«مهمون من کیه» برنامه اینستاگرامی با اجرای السا فیروز آذر است که در ایام نوروز میزبان هنرمندان کشور می باشد.

السا فیروز آذر در یکی از روزهای فروردین ماه 1401، میزبان شهرزاد کمال‌زاده بود که با یک سورپرایز جالب مواجه شد.

در این بخش بخشهایی از گفتگوی السا فیروزآذر با شهرزاد کمال‌زاده را درباره مسئله ازدواج و چالش های او در این موضوع می خوانیم.

گفتگوی اینستاگرامی السا فیروزآذر و شهرزاد کمال‌زاده

السا فیروزآذر در گفتگوی لایو اینستاگرامی خود پرسید که شهرزاد زیبا چرا تا الان ازدواج نکرده است؟

خانم کمال‌زاده در پاسخ خود گفت:

السا به نظر من انسان زمانی باید ازدواج کنه که ببینه از ازدواج چی می خواد؟

آیا واقعا دلت ی خواد که لباس عروس بپوشی؟ یا دوست داری که به یک استقلال برسی؟ دوست داری از خانواده خودت جدا بشی؟

آیا به دنبال مادیات هستی و دوست داری که همسر پولدار داشته باشی و ماشین خوب سوار بشی؟

من به شخصه همیشه دوست داشتم که اول به هر آنچه که در زندگی دوست داشتم برسم و آدمی را به خاطر چیزهای دیگر انتخاب کنم.

همیشه دوست داشتم مردی مانند پدرم که مسئولیت پذیر بود ، انسان سالم و اهل زندگی کردن بود. به همین دلیل تا الان ازدواج نکردم.

در فضای اینستاگرام برای من هیچ جاذبه ای وجود ندارد چون افرادی که به من پیشنهاد ازدواج می دهند شناختی از من نداشته و بر اساس نقشهایم در فیلم و سریال انتخابم می کنند. من خیلی آدم سختی هستم و تحمل من سخته.

در ادامه شهرزاد کمال‌زاده با رونمایی از سورپرایز خود، حلقه ازدواجش را مقابل دوربین گرفت که مورد تعجب السا فیروز آذر قرار گرفت.

بازیگر سریال گاندو در رابطه با قبول پیشنهاد ازدواج خود گفت:

من اصلا قصدش رو نداشتم و یک دفعه تصمیم گرفتم. خیلی بی هیجان اعلام کردم.

نیم ساعت پیش بود. خواستم 7 فروردین 1401 را جوری دیگر آغاز کنم. امروز هم شب تولدم هست و هم بله برونم.

من اصلا قصدش را نداشتم اما ظهر یکدفعه تصمیم گرفتم. چند وقتی بود که با شخصی آشنا شده و صحبت هایی برای ازدواج داشتیم.

هیچ چیزی را نمی توان برای آینده پیش بینی کرد و باید دید که در شرایط حال، چه چیز یا چه شخصی حال تو رو خوب می کنه و حرف تو رو می فهمه. چه چیزهایی رو به هم اضافه می کنید.

شهرزاد کمال‌زاده در پایان از السا فیروز آذر پرسید که تو چرا ازدواج نمی کنی و او در پاسخ گفت که از ازدواج می ترسد.

بیوگرافی شهرزاد کمال زاده

شهرزاد کمال زاده در سال 1364 و در تهران متولد شد.

کودکی شهرزاد کمال زاده

شهرزاد کمال زاده فارغ التحصیل مهندسی کامپیوتر و عضو تیم فوتبال و والیبال بانوان هنرمندان ایران می باشد.

شهرزاد کمال زاده در تیم والیبال

شهرزاد کمال زاده با بازی در سریال هزاران چشم ساخته کیانوش عیاری نخستین حضور تلویزیونی خود را تجربه کرد.

Shahrzad Kamalzadeh

داستان:هزاران چشم داستان آقای راوندی (مهدی هاشمی) است که دبیر تحریریه یک مجله است . او بواسطه شغلش و نامه هایی که مردم برای او می نویسند ارتباط تنگاتنگی با جامعه و مشکلات آن دارد. او هر بار که نامه کسی را می خواند، خودش را در آن فضای تعریف شده می بیند و بنابراین سعی می کند به نوعی بر مشکلات پیش آمده فائق آید که در ادامه ، حوادث طنزآمیزی به وجود می آید.

مصاحبه با شهرزاد کمال زاده

خودت را به طور کامل معرفی کن.

- هفتم فروردین سال 1364 در تهران متولد شدم. هفده سالگی وارد دانشگاه شدم و در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل دادم. اولین کار حرفه ای ام سریال «هزاران چشم» بود که در سن شانزده سالگی به عنوان اولین تجربه تصویری با آقای کیانوش عیاری همکاری کردم.

هر چه سواد بازیگر بالاتر باشد به نظرم در کارش موفق تر خواهد بود. حالا این سواد می تواند شامل هر چیزی باشد. در کنار بازیگری شخصا به رشته کامپیوتر علاقه داشتم و خانواده ام هم دوست داشتند که در این رشته ادامه تحصیل بدهم. در سال هایی که مشغول تحصیل در این رشته بودم سعی کردم اطلاعاتم را در مورد بازیگری افزایش دهم و با مطالعه و فیلم دیدن تلاش کردم که از این رشته فاصله نگیرم. در همین بین سعی کردم رابطه ام را با سینما حفظ کنم و به همین دلیل در چند کار به عنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان حضور داشتم تا اطلاعاتم پیرامون سینما بیشتر شود.

چطور با رضا کریمی آشنا شدی؟

- تقریبا دو سال پیش افتخار بازی در فیلم «آدمکش» به کارگردانی آقای رضا کریمی نصیبم شد و از همان جا با خصوصیات هنری ایشان آشنا شدم. اگر چه نقش کوتاهی در این فیلم برعهده من بود اما آن را دوست دارم و کار با رضا کریمی در همان نقش کوتاه هم برایم لذتبخش بود.

همین همکاری هم باعث شد به «راه طولانی» بپیوندی؟

- بله، البته من یکی از آخرین بازیگرانی بودم که به این پروژه پیوستم اما در مجموع همکاری خوبی که با آقای کریمی در آدمکش داشتم باعث شد که ایشان من را برای بازی در این سریال تلویزیونی انتخاب کنند.

چند ماه درگیر این مجموعه بودی؟

- فکر می کنم از فروردین ماه پیش تولید این سریال آغاز شد و در نهایت بیست آذر 90 هم تصویر برداری به پایان رسید. در مجموع حدود 9 ماه تصویربرداری این سریال طول کشید.

شهرزاد کمال زاده و سروش جمشیدی

از همکاری ات با رضا کیانیان و افسانه بایگان برایمان بگو.

- در این سال ها با بازیگران بزرگی همبازی بوده ام. مثلا اولین پروژه ای که در آن حضور پیدا کردم فیلمی بودن که در شانزده سالگی کار کردم و آقای مهدی هاشمی نقش پدرم را بازی می کردند. اکرم محمدی هم مادرم بودند، اما «راه طولانی» اولین مجموعه ای بود که به من فرصت همبازی شدن با بزرگانی چون رضا کیانیان و افسانه بایگان را می داد. صادقانه می گویم که روزهای اول کمی استرس داشتم اما بعد از اولین بار که مقابل این در بزرگوار بازی کردم تمام ترسم از بین رفت.

او در سال 1383 با بازی نقشی کوتاه در فیلم دیشب باباتو دیدم آیدا به کارگردانی رسول صدرعاملی وارد عالــم سینما شد.

عکس شهرزاد کمال زاده در کنار آرام جعفری و نسرین مقانلو

داستان:فیلم درباره دختری به نام آیدا است که متوجه می شود پدرش با زن غریبه ای رابطه دارد.

او پس از چندین سال حضور در تلویزیون و سینمای ایران، در بهار سال 1391 با پخش سریال راه طولانی به کارگـردانی رضا کریمی از شبکه یک تلویزیون ایران و بازی در نقش بهاره ، به شهرت رسید.

شهرزاد کمال زاده و افسانه بایگان به همراه خاطره حاتمی

در راه طولانی

داستان سریال:درباره مردی است که تلاش می کند به هر نحو ممکن خواسته های سه فرزندش را برآورده کند اما بدلیل مشکلات مالی از عهده این امر برنمی آید و تصمیم می گیرد در ازای یک تصادف رانندگی پولی بدست بیاورد، اما...

فیلم شناسی شهرزاد کمال زاده

سینمایی

ذوب شدن پادشاه (1393) روزگاری عشق و خیانت (1392) بشارت به یک شهروند هزاره سوم (1391 محمدهادی کریمی) عقاب صحرا (1391 مهرداد خوشبخت) سپید و سیاه (1388) نامزد آمریکایی من (1387 داوود توحید پرست) همخانه (1386 مهرداد فرید) دیشب باباتو دیدم آیدا (1383 رسول صدرعاملی )

مجموعه تلویزیونی

1396 - سفر در خانه (بهمن گودرزی) 1395 - در قصه ها زندگی می کنند (داود بیدل) 1395 - مرز خوشبختی 1395 - دیوار شیشه (راما قویدل) 1395 - آرام می گیریم (روح الله سهرابی) (شبکه دو) 1394 - نیاز (حسین سهیلی زاده) (شبکه اول) 1393 - زمستان گرم (رسول صانعی) (شبکه تهران) 1393 - رنگ شک (فریبرز عرب نیا) (شبکه سوم) 1393 - زخم (مسعود آب پرور)(شبکه سوم) 1392 - بچه های نسبتاً بد (سیروس مقدم) (شبکه اول) 1391 - شاید برای شما هم اتفاق بیفتد (شبکه تهران) 1390 - شاید برای شما هم اتفاق بیفتد (شبکه تهران) 1390 - راه طولانی (رضا کریمی) (شبکه اول) 1389 - دارا و ندار (مسعود ده نمکی) (شبکه تهران) 1389 - شاید برای شما هم اتفاق بیفتد (شبکه تهران) 1386 - روزگار قریب (کیانوش عیاری) (شبکه سوم) 1385–86 - قاب های خالی (مرتضی احمدی هرندی)(شبکه دو) 1384 - شبهای برره (مهران مدیری) (شبکه سوم) 1381 - هزاران چشم (کیانوش عیاری)(شبکه سوم)

تله فیلم

فرار (سید رضا صافی) روز هفتم (مهدی کرم پور) یک اتفاق به ظاهر ساده (مسعود تکاور) مهره سوخته (احمد معظمی) مادر نام دیگر عشق (محمود مزرعتی و ابوذر نوروز پور) زهره ترک (جواد مزد آبادی) به من کلک نزن (سید مهدی برقمی) دادگاهی در گندم زار (جواد مزد آبادی) کیلومتر چهارده قسمت دوم (آرش قادری) این یک تصادف نیست (بیژن شیرمرز) کت تنگ (آرمین و آبتین حشمتی) صدایم کن (افشین صادقی) زندگی بدون من (حسین حکمت پور) سیم آخر (صادق کامیار) اکباتان (سعید اسدی) بلور باران (شاهد احمد لو) گنج خانه سفید (شاهد احمدلو) کابوس (سیروس مقدم) گنج خانهٔ سفید نشانه ها (امیر شفیعیان)

مستند

باران در آفتاب (فرشاد فرشته حکمت)

فعالیتهای دیگر

دستیار کارگردان در فیلم مقلّد شیطان