متقاضیان مسکن فعلا بستنی لیس بزنند!
در حالی که بسیاری از اقشار جامعه از داشتن مسکن حتی از نوع نامناسب و در حاشیه شهرها محروم هستند، بانک مسکن در اقدامی سوال برانگیز برای ساخت کارخانه بستی سازی و بخشهای غیر مرتبط تسهیلات داده است.
ظاهر امر و نوع مدیریت نشان میدهد که از نظر دولت و مسؤلان، لیسیدن بستنی، لمیدن روی مبل و فین کردن در دستمال کاغذی از ساخت و تولید مسکن به مراتب ضروریتر و ارجحتر است؛ اگر قبول ندارید به خبری که در این رابطه در روز چهارشنبه گذشته در رسانههای خبری منتشر شد توجه بفرمایید: «در اوج نیاز خانهاولیها به وام کارآمد، بخش قابل توجهی از اعتبارات بخش مسکن و ساختمان در قالب تسهیلات کلان به تولید بستنی، دستمال کاغذی، مبل، خودرو، نفت و پتروشیمی اختصاص یافت». آدم نمیداند در برابر چنین خبری چه کار کند و چه برخوردی داشته باشد؟ از یک طرف وعده تولید سالی یک میلیون مسکن میدهند و از طرف دیگر تسهیلاتی را که برای تحقق این وعده اختصاص داده شده در اختیار تولیدکنندگان کالاها و خدمات غیرمرتبط با بخش مسکن و ساختمان قرار میدهند.
رفاه مردم سیخی چند؟
این اقدام تامل برانگیز بانک مسکن در پرداخت تسهیلات غیر مرتبط در حالی صورت میگیرد که دولت سیزدهم با وجود گذشت حدود یک سال و نیم که از استقرار آن میگذرد، در قبال وعده مسکنی خود از قرار معلوم هنوز خشت روی خشت نگذاشته و اگر هم خبری هست، مربوط به طرحهای مسکنی دولتهای گذشته است و هنوز حتی آمار دقیق و شفافی در این رابطه وجود ندارد و همه چیز در هالهای از ابهام قرار دارد. بخش مسکن در حال حاضر به عنوان یک ابرمشکل در جامعه ایرانی مطرح است و حل آن بایستی به صورت یک مطالبه جدی مردمی در دستور کار مسؤلان قرار داشته باشد، از اینرو مشخص نیست متولیان و تصمیم گیرندگان بانک مسکن با چه توجیهی تولید مبل، بستنی و دستمال کاغذی را به یکی از ضروریترین کالاها و نیازهای مردم و به خصوص قشر جوان جامعه اختصاص داده اند.
بیشتر بخوانید:در حسرت روزهای طلایی ریال
از نگاه فلسفی، تصمیم سازی و تصمیم گیری در دولت مدرن میبایستی با عقلانیت لازم همراه باشد تا نتایج آن در رفاه و آسایش جامعه مفید و موثر واقع شود، لیکن اقدام اخیر بانک مسکن در اعطای تسهیلات مربوط به بخش مسکن به بخشهای غیر مرتبط دیگر که از قضا هیچ فوریتی هم بر تولید آنها مترتب نیست، نشان میدهد که دولتمردان و مسؤلان کشور هیچ التفاتی به این قاعده فلسفه سیاسی که از بدیهیات کشورداری و سیاستمداری است، ندارند وای بسا که با آن هم بیگانه باشند.
عذر بدتر از گناه
جالب اینجاست که بانک مرکزی در جوابیهای که به همین منظور برای رسانهها تهیه کرده، کوچکترین اشارهای به چرایی پرداخت تسهیلات از سوی بانک مسکن به تولیدکنندگان بستنی، دستمال کاغذی، مبل و... نکرده و صرفا از عملکرد بانک مسکن به عنوان بانک عامل طرح نهضت ملی مسکن تقدیر کرده است؛ به این بخش از جوابیه یاد شده دقت بفرمایید: «در این خصوص بانک مسکن که از سنوات قبل و درخصوص طرحهای مشابه به این سامانه (منظور سامانه وزارت راه و شهرسازی است) وصل بوده است، در حال حاضر عملکرد قابل قبولی داشته؛ بهطوریکه به میزان ۶۳۰هزار میلیارد ریال قراداد بابت طرحهای نهضت ملی توسط بانک مسکن با متقاضیان منعقد و به مبلغ ۲۱۳هزار میلیارد ریال تسهیلات نیز پرداخت شده است». بر فرض که این جوابیه و این آسمان و ریسمان بافتنها هم درست و منطقی بنماید، اما در زمانهای که جامعه دچار التهاب و دستخوش ناآرامی است و بخشی از این ناآرامیها هم متاثر از مشکلات مسکن و به خصوص اجاره نشینی مردم است، چنین اقدام و انتشار خبر آن به عنوان بیلان کار بانک مسکن و بعد تنظیم جوابیه بانک مرکزی در دفاع از بانک مسکن که حکم عذر بدتر از گناه را دارد اقدام درستی است؟
مسعود یوسفی / روزنامه نگار