من حامل شالم، از وقتی که سرما شده شامل حالم/33کاریکلماتور جدید
منبع خبر /
سرگرمی /
07-02-1401
منبع خبر
/
شیرین طنز /
سرگرمی
من حامل شالم، از وقتی که سرما شده شامل حالم! کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا وقتی که سیر میخوابم، سیر نمیخوابم! سر از سینه میبرد غم... ادامه مطلب...
من حامل شالم، از وقتی که سرما شده شامل حالم!
وقتی که سیر میخوابم، سیر نمیخوابم!
سر از سینه میبرد غم وقتی دل از غمش بریده باشی!
وقتی که قند چایی مینوشد، قند در دلش آب میشود!
چوب کبریت با کبریت اصطکاک پیدا کرد خودش را به آتش کشید!
دو کله قند بی نشان سر به هم سائیدند، بینشان شکر آب شد!
مهمانخانه داشت، مهمان خانه ما بود!
کارد میزدی خونش در نمیآمد، پشهای که به خونم تشنه بود!
قند قد کشید در خونم خوردنش قدغن شد!
کلک سوار کرد تا سوار کلک شود، این کلک خیال انگیز!
نفس ترافیک بند میآید وقتی تو چراغ سبز نشان بدهی!
شمع از غصه سوخت و آب شد وقتی عشق پروانه به گل فاش شد!
لامپ از حسادت سوخت، شمع در محفل عشاق میسوخت!
جفت پایش را توی یک
کفش کرده بود مردی که عقیده داشت کفشش لنگه ندارد!
فرهاد که جوش میآورد شیرین میزد!
شمع را کشتند تا ظلمت را چراغانی کنند!
کور سوی آرزویش رفت وقتی کورسوس امیدی در دلش روشن شد!
دزد ها شبهای مهتابی آفتابی نمیشوند!
صاف رفتم توی دل چین و چروک برگشتم!
ابر دلخون خون بارش میکند!
حرفهایم بوی خون میدهد وقتی لثهام خونریزی میکند!
آب زیر کاه بود دزد ناشی در کاهدان غرق شد!
سرخ پوست رنگ پریده با سیلی صورتش را سرخ نگه میدارد!
کش دست درازی کرد، دست از پا درازتر برگشت!
فنِ دک کردن سمج را فندک برایم روشن کرد!
وقتی کاردار زده شد، بی کار شدم!
پا شد با سر آمد از دست رفت!
انسان بی دل و دماغ، بی دلی ست که بوئی از انسانیت به دماغش نخورده!
آنقدر پا روی پا انداخت و دست روی دست گذاشت اکنون هزار پا و هزاردستان دارد!
من حامل شالم، از وقتی که سرما شده شامل حالم!
با یک من عسل هم نمیشد خوردش قورباغه ای که قورت داده بودم!
دل در گرو امانت فروشی داشتم فروختم!
شانس یک بار در خانه ات را میزند اگر دوبار زد، پستچی است!
قبل از آنکه کیفم پیش دوستان آبرویم را ببرد، دادم بزنندش!