افشای ابعاد جدیدی از جنایات صهیونیستها علیه مهاجران یهودی
نبش قبر کودکان یهودی یمنی فوتشده در سرزمینهای اشغالی در حالی ابعاد جدیدی از جنایات صهیونیستها علیه مهاجران یهودی را نشان میدهد که این رژیم هنوز هم مسئولیت انجام این جنایت را نپذیرفته و از مهاجران عذرخواهی نکرده است.
جنبش صهیونیسم در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و از دین یهود به عنوان ابزار انتقال یهودیان با هر فرهنگ و گرایشی اعم از دینی و سکولار به سرزمین فلسطین بهره برداری کرد. صهیونیستها همانطور که اعلامیه بالفور به آنها وعده داده بود، بدنبال تشکیل یک "دولت" بودند که در آن همگان در کنار یکدیگر زندگی کرده و از امکانات و فرصت های برابر برخوردار شوند.
در همین راستا، جنبش صهیونیسم پس از تاسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، انتقال یهودیان شرقی (سفاردین) و یهودیان غربی (اشکنازی) و یهودیان میزراخی (ساکن مناطق شمال آفریقا و غرب آسیا) را به سرزمین اشغالی فلسطین آغاز کرد، اما از همان آغاز تاسیس رژیم جعلی اسرائیل بین این سه گروه نوعی کاست و طبقه بندی بالا به پایین شکل گرفت و اشکنازیها در صدر و میرزاخی ها در پایین این طبقه بندی در برخورداری از نوع فرصت ها، منابع و مشاغل در سطوح مختلف درونی این رژیم قرار گرفتند و شکاف ها نهادینه شد. بخش عمده ای از میرزاخی ها از یمن و بعدا اتیوپی (یهودیان فلاشا) به سرزمین اشغالی فلسطین منتقل شدند، اما اکنون با گذشت سالها از انتقال آنها به سرزمین اشغالی فلسطین حقایق هولناکی از اقدامات سران جنبش صهیونیستم حتی علیه خود این یهودیان برملا می شود.
«مجله ۹۷۲» چاپ سرزمینهای اشغالی در گزارشی درباره نبش قبر کودکان فوت شده خانوادههای یهودیان موسوم به مزراحی (یهودیان شرقی) نوشت: بعد از سال ها فشار حقوقی خانوادهها، (رژیم) اسرائیل اقداماتی را برای فهمیدن سرنوشت کودکان مزراحی که اغلب یمنی بودند و در دهه ۱۹۵۰ فوت کردند، شروع کرده است.
این رسانه صهیونیست نوشت: نبش قبر کودکان (به قتل رسیده) از ۲۷ جولای برای برداشتن «دیانای» از اجسادی که ۷۴ سال پیش فوت کردهاند، آغاز شد.
«مجله ۹۷۲» تصریح کرد: یکی از قبرها، قبر کودک یمنی یک و نیم ساله به نام «یوسف ملامید» است، که گفته شده در سال ۱۹۴۸ در بیمارستان «حداثه» فوت کرده است.
این رسانه نوشت: ماموران به مادر این کودک، یک روز بعد از انتقال وی به بیمارستان گفته بودند که وی فوت کرده و دفن شده است.
«مجله ۹۷۲» افزود: داستان «یوسف ملامید» داستان بیش از ۲ هزار کودکی است که توسط آژانسهای وابسته به رژیم تازه تاسیس اسرائیل در دهه ۱۹۵۰، بدون رضایت، از خانوادههایشان جدا شده و هرگز به دامن خانواده برنگشتهاند.
این رسانه صهیونیست نوشت: خانوادههای قربانیان که اغلب مهاجرینی بودند که در آن زمان در ارودگاههای موقت زندگی می کردند حتی جواز دفن، جسد یا سنگ قبر کودکشان را نیز ندیدند. دو سوم کودکان ناپدیدشده از یمن و بقیه از عراق و شمال آفریقا بودهاند. برآوردها این است که از هر هشت کودک یمنی که به دنیا می آمد یکی از آنها ناپدید می شد.
مجله «۹۷۲» از بررسی شکایات والدین این کودکان در دهههای ۱۹۶۰، ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ خبر داد و نوشت: برخی خانوادهها از سلامت کامل کودکانشان قبل از تحویل به ماموران اسرائیلی خبر دادهاند، اما به آنها گفته شد که کودشان در اثر بیماری فوت کرده است. خانوادههای دیگری هم اعلام کردند که وقتی برای گرفتن کودکشان مراجعه کردهاند به آنها گفته شده کودک فوت شده، اما بعدها کودکشان را زنده پیدا کردهاند.
این رسانه وابسته به چپگرایان در سرزمینهای اشغالی نوشت: رژیم تل آویو اعلام کرده که مرگ گسترده کودکان در دهه ۱۹۵۰ ناشی از بالا بودن جمعیت مهاجران و مشکلات و بیماریهای ناشی از آن بوده است، اما موسسه «آمرام» در سال ۲۰۱۳ برای پیگیری بیش از ۱۰۰۰ شکایت خانواده های کودکان ناپدید شده تشکیل شد.
مجله «۹۷۲» تصریح کرده که «آمرام» تلاش دارد تا از اقدامات نژادپرستانه یهودیان اشکنازی علیه یهودیان مزراحی در دهه ۱۹۵۰ پرده بردارد، رویکردی که تاکنون نیز ادامه دارد.
این نشریه می نویسد، بعد از چند دهه مبارزه حقوقی خانواده های مزراحی، کنست اسرائیل قانونی را برای نبش قبر کودکان (کشته شده) تصویب کرد، اما مشکل اینجاست که بسیاری از قبرها اسم ندارند و این موضوع تطبیق «دیانای» اجساد با والدین را دشوار میکند و فقط دو سوم قبرها اسم دارند.
«تام مهاگر» عضو ارشد موسسه «آمرام» از رژیم صهیونیستی خواست برای مسکوت گذاشتن موضوع ناپدیدن شدن صدها کودک یمنی به مدت بیش از هفت دهه عذرخواهی کند.
وی، این اقدام رژیم صهیونیستی را نژادپرستی نهادینه شده اعلام کرد و گفت: هم "یائیر لاپید" نخستوزیر کنونی و هم "نفتالی بنت" نخستوزیر پیشین، حقوق یهودیان مزراحی را نادیده میگیرند.
«نعما کاتی» دیگر عضو ارشد موسسه «آمرام» معتقد است: صاحبان قدرت در اسرائیل نگران این هستند که این موضوع، ایده (رویا) صهیونیستی «اسرائیل سرزمین زیباییهاست» را زیر سئوال ببرد.
وی همچنین به برگزاری مراسمی با حضور «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی برای گرامیداشت مرگ این کودکان اشاره کرد و افزود: ما از هرتزوگ انتظار عذرخواهی داشتیم، اما وی چنین کاری نکرد.
«کاتی»، گرفتن کودکان از والدین مهاجر و ناپدید شدن آنها را به اقدامات نژادپرستانه علیه کودکان بومیان کانادا و استرالیا تشبیه کرد و نوشت: تنها چیزی که والدین میخواهند بدانند این است که اگر این کودکان فوت شدهاند، قبرشان کجاست و اگر هم فوت نشدهاند چه سرنوشتی پیدا کردهاند.
وی، تبرئه خاخام «اوزی مشولام» از اتهامات وارده و معرفی وی به عنوان یک «مبارز راه عدالت!» را از دیگر خواسته های خانوادههای قربانیان عنوان کرد.
«مشولام» خاخامی یمنیالاصل بود که اعلام کرد چهار هزار و ۵۰۰ کودک یهودی یمنی در سالهای ابتدایی تاسیس اسراییل (رژیم صهیونیستی) از خانوادههای یهودی گرفته شده و به خانوادههای ثروتمند اشکنازی در سرزمینهای اشغالی و خارج از آن داده شده اند.
در سال ۲۰۱۶، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی به "زاخی هانگبی" وزیر وقت امور شهرک سازی این رژیم ماموریت داد تا درباره موضوع ربوده شدن کودکان یمنی در دهه ۱۹۵۰ در سرزمین های اشغالی تحقیق کند و وی در نهایت تایید کرد که این کودکان از والدینشان گرفته شده و به جای نامعلومی برده شدهاند.
روزنامه'پوبلیکو'اسپانیا نیز در گذشته افشا کرده بود که رژیم صهیونیستی به مدت چندین سال اقدام به ربودن نوزادان یمنی و تحویل آنها به خانواده های یهودی اروپایی میکرده است.
این روزنامه نوشته بود: در بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۴ و در چارچوب تاسیس (رژیم جعلی) اسراییل، یهودیان تازه وارد شده از اروپا به این سرزمین، یک طرح گسترده از قاچاق کودکان را سازمان دادند.
پوبلیکو در مورد اینکه قاچاق کودکان چگونه انجام می شد، نوشت: هنگامی که اسراییل تاسیس شد، ده ها هزار یهودی از سراسر جهان به «بهشت! وعده داده شده» نقل مکان کردند. تنها از یمن، حدود ۵۰ هزار یهودی عرب در ۳۸۰ پرواز مخفی هواپیماهای بریتانیایی و آمریکایی در چارچوب عملیات موسوم به «فرش سحرآمیز» به اسرائیل (سرزمینهای اشغالی) منتقل شدند.
این روزنامه ادامه داد: در حالی که یمنی ها در آنجا در اردوگاه های کثیف زندگی می کردند و رژیم تل آویو برای تحقیر این افراد از حشره کشهای «د د ت» برای ضدعفونی کردنشان استفاده میکرد، از مهاجران اروپایی با احترام استقبال می شد و در مراکز مشخص شده و راحت اسکان داده میشدند.
رسانه مذکور تصریح کرد: بازار سیاه نوزادان در دست کارکنان بهداشت و درمان، مددکاران اجتماعی، وکلا، کارمندان وزارت کشور، قضات و حتی شرکت های کفن و دفن اسراییل بود و آنها با جعل اسناد، تغییر نام کودکان، شماره شناسایی، گواهی فوت و غیره، با حمایت قانونی اقدام به این کار می کردند.
براساس گزارش این رسانه، «یونا یوسف» یکی از قربانیان اعلام کرده که پرستاران اردوگاه یک روز با این بهانه که می خواهند دختر و دو خواهر زاده او را معاینه کنند، آنان را به بیمارستان بردند و پس از آن، به وی حق دیدن فرزندش را ندادند و دیگر هیچوقت او، آنان را ندید. والدین اصلی «گیل گرانبام» که در سال ۱۹۵۶ ربوده و به یک زوج داده شد، وی را به رغم اینکه پرستاران گفته بودند که فوت کرده، بعدها زنده پیدا کردند.
پوبلیکو افزود: «زوی امیری» ۶۴ساله وقتی که هیچ عکس یا گواهی تولد خود را پیدا نکرد، از این حقیقت باخبر شد. وی ۳۴ سال به دنبال والدین اصلی خود که تونسی بودند گشت تا اینکه مادر خود را در یک آسایشگاه روانی پیدا کرد. مادرش نتوانسته بود از دست دادن پسرش را تحمل کند؛ به «آدینا» که امروز نام «میریام شوکر» را دارد، گفته بودند که والدینش او را رها کرده اند.
به عقیده «شوشانا مادمونی گربر» محقق یهودی، (رژیم) اسراییل در سازماندهی ربودن نوزادان دست داشته یا که از آن چشم پوشی کرده، در هر دو مورد این رژیم بر اساس تعریف سازمان ملل، یک عمل جنایتکارانه انجام داده است.