نمود روبهرشد چهره اقوام در رسانه ملی
منبع خبر /
فرهنگی و هنری /
17-01-1401
رسانه ملی سال و قرن جدید را با رویکردی بهتر بویژه برای معرفی اقوام ایرانی آغاز کرده و این نمود مطلوب بیش از پیش جایگاه، پتانسیل و ویژگیهای اقوام مختلف و متنوع ایرانی را به مخاطب بازتعریف میکند.
رسانه ملی سال و قرن جدید را با رویکردی بهتر بویژه برای معرفی اقوام ایرانی آغاز کرده و این نمود مطلوب بیش از پیش جایگاه، پتانسیل و ویژگیهای اقوام مختلف و متنوع ایرانی را به مخاطب بازتعریف میکند.
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، از دیدگاه مقام معظم رهبری چرایی سیاست کثرتگرایی قومی بر پنچ محور اصلی یعنی پارادایم فکری، انسجام اجتماعی، اشتراکات قومی، سیاست بیگانگان و پتانسیل قومی متمرکز است. رهبر انقلاب دین را «عامل حقیقی وحدت» در جامعه ایرانی توصیف میکنند و دیگر عوامل وحدت مانند فرهنگ، سنتها و حتی زبان فارسی را با وجود عامل دین معنادار میدانند. ایشان میفرمایند: «عدهاى سعى مىکنند اهمیت عامل پیوند مستحکم دلهاى ملت ایران، یعنى ایمان اسلامى را کم کنند؛ نه، کشور و ملت یکپارچه است؛ البته یکپارچگىاش به خاطر تاریخ و جغرافیا و سنتها و فرهنگ است، اما عمدتاً به خاطر دین و مسأله رهبرى است که اجزاى این ملت را به هم وصل کرده و همه احساس یکپارچگى مىکنند».
رهبر معظم انقلاب بر استفاده از روحیه قومی برای پیشرفت ملی تأکید میکنند: «هر قومى از اقوام ایرانى، چه کرد، چه فارس، چه تُرک، چه بلوچ، چه عرب، چه ترکمن، چه لُر، سعى کند با همان روحیه قومى در جهت پیشرفت ملى، نه صرفاً پیشرفت قومى، گامهاى بلندترى بردارد».
از دیدگاه مقام معظم رهبری چگونگی سیاست تکثر قومی بر اساس چهار محور اصلی یعنی، مشارکت سیاسی اقوام، تبعیض ستیزی، کاهش احساس محرومیت، پذیرش اصل تنوع قومی و رعایت حقوق اقوام صورت میگیرد که این مهم با حمایت رسانه ملی محققتر خواهد شد. متاسفانه تا سالهای اخیر، حضور و بروز و ظهور اقوام ایرانی در موضوعات و سوژههای مختلف برنامهسازی رسانه ملی جای چندان برجستهای نداشت و همواره این مساله به شدت مغفول مانده نیاز به دیده شدن و پرداخته شدن داشت.
وجود تنوعات و تفاوت اجتماعی در ایران، ضرورت سیاست قومی و مدیریت سیاسی خردمندانه و منطقی را بیش از پیش ایجاب میکند و جمهوری اسلامی ایران با تأکید و تکیه بر آموزهها و ارزشهای والای فرهنگی اسلام و میراث تاریخی درخشان مشترک و احترام به اقوام، مذاهب و ادیان الهی و تأکید بر قانون اساسی که مشحون از آموزههای ارزشمند مبنی بر تأکید بر برادری و برابری انسانها و احترام به حقوق اقلیتهای مذهبی و دینی است، برخی زمینههای ذهنی ارتقای رضایتمندی شهروندان را در استانهای مختلف کشور مبتنی بر همزیستی برادرانه و صمیمی اقوام و پیروان مذاهب و ادیان گوناگون فراهم آورده است و این در شرایطی است که برخی متغیرهای سیاسی، داخلی و خارجی اثرگذار در این زمینه و نیز آثار سیاستهای دوران پهلوی، همواره مانع از مدیریت مطلوب مسائل قومی در کشور شده است. نظر به اهمیت این موضوع در امنیت کشور، رهبر معظم انقلاب، همواره با افراد و گروههای متخلف مردمی صحبت داشته و رهنمودهایی ارائه فرمودهاند که وظیفه تلویزیون را برای ارائه نمودی مثبت، ارزشمند و افتخارآمیز از اقوام ایرانی محتوم میداند.
درحالی که هویتهای جهانی و فراملی در حال گسترش هستند و انسانهای روی زمین روز به روز سلایق، تعلقات و ادراکات جهانیتری پیدا میکنند، هویتهای قومی و محلی، که برایند مقاومت در مقابل فرهنگهای جهانی هستند، نیز روزبه روز قدرت و ظهور بیشتری مییابند. حتی پیشبینی میشود فرهنگ جهانی مجموعه بسیار متنوع و گستردهای از فرهنگهای کوچک محلی و قومی باشد.
اکنون باید دید که وضعیت فرهنگی کشور ما در عصر جهانی شدن چگونه خواهد بود و آیا قادر خواهیم بود هویت سیاسی ــ فرهنگی خودمان را براساس نیازها و درخواستهای خود شکل دهیم؟ پرواضح است که اگر استراتژی دقیق و منسجم و سیاستگذاری صحیحی در مورد مسئله قومیتهای ایرانی طراحی و اجرا نشود، نمیتوان مطمئن بود که هویت قومی و هویت ملی ما ایرانیان، با دسیسههای بیگانگان سودجو، در تعارض قرار نگیرد و آنچه میتواند سبب قوت و بالندگی فرهنگی ما شود، به نقطه ضعف تبدیل نگردد.
ما برای جهانی شدن باید بتوانیم بومی بیندیشیم تا دستاورد چشمگیری داشته باشیم. برخی از قدرتها فرهنگ کشور خود را فرهنگ جهانی معرفی میکنند، عملکرد آن باعث مقاومت میشود و قطبی که خود را به عنوان جهان معرفی میکند، همان قدر که از ارتش استفاده میکند باید از فضای علمی و آکادمیک و ظرفیتهای قومی نیز استفاده کند. جهانی شدن نه تنها سبب از بین رفتن فرهنگهای بومی و محلی نخواهد شد، بلکه آنها را تقویت و تثبیت خواهد کرد. رویکرد کشور ما در عصر جهانی شدن باید نقادانه، فعال و همراه با بازیگری و حضور در صحنه باشد.
حالا خوشبختانه رسانه ملی، سال و قرن جدید را با رویکردی بهتر بویژه برای معرفی اقوام ایرانی آغاز کرده و این نمود مطلوب بیش از پیش، جایگاه، پتانسیل و ویژگیهای اقوام مختلف و متنوع ایرانی را برای مخاطب و بویژه نسل جدید بازتعریف میکند.
حضور اقوام مختلف از جمله اقوام ترک، کرد، عرب، بلوچ، لر، بختیاری، ترکمن و...در برنامههای پربیننده صدا و سیما در نوروز ۱۴۰۱ و معرفی آداب، رسوم، گویش و موسیقی آنها، نشانگر توجه به ارزشهای قومی است.
به فراخور برنامههای متنوع تولیدی سازمان صدا و سیما که در حوزههای فرهنگی هنری و سرگرمی تولید میشوند، شاهد افزایش حضور اقوام مختلف از جای جای میهنمان در قاب تلویزیون هستیم که این خود نوید دهنده نگاهی ارزشمند و بومیمحور است. نگاهی که میتواند نگاه ناقص، مشکلدار و غیرمنطقی به اقوام را تغییر داده و بر پذیرش اجتماعی و شناخت بیشتر عموم جامعه از رنگینکمان اقوام ایرانی تاثیر قاطع بگذارد.
برنامههای تلویزیونی و فیلم و سریال از جمله مدیومهای تأثیرگذار و فرهنگساز در میان جوامع امروزی است به ویژه اینکه به دلیل مشغله بالای مردمان، غالباً امکان تجربه شخصی و مستقیم فرد درباره پدیدهای خاص میسر نیست و لذا در مواجهه با یک محصول بصری، ناخودآگاه القائات مورد نظر فرهنگی به مخاطب منتقل میشود.
از سریال «نون خ» گرفته که از سالهای گذشته روی آنتن رفت و به فرهنگ و پوشش مناطق کردنشین کشورمان در قالبی سرگرمکننده میپردازد تا سریال «دودکش۲» که به فرهنگ و مردمان خطه شمال میپردازد، رویکرد تلویزیون با حضور محسوس و ملموس اقوام ایرانی در برنامههای پربینندهای چون «عصر جدید» و «خندوانه» به مقوله اقوام ایرانی جدیتر شده است.
البته با این وجود که حضور اقوام و قومیتهای متنوع کشورمان در برنامههای صدا و سیما پررنگتر شده اما بعضا این برنامهها با ایراداتی هم مواجه هستند و در دل خود حواشی و انتقاداتی به دنبال دارند اما مهمترین وجه این موضوع همان حضور و معرفی پیکره کثیر فرهنگی قومی ایرانزمین است که تبعات مثبت کوتاه و بلند مدت فراوانی دارد.
برای نمونه در برنامه «عصر جدید» شاهد حضور و معرفی چهرههایی از هنرمندانی هستیم که تا پیش از این به هیچ عنوان مجالی برای ارائه هنر، فرهنگ، عادات و رسوم خود نداشتند و این برنامه از این جهت که به شناساندن اقوام ایرانی کمک میکند، قابل توجه است. مادامیکه امروزه با گسترش فضای مجازی، سهم قابل توجهی از جوانان و نوجوانان به مظاهر تمدن غربی و زرق و برق توخالی آن جذب شدهاند، تصویری که رسانه ملی از فرهنگها و خردهفرهنگهای نواحی ایران معرفی میکند میتواند هم آن نگاه کاملا غربی را محدود کند هم نگاهها را به سمت داشتههای ارزشمند خودی سوق دهد.
فصل سوم «عصرجدید» با اجرای احسان علیخانی، برنامه پرمخاطب سیما که از نیمه شعبان شروع شد، توجه خاصی به اقوام مختلف داشت. این برنامه که تا پاسی از نیمه شب ادامه داشت، با حضور گروههای مختلف هنری و شخصیتهای شناخته شده از میان اقوام ایرانی همراه بود و با اجرای خواننده گروه هنری بختیاری همزمان با تحویل سال نو به نقطه اوج خود رسید.
برنامه طنز خندوانه با اجرای رامبد جوان نیز در برنامههای نوروزی خود نگاه ویژهای به اقوام ایرانی داشت و اکثر شبها، میزبان یکی از قومیتها با لباس خاص خود بودند. در این برنامه شخصیتهای تاثیرگذار و هنرمندان اقوام، با سخنان خود و اجرای موسیقیهای فولکلوریک، به معرفی آداب بومی خود پرداختند.
جامعه ایرانی متشکل از خرده فرهنگها و جریانهای فراگیر فرهنگی امروزه در کوران حجم بالایی از فرهنگهای وارداتی در مرحله گذار است که از جمله ویژگیهای آن نوعی بلاتکلیفی مردمان آن را می توان برشمرد، بلاتکلیفی از این جهت که آنها در برابر حجم بالای چنین پدیدههایی قادر به تصمیم و انتخاب درست و یا حتی مقابله با آنها نبوده و البته غالبا در برابر پذیرش هر کدام از آنها خود را تسلیم نشان میدهند.
در چنین شرایطی بهترین ابزار به منظور یادآوری ریشههای فرهنگی به مردم که اغلب فرصتی برای مطالعه، پژوهش و پیگیری شخصی آنها فراهم نمیشود، مواجهه آنها با محصولی حاضر و آماده است که به آنها مستقیم و بدون واسطه ارائه شود.
هویتهای قومی، زبانی، دینی و محلی در حیات اجتماعی جامعه ایرانی قرنهاسـت کـه در کنـار یکدیگر زیست میکنند و توجه به مطالبات و نیازهای آنان در قاب نمادین رسانهای موجب تحکیم و تقویت همبستگی ملی میشود. افراد جامعه همواره به دنبال تعلق و پیوند به گروه هویتی به نـام ملت هستند، آنها میخواهند بخشی از ملت خودشان باشند و بـدان وسـیله شناسـایی شـوند. هر ملتی بتواند مفصـلبنـدی هـویتی خـود را محکم و استوار سازد در فراز و فرودهای سیاسی و امنیتی کمترین آسیب و صدمه را خواهد دید.
امروزه گسترش ارتباطات و فناوریهای مجازی از یک سـو، بـه رونـد جهـانی شـدن و همسـانی فرهنگی انجامیده و از سوی دیگر، موجب احیای خردهفرهنگها و گردآمدن اقوام و اقلیـتهـا در این شبکهها و در نتیجه افزایش روابط قومی و مطالبات ناشی از این روابط شده است. بر این اساس، کشورهای چندفرهنگی نیازمند داشتن برنامههای جـامع بـرای تولیـد و نمـایش از رسانههای رسمی هستند. رسانه ملی نیز نیازمند راهبردهایی برای برنامـه سـازی متنـوع خواهد بود.