ناگفتههای محمد معتمدی از اپرای عاشورا/تابع قوانین کلیشهای نیستم
محمد معتمدی خواننده موسیقی ایرانی با حضور در برنامه تلویزیونی «آن» از تجربهها و دغدغههای خود برای حضور در آثار موسیقایی عاشورایی سخن گفت.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محمد معتمدی که آثار عاشورایی، چون «قاب آه» و حرخوانی در «اپرای عاشورا» را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است، در برنامه تلویزیونی «آن» شبکه دو سیما که با اجرای امیرحسین سمیعی روی آنتن رفت، گفت: من از کودکی خواندن را دوست داشتم و هر مدیایی که در مسیرم بود و با خواندن همراه بود انجام میدادم. من در گروه سرود مدرسه، هیاتهای مذهبی، تعزیه، مجالس قرائت قرآن میخواندم؛ در واقع این میل به خواندن در من ذاتی بوده است. در حوزه حرفهای هم تابع قوانین کلیشهای بازار و معادلاتش نیستم. شخصیت هنری من و آنچه که در دوران کودکی، قطره قطره در ذهن و قلب من در حوزه موسیقی جای گرفته است، همین صدا و نغمههای آیینی بوده است.
وی توضیح داد: من شخصاً آدمی هستم که قواعد بازیها را چشم بسته قبول نمیکنم یعنی اعتقادم این است که من هم یک انسان هستم و حق دارم دنیا را آن گونه که میبینم تحلیل کنم و بر اساس آن، راه و روشم را انتخاب کنم و من این عقیده را نه تنها در کار، بلکه در همه زمینهها دارم. من به قالبهای از پیش تعیین شده بدبین نیستم، ولی باید آنها را مطالعه کنم و این به خصلت شخصی من بر میگردد و تابع قوانین کلیشهای بازار و معادلاتش نیستم. در گذشته هم، مداحان و ذاکرانی که مبتنی بر اصول موسیقی اصیل ایرانی و آوازهای اصیل ایرانی بودند، قابل توجه است. آنها هم مسلط به آواز اصیل ایرانی و ردیف موسیقی دستگاهی بودند و هم نوحه سرایی میکردند که در شهر کاشان میتوانم از مرحوم حاج عباس کاتب، مرحوم حاج اسماعیل اخباری، حاج عباس محلوجی، حاج عباس مشجری نام ببرم که ردیف دستگاهی خوبی میخواندند و نغمههایشان در گوش من میرفت. به هر حال باید گفت موسیقی و فرهنگ ما با رگه اصلی جامعه اعتقادی ایرانی با هم تنیده شده است.
معتمدی در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن ارائه توضیحاتی از روندی که در حوزه موسیقی و خوانندگی طی کرده درباره حضورش در پروژه «اپرای عاشورا» بیان کرد: اپرای عاشورا از نظر من یک کار خاص است چرا که هم مبتنی بر متون تعزیه است و هم در واقع یک نگاهی به اپراهای فاخر و درخشان جهانی دارد و به لحاظ سبک مبتنی بر اصول اعتقادات ما و اصول نمایشی است در واقع میتوانم بگویم که یک کار همه چیز تمام است. اپرای عاشورای استاد بهروز غریب پور اولین اپرا از سری اپراهای عروسکی با موسیقی ایرانی بود. اولین بار آقای غریب پور یا بهزاد عبدی در رابطه با اپرای حر با من صحبت کردند و از بین نقشهای موجود، نقش امام حسین را برای من در نظر گرفتند. من هم کنجکاو شدم که ماکت را بشنوم و نمایشنامه را بخوانم. اپرا یک نمایشی است مانند تئاترهای معمولی با این تفاوت که گفتگوهای بین بازیگران با آواز است. من شروع به خواندن و تمرین کردم. در بین نقشها متوجه نقش حر شدم و به دلیل بار دراماتیک و نمایشی زیادی که داشت و وضعیتهای مختلف نمایشی که تجربه میکرد، خیلی برایم جذاب بود. حر در یک جا با یک شخصیت مغرور سرکش گردن افراشته مسیر امام حسین را میبندد، در جای دیگر در وسط نمایش دچار تردید و کش مکش درونی میشود که آیا کاری که انجام دادم درست بوده یا نه.
این خواننده موسیقی ایرانی ادامه داد: حرّ در موقعیتی دیگر اظهار ندامت میکند و در شرایط دیگر با یک گردن افراشتگی دیگری وارد میدان جنگ میشود و جلوی لشکر میایستد و در جایی دیگر شهید میشود و دیالوگها را میگوید و به زمین میافتد. از آقای عبدی خواستم که با آقای غریب پور صحبت کند که من نقش حر را بخوانم. این کار از نظر من یک کار خاصی است چرا که هم مبتنی بر متون تعزیه است، هم در واقع یک نگاهی به اپراهای فاخر و درخشان جهانی دارد و به لحاظ سبک مبتنی بر اصول اعتقادات ما و اصول نمایشی است در واقع میتوانم بگویم که همه چیز تمام است. نه به این دلیل که من در این کار بودم بلکه به لحاظ زحمت بسیاری است که برای این کار کشیده شد هم از جانب بهزاد عبدی عزیز که به جد میتوانم بگویم یکی از سرآمدان موسیقی ایران در عصری که ما زندگی میکنیم، است. چون هم موسیقی اصیل و سنتی ایرانی را کار کرده است و با این پشتوانه در نزد بهترین اساتید موسیقی جهان، موسیقی جهانی و کلاسیک را یاد گرفته است و هم به خاطر وجود هنرمند بزرگی به اسم آقای بهروز غریب پور است که آثار بسیار درخشانی در پرونده خود دارد.
وی با بیان اینکه موسیقی وقتی در دل انسان اثر میکند که از جایگاه معنوی و احساسی دل و قلب انسان برخاسته باشد و آن چیزی که در نوحهها، موسیقیها و آواهای قدیم بوده، معنویت و وارستگی است، گفت: موسیقی چیزی دارد که اگر آن را ازش بگیریم به فیزیک صوت، فرکانسهای متوالی تبدیل میشود که با هم اختلاف نت دارند؛ بنابراین باید چیزی پشت آن باشد تا دردل انسان اثر کند و فقط زمانی در دل انسان اثر میکند که از جایگاه معنوی و احساسی دل و قلب انسان برخاسته باشد، آن وقت است که در جایی از دل انسانها که باید بنشیند، جای میگیرد. آن چیزی که در نوحهها، موسیقیها و آواهای قدیم بوده و بر دلهای مردم اثرگذار، معنویت و وارستگی است. بدبختی بشر از وابستگی است. جامعه در دوران گذشته، خیلی به دنبال مادیات نبوده است، و آن توجه به چیزی غیر از این متریالها بوده است، چیزی که در ماورای این مادیات هست آنها قناعت و حال خوب را داشتهاند که ما آن را فراموش کردیم. الان، هم دارا و هم ندار، در تعلق به سر میبریم و درگیر دنیای صد در صد ماتریالیستی شدیم و معنویت به کل از دست رفته است.
معتمدی بیان کرد: وقتی به ملودی سبک و اصالت نوحه خوانی و آواهای قدیم نگاه کنیم غنی بودن را حس میکنیم و هیچ چیزی جدای از ردیف آوازی موسیقی اصیل ایرانی ندارد. از زمانی که پرچم اشهد ان لا اله الا الله بلند شده است، تمام هنرها در هر کشوری که این دین را پذیرفته است موسیقی، نگارگری، تذهیب، هنرهای نمایشی، خوشنویسی، همه و همه در خدمت اعتلا و تبلیغ این شعائر آمدند. این رابطه عین تاروپود قالی در هم تنیده است و اگر ما به موسیقی سنتی و اصیل خودمان کم توجهی کنیم؛ قطعاً و قطعاً، نمیگویم شاید، قطعاً در مساله اعتقادات دینی جامعه مان، خلل و حفره ایجاد میشود چرا که این نغمهها، قرنها با این شعائر و مناسبتها و آیینها در هم تنیده شدهاند و اگر از گوش و حافظه شنیداری جامعه حذف شود قطعاً دچار آسیب خواهد شد.
وی توضیح داد: شاید بچههای نسل جدید با مفهوم یا کارکرد هیات که از قدیمالایام بوده آشنایی نداشته باشند، ولی من فارغ از این مناسبتهای مذهبی به عنوان یک ناظر بیرونی، هیات را اینگونه تعریف میکنم: هیات یک اجتماع و یک تشکل مردم نهاد، بدون صفر درصد دخالت حاکمیتها و دولتها بوده و آنچه به امور انسانی و اخلاقی مربوط میشود، در محل خودشان جاری و ساری میکنند و یکی از کارهایی هم که انجام میدهند، عزاداری دهه محرم و مناسبتهای مذهبی است. من در کاشان بزرگ شدم؛ هیاتهای مذهبی زیاد هستند که درمانگاه میسازند، مدرسه میسازند، صندوق قرضالحسنه دارند، جهیزیه میدهند، گلریزان دارند، آشتی میدهند که نفس کار بسیار زیباست، اما امروزه متاسفانه در خیلی از هیاتها فراموش شده و یا خوب معرفی نشده است. به یاد دارم که دو تن از بزرگان محل قهر بودند که در مجلسی روضهای از حضرت ابوالفضل خوانده شد که در مقام و مدح برادر بود و این دو تن منقلب شدند و آشتی کردند.
این خواننده موسیقی ایرانی در ادامه عاشورا را یک مکتب برشمرد که مشمول زمان نمیشود، عنوان کرد: «عدم ظلم پذیری مانیفست» پیام اصلی عاشوراست و همه جا خریدار دارد و بعد از گذشت قرنها هنوز زنده است. اگر بخواهم واقع بین باشم، بخش زیادی از گره خوردن کارهای من با دستگاه اباعبدالله به واسطه محیطی است که از بچگی بزرگ شدم و ارزشهایی که دیدم و به مرور زمان ضمیرم آنها را تایید کرده است. مناسک و آیینها برای من یک ارزش است. به نظر من عاشورا یک مکتب است مکتبی که مشمول زمان نمیشود و اتفاقاً هر چه به آخر الزمان و دوران بحرانهای بشری و ظلمهایی که در دنیا بیداد میکند نزدیک میشویم این مکتب پررنگتر و تازهتر میشود.
معتمدی گفت: شما اگر این ابیات را بدون آوردن اسم حسین (ع) ترجمه کنید و بگویید که مرام یک شخص و منطق یک ایدئولوژی است، همه جای دنیا خریدار دارد. این عدم ظلم پذیری مانیفست پیام اصلی عاشوراست و بعد از گذشت قرنها هنوز زنده است. من این مکتب و آیینها را، چون نشانهای از این دیدگاه میدانم همیشه در قلبم عزیز و زنده است.
برنامه «آن» به تهیه کنندگی احمدرضا بلیغ کاری از گروه معارف شبکه دو سیماست که پنج شنبه و جمعه هر هفته ساعت ۲۱:۳۰ به مدت ۵۰ دقیقه روی آنتن میرود.