از حرفش کوتاه آمد تا بحث به درازا نکشد/کاریکلماتور


از حرفش کوتاه آمد تا بحث به درازا نکشد/کاریکلماتور

از حرفش کوتاه آمد تا بحث به درازا نکشد ! کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا * چهره نخراشیده اش را با غم خراشید ! * با... ادامه مطلب...

از حرفش کوتاه آمد تا بحث به درازا نکشد !

کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا

* چهره نخراشیده اش را با غم خراشید !

* با آنکه در حاشیه شهر زندگی می کرد زندگی بی حاشیه داشت !

* از وقتی که روده کوچیکه روده بزرگه را خورد دیگر یک روده راست در شکمش نداشت تا روده درازی کند!

* سنگ تراش ریش انبوهش را بر سنگ تراشید !

* مراد از خر شیطان پایین نیامد، شیطان هم سوار خر مراد شد !

* دلتنگ باغ دلگشایم !

* باورتم نمی شود من بشکه باروتم کبریت بکش !

* از شوق پرواز در پوستم نمی گنجیدم، پوستم را کندند تا پرواز کنم !

* اول توی دلم را خالی کرد بعد خودش را در دلم جا کرد!

صفحه آپارات شیرین طنز

* پدر نمازش را بجا آورد، مرا بجا نیاورد!

* هزار وعده¬ی خوبان را یکی با یک وعده¬ی صبحانه تاخت زد!

* در نظر بازی ما رقیبان جِر می¬زنند!

* زد به چاک جاده، جاده دهانش را چاک داد!

* در مقابل دندانپزشک اگر دهانت را نبندی، دهانت را سرویس می¬کند!

* صبحانه¬ی کاری را به وقت شام در ناهار خوران خوردیم!

*شهریور مهرِآذر به دلِ بهمن افتاد !

* از حرفش کوتاه آمد تا بحث به درازا نکشد !

* دریا با موج مکزیکی خودش را به خلیج مکزیک رساند !

* موج دریا در چشمان دریا موج می زد !

* آنقدر درازگوئی کردم تا گوش هایش دراز شد و کوتاه آمد !

* ساحل، موج دریا را نوازش کرد؛ دریا پای ساحل را بوسه زد !



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!