روایت شهید مدافع امنیت از کردستان تا لرستان/عهد با وطن تا پای جان


روایت شهید مدافع امنیت از کردستان تا لرستان/عهد با وطن تا پای جان

خرم‌آباد- شهید داوود عبداللهی از شهدای مدافع امنیت لرستانی است که در اغتشاشات کردستان به شهادت رسید، همکارانش می‌گویند پیش‌ازاین بارها گفته بود که می‌خواهد تا پای جان از وطن و ملتش دفاع کند.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: سرهنگ دوم «داوود عبداللهی»، فرمانده یگان امداد مریوان بود که در درگیری و حمله آشوبگران مجروح شد که پس از انتقال به یکی از بیمارستان‌های سنندج به علت شدت جراحات وارده به فیض شهادت نائل آمد.

پیکر این شهید پس از تشییع در جمع پرشکوه مردم کردستان راهی لرستان می‌شود تا روی دست مردمان قدرشناس این دیار بدرقه و به خاک سپرده شود.

روایت شهید مدافع امنیت از کردستان تا لرستان/عهد با وطن تا پای جان

خانه شهید در شهرستان سلسله استان لرستان چند روزی است که مهمان غم و اشک است، از همان روزی که خبر مجروح شدن داوود آمده خانواده اشک به چشم و دست به دعا داشتند، اما توفیق شهید عبدالهی پیوستن به جرگه شهدای مدافع امنیت بود.

عکس شهید را قاب گرفته‌اند و با لباس مقتدر انتظامی در گوشه خانه دلگرمی می‌دهد؛ مادرش هرچه اشک می‌ریزد چشم به نگاه و چهره پسرش در قاب عکس دارد، با لهجه محلی مویه می‌کند: «پسر شیرینم، شهادتت مبارک»، «درجه جدیدت مبارک»...

و با هر جمله مادر خانه ماتمکده می‌شود، صدای زنان لر و لک با مویه‌های غریبانه‌شان در خانه می‌پیچید.

مادر شهید عبداللهی می‌گوید: «پسرم به خاطر رهبرمان، دینمان و اسلام شهید شده است.»

روایت شهید مدافع امنیت از کردستان تا لرستان/عهد با وطن تا پای جان

پدرش هم چشم‌هایش سرخ‌شده و قدش خمیده‌تر؛ اما از صلابتش کم نشده و از افتخار به راه و مسیر فرزند شهیدش می‌گوید. پدر داوود عبداللهی حرف‌هایش را این‌گونه می‌بندد: «پسرم را فدای جمهوری اسلامی، رهبرمان و دینمان کردم…».

شهید عبدالهی دو فرزند دارد، یک پسر ۱۱ ساله و دختری ۱۹ ساله که حالا داغ یتیم شدن روی دوششان سنگینی می‌کند اما همسر شهید همچنان پایدار است و تلاش می‌کند برای بچه‌هایش هم مادری کند و ازاین‌پس پدری.

همسر شهید «داوود عبدالهی» می‌گوید: «به داشتن چنین همسری افتخار می‌کنم، همسرم در راه امنیت، دین و ناموس شهید شد.»

روایت شهید مدافع امنیت از کردستان تا لرستان/عهد با وطن تا پای جان

«همسرم برای فرزندانم پدری نمونه و الگو بود» این حرف را همسر شهید می‌گوید و تأیید حرف‌هایش اشک‌هایی است که از گوشه چشم دختر و پسر شهید عبدالهی می‌چکد و دل‌تنگی برای پدر را فریاد می‌زند.

دختر شهید «داوود عبدالهی» می‌گوید: هدف پدرم همیشه این بود که از مردمش، خاکش و میهنش دفاع کند؛ همین هم باعث شد که در راه تأمین امنیت مردم به شهادت برسد.»

پسر کوچک‌تر شهید اما همچنان ناباورانه به تابوتش نگاه می‌کند، برای تشییع به کردستان رفته‌اند و حالا دیدار پدر این‌چنین بی‌کلام و آرام در کفن شهادت برایش بهت و اندوه عمیقی دارد؛ شاید هنوز باورش نشده قرار نیست دیگر بابا برگردد.

روایت شهید مدافع امنیت از کردستان تا لرستان/عهد با وطن تا پای جان

محمدحسن کنعانی هم‌رزم شهید «داوود عبدالهی» در گفتگویی از روزهای همکاری و همراهی شهید می‌گوید و اینکه همیشه در مأموریت‌ها می‌گفت «می‌خواهد تا حد جان از مردم و مملکت خود دفاع کند…» و چنین نیز شد تا شهید امنیت به عهد و وفای خود تا پای جان شیرین عمل کند.

لرستانی‌ها بار اولشان نیست که در دفاع از وطن و مردم و امنیت جان داده‌اند؛ حکایت جوانان این استان روایتی طولانی از فداکاری و ایثار است، از روزهای انقلاب و دفاع مقدس تا دفاع از حریم وطن و امنیت.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

کپشن در مورد چتر ؛ جملات کوتاه عاشقانه و غمگین برای چتر