ای کاش کبوتر حرم بودم ... + پادکست
از بچگی حسرت حال خوش کبوترهات رو داشتم. که فارق از جهان، همیشه دور گنبدت می گشتند و با زبون بی زبونی به من می گفتند باید دور این عشق گشت.
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، از بچگی حسرت حال خوش کبوترهات رو داشتم. که فارق از جهان، همیشه دور گنبدت می گشتند و با زبون بی زبونی به من می گفتند باید دور این عشق گشت. عشقی به نام سلطان علی موسی الرضا. واسه همین دوست داشتم کبوتر باشم که همیشه تو حرم دور تو بگردم. نشد کبوتر باشم تا همیشه کنارت باشم، لا اقل مثل اون آهو شده چند ساعتی کنارم باشی تا صیاد گناهان من و از معرفت و محبت شما جدا نکنه. این اتفاق افتاد. چند سال پشت سر هم من رو طلبیدی و ضامنم شدی یا ضامن آهو. اما ای دل غافل که کفر نعمت از کفت بیرون کند. سه ساله که هم حسرت کبوترا رو می خورم و هم غبطه همه آهوهایی که تو این ایام کرونا، باز ضامنشون شدی.
ولی می دونم که دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت، جایی ننوشته است گنهکار نیاید. به لطفت منو دعوت کنی تا راحت تر نفس بکشم. چون من به عشق زنده ام و گرنه کمرم از بار گناه و ملامت خمیده. می خوام قدم رو راست کنم و بگویم منم زائر سلطان علی موسی الرضا. از خودم بدم نیاد که چقدر سیاه و کثیفم؛ آخه فقط وقتایی که از خورشید جمالت به من گی تابه، به محبتم افتخار می کنم که خرج شما شد.
قربون خادما و زائرانت.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا و رحمه الله و برکاته.