آن زمان ایشان را اعلم علما می‌دانستند و هیچ گاه از رأی شأن برنگشتند.

آیت الله حسن منفرد می‌گوید: تابستان‌ها که بنده مشرف می‌شدم مشهد، ایشان امر می‌کردند که در حوزه علمیه ایشان منبر بروم، گاهی هم می‌شد که بعد از نماز، همراه ایشان تا منزل شأن می‌رفتم و در منزل خدمتشان بودم، در این حال توجه ایشان به علامه طباطبایی را درک کردم. ایشان می‌فرمودند که من با علامه طباطبایی متجاوز از ۵۰ سال، دوست صمیمی هستیم و هیچ گاه علم حضرت علامه و کمالات ایشان را در شخص دیگری ندیدم، علامه طباطبایی در رشته‌های مختلف حقیقتاً مجتهد و قهرمان بود، شرق و غرب را به هم می‌دوخت و در گرایش ثابت و استوار و محکم بود.

حجت الاسلام و المسلمین هاشم نیازی با اشاره به ارتباط خاص علامه طباطبایی و آیت الله میلانی گفت: از جنبه سیر و سلوک باطنی هم بین ایشان و علامه طباطبایی ارتباط خاصی بود چون هر دو از شاگردان آیت الله مرحوم قاضی بودند و از جهت سیر وسلوک هم دو از شاگردان مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی بودند.

آقای میلانی، شخصی بود که از نظر تزکیه نفس و تطهیر باطن به مقامی رسیده بود که تارک کامل هوای نفس بود. یعنی در وجودش هوای نفس وجود نداشت، آنقدر در این مسئله قوی بود که می‌توانیم ادعا کنیم نفسیت در او مرده بود و متصل به حضرت حق بود

آیت الله میلانی متصل به حضرت حق بود

آیت الله منفرد می‌گوید: آقای میلانی، شخصی بود که از نظر تزکیه نفس و تطهیر باطن به مقامی رسیده بود که تارک کامل هوای نفس بود. یعنی در وجودش هوای نفس وجود نداشت، آنقدر در این مسئله قوی بود که می‌توانیم ادعا کنیم نفسیت در او مرده بود و متصل به حضرت حق بود.

حجت الاسلام انصاریان نقل می‌کند که آشنایی من با ایشان آشنایی با نماز ایشان بود، یعنی در مشهد می‌دیدم که پر جمعیت ترین نماز را ایشون دارند، گاه گاهی می‌رفتم جلو تماشا می‌کردم. زمانی که نوجوان بودم، به چشم خود می‌دیدم که با کیفیت ترین نماز را دارند و شرکت کنندگان در نماز جماعت ایشان بی نظیر بود، اشخاصی به ایشان اقتدا می‌کردند که خود از بزرگان بودند، از جمله مرحوم آیت الله آخوند ملاعلی همدانی، مرحوم آیت الله شهید قاضی طباطبایی رضوان الله تعالی علیه، مرحوم علامه فیلسوف و عارف بزرگ علامه طباطباییی صاحب کتاب شریف المیزان. آیت الله حسن منفرد در این خصوص می‌گوید: آیت الله میلانی کسی بود که آیت الله بهجت توجه کامل و ارادت به ایشان داشتند.

آیت الله میلانی و پیروزی انقلاب اسلامی

آیت الله علم الهدی نقل می‌کند که حضرت امام (قدس سره) در اوایل سال ۱۳۴۲ تصمیم گرفتند برای همه علمای ایران نامه بنویسند، بنابراین برای ابلاغ این نامه‌ها آیت الله سبحانی را به آذربایجان فرستادند، جناب آقای رفسنجانی را به جنوب ایران فرستادند، و به من امرکردند که شما چون مشهدی الاصل هستید، نامه‌های علمای خراسان را شما بنویسید، بنده هم گفتم زهی افتخار– حضرت امام (ره) امر فرمودند که ممکن است ساواک مقصود شما را بفهمد، پس از راه که رسیدی وضو بگیر و به حرم علی ابن موسی الرضا (ع) برو، و عرض کن آقا کار بسیار بزرگی در نظر داریم، اگر مصلحت می‌دانید ما را تأیید کنید و اگر نه همین الان جلوی ما را بگیرید. به هر صورت من وقتی نامه آیت الله میلانی را به دست ایشان رساندم، ایشان اندکی گریه کرد و فرمود، حرکت بسیار بزرگی است.

آیت الله حسن منفرد تصریح کرد: ایشان از نظر روحی و اخلاقی و همچنین حرکت فکری با حضرت امام راحل نزدیک بود، مثلاً یکی از فرمان‌های حضرت امام راحل در جریان امنیت مستشاران نظامی امریکایی، ایشان با حضرت امام (ره) همراه بود و همانند حضرت امام (ره)، با این موضوع مخالفت داشت.

حجت الاسلام هاشم نیازی تصریح کرد: در جریان مبارزات سال ۴۲ وقتی حضرت امام رضوان الله تعالی علیه را دستگیر کردند، آیت الله میلانی جزو اولین شخصیت‌های مراجع تقلید آن زمان بود که شخصاً از مشهد مهاجرت کرد و به تهران آمد و با عده دیگری از مراجع آن زمانه مرجعیت امام را به عنوان رسمی اعلام کردند و به این وسیله توطئه بزرگی که امکان داشت رژیم علیه امام رضوان الله تعالی علیه داشته باشد خنثی شد. چون از نظر قانون آن زمان مرجعیت مصونیت قانونی داشت.

ایشان در تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که بدون در نظر گرفتن اعتقادات و باورهای دینی مردم انجام گرفته بود، شدیداً موضع گیری کردند.

حجت الاسلام انصاریان نقل می‌کند، اعلامیه‌های فوق العاده ای که ایشان علیه حکومت پهلوی می‌داد، باعث شده بود که ایشان یکی از محورهای بسیار عظیم حرکت انقلاب و موتور انقلاب شود.

آیت الله سید جعفر طباطبایی می‌گوید: در بخش سیاسی این عالم بزرگوار از کسانی نبود که خود را از عالم سیاست کنار بکشد. وی نقل می‌کند: تیمسار سپهبد نصیری رئیس سازمان امنیت آن روز ایران، نسبت به آیت الله میلانی می‌گفت، ما نمی‌دانیم چگونه دست به ترکیب این عالم بزرگوار بزنیم که تشنجی در میان مردم ایجاد نشود، چون ایشان هم در بین مردم تبریز و آذربایجان و میلان و اردبیل نفوذ داشتند و این هم از آثار مردمی بودن مرحوم آیت الله میلانی بود.

آیت الله اشرفی شاهرودی نقل می‌کند که سازمان اطلاعات ایران، گزارشی از خدمات و فعالیت‌های ایشان در زمان نهضت انقبلاب در سه چهار جلد منتشر کرد که نشان می‌دهد، مرحوم آیت الله میلانی در مسئله انقلاب هم سهم بزرگی داشتند.

حسن خلق، تواضع و فروتنی از جمله صفات بارز شخصیتی آیت الله میلانی

آیت اله میلانی رضوان الله تعالی چند صفت ممتاز داشت، یکی از مهمترین صفات ممتاز ایشان حسن اخلاقشان بود، ایشان تالیفات فراوانی داشتند. تواضع و فروتنی ایشان بسیار پر رنگ بود. آیت الله میلانی زاهدانه زندگی می‌کردند، به حدی که در زمان مرگ، جز مقداری کتاب و تعدادی فرش کهنه چیز دیگری در منزل نداشتند.

حجت الاسلام انصاریان عنوان می‌کند: منزل ایشان خیلی قدیمی بود، اتاق ملاقات ایشان روبروی درب ورودی خانه بود و بسیار محقر و کوچک.

آیت الله جعفرطباطبایی می‌گوید: ایشان بسیار شمرده شمرده صحبت می‌کردند وعلت اینکه بین الفاظشون فاصله می‌افتاد این بود که در اثنای گفت وگو، کلمات را انتخاب می‌کردند، یعنی تأمل می‌کردند. قبل از درس همیشه یک حدیث از «تحف العقول» می‌خواندند و شاگردان را با اخلاق اهل بیت (ع) آشنا می‌کردند.

ایشان در ایام محرم و ماه مبارک رمضان هنگامی که روحانیون عازم شهرها و روستاهای کشور بودند؛ ویژگی‌های تبلیغ صحیح را برای آنان بر می‌شمرد و همیشه توصیه می‌کرد اسمی از خودشان نیاورند و خود را سربازان امام زمان معرفی کنند.

آیت‌الله میلانی بررسی‌های بسیار دقیق در مسائل اصولی و فقهی داشتند

آیت الله عبدخدایی خاطرنشان کرد: ایشان تفکر تحول در رابطه با حوزه را در سر داشتند و در صدد این بودند که حوزه پویا و فعال باشد و لذا اهتمام زیادی برای ایجاد مدارس داشتند.

در رابطه با پرورش فقیه و مبلغ نظریات بدیعی داشتند، حتی در حوزه‌های دیگر و من جمله قم مدرسه حقانی با اشراف ایشان اداره می‌شد، بازسازی مدارس علمی مشهد و مدرسه حقانی قم و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینی در شهرستان‌ها و ده‌ها، اقدامات خیرخواهانه برای مسمانانان ایران و سایر کشورهای اسلامی از جمله فعالیت‌های ایشان بود.

آیت الله سید علی حسینی میلانی، تصریح کرد: یکی از خصایص زندگانی ایشان تلاوت قرآن بود. ایشان روزی چند صفحه از قرآن را تلاوت می‌کردند، چنان با تدبر تلاوت می‌کردند که اشکشان مرتب جاری بود. و ما می‌دیدیم که ایشان دائماً توسل و توجه به حضرت ولی عصر (عج) داشتند.

حضرت آیت الله سیدمحمد هادی میلانی، در روز جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۵۴ شمسی بر اثر بیماری، چشم از جهان فروبست و روح بلندش به ملکوت اعلی پیوست.

کد خبر 5276157


زیباترین سفره های شب یلدا را ببینید + عکس