ایستگاه تاکتیک؛ ترکیب 3-3-4 به چه نوع وینگری نیاز دارد؟
در متن زیر نگاهی به توانایی ها و ویژگی های برجسته وینگرهای مدرن خواهیم داشت و چند نمونه را بررسی می...
یکی از تغییراتی که فوتبال در سالیان اخیر به خود دیده، پر رنگ شدن نقش وینگرها و بالا رفتن تاثیر آن ها در موفقیت تیم ها می باشد.
طرفداری | در سالیان نه چندان دور، مهاجمین نوک برندگان توپ و کفش طلا بودند و نقشی محوری در تیم هایشان داشتند اما اکنون، آن ها به مانند قبل تعیین کننده نیستند و وینگرها جوایز و افتخارات را مال خود کرده اند. در این بین وینگرهای بهینه برای ترکیب ۴۳۳ ویژگی های منحصر به فردی دارند که از آن ها بازیکنانی ارزشمند می سازد.
سرعت
تیم های موفق در تورنومنت لیگ قهرمانان نقاط قوت مشترکی دارند و یکی از مهم ترین آن ها، داشتن خط حمله ای سریع بوده است. معمولا مسابقات سی ال به گونه ایست که تیم ها به صورت واکنشی بازی می کنند، محتاط ترند و میل کمتری به ارائه بازی غالب نشان می دهند. در چنین حالتی که تیم ها عقب می نشینند، با جلو آمدن حریف فضای مناسبی در اختیار مهره های هجومی قرار می گیرد.
داشتن بازیکنان سریع در خط حمله که بتوان با آن ها ضدحمله هایی خطرناک و موثر شکل داد و توانایی گل زدن با تعداد نفرات پایین در خط حمله، شانس موفقیت و پیروزی را بسیار بالا می برد.
رئال مادرید ( رونالدو - بیل ) / بارسلونا ( مسی - نیمار ) / بایرن ( گنبری - کومان ) و لیورپول ( مانه - صلاح ) نمونه زوج وینگرهایی هستند که دارای فاکتور سرعت می باشند و لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرده اند.
داشتن بازیکنان سریع در خط حمله به این معناست که می توان ضدحمله هایی خطرناک شکل داد و با تعداد نفرات پایین گل زد. عاملی که شانس موفقیت و پیروزی را بسیار بالا می برد.
فرار روی خط آفساید
وینگرهای 433 متخصصین فرار روی خط آفساید هستند. بازیکن هایی دایرکت و رو به جلو که دائما فضای پشت مدافعین را هدف گرفته و به آن حمله می کنند.
آنها علاوه بر سرعت و شتاب مناسب، زمان بندی درستی برای فرار دارند. همچنین بدن خود را به صورتی قرار می دهند که زاویه مناسبی برای فرار و دریافت توپ داشته باشند. گرت بیل نمونه وینگریست که تعداد استارت های بالایی در هر بازی نمی زند، اما در همان استارت های محدود خطرناک ظاهر می شود.
حرکت در کانال کناری و حرکت در عرض
در ترکیب 433 اغلب وینگرها کات اینسایدی هستند. آن ها در کانال کناری زمین حرکت می کنند و با کات اینساید خود را به جایی که فضا وجود دارد، می رسانند. در 433 ای که عمده فعالیتش در کانال کناری (فلنک) می باشد، دو هافبک پا به توپ و دونده در میانه زمین وظیفه جلو بردن توپ و انتقال آن را با حرکات طولی دارند و برش به داخل توسط دو وینگر صورت می گیرد.
لیورپولِ یورگن کلوپ بهترین مثال برای این موضوع است. مربی آلمانی از دو بازیکن که سابقه بازی در پست وینگر را داشتند ( واینالدوم در نیوکاسل و چمبرلین در آرسنال ) در میانه زمین استفاده می کرد تا وظایف گفته شده در بالا را انجام دهند.
وابستگی به فضا
بیشتر وینگرهای 433 نیازمند فضا برای درخشش هستند. آن ها در فضای باز خطرناک ظاهر می شوند اما در زمانی که حریف بخواهد جمع شود، نمی توانند درخشش سابق را داشته باشند. برای همین در ترکیب های رئال و لیورپول، از یک مهاجم کاذب استفاده شد.
فرمینیو و بنزما بازیکنانی هستند که مدافعین را از جای خود خارج می کنند و برای وینگرهای دو طرف، فضا می خرند. ضمن اینکه دید خوبی روی حرکات هم تیمی ها دارند و می توانند برایشان موقعیت خلق کنند.
تمام کنندگی
وینگرهای ترکیب 433 باید گلزن و با تمام کنندگی بالا باشند. آن ها بار گلزنی تیم را بر دوش می کشند و از نظر تعداد گل های زده بین آن ها و دیگر بازیکنان، اختلاف فاحشی وجود دارد. داشتن پای تخصصی قدرتمند برای شوتزنی و توانایی حرکت در عرض و شوت با کات درون پا حداقل چیزیست که این بازیکنان باید داشته باشند.
برای راحتی کار و دادن زاویه ای بهتر برای گل زنی، از وینگرها در سمت مخالف پایشان استفاده می شود ( راست پا در سمت چپ و بالعکس). هر چند در برخی موارد نظیر امباپه، کیه زا، سانچو و گنبری در سمت موافق بازی گرفته شده است. سون هیونگ مین نمونه وینگر دوپایی است که با پای غیرتخصصی به خوبی گل می زند.
سرزنی روی تیر دو
در ترکیب 433 فولبک ها به بازی عرض می دهند و وینگرها بسیاری از مواقع در محوطه حریف جایگیری می کنند. اینکه وینگر فیزیک مناسبی برای سرزنی قطع توپ در تیر دورتر را داشته باشد، یک آپشن موثر و کارگشاست که می تواند قفل حریفان اتوبوسی را بشکند.
وینگرهای لیورپول قد بلند و پرش درجا و بدون دورخیز رونالدو را ندارند، اما به لطف سانترهای کوتاه، دقیق و تیزِ فولبک های لیورپول می توانند با ضربه سر نیز دروازه رقبا را باز کنند.
انداختن مهاجم نوک بین دو دفاع میانی و آزادکردن وینگر در تیر دورتر برای دریافت سانتر یکی از روش های مرسوم برای گلزنی از جناحین می باشد.
همانطور که تاکنون متوجه شدید، وینگرهای مناسب ترکیب 433 از تیپ خاصی هستند. در ادامه چند نمونه از وینگرهای مناسب ترکیب 433 را به صورت کلی معرفی و بررسی می کنیم.
1 – پیر امریک اوبامیانگ
آرسن ونگر در تابستان آخرین فصل حضور خود در آرسنال، الکساندر لاکازت را به ترکیب توپچی ها اضافه کرد. در ژانویه همان فصل، طی یک مثلث نقل و انتقالاتی، اوبامیانگ نیز به آرسنال پیوست تا ونگر دو مهاجم گران قیمت در بازه زمانی کوتاه مدتی خریده باشد.
به جز استفاده از ترکیب دو مهاجمه، اوبامیانگ در پست های کناری به کار گرفته شد. مارک کردن بازیکنی با سرعت اوبامیانگ در پست وینگر برای فولبک سخت بود، توانایی فرار روی خط آفساید،استارت های انفجاری، تمام کنندگی، فیزیک مناسب برای سرزنی در تیر دو و همچنین فرم نسبتا خوب تیم آرسنال و شخص اوبامیانگ باعث شد تا او در فصل های 19-2018 و 20-2019 مجموعا 44 گل در لیگ انگلیس بزند و به صورت مشترک در فصل 19-2018 آقای گل لیگ برتر شود.
د اتلتیک چندین ماه پیش مقاله ای در مورد وینگر-مهاجم گابنی کار کرد و اینکه چرا بازی در پست وینگر چپ برای او موقعیت های بهتری فراهم می کند و نرخ گلزنی اش را بالاتر می برد.
2 – کیلیان امباپه
بررسی مفصل و جامع کیلیان امباپه، نیازمند مطلبی جداگانه است. بازی در پست مهاجم سایه ( موناکو و پاریس )، وینگر راست ( تیم ملی فرانسه )، وینگر چپ و مهاجم نوک و عملکردی عالی در تمامی آن ها، دارا بودن فاکتور های مختلف از جمله سرعت و تمام کنندگی ظهور ستاره ای جدید در آسمان فوتبال را نوید می دهد.
عکس بالا مقایسه ایست بین او و الگوی فوتبالش، کریستیانو رونالدو که از زمان حضور جوان فرانسوی در پاریس سنت ژرمن محاسبه شده است. همانطور که می بینید، کفه ترازو به نفع امباپه سنگینی می کند. او به صورت میانگین گلزنی بهتری در 90 دقیقه دارد، خود را بهتر در جریان بازی قرار می دهد و پاس های کلیدی بیشتری ارسال می کند.
3 – سادیو مانه
سادیو مانه شاید اکنون فرم جالبی نداشته باشد، اما در حالت ایده آل مهره بسیار مهمی برای تیمش محسوب می شود.علاوه بر موارد گفته شده در متن بالا؛ او دوپا و تکنیکی است، توانایی برداشتن 1 در برابر 1 را دارد و در فضای بسته خنثی نمی شود. از این جهت او را می توان با نیمار مقایسه کرد. اگر چه نیمار مدل بازی خود را تغییر داده و کمتر به فضای پشت دفاع علاقه نشان می دهد.
4 – سون هیون مین
سونالدو از کوچک ترین موقعیت ها گل می سازد. مشکل ستاره کره تاتنهام بی ثباتی اوست و اینکه نمی تواند عملکرد یک نواختی در طول فصل ارائه دهد.
وینگر تاتنهام عملکردی بهتر از گل های مورد انتظارش ( X.G ) دارد و از آمار جلو می زند. سونی تا حالا 72 گل برای باشگاهش در لیگ برتر زده که اینگونه تفکیک می شود:41 گل با پای راست، 27 گل با پای چپ و 4 گل با ضربه سر. پای چپ او از پای تخصصی بسیاری از مهاجمین نوک بهتر است.
5 - محمد صلاح
صلاح بازیکنیست که بین فوتبال دوستان و حتی طرفداران لیورپول مورد کم لطفی قرار می گیرد. او در فصل اول حضورش، رکورد گل زده در لیگ برتر را شکست و در حالی که جرقه یک فصلی خوانده می شد، به گلزنی هایش تا به امروز ادامه داده. 32-22-19 و 22 تعداد گل های زده صلاح در چهارفصل گذشته لیگ انگلیس است.
فرعون مصری علاوه بر اینکه نقش مهمی در قهرمانی لیگ و سی ال لیورپول داشته، در فصل افت مانه و فرمینیو عصای دست کلوپ شد تا قرمزهای بندر آنفیلد به لیگ اروپا تبعید نشوند.
جمع بندی
پیدا کردن وینگرهایی که ویژگی های نام برده شده را به صورت پکیج داشته باشند، یا حداقل با قسمتی از آن هم پوشانی داشته باشند کار آسانی نیست، آن ها در مارکت کم یاب و قیمتی هستند.
بحث دیگری نیز وجود دارد و آن سطح تیم هاست. مثلا خوزه کایخون در ناپولی فصلی 10-12 گل می زند. این رقم برای ناپولی قابل قبول است اما برای فیکس رئال مادرید نه.
مسئله دیگر، بهینگی است. وینیسیوس جونیور با سرعتش پشت دفاع فرار می کند اما تمام کنندگی ضعیف باعث می شود تا او کاندید خوبی برای وینگر 433 نباشد. رحیم استرلینگ حالت حد وسط دارد، تمام کنندگی او دلچسب نیست ولی قابل قبول است. بازیکنانی مثل هازارد، کوتینیو، گریلیش، دیبالا و ... علی رغم کیفیت فردی از نظر تاکتیکی مناسب 433 نیستند و برای این ترکیب بهینه نمی باشند. ایده ای که با مسی و رونالدو آغاز شده بود، اکنون با بازیکنان دیگری ادامه می یابد.
یادداشت ارسالی از حامد عباس نژاد