مزدک میرعابدینی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «مرد حلزونی» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: اکران در «هنروتجربه» عملاً تنها فرصت دیده شدن برخی فیلمهاست و گزینههای دیگری پیش روی خود نداشتم. «مرد حلزونی» فیلمی است که سالها بود سراغش میرفتم و بخشهایی از آن را مینوشتم، برخی راشها که گرفته بودم طبقهبندی میکردم و در مجموع خیلی طول کشید تا داستان فیلم به سرانجام برسد. گویی این داستان همزمان با سفرهای خود من میان ایران و آمریکا شکل گرفت.
وی افزود: اولین نسخه فیلمنامه این فیلم را زمانی که در لسآنجلس بودم، به زبان انگلیسی نوشتم. بعد که به ایران برگشتم، هم خیلی فضای داستان آن ایرانیتر شد و هم با استفاده از نریشن فضای روایت شکل متفاوتی پیدا کرد. ظاهر فیلم شاید کمی سروشکل مستند داشته باشد و به همین دلیل مخاطب را فریب دهد اما یک فیلم کاملاً داستانی و روایی است.
میرعابدینی درباره تأثیر شرایط زیستی خود در ایران و آمریکا بر این فیلم اظهار کرد: هم میتوان گفت این تأثیر وجود دارد و هم خیر. در واقع فیلم قصهای قویتر از این ماجرا دارد. شاید به دلیل مجموعه فیلمهایی که تا به امروز تهیه کردهام، چنین حسی به مخاطب القا شود اما این حس فریبنده است. «مرد حلزونی» ظاهر مستند دارد اما در باطن کاملاً از جنس داستان و قصه است. نزدیک به یک سال برای این فیلم قصه نوشتهام و موجودی خیالی خلق کردهام که ایفاگر نقش آن در فیلم خودم بودم.
این کارگردان تأکید کرد: من تنها بازیگر این فیلم هستم و داستان آن ربط چندانی به زندگی شخصی من ندارد. البته که من هم مهاجرت را تجربه کردهام اما آن تجربه تنها پشتوانهای بود که بتوانم این قصه را بنویسم. احساس من این است که مهاجرت تجربهای است که آدمها وقتی از آن سرخورده میشوند، بسیار آن را تاریک میبینند و وقتی در آستانه رفتن هستند و در مسیر آن به موفقیتی هم دست پیدا میکنند، خیلی آن را روشن تصور میکنند. از این منظر مهاجرت یک تجربه کاملاً شخصی و حس ما نسبت به آن نسبی است. به همین دلیل ترجیح میدهم هر کسی که با فیلم مواجه میشود، براساس برداشتهای خودش درباره قهرمان اصلی فیلم به جمعبندی برسد که آیا مجبور به ماندن و برگشتن شده است، یا خیر؟
وی افزود: من دوستان متفاوتی در این سالها داشتهام. عدهای که از زندگی در خارج از کشور لذت بیشتری میبرند و عدهای که بعد از بازگشت به وطن به آرامش میرسند. به همین دلیل مواجهه با «مهاجرت» را یک تجربه کاملاً شخصی قلمداد میکنم. برای خود من فیلم «مرد حلزونی» یک سفرنامه و فیلم جادهای است.
میرعابدینی درباره توانایی این فیلم در برقراری ارتباط با مخاطب پس از اکران در گروه «هنروتجربه» گفت: بازهم تأکید میکنم که انتخابی در این زمینه نداشتم. این جنس فیلم تنها در گروه «هنروتجربه» امکان اکران دارد. گفتند فیلم در این گروه میتواند اکران شود، من هم گفتم چشم! درباره بازه زمانی اکران فیلم هم شرایط همینگونه است و ما چندان تصمیمگیر نیستیم که فیلم چند هفته روی پرده باشد.
این فیلمساز در پایان گفت: احساس میکنم اواخر فعالیت گروه «هنروتجربه» هم باشد. هرچند امیدوارم که فعالیت این گروه ادامه پیدا کند ولی احساسم اینگونه است که سال آخر فعالیت این گروه سینمایی است.
مزدک میرعابدینی نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «مرد حلزونی» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آن توضیح داد: اکران در «هنروتجربه» عملاً تنها فرصت دیده شدن برخی فیلمهاست و گزینههای دیگری پیش روی خود نداشتم. «مرد حلزونی» فیلمی است که سالها بود سراغش میرفتم و بخشهایی از آن را مینوشتم، برخی راشها که گرفته بودم طبقهبندی میکردم و در مجموع خیلی طول کشید تا داستان فیلم به سرانجام برسد. گویی این داستان همزمان با سفرهای خود من میان ایران و آمریکا شکل گرفت.
وی افزود: اولین نسخه فیلمنامه این فیلم را زمانی که در لسآنجلس بودم، به زبان انگلیسی نوشتم. بعد که به ایران برگشتم، هم خیلی فضای داستان آن ایرانیتر شد و هم با استفاده از نریشن فضای روایت شکل متفاوتی پیدا کرد. ظاهر فیلم شاید کمی سروشکل مستند داشته باشد و به همین دلیل مخاطب را فریب دهد اما یک فیلم کاملاً داستانی و روایی است.
میرعابدینی درباره تأثیر شرایط زیستی خود در ایران و آمریکا بر این فیلم اظهار کرد: هم میتوان گفت این تأثیر وجود دارد و هم خیر. در واقع فیلم قصهای قویتر از این ماجرا دارد. شاید به دلیل مجموعه فیلمهایی که تا به امروز تهیه کردهام، چنین حسی به مخاطب القا شود اما این حس فریبنده است. «مرد حلزونی» ظاهر مستند دارد اما در باطن کاملاً از جنس داستان و قصه است. نزدیک به یک سال برای این فیلم قصه نوشتهام و موجودی خیالی خلق کردهام که ایفاگر نقش آن در فیلم خودم بودم.
این کارگردان تأکید کرد: من تنها بازیگر این فیلم هستم و داستان آن ربط چندانی به زندگی شخصی من ندارد. البته که من هم مهاجرت را تجربه کردهام اما آن تجربه تنها پشتوانهای بود که بتوانم این قصه را بنویسم. احساس من این است که مهاجرت تجربهای است که آدمها وقتی از آن سرخورده میشوند، بسیار آن را تاریک میبینند و وقتی در آستانه رفتن هستند و در مسیر آن به موفقیتی هم دست پیدا میکنند، خیلی آن را روشن تصور میکنند. از این منظر مهاجرت یک تجربه کاملاً شخصی و حس ما نسبت به آن نسبی است. به همین دلیل ترجیح میدهم هر کسی که با فیلم مواجه میشود، براساس برداشتهای خودش درباره قهرمان اصلی فیلم به جمعبندی برسد که آیا مجبور به ماندن و برگشتن شده است، یا خیر؟
وی افزود: من دوستان متفاوتی در این سالها داشتهام. عدهای که از زندگی در خارج از کشور لذت بیشتری میبرند و عدهای که بعد از بازگشت به وطن به آرامش میرسند. به همین دلیل مواجهه با «مهاجرت» را یک تجربه کاملاً شخصی قلمداد میکنم. برای خود من فیلم «مرد حلزونی» یک سفرنامه و فیلم جادهای است.
میرعابدینی درباره توانایی این فیلم در برقراری ارتباط با مخاطب پس از اکران در گروه «هنروتجربه» گفت: بازهم تأکید میکنم که انتخابی در این زمینه نداشتم. این جنس فیلم تنها در گروه «هنروتجربه» امکان اکران دارد. گفتند فیلم در این گروه میتواند اکران شود، من هم گفتم چشم! درباره بازه زمانی اکران فیلم هم شرایط همینگونه است و ما چندان تصمیمگیر نیستیم که فیلم چند هفته روی پرده باشد.
این فیلمساز در پایان گفت: احساس میکنم اواخر فعالیت گروه «هنروتجربه» هم باشد. هرچند امیدوارم که فعالیت این گروه ادامه پیدا کند ولی احساسم اینگونه است که سال آخر فعالیت این گروه سینمایی است.