کاریکلماتور با گویش شیرازی با واژهٔ گل
تعدادی کاریکلماتور با گویش شیرازی با واژهٔ گل 1-تا قُرصِشِ بالُ اِنداخت، تو هوا گُل گرفتم! 2-بَرِی شفاف سازی، از گُل نازک تر گفتم بِهِش!... ادامه مطلب...
تعدادی کاریکلماتور با گویش شیرازی با واژهٔ گل
۱-تا قُرصِشِ بالُ اِنداخت، تو هوا گُل گرفتم!
۲-بَرِی شفاف سازی، از گُل نازک تر گفتم بِهِش!
۳-تا بُنگ زدم: سلام گُلُم، “خارِشِ” دیدم!
۴-از سَرِ گُلِ چُییم، گُلاب گرفتم!
۵-یِی گُلِ شامی رِتو گُلدونِ کووارِیو کاشتَم !
۶-با یِی گُلِ آتیش، گُلِسّونِ سَدی رِ اَلُو زدم!
۷-آمو تو یِی گُلِ جُ، گُل خوردم!
۸-آهکِ گُلورِ تو سرند، حُولی حمّالیش کِردَم!
۹-تا “زنگ” زد، گُلِ میخو پِژمُرد!
۱۰-پِلَنگِ ایرانی، کِ گُل خاری نیس!
۱۱-با خوردنِ گُل، رو گُلِیرو گُلی شد!
۱۲-تو بازی با “برق”، جیگَرِ فورواردو گُل زد!
۱۳-اِسمِ عشقُم، گِلِ چیش دَردووِ، نوم خدا!
۱۴-گُلِ عروس، “سِکّه”بود!
۱۵-گُل کاشت، من آبِش دادم!
۱۶-باهارِ، بِ گُلِ روش بخشیدم اُی شُمُو!
۱۷-فوروارد گُل زده بود، میوَش!
۱۸-تا کارِش گُل کِرد، لَنگ پِرآفساید تشخیص داد!
۱۹-پُشتِ گُلو، پُشتِ گُلی بود!
۲۰- باهار دوسیم، یِی گُلِ کاتلِیت،بِم داد!
۲۱- “نادر”، عِینِ گلِ هُم هُم بود!
۲۲-گُلِ دَسِش افتیدِ بود!
۲۳-لُپُی آبیبیم، گل اِنداختِ بود، تو سَبَد!
چم واژه ها با گویش شیرازی :
گل گرفتن = بُل گرفتن
بُنگ = بانگ – فریاد
خار = تیغِ گل – خواهر
یِی گل = یک دانه
اَلُو = آتش
آهک گل = آهک به عمل آمده – آهک شکفته
گل خاری = خاکستری رنگ
گل دَس = دکمه سر دست
گُلی = سرخ رنگ
برق = تیم قدیمی فوتبال شیراز
گل چیش دردو = گل شقایق
گل رو = صورت چون گل
گُلِ هُم هُم = اشاره به چبز نایاب
آ بی بی = مادر بزرگ
نویسنده : ابوالقاسم صلح جو