مصاحبه اختصاصی با سرکار خانم منظر ابراهیم پور، نویسنده کتاب «دلم به حرف نمی آید با نگاهت می آید».
در خصوص سابقه شغلی خود و نویسندگی خود توضیحاتی را بیان بفرمایید.من با دیپلم آموزش در ابتدایی را شروع کردم و بعد فوق دیپلم گرفتم و به مقطع راهنمایی رفتم و با فوق دیپلم بازنشسته شدم. چون به ادبیات علاقه داشتم و گاه گاهی شعر یا داستان مینوشتم برای بالا بردن سطح دانشم در این خصوص بعد از بازنشسته شدن لیسانس گرفتم.
در خصوص تالیف و انتشار کتابتان لطفاً مطالبی را بیان بفرمایید؟گاهی احساس میکردم نمیتوانم حرف دلم را آنطور که میخواهم در شعر یا داستان بیان کنم. دنبال یک قالب ادبی دیگر میگشتم که با کاریکلماتور آشنا شدم. جملات کوتاه و پرمعنی. علاقهمند شدم و شروع به نوشتن این قالب ادبی کردم و در این رابطه با اساتید بزرگ کاریکلماتور در تماس مجازی بودم. بعد از مدتی یکی از اساتید تصمیم گرفتند کتاب کاریکلماتور چاپ کنند و از آثار نویسندگان کاریکلماتور استفاده کنند. خوشبختانه من یکی از نویسندگان آن کتاب بودم. وقتی این کتاب مورد استقبال قرار گرفت من هم تصمیم گرفتم حاصل چند سالم کار خودم را کتاب کنم.
توصیه جنابعالی به دانش آموزان، فرهنگیان و آحاد جامعه در رابطه با کتاب و کتابخوانی چیست ؟فرقی نمیکند طرف چکاره باشد، هر فرد با سوادی باید در مواقعی که میتواند کتاب بخواند. کتاب دوستی صادق است.
در خصوص کتاب و اهمیت آن و فضای مجازی امروز که میل به کتابخوانی کم شده است لطفاً نظرات خود را بیان بفرمایید؟امروزه ببشتر کتابها صوتی شده اند، از یک طرف خوب است، کسی که با دستش کار میکند و سر و صدایی کارش ندارد میتواند همزمان کتاب مورد علاقه اش را گوش بدهد. اما از طرفی مولف کتابی که خواسته از این راه منبع درآمدی داشته باشد متاسفانه خبری نیست. من فکر میکنم میل به کتاب نوشتن کم شده، چون تا صوتی شده دیگر کمتر کتاب میخرند.
انتظار شما از مسئولین امر در خصوص حمایت از نویسندگان و مولفان چیست؟به نظر من یک هنرمند باید قبل از مرگش در جامعه شناخته شود، از هنرمند باید تقدیرکنند، هنرمند و اثرش را معرفی کنند.
خانم منظر ابراهیم پور، اگر توصیه ای به خوانندگان کتاب دارید بیان بفرمایید؟کسانی که کتاب میخوانند باید به آنهایی که نمیخوانند توصیه کرد با کتاب مانوس شوند.
کتاب شما کتابی متفاوت است و کاریکلماتور که یک شیوه جدید است برای خوانندگان، لطفاً به بیان نظرات و افکار سبک نوشتن توضیحات لازم را محبت بفرمایید؟وقتی ادبیات را خانه فرض کنیم قالب های ادبی مثل کوچه میمانند که هر کدام از راهی به خانه میرسند. اما نه شکل و شباهت خانه دائمی است نه کوچه هایی که به آن میرسند یکنواخت هستند. کاریکلماتور یک قالب ادبی نوین است که از تولدش بیش از چند دهه نمیگذرد.
( کاریکلماتور ) سخنان کوتاه و حکیمانه و طنز دار و تفکر انگیز و گاهی انتقاد آمیز هستند که در آنها نکته ای هست و اصول مهمش ایجاز و تصویری بودن هست.
از وقتی که در اختیار ما قرار دادید صمیمانه سپاسگزاریم اگر در پایان حرف یا صحبتی با خوانندگان دارید بیان بفرمایید؟از دوستان ادبیات میخواهم که این قالب ادبی نوپا را بیشتر بخوانند و سعی کنند بیشتر در جهت شناخت آن گام بردارند.
منبع مصاحبه : محمد برزویی در هفته نامه ایل بختیاری
نمونه هایی از کاریکلماتورهای منظر ابراهیم پور : کاش حق مان را کف دستمان بگذارند . بعضی ها، تا زِنده اند، تازَنده اند . از وقتی نانمان آجر شده، برای گنجشکان هم خرده آجر پرتاب می کنیم . جیب بغلیم از قلبم مواظبت می کند. خودش را کوچک کرد تا در دلِ طرف جا بگیرد. با رادیو، می شود تمام کشورها را گرفت! در دایره ی هستی، دور زدن ممنوع است. اول او را سرِ جایش نشاند، بعد خودش نشست. فقط زمستان می تواند، موی سر فقر را یک دست کند. با اینکه با یک دست نوشته بود ولی نوشته اش یک دست نبود. نگاهت، هر چه رشتم پاره کرد. با کفش های تا به تا نمی شود خوشبختی را قدم زد. کسانی که حرف هایشان بو دار است باید در دهانشان بوگیر بگذارند. خط ِ لبانش مثل خط نگاهش خوانا نبود ماسک زده بود. وقتی نتوانست دورمان بزند، میدان را خالی کرد. نه فقط در کره ی مریخ، بلکه در کره زمین هم آدم پیدا نمی شود.