به گزارش خبرنگار مهر، سال ۱۹۹۹ کتابی جنجالی در آمریکا و بریتانیا منتشر شد که به بررسی سرمایهگذاریها، فعالیتها و اقدامات فرهنگی آمریکا در دوران جنگ سرد میپرداخت: «چه کسی پول شیپورچی را داد؟ سازمان سیا و جنگ سرد فرهنگی.»
این کتاب نشان داد که چگونه سازمانهایی همچون سازمان CIA در آمریکا با حمایت از برخی چهرهها و جنبشهای فرهنگی / ادبی / هنری به تلاش برای افزایش نفوذ سیاسی آمریکا در سطح بینالمللی و در مقابله با شوروی پرداختند. این کتاب اما تنها از یک آغاز پرده برداشته بود. امروز دیگر کسی نیست که از فعالیتهای آشکار آمریکا علیه نویسندگان منتقدی همچون ارنست همینگوی و یا ویلیام باروز نیز بیخبر باشد. اما در جهان امروز چه؟ آیا دیگر خبری از تلاشهای فرهنگی آمریکا برای پیشبرد پروژههای سیاسیاش نیست؟
در فضای فرهنگی ایران، بسیار اندکند مترجمانی که به برگردان فارسی آثار نویسندگان منتقد آمریکایی بپردازند (هرچند که این معدود ترجمهها هم با استقبال مخاطبان مواجه میشود) مقابل این جریان خیل عظیمی از مترجمان هستند که کارشان ترجمه بروزترین آثاری است که در آمریکا و در جهت ترویج «رؤیای آمریکایی» منتشر میشود. تبلیغات عظیمی هم برای این کتابها صورت میگیرد و به محض انتشار جای اصلی عمده ویترینهای کتاب در ایران را به خود اختصاص میدهند.
فرید قدمی یکی از معدود مترجمانی است که آثار نویسندگان منتقد آمریکایی را به فارسی برگردان کرده است. او همچنین در بسیاری از گفتوگوهای مطبوعاتی خود (از جمله گفتوگوهایی با مهر که میتوانید یکی از آنها را در این نشانی بخوانید) به نقد فرهنگ آمریکایی نشسته است. قرار است در آیندهای نزدیک گفتوگوهای بیشتری نیز از او در نقد فرهنگ آمریکایی در مهر منتشر شود. فرید قدمی در آن گفتوگوها حرفهایش را از تلاشهای مجلات امریکایی همچون تایم برای تخریب نویسندگان منتقدی همچون ویلیام باروز آغاز میکند و به تلاشهای سیاسی / فرهنگی آمریکا برای از کار انداختن ادبیات انتقادی و ترویج امریکائیزم در جهان در دنیای امروز میرسد. در این گفتوگوها خواهیم دید که چگونه کتابها و نویسندگانی که با حمایت آشکار سازمانهای امنیتی آمریکا در دنیا ترویج میشوند در تمام جهان و حتی در ایران نیز به ناشران و مروجانی اختصاصی پیدا کردهاند، کسانی که آگاهانه یا ناآگاه، به قصد ثروتاندوزی و بهرهگیری از ماشین تبلیغاتی آمریکا یا هر دلیل دیگری، به ابزاری در خدمت امریکائیزم بدل شدهاند.
قدمی که شاید او را بتوان مهمترین مترجم و منتقد ادبیات رادیکال و منتقد امریکایی در ایران دانست، برای خوانندگان ایرانی نامی آشناست. او که مترجم آثاری از امیری باراکا، ویلیام باروز و هنری میلر نیز است، هماکنون در دانشگاه پاریس ۱۲ در فرانسه به نوشتن رساله دکترایش در ادبیات امریکایی مشغول است. موضوع رساله او پیوند دموکراسی با تکنولوژی در قرن نوزدهم در آثار والت ویتمن است که به گفته او این پیوند در قرن بیستم دچار گسلی عظیم میشود، بهگونهای که در میانه قرن بیستم تکنولوژی به ابزاری در خدمت کنترل و در آغاز قرن بیستویکم به ابزاری در خدمت تروریسم امریکایی بدل میشود.
قدمی اعتقاد دارد اتفاقاً بخش عظیمی از این کتابهای فرهنگی به وارونهکردن حقیقت در همین ارتباط میپردازند، کتابهایی که سعی میکنند با ماستمالیِ تروریسم امریکایی اتفاقاً راه را برای گسترش آن باز کنند. قدمی تأکید میکند که سانسور راه مبارزه با ترویج امریکائیزم نیست، نه در ایران و نه در هیچ جای جهان، اما این وظیفه منتقدان و روشنفکران است که درباره تأثیر انتشار و ترویج این کتابها در جامعه روشنگری کنند. شاید ناشری ایرانی که اغلب کتابهایش را به ترویج همین امریکائیزم اختصاص داده، تنها در جستوجوی سود مالی بیشتر است، چراکه شبکههای عظیم جهانی آمریکا در حال تبلیغ برای این آثارند، اما وظیفه روشنفکران روشنگری دقیق درباره ابعاد فرهنگی و سیاسی این آثار است. بررسیهای خبرگزاری مهر نشان میدهد که اغلب کتابهایی که مروج امریکائیسم در ایران بودهاند تنها توسط چند ناشر مشخص منتشر و تبلیغ میشوند.
به گزارش خبرنگار مهر، سال ۱۹۹۹ کتابی جنجالی در آمریکا و بریتانیا منتشر شد که به بررسی سرمایهگذاریها، فعالیتها و اقدامات فرهنگی آمریکا در دوران جنگ سرد میپرداخت: «چه کسی پول شیپورچی را داد؟ سازمان سیا و جنگ سرد فرهنگی.»
این کتاب نشان داد که چگونه سازمانهایی همچون سازمان CIA در آمریکا با حمایت از برخی چهرهها و جنبشهای فرهنگی / ادبی / هنری به تلاش برای افزایش نفوذ سیاسی آمریکا در سطح بینالمللی و در مقابله با شوروی پرداختند. این کتاب اما تنها از یک آغاز پرده برداشته بود. امروز دیگر کسی نیست که از فعالیتهای آشکار آمریکا علیه نویسندگان منتقدی همچون ارنست همینگوی و یا ویلیام باروز نیز بیخبر باشد. اما در جهان امروز چه؟ آیا دیگر خبری از تلاشهای فرهنگی آمریکا برای پیشبرد پروژههای سیاسیاش نیست؟
در فضای فرهنگی ایران، بسیار اندکند مترجمانی که به برگردان فارسی آثار نویسندگان منتقد آمریکایی بپردازند (هرچند که این معدود ترجمهها هم با استقبال مخاطبان مواجه میشود) مقابل این جریان خیل عظیمی از مترجمان هستند که کارشان ترجمه بروزترین آثاری است که در آمریکا و در جهت ترویج «رؤیای آمریکایی» منتشر میشود. تبلیغات عظیمی هم برای این کتابها صورت میگیرد و به محض انتشار جای اصلی عمده ویترینهای کتاب در ایران را به خود اختصاص میدهند.
فرید قدمی یکی از معدود مترجمانی است که آثار نویسندگان منتقد آمریکایی را به فارسی برگردان کرده است. او همچنین در بسیاری از گفتوگوهای مطبوعاتی خود (از جمله گفتوگوهایی با مهر که میتوانید یکی از آنها را در این نشانی بخوانید) به نقد فرهنگ آمریکایی نشسته است. قرار است در آیندهای نزدیک گفتوگوهای بیشتری نیز از او در نقد فرهنگ آمریکایی در مهر منتشر شود. فرید قدمی در آن گفتوگوها حرفهایش را از تلاشهای مجلات امریکایی همچون تایم برای تخریب نویسندگان منتقدی همچون ویلیام باروز آغاز میکند و به تلاشهای سیاسی / فرهنگی آمریکا برای از کار انداختن ادبیات انتقادی و ترویج امریکائیزم در جهان در دنیای امروز میرسد. در این گفتوگوها خواهیم دید که چگونه کتابها و نویسندگانی که با حمایت آشکار سازمانهای امنیتی آمریکا در دنیا ترویج میشوند در تمام جهان و حتی در ایران نیز به ناشران و مروجانی اختصاصی پیدا کردهاند، کسانی که آگاهانه یا ناآگاه، به قصد ثروتاندوزی و بهرهگیری از ماشین تبلیغاتی آمریکا یا هر دلیل دیگری، به ابزاری در خدمت امریکائیزم بدل شدهاند.
قدمی که شاید او را بتوان مهمترین مترجم و منتقد ادبیات رادیکال و منتقد امریکایی در ایران دانست، برای خوانندگان ایرانی نامی آشناست. او که مترجم آثاری از امیری باراکا، ویلیام باروز و هنری میلر نیز است، هماکنون در دانشگاه پاریس ۱۲ در فرانسه به نوشتن رساله دکترایش در ادبیات امریکایی مشغول است. موضوع رساله او پیوند دموکراسی با تکنولوژی در قرن نوزدهم در آثار والت ویتمن است که به گفته او این پیوند در قرن بیستم دچار گسلی عظیم میشود، بهگونهای که در میانه قرن بیستم تکنولوژی به ابزاری در خدمت کنترل و در آغاز قرن بیستویکم به ابزاری در خدمت تروریسم امریکایی بدل میشود.
قدمی اعتقاد دارد اتفاقاً بخش عظیمی از این کتابهای فرهنگی به وارونهکردن حقیقت در همین ارتباط میپردازند، کتابهایی که سعی میکنند با ماستمالیِ تروریسم امریکایی اتفاقاً راه را برای گسترش آن باز کنند. قدمی تأکید میکند که سانسور راه مبارزه با ترویج امریکائیزم نیست، نه در ایران و نه در هیچ جای جهان، اما این وظیفه منتقدان و روشنفکران است که درباره تأثیر انتشار و ترویج این کتابها در جامعه روشنگری کنند. شاید ناشری ایرانی که اغلب کتابهایش را به ترویج همین امریکائیزم اختصاص داده، تنها در جستوجوی سود مالی بیشتر است، چراکه شبکههای عظیم جهانی آمریکا در حال تبلیغ برای این آثارند، اما وظیفه روشنفکران روشنگری دقیق درباره ابعاد فرهنگی و سیاسی این آثار است. بررسیهای خبرگزاری مهر نشان میدهد که اغلب کتابهایی که مروج امریکائیسم در ایران بودهاند تنها توسط چند ناشر مشخص منتشر و تبلیغ میشوند.