سقف این پرواز کوتاه است
موسیقی ما- ارکستر ملی ایران تاریخِ پرفراز و نشیبی دارد. از همان روزی که استادالاساتید (فرهاد فخرالدینی) این ارکستر را بعد از سالها راهاندازی کرد و چهرهای مثلِ شجریان در آن خواند تا امروز، ارکستر چند باری روبه تعطیلی رفته است. آخرینبارش همین دو- سه سالِ قبل که تعداد مخاطبانش بسیار اندک بود و برنامههایش گاه و بیگاه و بیشتر سفارشی.
در چنین شرایطی بود که چهرههایی (همگی متخصص و کارشناس و کاربلد) به عنوان اعضای شورای این ارکستر کار خود را آغاز کردند. (مهدی افضلی دعوتشان کرد) فعالیتهای موسیقی در مدت زمانِ زیادی از این دوران تعطیل بود. (این بار بهانهاش کرونا) اما این موزیسینها که در این گفتوگو سه نفر از آنان را مشاهده میکنید (فردین خلعتبری، مانی جعفرزاده و علیاکبر قربانی) تلاش کردند تا ارکستر را به ریلی برسانند که مخاطب در آن حضوری موثر داشته باشد. آثار آهنگسازانِ ایرانی اجرا شود. انواع موسیقی ملی در آن نواخته شود و نوازندگان احساس کنند در ارکستری مینوازند که قرار است دستاوردی برای آنان داشته باشد.
نتیجه را اما میتوان حدس زد. مدیرعامل بنیاد عوض شد و اعضای شورای هنری ارکستر ملی نیز استعفا دادند. نمیدادند هم فرقی نمیکرد. استعفایشان میدادند. همانطور که کسی از آنان نپرسید که چرا رفتهاید و چه شرایطی میخواهید برای ماندن.
لطفا این گفتوگو را به شکلِ کامل در سایت «موسیقی ما» مشاهده کنید و امیدوار باشید که ارکستر ملی، اگر هم راهی که آن متخصصان بنا نهادند را نمیرود، لااقل روزهای خوشی در پیش داشته باشد.
علیاکبر قربانی:
زمانی که از من خواسته شد عضو شورای ارکستر ملی شوم، به اتفاقاتی که قرار است در این شورا رخ دهد، بسیار خوشبین بودم
خاطرم هست سال 93 که با استاد فخرالدینی مجدداً ارکستر تشکیل شد ما فراخوانی دادیم و از آهنگسازها و خوانندهها دعوت کردیم، کارهای خود را به این ارکستر ارائه دهند
ما آهنگسازان فراوانی داریم که کارشان همهجای دنیا اجرا میشود ولی در کشور خودشان شنیده نمیشود
مشکل بزرگی که در سطح کلان داریم این است که وقتی یک مدیر جدید میآید وارد سیستم نمیشود و خودش یک سیستم جدید طراحی میکند
فردین خلعتبری:
وقتی پذیرفتم این کار را انجام بدهم، زمانی بود که خطر تعطیلی ارکستر وجود داشت
به نظرم مشکل بزرگ ارکسترهای سمفونیک و ملی این است که خیلی فردمحور میشود و حالت شوراییاش را از دست میدهد
نگاه شخصی من به وضعیت فعلی کلانِ موسیقی در کشور و کلاً به مقولة فرهنگ نگاهی دلواپس و نگران است
شما یک مدیر را طی 20، 30 سال گذشته معرفی کنید که در زمینة هنر متخصص باشند
سیکل فرهنگی سیکل طولانیتر از سیکل سیاست و حتی اقتصاد است
ارکسترها حتی در این دو سال که شوراها تغییر کردند و روند متفاوتی داشت هنوز نتوانسته ارکستر را از حالت ورشکستگی در بیاورد
مانی جعفرزاده:
نه ارکستر ملی و نه ارکستر سمفونیک جای دولتی نیستند
یکی از درسهای مهمی که من گرفتم این است که اصولاً امکان و سقف پرواز در این مراکز چقدر است
تکرار کردنِ این تجربه برایم خیلی جذاب نیست
حداقل آرزوی شخصی و قلبی من این بود که با ارکستری مواجه باشیم که متولی اجرای آثار آهنگسازان ایرانی است
الان مدعی هستیم ارکستر ملی آمادگی این را دارد که گزینی، پوچینی و رضا والی بزند
اصولاً تصوری که مدیران ما از فرهنگ دارند تبلیغات است
فضای سیاسی ایران بر پایة بیاعتمادی به جامعة موسیقی شکل گرفته است
سرمایة ارکسترهای این مملکت بیشک نوازندگان آن هستند
در چنین شرایطی بود که چهرههایی (همگی متخصص و کارشناس و کاربلد) به عنوان اعضای شورای این ارکستر کار خود را آغاز کردند. (مهدی افضلی دعوتشان کرد) فعالیتهای موسیقی در مدت زمانِ زیادی از این دوران تعطیل بود. (این بار بهانهاش کرونا) اما این موزیسینها که در این گفتوگو سه نفر از آنان را مشاهده میکنید (فردین خلعتبری، مانی جعفرزاده و علیاکبر قربانی) تلاش کردند تا ارکستر را به ریلی برسانند که مخاطب در آن حضوری موثر داشته باشد. آثار آهنگسازانِ ایرانی اجرا شود. انواع موسیقی ملی در آن نواخته شود و نوازندگان احساس کنند در ارکستری مینوازند که قرار است دستاوردی برای آنان داشته باشد.
نتیجه را اما میتوان حدس زد. مدیرعامل بنیاد عوض شد و اعضای شورای هنری ارکستر ملی نیز استعفا دادند. نمیدادند هم فرقی نمیکرد. استعفایشان میدادند. همانطور که کسی از آنان نپرسید که چرا رفتهاید و چه شرایطی میخواهید برای ماندن.
لطفا این گفتوگو را به شکلِ کامل در سایت «موسیقی ما» مشاهده کنید و امیدوار باشید که ارکستر ملی، اگر هم راهی که آن متخصصان بنا نهادند را نمیرود، لااقل روزهای خوشی در پیش داشته باشد.
علیاکبر قربانی:
زمانی که از من خواسته شد عضو شورای ارکستر ملی شوم، به اتفاقاتی که قرار است در این شورا رخ دهد، بسیار خوشبین بودم
خاطرم هست سال 93 که با استاد فخرالدینی مجدداً ارکستر تشکیل شد ما فراخوانی دادیم و از آهنگسازها و خوانندهها دعوت کردیم، کارهای خود را به این ارکستر ارائه دهند
ما آهنگسازان فراوانی داریم که کارشان همهجای دنیا اجرا میشود ولی در کشور خودشان شنیده نمیشود
مشکل بزرگی که در سطح کلان داریم این است که وقتی یک مدیر جدید میآید وارد سیستم نمیشود و خودش یک سیستم جدید طراحی میکند
فردین خلعتبری:
وقتی پذیرفتم این کار را انجام بدهم، زمانی بود که خطر تعطیلی ارکستر وجود داشت
به نظرم مشکل بزرگ ارکسترهای سمفونیک و ملی این است که خیلی فردمحور میشود و حالت شوراییاش را از دست میدهد
نگاه شخصی من به وضعیت فعلی کلانِ موسیقی در کشور و کلاً به مقولة فرهنگ نگاهی دلواپس و نگران است
شما یک مدیر را طی 20، 30 سال گذشته معرفی کنید که در زمینة هنر متخصص باشند
سیکل فرهنگی سیکل طولانیتر از سیکل سیاست و حتی اقتصاد است
ارکسترها حتی در این دو سال که شوراها تغییر کردند و روند متفاوتی داشت هنوز نتوانسته ارکستر را از حالت ورشکستگی در بیاورد
مانی جعفرزاده:
نه ارکستر ملی و نه ارکستر سمفونیک جای دولتی نیستند
یکی از درسهای مهمی که من گرفتم این است که اصولاً امکان و سقف پرواز در این مراکز چقدر است
تکرار کردنِ این تجربه برایم خیلی جذاب نیست
حداقل آرزوی شخصی و قلبی من این بود که با ارکستری مواجه باشیم که متولی اجرای آثار آهنگسازان ایرانی است
الان مدعی هستیم ارکستر ملی آمادگی این را دارد که گزینی، پوچینی و رضا والی بزند
اصولاً تصوری که مدیران ما از فرهنگ دارند تبلیغات است
فضای سیاسی ایران بر پایة بیاعتمادی به جامعة موسیقی شکل گرفته است
سرمایة ارکسترهای این مملکت بیشک نوازندگان آن هستند
کاور ویدیو:
کارگردان:
تصویر:
تدوین:
آدرس فایل 480:
آدرس فایل 720:
آدرس فایل 1080:
گفت و گو:
میزگرد اعضای سابق شورای ارکستر ملی ایران