نه به پاستای جیرجیرک
علیه جنبش آنتوموفاژی یا خوردن حشرات برای نجات زمین نسیم بنایی چند وقت پیش رستورانی در پاریس راهاندازی شد که احتمالا کمتر کسی علاقه دارد به آن سر بزند. در این رستوان سالاد کرم، حشرات برشته به همراه سبزیجات، پاستای جیرجیرک و ملخ آغشته به شکلات داغ جلوی مشتری گذاشته میشود. البته صاحب این رستوران ادعا میکند غذاهایی را ارائه میکند که طعم...
علیه جنبش آنتوموفاژی یا خوردن حشرات برای نجات زمین
نسیم بنایی
چند وقت پیش رستورانی در پاریس راهاندازی شد که احتمالا کمتر کسی علاقه دارد به آن سر بزند. در این رستوان سالاد کرم، حشرات برشته به همراه سبزیجات، پاستای جیرجیرک و ملخ آغشته به شکلات داغ جلوی مشتری گذاشته میشود. البته صاحب این رستوران ادعا میکند غذاهایی را ارائه میکند که طعم ویژهای دارند و بعید است کسی از آن طعم لذت نبرد. برای مثال، از آردی استفاده میشود که از بدن کرمها تهیه شده است. آژانس امنیت غذایی اروپایی هم تایید کرده که این حشرات برای انسانها ضرری ندارند و قابل خوردن هستند. اما همه این کارها فقط برای نجات جان زمین انجام شده است. تولید غذا با حشرات، میزان کربن کمتری تولید میکند و درنتیجه به آیندهای پایدار کمک خواهد کرد. اما آیا برای نجات جان جهان واقعا راهی جز خوردن حشرات وجود ندارد؟
بسیاری از ساکنان آسیا، آفریقا و حتی آمریکای جنوبی و مرکزی حشرات را به عنوان بخشی از خوراک روزانه خود پذیرفتهاند. بااینحال، جمعیت زیادی هنوز نسبت به آن تردید نشان میدهند. حتی فرض کنید که به لحاظ سلامتی هم تایید شود که خوردن ملخ و جیرجیرک ضرری ندارد، با آن بخش چندشآورش چه باید کرد؟ اما مقوله خوردن حشرات به قدری جدی است که برای آن واژهای هم ابداع شده است؛ «آنتوموفاژی» (Entomophagy). شاید نگاهی دقیقتر به ماجرا، چراییِ این قضیه و ابعاد آن را برای ما روشنتر کند.
گوشت بخوریم یا ملخ؟
شاید خیلیها با خودشان بگویند وقتی گوشت، مرغ و حتی میوه و سبزیجات موجود است، چرا باید به خوردن حشرات تن داد؟ آن دستهای که به دنبال خوردن حشرات هستند، یعنی همانهایی که از کارشان با عنوان آنتوموفاژی یاد میشود، این کار خود را با دو دلیل توجیه میکنند. اول اینکه تهیه غذا به وسیله حشرات، اثرات کمتری روی محیط زیست میگذارد و دوم اینکه به لحاظ امنیت غذایی، انسانها چارهای ندارند و باید به سمت خوردن حشرات پیش بروند.
اما اتفاقی که در عمل پیش آمده، این است که خوردن حشرات به یک جریان جنجالی و اصلی بهویژه در کشورهای غربی تبدیل شده است. مصرفکنندگانی که نسبت به شرایط اقلیمی و وضعیت زمین آگاهی پیدا کردهاند، معتقدند با خوردن حشرات میتوان جان زمین را نجات داد. البته خوردن حشرات در کشورهای فقیر و کمتر توسعهیافته مثلا در کشورهای آفریقایی و آمریکایی هم رواج دارد، اما تنها ظاهر قضیه به هم شباهت دارد.
درحالیکه مردم در کشورهای آفریقایی یا کشورهای آسیایی نظیر چین، به دلیل کمبود مواد غذایی به ناچار به خوردن حشرات روی میآورند، خوردن حشرات در کشورهای ثروتمند و توسعهیافته، نوعی لاکچریبازی است. عموم غذایی که از ترکیب حشرات و سبزیجات در کشورهای پیشرفته تهیه میشوند، معمولا گرانقیمتتر از غذاهای معمولی هستند. گویی مردم در کشورهای توسعهیافته اغلب به خودشان زحمت میدهند و حشرات را میخورند تا در جریان حاضر باشند. آنها چنین کاری را انجام میدهند نه برای اینکه ضرورت دارد، بلکه صرفا به این خاطر که مد است. اما آیا واقعا چارهای نداریم و باید حشرات را بخوریم تا آیندگان حفظ شوند؟
حشرهخواری زیر ذرهبین
اگر ثابت شود که خوردن حشرات بیشتر از خوردن دام و طیور به زمین آسیب میرساند، باور خواهید کرد؟ بگذارید کمی قضیه را بشکافیم. تعداد حشراتی که برای یک وعده غذایی نیاز است، قطعا بیشتر از تعداد جوجههایی است که در یک وعده قرار است میل کنید. این مقایسه عددیِ حشرات با موردی مثل گاو که حتی ممکن هم نیست. در واقع یک شخص خوشخوراک احتمالا باید چیز در حدود 500 تا هزار جیرجیرک را بخورد که با پروتئین موجود در 250 گرم گوشت گاو برابری کند.
یکی از دلایلی که افراد بهشدت از خوردن حشرات استقبال میکنند و اصرار دارند آسیب کمتری وارد میکند، این است که تنها یک حشره کوچک را میبینند و همان یکی را با حیوانات بزرگ مقایسه میکنند. این در حالی است که کسی با خوردن یک ملخ یا یک کرم سیر نمیشود و برای اینکه مواد مغذی بدنش تامین شود، باید مقدار زیادی از این حشرات را مصرف کند.
حتی افرادی که از طرح خوردن حشرات استقبال میکنند هم شاید در ذهنشان چنین تصویری دارند: «یه دونه جیرجیرک که دیگه قابل این حرفها رو نداره! میخورم هر جوره دیگه!» اما راستش اینطور نیست. برای تامین پروتئین مورد نیاز بدن، باید تعداد زیادی از آن ملخها و کرمها را خورد. درواقع نوعی نگاه غیرواقعبینانه و نزدیکبینانه به خوردن حشرات در میان اکثر مردم وجود دارد.
اما ماجرا به همین مورد ختم نمیشود. مسئله دیگری هم وجود دارد که اغلب به آن کمتوجهی میشود. حشرات کوچکی مانند کرم و ملخ قطعا آسیبپذیری بیشتری نسبت به مرغ و گاو و گوسفند دارند. درواقع نرخ مرگومیر در میان حشرات بالاتر از حیواناتی است که جثه بزرگی دارند. البته هنوز دادههای دقیقی از مزارع پرورش حشرات و نرخ مرگومیر آنها موجود نیست و احتمالا جان حشرات در محیط آزمایشگاهی یا مزارع پرورش حشرات، کمتر به خطر میافتد. دلیلش هم ساده است؛ حشرات در چنین مزارعی، غذای بیشتری در دسترس خود دارند، کمتر بیمار میشوند و بعید است حیوانی در آن مزرعه پیدا شود که بتواند آنها را شکار کند. اما باز هم گزارشهایی از مزارع پرورش حشرات وجود دارد که ادعا میکند نرخ مرگومیر حشرات در آنها چندان پایین نیست.
به این ترتیب، میانگین سنی آنها نسبت به سایر حیوانات پایینتر است و به همین خاطر بعید است هزینه کردن برای تولیدشان، کار چندان مقرونبهصرفهای باشد.
علیه جنبش آنتوموفاژی
آنتوموفاژی معمولا به عنوان ایدهای به انسانها فروخته میشود که دوستدار محیط زیست است و مانند کشتن و خوردن گاو و گوسفند آسیب نمیرساند. کمی عجیب است که چرا تا این اندازه روی خوردن حشرات مانور داده میشود و در کشورهای توسعهیافتهای مانند فرانسه هم برای تشویق به این کار، رستوران راهاندازی میشود، اما بهندرت روی گیاهخواری و خوردن سبزیجات تاکید میشود. مگر خوردن گیاهان و سبزیجات چه ضرری دارد که باید حتما به خوردن ملخ و کرم روی آورد. گویی حشرهخواری «باحالتر» از گیاهخواری است و به همین خاطر برخی افرادِ پیرو مد، از آن حمایت و پیروی میکنند.
پرورش حشرات زحمت زیادی دارد، اما آورده کمی به دست میدهد. درنتیجه بعید است کسی بتواند مزرعه پرورش حشرات خودش را راهاندازی کند. این در حالی است که هر کسی میتواند زمانی برای خودش یک باغچه کوچک داشته باشد، یا حتی در آپارتمانش، گلدانهایی داشته باشد و در آن سبزیجات بکارد. دستکم این ایده، شدنیتر به نظر میرسد.
جنبش آنتوموفاژی ظاهرا جنبشی است که از روی ضرورت و برای آینده زمین شکل گرفته است، اما وقتی این جنبش را زیر ذرهبین میبرید، با حفرههای بسیاری روبهرو میشوید که پر کردن آنها چندان ساده نیست. خوردن حشرات بیش از آنکه اقدامی برای حفظ زمین باشد، اقدامی به نظر میرسد که مد شده است و جریان خاصی اصرار دارد از آن پیروی کند. در شرایطی که گیاهخواری هنوز مخالفان سرسختی دارد که در مورد آن بحث میکنند، طبیعی است که خوردن حشرات هم محل بحث باشد. توصیه ما این است که عجالتا دست نگه دارید و حشرات را نخورید تا ببینیم راه دیگری هم برای زمین یافت میشود یا ایراد کار فقط در چیزهایی است که ما میخوریم.
عمر کوتاه حشرات
بسیاری از تحلیلگران میگویند حشراتی که در مزارع پرورش پیدا میکنند، اغلب زندگی بهتری دارند. آنها عموما در محیطهای تاریک رشد میکنند، یعنی محیطی که برایشان ایدهآل است. همیشه مواد غذایی در اختیارشان است و خبری از شکارچیان طبیعی هم نیست. بیماری و انگل هم تهدیدشان نخواهد کرد. خلاصه که در مزرعه پرورش حشره، زندگی بر وفق مراد حشرات است. بااینحال بررسیها نشان میدهد گاهی اوقات مزرعهها تمامی حشرات خود را ناگهان مثلا بر اثر یک بیماری، از دست دادهاند. برای مثال گزارشی از سال 2015 وجود دارد که ناگهان نوعی ویروس فلجکننده جیرجیرک شایع شده و باعث شده تمامی مزارع پرورشدهنده جیرجیرک کار خود را تعطیل کنند، چراکه این ویروس بیش از 90 درصد از محصولات آنها را از بین برده است. حتی در برخی موارد نوع تغذیه حشرات میتواند به آنها آسیب برساند. موارد متعددی گزارش شده که آنها به دلیل تغذیهای که با بدنشان سازگاری نداشته، جان خود را از دست دادهاند و کمتر از نیمی از آنها زنده ماندهاند. طبق برخی بررسیها جیرجیرکهای خانگی در مزارع پرورش حشره حدود 55 درصد شانس زنده ماندن دارند. کرمهای زرد هم حدود 80 درصد احتمال دارد که زنده بمانند. به این ترتیب، تصویر رفتهرفته شکنندهتر میشود. درحالیکه حشرات شانس کمی برای زنده ماندن در هر محیطی حتی محیطهای گرم و نرم آزمایشگاهی دارند، حیواناتی مانند مرغ و گاو در بیشتر مواقع جان سالم به در میبرند و خوراک مورد نیاز انسانها را تامین میکنند. عدهای از افراد که با جریان حشرهخواری همراه میشوند، به شیوههای سلاخی حیوانات اشاره میکنند و در نتیجه کشتن و خوردن حشرات را انسانیتر و اخلاقیتر میبینند. صفحهای ویکیپدیایی در زبان انگلیسی وجود دارد که در آن نحوه کشتار حشرات را توضیح داده است. اجازه دهید در این گزارش آن اطلاعات را تکرار نکنیم و به همین مقدار بسنده کنیم که در بهترین حالت حشرات را با حرارت زیاد به کمک روغن میسوزانند تا بخورند. در ضمن اکثر حشرات نسبت به گرما حسگرهایی دارند و خیلی سریع نسبت به محیطهای گرم واکنش نشان میدهند. البته در برخی موارد هم حشرات را به صورت زنده میخورند. همین میزان از اطلاعات هم کافی است تا ما را به این نتیجه برساند که کشتار و خوردن حشرات قطعا انسانیتر و اخلاقیتر به نظر نمیرسد.
چلچراغ 820