اسپوتنیک به نقل از نشنال اینترست آمریکا می نویسد: احتمالاً هیچ چیزی بیش از تصویری که افغان ها از بال های هواپیماهای جنگی C-17 آمریکایی از ارتفاع چند صد متری سقوط می کنند، در حکم نشانه شکست کامل واشنگتن نباشد. نه 2.3 تریلیون دلار از جیب مالیات دهندگان آمریکایی و مرگ 2400 سرباز به ایجاد افغانستان بعنوان یک کشور دموکراتیک و دوست آمریکا کمک نکرده است.
داستان مشابهی در عراق اتفاق افتاد. پس از صرف 2 تریلیون دلار و از دست دادن 4500 سرباز آمریکایی، عراق دو دستی تقدیم ایران شد. ایالات متحده کاری کرد که ایران در دهه 1980 نمی توانست آنرا انجام دهد - صدام حسین را برکنارکرد.
تهران هرگز مانند حالا در سیاست عراق نفوذ نداشته است. علاوه بر این ، حمله آمریکا به عراق نه تنها شرایطی برای گسترش ایران در عراق، سوریه و لبنان ایجاد کرد ، بلکه بهره برداری از صنعت نفتی پردرآمد عراق توسط روسیه و چین را نیز تسهیل نمود. در حال حاضر، روسیه به تحویل دهنده اصلی سلاح برای عراق تبدیل شده است.
همین سناریو در سوریه در حال تکرار است ، جایی که گمان می رود حدود 900 سرباز آمریکایی در آنجا مستقر هستند. حتی پس از صرف میلیاردها دلار، واشنگتن سرسختانه از بیهوده بودن تلاش های خود سر باز می زند. شرایط قومی ، قبیله ای و مذهبی در محل، و همچنین حضور بازیگران منطقه ای مانند روسیه ، ترکیه و ایران، مانع تلاش های واشنگتن برای ایجاد یک دولت کرد دوستدار آمریکا شده است.
ایجاد یک دولت کرد تقریباً غیرممکن است
وقتی اتحاد فرانسه و انگلیس با موفقیت خاورمیانه عثمانی را به کشورهای مستقل تقسیم کرد، نتوانست یک دولت کرد مستقل را ایجاد کند - کردها از وحدت برخوردار نبودند. در بخش یشتر قرن بیستم، تنش های اصلی بین قبیله بارزانی در استان اربیل عراق و طایفه طالبانی در استان سلیمانیه عراق بود.
در سال 2017 ، رقابت به سطح بی سابقه ای رسید. در میان این همه آشوب کردها ، برت مک گورک ، نماینده سابق آمریکا در سوریه ( نماینده ویژه سابق ریاست جمهوری در ائتلاف جهانی مقابله با داعش) (این سازمان تروریستی ممنوع در روسیه است) ، تلاش کرد تا اقشار رقیب کرد را متحد کند، اما موفق نشد. علیرغم علائم واضح تقسیمات غیرقابل حل ، واشنگتن تلاش کرد تا با متحد کردن کردهای عراق و سوریه یک دولت کرد را ایجاد کند ، مأموریتی که انگلیسی ها یک قرن پیش از آن شکست خورده بودند.
علاوه بر درگیری های داخلی بین کردها ، ترکیه ، دومین عضو بزرگ ناتو، حمله نظامی به سوریه را انجام داده است. علاوه بر این، ترکیه به عنوان یک غول اقتصادی و ژئوپلیتیک منطقه ای ، بخش عمده ای از تجارت و رودخانه فرات را کنترل می کند ، که برای بقای دولت تحت رهبری اتحادیه دموکراتیک کردهای سوریه از اهمیت حیاتی برخوردار است. سفیر سابق آمریکا در سوریه (2011-2014) رابرت فورد اذعان داشت: "بدون پوشش دیپلماتیک و نظامی ایالات متحده ، یگان های مدافع خلق / YPG در دو یا سه جبهه علیه ترکیه و دولت سوریه با جنگ روبرو خواهند شد ... برای جلوگیری از چنین نتیجه ای، ایالات متحده باید به طور نامحدود در شرق سوریه بماند. " روش دولت آمریکا نسبت به حضور نامحدود نیروهای آمریکایی در امتناع از حمایت از دولت ملی افغانستان و سقوط سریع این دولت نشان داده شد.
داعش مشکل آمریکا نیست
"دولت اسلامی" در نتیجه فروپاشی دولت عراق پس از سال 2003 شکل گرفت. این گروه در نسل کشی مسلمانان شیعه ، هزاران ترکمن عراقی و سوری، یزدی ، کلدانی و آشوری شرکت کرد. داعش دهها غیرنظامی را در ترکیه کشته است. در میان آمریکایی ها ، تنها قربانیان شناخته شده داعش دو روزنامه نگار و دو سرباز قراردادی هستند.
عملیات هوایی و زمینی به رهبری آمریکا در سالهای 2014-2019 به شکست داعش کمک کرد و امروز بعید است که دوباره احیا شود. بشار اسد ، رئیس جمهور سوریه ، با حمایت مسکو ، کنترل بسیاری از مناطق غرب فرات را باز ستاند. ترکیه خود را به عنوان یک قدرت نظامی در شمال عراق ، لیبی ، قفقاز جنوبی و شمال سوریه نشان داده است. ایران با تکیه بر نیروهای تحت کنترل خود ثابت کرده است که همچنان یک نیروی نظامی و سیاسی با نفوذ در سوریه و عراق خواهد بود. وضعیت ژئوپلیتیک منطقه تغییر کرده است. در حال حاضر احیای احتمالی داعش مشکل ترکیه ، سوریه ، روسیه و ایران است که وسایل لازم برای مقاومت در برابر آن را دارند.
اعتقاد بر این است که دولت کردستان می تواند به عنوان حمایتی برای اسرائیل در برابر ایران و سایر تهدیدات منطقه ای عمل کند. اما کردها ، به ویژه نیروهای دموکراتیک سوریه ، تمایلی به برهم زدن توازن ظریفی که با ایران ایجاد کردند ندارند.
در شرایط دشواری برای کردهای سوریه، نیروهای مردمی دفاع از خود، به رسم معمول، برای نجات خود به کمک اسد طرفدار ایران متوسل می شوند. به طور کلی، حریف بیگانه در خاورمیانه ایران نیست، بلکه ایالات متحده است. رهبری عالی نیروهای دموکراتیک سوریه می داند که اتحاد آنها با ایالات متحده موقتی است. آنها به نفع اسرائیل به ایران حمله نمی کنند.
بعد چه؟
آمریکا دستاوردهای بسیار زیادی دارد. اما از ویتنام گرفته تا افغانستان و عراق ، واشنگتن بارها ثابت کرده است که قدرت آن در دولت سازی نیست. آمریکا از درک الگوی هزار ساله روابط اجتماعی و قبیله ای در خاورمیانه عاجز است. آمریکا به ارتش خود متکی است و این تنها منجر به افزایش هرج و مرج می شود. حمایت بی چون و چرا از دست نشانده های آمریکایی تعادل را در منطقه بر هم زده است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، ایالات متحده سی سال را هدر داده است ، بین رودخانه های فرات و دجله در عراق و در کوههای افغانستان باقی مانده و شبح تروریسم را تعقیب می کرد. این امر ایالات متحده را از نظر مالی خسته کرد ، مردم آمریکا را در حالت "خستگی جنگی" مزمن قرار داد و چین را قادر ساخت تا به رقیبی جدی برای آمریکا تبدیل شود. واشنگتن به جای هدر دادن انرژی خود در سوریه ، بهتر است توجه خود را به مسائل مهم تری معطوف کند و اجازه بدهد خود کشورهای منطقه مشکلاتی را حل کنند که هرگز بر عهده ایالات متحده محول نشده بود.
نکات مطرح شده در این مقاله، نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده بوده و الزاماً عقاید هیئت تحریریه اسپوتنیک را بازتاب نمی دهد.