رکورد رضازاده را شکست، بارِ مشکلات ام!
کاریکلماتورهای طنزپردازی شیرازی حرف “اوّل” را که زدم، حرف “آخِر”دهان کجی کرد! عید “پاک” را، در گرمابه جشن گرفتم! شب تا صبح “تاب” آورد، همه را به شهربازی فروخت! عاشق موش کوری هستم که زیبائی جفت اش را چشم بسته باور دارد! سیر بود، تازه فریب “خورده” بود! آدم الکن، با خط شکسته می نویسد! رکورد رضازاده را شکست، بارِ مشکلات ام! خرمای گندیده، محصول نخل مرداب است! برای بستن لوله هایش، شیر فلکه خرید! فرهاد تُرش می کرد، تا ماست : شیرین می خورد! سفارت بهشت است روی زمین، آغوشت! سرِ دوراهی، بار انداز دولتی است! تا “خودم را پیدا می کنم”، به “سایه” ام دستخوش می دهم! زخم کهنه ام را، با چند زخم کهنه تاخت زدم! بچّه ام را به گرگ دادم برای تربیّت، وقتی از”شیر”گرفتم اش! امروز شعرم نمی آید، مریض است! یخ زدم، وقتی می خواستم از”صفر”شروع کنم! از بس “فریاد”هایم را”خورده”ام، مُدام”سکوت”استفراغ می کنم! برای رفتنِ توی فکر، از مغزم اجازه می گیرم! “بندری”می زدم در ساندویچی، با نِی انبان! برای کشیدن یک نفس عمیق، کاغذ کم آوردم. خواستم “بگیرم”اش، آنتن نمی داد در محضر! برای ترکِ”شیشه”، “گل”می زد فوروارد! پهلوانِ زورخانه، لَنگِ لُنگ بود، تا حریف را”لِنگ”کند! به دستورِ”سلطان”، “سردار”شده بود”آزمون”!نویسنده : ابوالقاسم صلح جو