نقاط قوت و ضعف سریال «نجلا 2»


«نجلا» در فصل نخست، داستان خود را با نمایش اربعین سرخ آن سال به اوج برد و در موقعیتی حساس و میان مرگ و زندگی شخصیت‌هایش را رها کرد و حالا بعد از گذشت 2 سال سراغ آنها رفته تا زندگی پرفراز و نشیب نجلا و عبد را در کنار مردم خوزستان آن هم در آغاز جنگ تحمیلی روایت کند.

«نجلا» در فصل نخست، داستان خود را با نمایش اربعین سرخ آن سال به اوج برد و در موقعیتی حساس و میان مرگ و زندگی شخصیت‌هایش را رها کرد و حالا بعد از گذشت 2 سال سراغ آنها رفته تا زندگی پرفراز و نشیب نجلا و عبد را در کنار مردم خوزستان آن هم در آغاز جنگ تحمیلی روایت کند.
به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، سریال «نجلا۲»یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی به کارگردانی آقای «خیرالله تقیانی پور» و تهیه‌کنندگی آقای «سعید سعدی» است.
قصه نجلا، عاشقانه‌ای در دل دل جنگ
سریال «نجلا۲»که فصل اول آن سال ۱۳۹۹ به نمایش درآمد، یک داستان عاشقانه را روایت می‌کند که در سال ۵۸ اتفاق می‌افتد. عَبِد برای آنکه نجلا ازدواج با او را بپذیرد، تن به سفری خطرناک می‌دهد که در پی آن دستگیر و ناپدید می‌شود. نجلا منتظر عبد است و راضی نمی‌شود که با مرد دیگری ازدواج کند.
سریال نجلا۲، روایت کننده ماجرای عاشقانه میان «عبد» و «نجلا»است، عاشقانه‌ای که فصل نخست آن بستر روزهای پرتلاطم سال ۱۳۵۸ در خوزستان و عراق روایت شد، زمانه‌ای که یک‌ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضدانقلاب در جای جای ایران از جمله در خوزستان و شهرهای مرزی آن مشغول خرابکاری بود. «نجلا» با نمایش فضای سیاسی حاکم بر شهرهای مرزی درکنار وضعیت سیاسی حاکم بر کشور عراق به‌خوبی و ملموس توانست وضعیت مردمان عراق قبل از حمله صدام به ایران و مظلومیت آن‌ها در مقابل صدام‌حسین دیکتاتور، استخبارات و بعثیون را به تصویر بکشد. «نجلا»در فصل نخست، داستان خود را با نمایش اربعین سرخ آن سال به اوج برد و در موقعیتی حساس و میان مرگ و زندگی شخصیت‌هایش را رها کرد و حالا بعد از گذشت دو سال به سراغ آن‌ها رفته تا زندگی پرفراز و نشیب نجلا و عبد را در کنار مردم خوزستان آن هم در آغاز جنگ تحمیلی روایت کند.
نگاهی به نجلا از منظری هم‌دلانه؛ عاشقانه‌ای برای وطن
فصل دوم «نجلا» بیشتر از آنکه داستان عاشقانه نجلا و عبد باشد، روایتی صادقانه و ملموس از عاشقی مردم غیور خوزستان نسبت به وطن است. فضای ترس و دلهره توأم با دلاوری و سرسختی مردمان جنوب در سال‌های جنگ به خوبی در این عاشقانه گنجانده شده و این مهم‌ترین ویژگی سریال «نجلاست» تا جایی‌که می‌توان در کنار سریال «کیمیا» آن را روایتی تاریخی و مستند، درعین حال دراماتیک و عاشقانه از دوران جنگ تحمیلی دانست.
دوربین «نجلا۲» این بار نه تنها راوی خط مقدم و رشادت‌های رزمندگان بلکه راوی زندگی نابه‌سامان و آشفته مردم کوچه و بازار آن روزهای خوزستان و تلاش همه جانبه آن ها برای حفظ شهرشان در برابر اشغالگران است. از سوی دیگر «نجلا» با نزدیک‌تر شدن به نیروهای نظامی و مردمی عراق تصویری از آن‌ها به مخاطب نشان می‌دهد که تا به حال در کمتر سریال یا فیلمی درباره دفاع مقدس دیده‌ایم. فیلمساز هم به نیروهای ایرانی مزدور که در زمین عراق بازی می‌کنند پرداخته یادمان بیاید نقش دکتر خائن را و هم به نیروهای عراقی مردمی چون عباس و دوستانش و حتی_سلیمه_ دختر ژنرال پرداخته که مخالف این تجاوز هستند.
ویژگی دیگر سریال «نجلا۲» حضور بعثی‌های باهوش و زیرک داستان است، برخلاف سریال‌های اینچنینی که بعثی‌ها را احمق و ساده‌لوح نشان می‌دهند، «نجلا» توانسته از یک سو با نمایش نقشه‌های پیچیده و مخفی عدنان و ژنرال و از سوی دیگر با نمایش صحنه‌های مربوط به کتک خوردن زندانیان، کار زندانیان در کارگاه‌های زندان، لج و لجبازی مسئول زندان با عبد و عطا، طراحی نقشه‌های پیچیده و تحمل رنج‌های فراوان عبد برای فرار از زندان، شرایط سخت زندان‌های عراق را به‌خوبی برای مخاطب ترسیم کند و تصویری واقعی از دشمنی نشان دهد که ۸ سال به خاک‌ ما تجاوز کرد.
«نجلا۲» برای فرار از تلخی و سیاهی داستانش بخصوص در فصل دوم، به واسطه حضور شخصیت‌های شیرین و عطا چاشنی طنز هم دارد تا مخاطب را در به تصویر کشیدن بخشی از تاریخ معاصر کشورمان به خوبی با خود همراه کند.
به نظر می‌رسد تغییر بازیگر نجلا در فصل دوم ضربه‌ای به داستان وارد نکرده و محیا دهقانی بخوبی از پس ایفای این نقش برآمده اما شخصیت پردازی «نجلا۲»در فصل دوم بدرستی صورت نگرفته است و نجلا در این فصل تکلیفش با خودش مشخص نیست چه برسد به عبد. مخاطب اصلا نمی‌تواند دلیل روی‌گردانی گاه و بیگاه او از عبد را درک کند. همچنین وجه مادرانگی نجلا در داستان بسیار کمرنگ است که جای بسی تعجب دارد، آن هم با شناختی که مخاطب از زن و مادر ایرانی دارد.
نگاهی انتقادی به سریال نجلا؛ فقدان سیر منطقی و ضعف‌های ساختاری
از منظری انتقادی اگر ساختار این سریال را مورد واکاوی قرار دهیم می‌توان نوشت قصه سریال نجلا ضعیف است و سیر منطقی، واقعی، موقعیتی و تاریخی ندارد. تکلم بازیگران به زبان فارسی با لهجه محلی جنوبی و زبان عربی با لهجه محلی مردم آبادان و خرمشهر روی هم رفته با تکلم نظامیان بعثی به زبان عربی با لهجه عراقی خلط شده و با واقعیت گویشی منطقه، سنخیت ندارد.
به زعم منتقدین، موسیقی و ترانه‌های «ناظم الغزالی» عراقی و «عبدالحلیم حافظ» مصری، همسان با صحنه‌های جنوب کشورمان و یا اردوگاه اسرای ایرانی در عراق به خوبی و به‌جا انتخاب نشده است. سناریو دارای اشکالات عدیده است. «عباس» برادر «نجلا»، شخصیت‌پردازی نشده و حضورش در عراق که مورد تعقیب حزب بعث است، مبهم است. «عدنان» (افسر بعثی) که به راحتی بین عراق و ایران و بالعکس، تردد می‌کند، واقعیت ندارد و کاملا اشتباه است. مسلح بودن چند نفر دست نشانده و عمیل رژیم بعثی و به ویژه اسلحه کشیدن آن‌ها در ملأ عام در هنگام مرافعه با عَبِد در بیمارستان به دور از واقعیت است و با رویدادهای قبل و زمان جنگ، منافات دارد. ضعف تکنیکی و محتوایی سناریو، زحمات گروه کارگردانی را کم رنگ کرده است.
محمدتقی فهیم ـ منتقد سینما و تلویزیون ـ با اعتقاد بر اینکه این سریال در فصل اول کار قابل تامل و تحمل‌تری بود، گفت: این سریال در ابتدا امتیازش را از تازگی آدم‌ها و کاراکترهایش می‌گرفت و اساسا یکی از مولفه‌های اصلی هر کاری، نو بودن اثر است و اینکه وقتی مخاطب کار را می‌بیند به ذهنش می‌آید که تاکنون چنین اثری را ندیده است یا این نوع فضاها را کمتر دیده است. این ویژگی در فصل اول «نجلا» مشهود بود و تازگی داشت. اصلی‌ترین مسئله، داستان پردازی در این فصل است که روی آن باید کار می‌شد و نویسندگی داستان تقویت می‌شد؛ داستانی که فراز و فرودها سر جای خودش باشد و قهرمان مشخص باشد و مشخص شود که قهرمان اصلی کیست؟ به زعم منتقدین اساسا قصه‌هایی که قهرمان دارد، تکلیف قهرمان باید معلوم شود. اگر تک قهرمان است، مشخص شود، اگر دو یا سه قهرمان دارد، باید همدیگر را پوشش دهند و ضعف‌های همدیگر را تکمیل کنند و شخصیت‌ها رو به جلو باشند. به نظر می‌رسد در فصل دوم بر روی این‌ها کار نشده است.
وی با بیان اینکه داستان «نجلا» در فصل اول فضای تازه‌ای داشت، درباره‌ ویژگی‌های داستانی که در فصل اول درست روایت شد، عنوان کرد: فضای قبل از جنگ و تلاطم‌های داستانی جنگ در جنوب و در عین حال یک قصه‌ فرعی عاشقانه که در دل فضاسازی‌ها و مسائل مختلف پررنگ شده و مهمتر از آن دو شخصت سریال که جلوه‌ خوبی در کار داشتند، به ویژه کاراکتر «نجلا» با بازی بازیگر اصلی آن، نسبت به بقیه سریال کشش بیشتری برای مخاطب ایجاد می‌کرد و در آن مخاطب با زنی روبه رو بود که اقتدار دارد و دارای تفکر است، هیاهو و استراتژدی دارد. اما در فصل دوم به نظر می‌رسد کار لازمی صورت نگرفته است.
راهکارهایی برای نجات نجلا
راهکار نجات و تقویت محتوایی سریال نجلا بازنویسی سناریو بوده است و اکنون در صورت ادامه تولید، باید این امر رعایت شود، ضمناً این بازنویسی باید حامل پیام به جامعه هدف باشد و هدفمند شود.
انتخاب ناظر کیفی کارشناس و مشرف به فرهنگ آن منطقه و رویدادهای سال‌های ۵۶ تا بعد از جنگ تحمیلی آن موقعیت جغرافیایی، موجب تقویت سریال می‌شود و در ثبت وقایع تاریخی آن دوره حساس، اثربخش است.
بخش‌هایی از این سریال در قالب کارهای اطلاعاتی ـ جاسوسی و امنیتی می‌گنجد که لازم بود بر روی شخصیت‌های این بخش بسیار کار شود و نیازمند یک داستان قدرتمندتر بود. در حال حاضر یک ضلع مثلث عاشقانه فیلم در دامن نیروهای دشمن است که این موضوع هیچ کمکی به داستان اصلی نمی‌کند به نوعی که گره افکنی و گره‌گشایی بر سر جای خود به درستی انجام نمی‌شود و ساده انگارانه است.

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دانلود آهنگ علی زند وکیلی غمگین ترین آهنگ