اسفندیاری: انسان اجتماعی و نیازهای او در «الحیاه» بسیار مورد توجه قرار گرفته است
شفقنا- اسلام پژوه و تاریخ نگار گفت: نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به احترام، نیاز به حفظ کرامت انسانی و نیاز به شکوفایی از جمله مواردی است که در «الحیاه» مورد توجه قرار گرفته است. به گزارش خبرنگار شفقنا، دکتر محمد اسفندیاری در نشست بررسی اندیشه های اجتماعی استاد محمدرضا حکیمی که به همت موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم به صورت مجازی برگزار […]
شفقنا- اسلام پژوه و تاریخ نگار گفت: نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به احترام، نیاز به حفظ کرامت انسانی و نیاز به شکوفایی از جمله مواردی است که در «الحیاه» مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار شفقنا، دکتر محمد اسفندیاری در نشست بررسی اندیشه های اجتماعی استاد محمدرضا حکیمی که به همت موسسه فرهنگی پژوهشی فهیم به صورت مجازی برگزار شد، اظهار داشت: کتاب الحیاه در حقیقت «درر و غرر» احادیث ائمه اطهار علیهم السلام است و احادیثی که در جوامع روایی است از چند صافی گذشته و در کتاب الحیاه آمده است.
او افزود: در الحیاه به انسان در عینیت جامعه و مسائل اجتماعی بسیار پرداخته شده است بویژه در جلد هفتم و نهم که درباره حکومت اسلامی است.
شاگرد استاد حکیمی با بیان اینکه به انسان اجتماعی و نیازهای انسان در الحیاه بسیار توجه شده است، گفت: نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به احترام، نیاز به حفظ کرامت انسانی و نیاز به شکوفایی از جمله مواردی است که در جلد ۶ تا ۹ الحیاه مورد توجه قرار گرفته و نمونه هایی در سیره اهل بیت (ع) را ذکر کرده است.
او تاکید کرد: اقتصاد استاد حکیمی اقتصاد چپ است و محافظه کار نیست اما اینکه کسی مرتب از عدالت سخن بگوید، لزوما از مارکسیست و سوسیالیسم تاثیر نپذیرفته است مگراینکه قرائن دیگری وجود داشته باشد. به اندازه ای آیات و روایات در مورد عدالت، تکاثر، فقر و غنا هست که لزومی به وام گرفتن از مکتب های دیگر نیست. آقای حکیمی از همین آیات و روایات تاثیر پذیرفته است.
اسفندیاری ادامه داد: آقای حکیمی سلسله مقالاتی در یکی از روزنامه های عصر داشت؛ او می گوید: وقتی من کودک بودم بااینکه در خانواده مرفه بودم همیشه فکر می کردم چرا عده ای فقیر هستند و چرا عده ای اینقدر غنی هستند. تا اینکه به حوزه رفتم و در ۱۳ سالگی، کتاب سیوطی را برمی داشتم و در زاغه ها، و کارگاه های قالیبافی و … حفظ می کردم تا ببینم فقرا چگونه زندگی می کنند. با توجه به این قرائن، منش استاد حکیمی در بینش او اثرگذار بود.
او در پاسخ به اشکال برخی افراد به آقای حکیمی که می گفتند آقای حکیمی مرتب کلی گویی می کرد و برنامه نمی داد؛ گفت: آقای حکیمی کارشناس اقتصادی نبود که برنامه برای عدالت بدهد بلکه عالم دینی بود لذا عدالت در نظر آقای حکیمی از محکمات و اهداف دین است و کارشناسان اگر می خواهند برنامه ای بدهند باید متناسب با این باشد.