انشا در مورد پاییز | 15 انشا ادبی درباره پاییز (با مقدمه و نتیجه گیری)


انشا در مورد پاییز | 15 انشا ادبی درباره پاییز (با مقدمه و نتیجه گیری)

انشا در مورد پاییز | ۱۵ انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز برای پایه های مختلف انشا در مورد پاییز همیشه جزء موضوع انشا های مورد علاقه معلمین عزیز انشا در پایه های مختلف تحصیلی بوده است . ما هم در دلبرانه برای کمک به دانش آموزان و...

انشا در مورد پاییز | ۱۵ انشا ادبی و توصیفی در مورد فصل پاییز برای پایه های مختلف

انشا در مورد پاییز همیشه جزء موضوع انشا های مورد علاقه معلمین عزیز انشا در پایه های مختلف تحصیلی بوده است . ما هم در دلبرانه برای کمک به دانش آموزان و اولیای آنها ۱۵ انشا با موضوع فصل پاییز آماده کرده ایم ،

انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه

انشا در مورد پاییز

موضوعات پیشنهادی انشا در مورد فصل پاییز

در مورد فصل پاییز موضوعات انشای زیادی میتوان پیشنهاد کرد ولی ما این چند موضوع را گردآوری کرده ایم که برای شما ایده بخش باشد .

  1. فصل پاییز را توصیف کنید
  2. یک متن ادبی در مورد پاییز بنویسید
  3. فصل پاییز با مقدمه و نتیجه گیری
  4. در فصل پاییز چه اتفاقاتی در طبیعت و زندگی شما می افتد ؟ توضیح دهید .
  5. یک منظره پاییزی را توصیف کنید
  6. در مورد زیبایی های فصل پاییز بنویسید.
  7. پاییز را دوست دارم
  8. پاییز را دوست ندارم زیرا…
  9. زیبایی پاییز راهی برای نزدیک شدن به خدا
  10. توضیحی :اتفاقات ، رویداد های طبیعی ، خوراکی ها و میوه های پاییز

انشا در مورد پاییز هفتم

انشا در مورد پاییز (۵)

انشا در مورد پاییز شماره یک

موضوع انشا : من فصل پاییز را دوست دارم ( متن ادبی کودکانه در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

به نام خداوند مهربانی که این همه زیبایی برای آفریده است ، انشای خود را آغاز میکنم .

متن انشا:

من خیلی فصل پاییز را دوست دارم .

هم چون مدرسه ها در پاییز شروع میشوند و دوباره دوستانم را میبینم و با آنها بازی میکنم و شروع به درس خواندن و تلاش برای ساختن آینده خود میکنم . البته شاید بعضی ها از شروع شدن مدرسه خوشحال نشوند و دلشان بخواند همیشه بازی کنند و در خانه استراحت کنند. ولی بعد از مدتی حوصله شان سر میرود و دوست دارند دوباره به مدرسه بیایند و دوستان و معلمان مهربان را ببینند.

متن ادبی پاییز به زبان کودکانه

یک دلیل دیگر هم که من پاییز را خیلی دوست داریم این است که فصل پاییز خیلی زبیا است . همه برگ ها که در بهار و تابستان سبز بوده اند به رنگ های زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای در میایند و انگار همه جا رنگارنگ و زیبا و چشم نواز میشود. وقتی به پارک میرویم هر درختی به یک رنگ در آمده است و همه جا بخصوص جنگل ها و پارک ها خیلی قشنگ شده است .

انشا در مورد پاییز به زبان کودکان

در پاییز خرمالو ها میرسد و لیمو شیرین و پرتقال و انار به بازار می آید . بعضی وقتی ها مادرم انار ها را دان میکند و به آنها گلپر و نمک میزند و در کاسه های کوچک میریزد و به ما میدهد که من خیلی خوشم می آید. در پاییز لبو فروش ها در روی گاری های قدیمی لبو های شیرین و قرمز میپزند و به ما می فروشند من گاهی با دوست هایم از آنها لبو داغ میرخر مو در راه رفتن به خانه با هم میخوریم که خیلی کیف دارد .

انشا پاییزی به زبان ساده

من به خاطر باران هم خیلی پاییز را دوست دارم ، چون عاشق باران هستم و روزهای بارانی دوست دارم زیر باران بروم و بازی کنم . البته باید مراقتب باشیم در زیر باران سرما نخوریم . ولی حتی اگر سرما بخوریم ماردمان برای ما سوپ خوشمزه و شلغمی میپزد . ما کنار بخاری می خوابیم تا خوب شویم . تازه پاییز خیلی هوا خوب است نه خیلی گرم است نه خیلی سرد به خاطر همین میتوانیم به راحتی در خیابان و حیات و پارک بازی کنیم و تا خسته شویم .

نتیجه گیری

پاییز خیلی خوبی ها و قشنگی ها و خوراکی های خوشمزه دارد ، که من آنها را خیلی دوست دارم و همیشه دوست دارم زودتر پاییز شود .

من در فصل پاییز خدا را به خاطر این همه قشنگ و زیبایی که برای ما آفریده است شکر میکنم . این بود انشای من .

انشا در مورد پاییز با مقدمه بدنه و نتیجه

انشا در مورد پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره دو

موضوع انشا : پاییز زیبا و دوست داشتنی ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

با نام خداوند هستی بخش زیبایی آفرین انشایم را در مورد پاییز آغاز میکنم .

متن انشا:

چطور میتوان پاییز را دوست نداشت ؟؟

با این این همه مهر و زیبایی و زلالی که این فصل مظلوم و مهربان دارد.

انگار خود پاییز هم عاشق است . ، عاشق ما !

مگر نه چه دلیلی داشت در برابر سرما مقاومت کند و برای ما بهشتی از رنگ های شگفت انگیز بسازد.

که هر چه نگاه کنی سیر نشوی از دیدن زیبایی هایش !

انشا و متن ادبی درباره پاییز

پاییز فصل سرد و گرمی در کنار هم است ،

سردی هوا در کنار گرمی رنگ های برگ ها ( زرد و نارنجی و قرمز.. )

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ،

فصل قدم زدن روی برگی های خشک با آن نغمه دل انگیز خش خش کردن زیر برگ ها .

مگر میتوان پاییز را دوست نداشت ، تنها به این گناه که سرد است ؟!!

انشا درباره پاییز

سرما که علاجش یک بسته قرص سرماخورگی است

و سوپ های پر مهر مادرم که انگار تک تک اجزایش طعم عشق میدهند.

اصلا من پاییز را دوست دارم که سرما بخورم !!!

بعد مادرم بیاید دست بگذارد روی پیشانی ام

و برایم شلغم درست کند و با غرغر تکه تکه در دهانم بگذارد .

اصلا من پاییز را دوست دارم که برویم زیر بارن بستنی بخورم !!

که شال گردن های رنگی ام را از چمدان بیرون بیاورن و آن رو دور گردنم ببندازم

و همه پارک های شهر را با قدم بزنم ، یخ کنم و لی خسته نشوم !

بعد برگردم خانه و دستانم را با چایی که مادرم دم کرده گرم کنم .

پاییز سرد است اما به مهربانی های ما گرم میشود.

و من عاشق مهربانی پاییزم .

متن ادبی عاشقانه در مورد پاییز

انشا در مورد پاییز (۷)

انشا در مورد پاییز شماره سه

موضوع انشا : پاییز را دوست دارم ( متن ادبی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

عشق بی دلیل است … محتاج استدلال نیست …

دل دلیل و برهان وجود عشق است و من بی هیچ بهانه ای عاشق پاییزم

متن انشا:

پاییز را دوست دارم…

بخاطر غریب و بی صدا آمدنش

بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش

بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش

بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش

بخاطر رفتن و رفتن… و خیس شدن زیر باران های پاییزی

بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها

بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش

بخاطر شب های سرد و طولانی اش

بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام

بخاطر بغض های سنگین انتظار

بخاطر اشک های بی صدایم

بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام

بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش

پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز

نتیجه گیری :

بدون دلیل دوست داشته باش ، عاشق شو و چون پاییز رنگارنگ و رها زندگی کن .

انشا در مورد پاییز با مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد پاییز (۳)

انشا در مورد پاییز شماره چهار

موضوع انشا : چرا پاییز ار دوست دارم

برای پایه تحصیلی :پنجم – ششم – هفتم – هشتم – نهم

مقدمه :

به نام خداوند آفریننده زیبایی ها . راستش را بخواهید از زمانی که یادم می آید پاییز فصل مورد علاقه من بوده است شاید یه این خاطر که خودم در فصل پاییز به دنیا آمده ام . اما این موضوع دلایل دیگری هم دارد . امروز میخوام در این انشا به شما بگویم چرا عاشق فصل پاییز هستم.

متن انشا :

فصل پاییز برای من یک فصل جادویی است . همه چیز از آب و هوا گرفته تا رنگ ها برای من زیبا و خیره کننده هستند . با این که همه مناظر و زیبایی ها هر سال و هر سال تکرار میشوند ولی برای من تازگی دارند و انگار هر سال با دیدن زیبایی ها و رنگارنگی فصل پاییز دوباره جادو میشوم .

اما قبل از هر چیز پاییز برای من حسی از بندگی خداوند دارد خداوندی که در بهار همه جا را سبز و تازه و درخشان میکند در تابستان پر از گرما و نور و انواع میوه ها می نماید و در پاییز درختان را خشک میکند . اما نه یک خشک شدن ترسناک و سرد و زشت. برعکس خداوند زیبایی آفرین حتی فصل خشک شدن و خواب زمستانی زمین را نیز به بهترین و قشنگ ترین صورت رنگ آمیزی میکند و در نهایت در زمستان با پوشاندن زمین با برف پاک و سفید هنر نمایی اش را به اتمام میرساند. به این خاطر است که پاییز حس میکنم به خدا نزدیک ترم و دیدن برگ های رنگارنگ و باران حسی از سپاس گزاری و شکر نعمت را گاهی در هیاهوی زمانه فراموش میکنم در من زنده میکند.

همه چیز فصل پاییز برای من زیبا و دوست داشتنی است …

از جمله میوه های خاص و شگفت انگیزش … چه کسی باور میکند وقتی همه درخت ها کم کم به خواب زمستانی میروند و درختان خشک شده و برگ هایشان را زمین هدیه میکنند . طبیعت بتوانید این میوه های درخشان و خوشمزه را به ما هدیه کند. میوه هایی مثل انار، خرمالو ، پرتغال ، لیمو شیرین و نارنگی های آبدار… من عاشق انار و خرمالو های رسیده هستم. انقدر که دوست دارم همه سال خرمال بخورم و پرتغال ها را با آن رنگ نارنجی زیبایشان در دست بگیرم و از ته دل بو کنم و به خودم بگویم چه کسی گفته میوه های خوشمزه فقط متعلق به بهار و تابستان هستند؟

نتیجه گیری :

همه این موارد از زیبایی های طبیعت هوای خنک و لطیف ، باران دوست داشتنی و میوه های خوشمزه باعث میشود من عاشق فصل پاییز باشم و خداوند را بابت این زیبایی شگفت انگیز شکر کنم. خداوند مهربان دوستت دارم.

انشا در مورد پاییز با مقدمه
۲۰۲۰

انشا در مورد پاییز (۶)

انشا در مورد پاییز شماره پنج

موضوع انشا : انشا کوتاه ادلب در مورد پاییز

برای پایه تحصیلی : همه مقاطع

مقدمه :

پاییز از راه نرسیده قلم نقاشی اش را برداشت و شروع کردبه رنگ زدن بر بوم زمین‌.

من هم قلم خود را برمیدارم و با نام خالق پاییز این همه زیبایی را توصیف میکنم.

متن انشا:

هرچند که پاییز با آمدنش سرما را به ماهدیه می دهد

اما با نقاشی فوق العاده اش روح انسان را گرم نگه می دارد.

او را به فصل دلتنگی می شناسند،اما این لقب غمگین برای او کم لطفی است،

اما اگر شیشه عینک نگاهشان راپاک کنند ،متوجه زیبایی ها و روح متنوع طلب پاییز می شوند.

میگویید چگونه؟ گوشتان بامن باشد تا برایتان بگویم،

همچون بهار هزار رنگ است و در زیبایی ستودنی،

مانند تابستان پر میوه و رنگارنگ است

از هوای سرد و بارانی اش که مانند زمستان هست هم نمی شود غافل شد.

رقص پرندگان در آسمان، بهنگام کوچشان ،دلبری ست مخصوص جناب پاییز .

چه زیباست این فصل هزار رنگ ک خدا به ما هدیه داده

ب قلم خانم حنانه گلشاهی

نتیجه گیری :

پاییز فصل هزار رنگ و هزار نقش دلفریب را قدر بدانیم از کنار این همه زیبایی ساده نگذریم….

انشا در مورد پاییز کلاس هفتم

انشا در مورد پاییز (۴)

انشا در مورد پاییز شماره شش

موضوع انشا : فصل پاییز را توصیف کنید (متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز و ویژگی هایش به زبان ساده)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

انشای خود را به جای مقدمه با این شعر زیبا در مورد پاییز زیبا آغاز میکنم .

شاخه هایت پر از کلاغ شدند*ای چنار قشنگ پاییزی

عکس خود را ببین در آیینه*واقعا که شگفت انگیزی

وقت تاریک و روشنای غروب*از کلاغان خسته سرشاری

توی فصلی که فصل بی برگیست*برگ دادی دوباره انگاری

می نشینم دوباره در ایوان*خسته و سرد و خواب آلودم

خوب می شد کلاغ من هم از*برگ های کلاغی ات بودم

متن انشا:

پاییز فصل قشنگی است. در پاییز برگ درختان زرد می‌شود.

در روز اول پاییز که اول مهر ماه است ما به مدرسه می‌رویم و همکلاسی‌های خود را می‌بینیم.

پاییز فصل تلاش بیشتر دانش‌آموزان است. در پاییز روزها کوتاه‌تر و شب‌ها بلندتر می‌شود. از میوه‌های پاییز انار و نارنگی است.

در پاییز برگ درختان می‌ریزد و هنگامی که ما بر روی آنها راه می‌رویم صدای خش‌خش می‌دهند.

در پاییز هوا سرد می‌شود و اگر مراقب نباشیم سرما می‌خوریم. در پاییز باد میوزد و باران می‌بارد. ماه‌های پاییز مهر، آبان و آذر هستند.

انشا در مورد پاییز

پاییز فصلی است که در آن برگ‌های درختان به زردی می‌گرایند اما بعضی از برگ‌ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه‌ای می‌شوند.

بسیاری از میوه‌ها در فصل پاییز می‌رسند. اناره ساوه، خربزه، سیب، پرتقال، به، سنجد و…

در فصل پاییز بسیاری از پرندگان به مناطق گرمسیر مهاجرت می‌کنند.
در فصل پاییز کشاورزان زمینها را شخم زده و در آن محصولاتی مانند گندم و جو می‌کارند.
در فصل پاییز روزها کوتاهتر می‌شود و شبها طولانی می‌گردد.

نتیجه گیری :

همه فصل های خدا زیبا هستند و هر کدام زیبایی های خود را دارند پاییز هم فصل بسیار زیبایی و دوست داشتنی است .

انشا در مورد پاییز به زبان ساده برای بچه ها
انشا در مورد پاییز (۲)

انشا در مورد پاییز شماره هفت

موضوع انشا : فصل پاییز چه خوب های و بدی هایی دارد ؟

(متن توصیفی- توضیحی در مورد پاییز خوبی ها و بدی های آن/ در فصل پاییز ما باید چه کار هایی انجام دهیم ؟)

برای پایه تحصیلی :کودکان

مقدمه :

به نام آنکه هست کننده و نیست کننده ماست! انشا کوتاه خود در مورد فصل پاییز را آغاز میکنم .

متن انشا:

فصل فصل پاییز است

و هوا دارن سرد میشوند گویا فصل سرد زمستان نزدیک شده است.

برگها رو به زردی شده و مانند گلهای که در فصل بهار از درختان به زمین پروازکنان حرکت میکند،

به سوی زمین میپرد و این بار این درختان دیگر جز شاخه خشک و ساقه چیزی دیگری در آن نخواهد ماند.

درختانیکه قبلا ً دارای برگهای سبز بودند، شاخچه های گل که دارای شگوفه های زیبا بودند و طبیعت را با خود آراسته نموده بودند.

ماه قبل طبیعت را همه سبزه پوشانیده بودند و هر طرف را که چشم می انداختیم، لذت خاصی داشت؛

اما اکنون دیگر آن لذت ها باقی نمانده،

بل زردی علفها، گیاهان، درختان، سردی هوا، کم شدن زمان نورانی طبیعت

و افزایش مدت زمان تاریکی ( کوتاه شدن روز ) همه جاگزین آن خوبیهای فصل بهاری شده

که همه آن خوبی ها را از طبیعت گرفته اند.

این فصل پاییزی برای ما درس میدهد که لباسهای گرم خودرا بدوزیم و یا آنرا از بازار خریداری نماییم

تا در فصل سردتر از این ( زمستان ) که به دنبال پاییز آمدنی است بتوانیم خودرا از سرما حفاظت نماییم.

این فصل مارا وا میدارد که هیزم های زمستانی را آماده سازیم که در روزهای برفباری با سوختاندن آن خانه مارا گرم سازد.

نتیجه گیری :

بیایید ای هموطنان که درسهای این فصل را بیاموزیم

و به سخنان آن گوش دهیم و مواد لازمه که برای فصل زمستان نیاز است آماده سازیم

تا بتوانیم از سرمای بیش از حد آن خودرا حفاظت کنیم.

انشا در مورد پاییز پایه هفتم

انشا در مورد پاییز (۸)

انشا در مورد پاییز شماره هشت

موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

متن انشا:

این همه ی باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان رابه او میزنند.

خودمانیم …

تقصیر خودش است ؛

بلد نیست مثل ” بهار” خودگیر باشد

تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و

با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد …

سیاست ” تابستان ” را هم ندارد

که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد

ولی از پشت خنجری سوزناک بزند

بیچاره …..

بخت و اقبال ” زمستان ” هم نصیبش نشده

که با تمام سردی و بی تفاوتیش این همه ی خواهان داشته باشد !

او ” پاییز ” است

رو راست و بخشنده …

ساده دل

فکر میکند اگر تمام داشته هایش را زیر پای

آدم ها بریزد،

روزی ؛

جایی ؛

لحظه ای ؛ از خوبی هایش یاد میکنند …

خبر ندارد آدم ها رو راست بودن و بخشنده بودنش رابه پای محبتش نمی‌گذارند … یکی به این پاییز بگویید

آدم ها یادشان میرود که تو رسم عاشقی را یادشان داده ای …

دست در دست معشوقه ای دیگر پا بر روی

برگ هایت می گذراند و میگذرند .

تنها یادگاری که برایت می‌ماند ” صدای خش خش برگ های‌ تو بعد از رفتن آنهاست ” ..

انشا جدید در مورد پاییز

انشا پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره نه

موضوع انشا : مقایسه پاییز با دیگر فصل ها (متن ادبی با کنایه و استعاره در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

پاییز سرد و غمگین را با همه زیبایی های اسرار آمیزش انتظار نمیکشم ، من عاشق نورم و گرما …

ای پاییز زیبا پر از خاطرات دلتنگی من انتظار آمدنت را نخواهم کشید….

متن انشا:

پاییز بار دیگر از راه رسید

پاییز با همه ابرهای تیره اش که کشیده می شود روی آبی آسمان در بیشتر روزها شاید

پاییز پر از باران هایی که یادت می آورند هزاران خاطره ایی را که نباید یا شاید هم می بارند که یادت بیاورند تمامشان را …

من اما نمی دانم چرا این فصل بی نظیر دلم را با خودش نمی برد

چرا انتظارش را نمی کشم هیچ وقت

چرا آمدنش دلم را تیره می کند

چرا این فصل پاییز پر از تحول حتی با تمام رنگ های برگ هایش هم نمی تواند دلم را با خودش ببرد

نمی دانم چرا دوست ندارم بدون چتر زیر باران راه بروم

نمی دانم …

انشا در مورد پاییز

نمی دانم چرا صدای خش خش برگ ها زیباترین موسیقی این روزهای من نمی شود

آری پاییز که می آید خورشید از من رو بر می گرداند

گرمایش دیگر نوازشگر صورتم نیست

چشم هایم سبزی برگ های درختان را هر روز بهانه می گیرند

آغوشم درختان خفته را نمی خواهد

پاییز انگار می آید تا بسراید دلتنگی را

پاییز انگار می آید تا تمام شادمانی ها و آرزوهای لحظه سال تحویلت را با باران هایش بشوید

و تحویل بادهای پاییزیش دهد

پاییز انگار می آید تا …

پاییز که می آمد اما یک چیز مسلم بود

نوشتن انشایی درباره پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات …

پاییز خود انبوهی است از حرف ها، حس ها و …

پاییز که بر زبانت جاری می شود دل مخاطبت ضعف می رود برای حال و هوایش

اصلا بدون آن که حرفی زده باشی او زیر باران های پاییز خیس خواهد شد

و غم غریبی بر دلش خواهد نشست

برگ های ریخته بر زمین زیر پاهایش خرد خواهد شد جوری که تو می توانی صدای خش خش برگ ها را به وضوح بشنوی

شاید نام پاییز را که بیاوری او دیگر هیچ، هیچ چیز نشنود جز صدای نم نم باران که بوسه می زند بر بی رنگی شیشه،

بر چتر هایی که دو عاشق زیر آن ها پناه گرفته اند

بر موهای شاعری که می خواهد زیر باران بدون چتر قدم بردارد

نام پاییز را که بیاوری نا خود آگاه کیف های رنگارنگ مدرسه که بر دوش دانش آموزان سوار شده اند، مقابل دیدگانت صف می کشند

نام پاییز را که بیاوری چشم های پر از اشتیاق دانش آموزانی را تصور خواهی کرد که سال ها به انتظار چنین روزی روز شماری کرده بودند

انشا در مورد پاییز

فصل پاییز فصل دل انگیز که با آغازش درخت یادگیری جوانه می زند

و عطر کتاب های جلد شده، مداد و پاک کن های نو فضا را پر خواهد کرد

آری پاییز خود انبوهی است از واژه ها و من همیشه می ترسیدم به او بر بخورد که توصیفش می کنیم

که آن چه را که باید با گوشت و پوست و احساس خود حس کنیم دیگر گفتنی نخواهد بود

اصلا رسمش نیست که تو بگویی و دیگران بشنوند

پاییز را باید نفس کشید

پاییز را باید لمس کرد

پاییز …

آه

پاییز که می آمد یک چیز مسلم بود

نوشتن انشا در مورد پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات…

که می آمد یک چیز مسلم بود

نوشتن انشا در مورد پاییز

و من همیشه مبهوت بودم چرا برای دبیران من تعداد صفحات مهم تر بود تا کلمات…

انشا در مورد پاییز هفتم صفحه ۲۰

انشا ادبی پاییز

انشا در مورد پاییز شماره ده

موضوع انشا : شما در فصل پاییز چه کار هایی انجام میدهید ؟

(متن توصیفی در مورد پاییز/فصل پاییز چه ویژگی هایی دارد ؟ / در مورد میوه ها و خوراکی های فصل پاییز بگویید .)

برای پایه تحصیلی :کودکان -به زبان ساده

مقدمه :

این شعر پاییزی را به جای مقدمه به شما تقدیم میکنم

تو کوچه‌های سرد پاییز *** قدم‌زدن چه حالی می‌ده

حال و هوای سردِ غم رو ***به‌هم‌زدن چه حالی می‌ده

تو کوچه‌های سرد پاییز *** با برگ و باد، می‌آم و می‌رم

دیگه بهم گیر می‌ده کوچه *** دلم می‌خواد! می‌آم و می‌رم

تو کوچه‌های سرد پاییز *** کنار آتیشِ تو گرمم

تو قوم و خویش آفتابی! *** چه‌قد خوشم، پیش تو گرمم

تو کوچه‌ها سری به اشک و*** به غم زدن چه حالی می‌ده

تو کوچه‌های سرد پاییز *** قدم‌زدن چه حالی می‌ده

انشا زیبا در مورد پاییز

وقتی پاییز می شود مدرسه ها باز میشوند و ما به مدرسه میرویم٬

و دوستان قدیمی را میبینیم شاید دوستان جدید هم پیدا کنیم٬ما هنوز در حال و هوای تابستان هستیم

وقتی معلم اولین درس را میدهد و اولین تکلیف را به ما میدهد کم کم باور میکنیم سال تحصیلی شروع شده.

در پاییز هوا کم کم سرد میشود و با تغییر ساعت ناگهان روزها یک ساعت کوتاه میشوند و شبها یک ساعت بلند تر می شوند.

در پاییز صدای غار غار کلاغها بیشتر به گوش میرسد و فکر کنم به این دلیل باشد که روزها کوتاه تر شده اند

و ما در حالی به خانه برمیگردیم که نزدیک غروب است و کلاغها دوست دارند در این موقع روز غار غار کنند.

هیچ کس فصل پاییز را جدی نمیگیرد٬وقتی پاییز میشود هیچ کس انتظار زمستان را نمیکشد ٬

اما وقتی زمستان می آید همه منتظر اند که سرما تمام شود و عید نوروز از راه برسد.

انشا در مورد پاییز

فصل پاییز فصلی است که برگهای درختان زرد میشود و اگر یکی یکی نریزند٬مناظر زیبایی به وجود می آید.

پاییز فصل کار و تلاش رفتگرهای پارک است که برگهای خشک را جارو میکنند.

با شروع پاییز زاویه تابش آفتاب کم کم تغییر می کند و وارد خانه می شود

و خیلی خوب است که در روزهای تعطیل نزدیک ظهر توی خانه در زیر آفتاب استراحت کنیم.

پاییز فصل آمپول و شلغم است ٬ فصل لیمو شیرین و نارنگی٬

وقتی در پاییز به هندوانه نگاه میکنیم سردمان میشود.

سیب قرمز و هلو پاییزه به ما یاد آوری میکنند که لباسهای زمستانی را از گوشه گنجه بیرون بیاوریم و یک تکانی بدهیم.

پاییز فصل برف پاک کن و بخاری است٬توی خیابان خیلی ها را میبینیم که لوله بخاری خریده اند و به طرف خانه در حال حرکت اند.

من دوست ندارم در فصل پاییز زیاد از خانه بیرون بروم٬

دوست دارم در کنار خانواده تلویزیون تماشا کنم و تخمه گل آفتابگردان بشکنم ٬

و با هم صحبت کنیم و لبووی داغ بخوریم تا از دلگیر بودن پاییز کم کنیم.

شبهای پاییز برای شب نشینی خیلی خوب است ٬

اما باید زود به خانه برگردیم تا فردایش بتوانیم راحت از خواب بیدار شویم.

در شبهای پاییز ستاره ها کمتر در آسمان دیده میشوند چون هوا معمولا ابری است

و آلودگی تابستان هنوز در هوا است٬که بارانهای پاییزی آن را تمیز میکند.

پاییز فصل انار است ٬ فصل گردو و شیره انگور نیز هست در پاییز میتوانیم برای صبحانه ارده شیره بخوریم

چون خیلی مقوی است و ما را گرم میکند.

انشا در مورد پاییز

در این فصل گندم ها جوانه میزنند و زمین های کشاورزی که در آن گندم کاشته اند سبز هستند.

وقتی که باران پاییزی و برف زمستانی روی گندم زار ها میبارد٬آدم فکر میکند آنها از سرما یخ میزنند٬

ولی این اتفاق نمی افتد و آنها سالم می مانند و در سال بعد خوشه های گندم میدهند.

در پاییز گنجشک ها با پر های پف کرده و در دسته های سه تا پنج تایی روی شاخه های بید می نشینند

و همراه باد پاییزی تکان میخورند و سرشان توی لاک خودشان است.

ما باید در این فصل و مخصوصا فصل زمستان برای پرندگان دانه بریزیم تا آنها راحت تر بتوانند فصل سرما را سپری کنند

و با فرارسیدن بهار جوجه های زیادی بیاورند.

در پاییز باید مواظب باشیم که سرما نخوریم و از لباسهای گرم استفاده کنیم و

اگر بیمار شدیم در خانه بمانیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم.

آرزو میکنم در چهار فصل سال زندگی شما بهاری باشد و همیشه آفتاب گرم امید در وجودتان تابستانی باشد.

نتیجه گیری:

در اینجا انشایم را به پایان میرسانم و در آخر اینطور نتیجه گیری میکنم :

فصل پاییز زمین را برای بهاری دیگر آماده می کند.

انشا درباره پاییز قشنگ

متن ادبی در مورد پاییز

انشا در مورد پاییز شماره یازده

موضوع انشا : پاییز را توصیف کنید ؟ ( متن توصیفی- ادبی زیبا روان و با احساس در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان-ساده

مقدمه :

پاییز ، فرش راهت می‌کند، دست‌های نارنجی‌اش را ، سرخ و زرد می‌شود، از شوق ، و اشک می‌ریزد، وقت دیدار ،اگر در دنیایش گام برداری

متن انشا:

پاییز فصلی است که در آن برگ های درختان به زردی می گرایند ؛

اما بعضی از برگ ها هم در راه زرد شدن گاه قرمز و قهوه ای می شوند.

پاییز همان فصلی است که در آن برگ درختان می ریزند و در زیر پای رهگذران بی تفاوت خش خش می کنند.

پاییز شاید همان فصل غفلت است و رخوت شاید هم نه فصل هوشیاری و تدبر است؛

چه فرقی می کند که در پاییز خواب باشی یا بیدار مهم آن است که پاییز کار خودش را می کند.

به دقت و حوصله دست به کار آراستن می شود؛ آراستن درخت ها ، شهر ها ، باغ ها و زمین به زرد و سرخ و قهوه ای برگ ها ؛

به قطرات گاه نم نم و گاه شر شر باران و به باد که می وزد.

پاییز همان فصل دل انگیزی است که گاه رویایی اش می خوانند

همان فصلی که می توانی در آن ساعت ها از پنجره ی اتاق به درخت روبروی خانه نگاه کنی و خسته نشوی.

پاییز همان دل انگیزانه ایست که گاه هوس می کنی زیر بارانش بی روسری در کوچه قدم بزنی تا موهایت خیس شوند.

پاییز همان مادر رقص خرامان برگ هاست که به ناز و عشوه ی تمام چرخ زنان از آسمان بر سرت می بارند،

و تو سریع تر می روی تا زیر برگ هایش برسی و با خودت بگویی این یکی به افتخار من افتاد

انشا در مورد پاییز

پاییز همان موسیقی خوش خش خش برگ هاست _همان برگ های خرامان_ که این بار هوس می کنی

کفشهایت را در آوری تا موسیقی هبوط برگ ها پاهایت را قلقلک کند.

پاییز همان فصل درختان لخت خرمالو است که سرخی خرمالوهایش ر ا به همه عرضه می دارد.

همان فصل قاصدک های شیطون که برایت خبر می آورند ، خبر های خوش ،

خبر هایی که هیچ وقت نمی رسند وتو باز هم آنها را بر می داری و فوت می کنی

و با نگاهت تعقیبشان می کنی تا در آبی ابری آسمان پاییز گم شوند.

آه عجب این پاییز برگ زیر هزار رنگ خوش می نشیند در چشم و خیال من …

ومن از ورای سفیدی دیوار های اتاقم همه را ، همه را خوب خوب می دانم؛

دیگر جاده های پاییز را از حفظ شده ام .

انشا در مورد فصل پاییز با مقدمه و نتیجه گیری

انشا در مورد پاییز (۱)

انشا در مورد پاییز شماره دوازده

موضوع انشا : انشا کوتاه در مورد پاییز

برای پایه تحصیلی :نوجوانان-ساده

گوش کن …

صدای نفس های پاییز را میشنوی ؟

و این زیباترین فصل خدا می آید تا به هزاران حرف و سخن بیاموزد.

بیاموزد که حتی اگر بی نهایت غمگینی میتوانی غم و اندوهت را به برگ درختان آویزان کن که چند روز دیگر میریزند.

حتی اگر دلت پر از خشم و کینه و عصبانیت نسبت به آدم های اطرافت است میتوانی دلت را به باران پاییزی بسپار تا برایت بشوید و پاک و زلال تحویلت دهد.

اگر کسی یا چیزی که دوست داشته ای را از دست داده ای و امیدت برای شروع دوباره زندگی از دست رفته است به پاییز نگاه کن. نگاه کن که چگونه برگ های زیبا و عزیزش را دانه ، دانه به زمین میبخشد و سبک میشود و دوباره در بهار زندگی را با امید از سر میگیرد.

اگر فکر خیلی خسته ای و فکر میکنی دیگر هیچ کار مفیدی از تو ساخته نیست به درختان خرمالوی پاییزی نگاه کن که چگونه حتی وقتی برگ هایش در حال ریختن هستند دست از میوه دادن آن هم میوه های شیرین و آبدار و سرخ و خوشمزه برنمیدارد.

صدای نفس های پاییز می آید.

این فصل زیبا و شگفت انگیز می آید که به ما چیزهایی یاد بدهد.

آری پاییز می آید که بگوید حتی میتوان در سرد ترین روزهای زندگی زیبا و شکوهمند بود . میتوانی همه چیزت را از دست بدهی ولی باز هم شاد و مفید باشی و این که هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست . و مهم تر این که خداوند را بابت همه نعمت هایی که به تو داده آنقدر که گاهی فراموششان میکنی شکر گزار باش.

انشا درباره پاییز

انشا در مورد پاییز (۲)

انشا در مورد پاییز شماره سیزده

موضوع انشا : پاییز فصل نزدیک شدن به خدا (متن توصیفی- ادبی و اعتقادی در مورد پاییز)

برای پایه تحصیلی :نوجوانان

مقدمه :

دلم چون برگهای زرد پاییزی پر از درد است

صدای خش خش برگها…

به همراه تپیدنهای قلبم می شود آغاز و…

متن انشا:

فصل خزان در نزد کائنات مظهر غم و اندوه بوده و حتی شاعران نیز برای نمایش دادن اندوه در اشعار خود از نام پاییز یاد می نمایند.

لیکن فصل پاییز ،فصل زیبایی است.

فصل ریزش نعمت های آسمانی می باشد و همان قطرات ریز باران است که به تهذیب زمین می پردازد.

نمایان شدن قوس قزح پس از باران نیز جلوه ای از جمال این فصل می باشد. کلمه برگ ریزان تنها مختص پاییز است.

بدین معنا که در این سه ماه درختان خود را می تکانند و برگ های زرد و سرخ خود را رها کرده

و بر دامان زمین به امانت می گذارند وشاخه های خشک شان نیز برهنه وار منتظر می مانند

تا در فصل دیگر الماس های آسمانی در ماتم کمبود مکان نمانند و بر شاخه های آنان قرار گیرند.

این فصل را بانام خش خش نیز می شناسیم. همان گونه که پا بر روی خاک های ترک برداشته قدم می گذارد

و آهنگ زیبا می سازد صدای خش خش برگ ها نیز همین احساس را در دل ما می نهد.

این صدا پس از شنیدن به ماورای درون ما می رود و روح ما را تا آسمان ها به بالا می کشاند.

پاییز را می توان فصل مهاجرت قلم داد کرد .

بدین معنا که پرندگان در این فصل از کاشانه خود رهایی جسته و در کرانه های آسمان به جست و خیز می پردازند تا لانه مناسب پیدا کنند.

نظاره بر حرکات پرندگان در آسمان پاییز احساسی وصف ناشدنی در دل ایجاد می نماید.

نتیجه گیری :

نکته اصلی در مورد پاییز این است که پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما می گذارد از ما چیزی نمی خواهد جز این که به تفکر بنشینیم و به خدا نزدیک شویم . به تعبیر زیبای حافظ

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به دست مردم چشم، از رخ تو گل چیدن.

انشا ادبی درباره پاییز

انشا در مورد پاییز شماره چهارده

انشا ادبی درباره پاییز

متن انشا:

امروز برای سر زدن از الهه فصل ها رفته بودم جمعمان با تابستان ، گرم و دلپذیر بود . شربت زعفرانی حسابی در کنار تابستان چسبید او آمده بود گزارشی از کارهایش دهد و حرف هایش را برای الهه فصل ها یعنی مادر مهربانش بیان کند .

تابستان که چمدانش را جمع کرد کوله باری از خاطراتش را برایمان به یادگار گذاشت او رفت و دقایقی بعد نشانه هایی از سوز سرما بوی خاک نم خورده آمد فهمیدیم که پاییز در راه است .

برایش چایی دارچینی روبه راه کردیم اخر در کنار او حسابی میچسبید لباس های زیبای نیمه گرمِ خود را برای خوش آمد گویی از این مهمان ناخوانده به تن زدیم .

الهه فصل ها به من اجازه نداد که او را ترک کنم او گفت دوست دارم هنگام خوش امد گویی از سومین فرزندش من هم در کنارش باشم تا جمال و جبروت هنرهای پسرش را به من نشان دهد.

پاییز از راه رسید او مهاجران را تا ورودی خانه با خود همراه کرده بود چکاوک و درنا و فلامینگو و لهجه جنگل هم به چشم میخوردند بجای صدای در زدن صدای آن ها برخاست و پاییز را به منزل مادرش همراهی کردند .

پاییز که امد ردپای تابستان را پاک کرده و با یک پلک زدن رنگِ پرتقالی اناری زمینه خانه کرد. آنگاه زانو زد و چمدانش را باز کرد برایمان سوغاتی آورده بود ،
جعبه ای از میوه ها نظیر انارِ تاج به سر،گلابی و سیبِ خنده به روی و انجیر که گل سرسبد ماجرا بود او
جعبه ای دیگر باز کرد برایمان چتر و شال گردنو آورده بود در مشت دستش هم کیسه قرص های سرماخوردگی ماسک و آمپول هم بود .

او پاییز بود همیشه دستش پر بود و در باروبندیلش ابرهای سیاهو ، خورشید پنهان شده پشت ابر و پرندگان مهاجرم به چشم میخورد .

صدای قُل قُل آب چایی ها به گوش رسید او برایمان چایی دارچینی ها را در فنجان هایی قاجاریِ الهه فصل ها ریخت و با چند پرچم از گل های زعفرانی که باخود سوغاتی اورده بود زینت داد.

پاییز بر زیر کرسی نشست و سفره دلش را بر عزیزش باز کرد .

حرف های او به درازی سه ماه بود هرچه که صفحات خاطراتش پر میشد او به زبان می اورد و گریه و خنده مستانه به سر میداد.

انشا توصیفی درباره پاییز

انشا در مورد پاییز شماره ۱۵

انشا توصیفی درباره پاییز

متن انشا:

باید اعتراف کرد که در نهان تمام خاطراتی که به بن بست پاییز می رسند،راز خوابیده در دل غروب های دل گیرش بی تقصیر نبوده و نیست…

چه کسی می داند پشت خش خش های ملتهب و مرموزش،چه سوزی پنهان است و در عمق تاریکی شب هایش، پناهگاه چه عابرانی با احساس غریب خطر و امنیت بوده است؟!

راستش پاییز داستان غریبانه ای است از دلتنگی های عاشقانه و نیامدن های تنها معشوقه خورشید نامش…
باید اعتراف کرد.

پاییز،روایت غرور درختان تنومندی است که با نهایت اقتدارشان،احساساتی را به پای رهگذران ریخته اند که زیر پا له شده است…
و امان از غرور شکسته ی پاییز.

پاییز یک روز در انتهای کوچه ی تابستان،دل داد به موهای همیشه طلایی او؛و در حاشیه ی دل بی قرار آسمان چشم دوخت به درخشندگی غروب های با اباهتش…
خورشید اما.
با تاجی طلایی رنگ روی سرش،نگاهی از جنس غرور تحویل پاییز داد و پنجره نگاهش را به روی او بست…
بیچاره پاییز.

تمام عقل و هوشش را پیش عشق طلایی رنگش جا گذاشت و قلب معصومش، انبوهی از یاد و خاطرات خورشید را در خود جای داد.

پاییز،رنگی به مانند رنگ معشوقش،به برگ ها هدیه داد و هوایش تا ابد بوی بلاتکایفی به خود گرفت؛چرا که خورشید،مملو بود از گرمای لذت بخشی که با نگاهش فرسنگ ها فاصله داشت؛نگاه دلبر درخشنده ی پاییز،بر عکس وجودش,پر بود از سرما…

و حالا چه قدر هوای بلاتکلیف پاییز،شبیه هوای دست های عابرانش است؛نه سرد،نه گرم؛همیشه بلاتکلیف.

پاییز، صدای ضجه های بادهایش را مدیون غروب های دلتنگیست؛همان زمان که که در پس شهادت غریبانه ی برگ ها و خم شدن تن عریان درخت های بی بار و خودزنی ابرها،بغض هایش باران خواهد شد.

پاییز همان عاشقی است که سودای شکفتن در سر داشت؛اما زخم خورده ی تابستان شد و پایبند به بغض هایی که در پیاده روهای یک دست نارنجی رنگش،با بوی خاک باران خورده می شکند.

پاییز پایبند تمام دوستت دارم هایی است،که روی شیشه های بخار گرفته نوشته شد و ثانیه ای بعد،جز قطره هایی اشک مانند،اثری باقی نماند.
همان قطره هایی که شبیه اشک های پاییز است.

اشک هایی که در غروب های دل گیری،برای عشق جوانی اش که حالا در پس ابرها پنهان شده است،می ریزد.

پاییز انعکاس نورهایش روی آسفالت های باران خورده را،از تنها نور چشمی اش،یعنی خورشید،تقلید می کند و هر بار،نا امیدتر از قبل به نورهای زیبا اما کم سوی خیابان هایش خیره می شود.

باید اعتراف کرد که در نهان تمام خاطراتی که به بن بست پاییز می رسند،داستان عشق بی پایان پاییز به خورشید پنهان است.

در پایان کلیپ زیبایی از فصل پاییز برای کودکان تقدیم شما دانش آموزان و اولیا و معلمین عزیز میکنیم با این امید که مجموعه انشای های گردآوری شده و نگارش شده بالا برای شما مفید بوده باشد. :

همچنین بخوانید :

انشا تابستان | ۷ انشا در مورد فصل تابستان + تابستان خودرا چگونه گذراندید

انشا در مورد روز بارانی | ۵ انشا درباره توصیف یک روز بارانی + صدای باران

انشا یک روز برفی | ۵ انشا در مورد برف و توصیف یک روز زیبای برفی

انشا در مورد زمستان | ۱۲ انشا درباره فصل زمستان برای پایه های مختلف

انشاء در مورد اول مهر | ۳ انشاء زیبا با موضوع اول مهر و شروع مدارس

انشا روز دانش آموز | ۵ انشا و تحقیق در مورد ۱۳ آبان روز دانش آموز

انشا در مورد شب یلدا ، شب چله + متن انشا و مـقـالـه کامل برای یلدا

انشا آزاد | ۱۰ انشا با موضوع آزاد ( مختلف ) به انتخاب خود دانش آموز



انشا در مورد مرگ به زبان طنز